به گزارش پایگاه خبری دانا امروز ۲۷ فروردین برابر با ۱۵ آوریل تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
رویدادها:
۴۶۵ (پیش از میلاد) - روزی که تخت جمشید پایتخت ایران اعلام شد
اردشیر یکم (به نوشته مورخان یونانی؛ اردشیر درازدست) که بر جای پدر نشسته و شاه ایران شده بود نیمه اپریل سال ۴۶۵ پیش از میلاد تصمیم گرفت که تخت جمشید پایتخت اول ایران (شاه نشین) باشد. [مورخان یونان باستان تخت جمشید را در جهان به «پرسپولیس» معروف ساخته اند]. اردشیر یکم در پاسارگاد برجای پدرش خشایارشا نشسته بود که بر سرزمینی از دانوب تا سند و از سیردریا تا سودان، مصر و شرق لیبی امروز حکومت می کرد. محاسبات تقویمی، ۱۶ اپریل آن سال را روز برگزاری مراسم پایتخت شدن تخت جمشید به دست داده است.. نوروز سال ۴۶۵ پیش از میلاد در تخت جمشید برگزار شده بود، ولی ۲۷ روز پس از نوروز تصمیم شاه وقت به انتقال پایتخت سلطنتی از پاسارگاد به تخت جمشید [که فاصله ای زیاد از هم ندارند] اعلام شده بود تا به اطلاع مردم برسد. چرا این تصمیم چهار هفته پس از نوروز اتخاذ و اعلام شده بود؟. زیرا؛ اهمیت روز ملی ایرانیان (نوروز) چنان بوده است که نباید تحت الشعاع پایتخت اعلام شدن شهر تازه ساز تخت جمشید قرارمی گرفت. طرح ساختن تخت جمشید از داریوش بزرگ است. کار ساختن شهر، کاخ شاه و تالارهای پذیرایی تخت جمشید ۵۱ سال طول کشیده بود. سیستم ارتباط و پستخانه ایران ۲۵ قرن چنان مجهز و پیشرفته بود که هر خبری در کمتر از یک هفته به اطلاع همه اتباع امپراتوری می رسید. ساختمان تخت جمشید که توسط اسکندر مقدونی [شاگرد ارسطو و اهل فلسفه و مدنیّت!] به آتش کشیده شد از نظر وسعت و هنر معماری و فن مهندسی مهمترین عمارت پیش از میلاد و نماد تمدن بشر عهد باستان و نشانه عظمت ایران و ایرانی است و هویت ملی ما بشمار می رود.
در همان روز [با احتساب و تطبیق تقویم ها مصادف با ۱۶ اپریل ۲ هزار و ۴۷۴ سال پیش] همچنین اعلام شده بود که «شوش» همچنان پایتخت اداری ایران و محل ادارات دولتی خواهد بود که در فصل گرما، کارمندان ادارات می توانند به شهر همدان بروند و در آنجا انجام وظیفه کنند. در اعلامیه مربوط آمده بود که ممکن است شاه نیز زمستان را در آنجا (شهر شوش) باشد. به همین سبب مورخان یونانی، ایران دوران هخامنشیان را، کشوری دارای سه پایتخت، نوشته اند.
۱۶۱۳ - قرارداد صلح ایران و عثمانی در پی یک جنگ ۳ ساله
۱۶ اپریل ۱۶۱۳ میلادی در اصفهان مذاکرات صلح ایران و عثمانی با امضای یک قرارداد به پایان رسید. طبق این قرارداد که در پی یک رشته جنگهای سه ساله امضاء شد، دولت عثمانی از همه دعاوی خود در قفقاز دست کشید. ایروان، قارص و منطقه «وان» صحنه این جنگها بود که در آن برای نخستین بار ارتش نوسازی شده ایران که افراد آن از میان همه مردم بر حسب ضوابطی انتخاب می شدند (نوعی نظام وظیفه ـ هر خانواده یک سرباز) شرکت کرده و در همه جا پیروز شده بودند. نیروی نظامی قبلی صفویه از افراد ایلات و عشایر معینی بود و قزلباش خوانده می شد. این افراد که در امور کشور هم خودسرانه مداخله می کردند، عمدتا مطیع رئیس ایل خود بودند تا فرماندهی ارتش.
۱۹۰۸ - اوج ذلت و بدبختی ایران در دوران محمدعلی شاه قاجار
۱۶ اپریل سال۱۹۰۸ (۱۲۸۷ هجری خورشیدی) وطن ما به دلیل عدم لیاقت دولت وقت و ضعف وطندوستی و غرور ملّی مقامات آن تا آن حد ذلیل شده بود که دولت روسیه به خاطر بازداشت موقت دو قفقازی تبعه آن دولت که متهم به مشارکت در بمب اندازی به سوی کالسکه محمدعلی شاه قاجار شده بودند از ایران مطالبه غرامت و عذرخواهی رسمی کرده بود!. این دو تن در روز حادثه مورد بدگمانی پلیس قرار گرفته و جهت بازجویی دستگیر شده بودند. محمدعلی شاه در روز وقوع حادثه عازم دوشان تپه بود. روس ها که هوادار محمدعلی شاه بودند، این بمب اندازی را زیر سر عوامل انگلستان می دانستند. شش سال بعد، حادثه مشابهی در شهر سرایوو روی داد ولی دولت صربستان به التیماتوم امپرتوری اتریش که متهمان را تحویل و اجازه بازپرسی مستقیم به آن دولت بدهد وقعی نگذارد که باعث بروز جنگ جهانی اول شد.
۱۹۴۷ - مصطلح شدن عبارت جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب
پس از جنگ جهانی دوم، بر سر مسائلی چون سرنوشت آلمان، اروپای خاوری و حکومت این کشورها و... اختلافاتی بین امریکا و همپیمانانش با شوروی پدید آمد که باعث جنگ تبلیغاتی وسیعی علیه یکدیگر گردید. این جنگ رسانهای و تبلیغاتی در نهایت توسط برنارد باروک، سیاستمدار امریکایی به عنوان جنگ سرد مطرح شد و این واژه از این زمان برای توصیف روابط شرق و غرب وارد فرهنگ سیاسی جهان گردید. به بیان دیگر جنگ سرد اصطلاحی است که نخستین بار در مورد جنگ روانی و تبلیغاتی بین شوروی و کشورهای کمونیست از یک طرف و کشورهای بلوک غرب از سوی دیگر به کار برده شد. در این جنگ، کشورهای متخاصم به جای توسل به زور و اقدام به جنگ، به تبلیغات و عملیات ایذایی علیه یکدیگر اکتفا میکنند. در جنگ سرد همچنین حالت کشمکش دو کشور که هر یک میکوشد خود را قوی و کشور مقابل را ضعیف نشان دهد به وفور یافت میشود. در این میان، کشورهای بلوک شرق و غرب، پیمانهای متعددی علیه هم منعقد کردند که انعقاد پیمانهای ناتو، سیتو و پیمانهای دوجانبه امریکا با کشورهای جهان سوم به منظور قرنطینه و محاصره بلوک کمونیست، و نیز پیمان ورشو در شرق، از جمله عوارض و جنبههای دیگر جنگ سرد به شمار میآیند. نخستین دوره جنگ سرد از سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۲م ادامه داشت و با مرگ رهبران پیشین امریکا و شوروی، دوره تازه جنگ سرد تا اوایل دهه ۱۹۹۰م نیز ادامه یافت. به طور کلی ویژگیهای جنگ سرد عبارتند از: آماده سازی نیروهای نظامی دو طرف و مسلح شدن به سلاحهای هستهای، مبارزه تبلیغاتی بسیار فشرده در دو طرف، عدم انجام هیچ گفتوگوی موفقیتآمیز بین طرفین و سرایت کشاکش کمونیسم و سرمایهداری به جهان سوم.
۱۹۷۵ - روزی که خمر روژ بر کامبوج مسلط شد
«خمر روژ» پس از پنج سال جنگ، ظرف دو روز (۱۶ و ۱۷ اپریل سال۱۹۷۵) بر کامبوج مسلط شد. تصرف شهر پنوم پن پایتخت کامبوج ۱۷ اپریل تکمیل شد. لون نول رئیس دولت وقت کامبوج که از سوی آمریکا حمایت می شد قبلا فرار کرده بود. خود وی نیز با کودتا برسر کار آمده بود.
خمر سرخ که یک جنبش کمونیستی بود در طول جنگ از کمک نظامی ویتنام شمالی و کمونیستهای لائوس برخوردار بود. این جنبش که چند کمونیست بسیار افراطی از جمله «پل پوت» رهبری آن را بر عهده داشتند پس از پیروزی و اصلاح نام کامبوج به کامپوچیه در این کشور یک نظام کمونیستی مطلق برقرار کرد؛ حال آن که کامبوج آمادگی سوسیال دمکراسی را هم نداشت. این رژیم از همان آغاز کار ارزش طلا و هرگونه پول را لغو کرد و شهرنشینان و کسانی را که به کارهای خدماتی می پرداختند «مفتخور و زالوی جامعه» اعلام داشت و برای کشاورزی کردن روانه روستاها ساخت که ظرفیت کافی برای پذیرش این جمعیت را نداشتند و امکاناتشان بسیار محدود بود؛ به همین سبب بسیاری از آنان جان سپردند.
خمرها به این صورت در آوریل سال ۱۹۷۵ وارد شهر پنوم پن شدند - بسیاری از افراد مسلح خمر را نوجوانان تشکیل می دادند.
نظام خمر سرخ با همه انتقادی که از آن می شد تا ۱۹۷۹ و تا روزی که ویتنام از آن حمایت می کرد دوام یافت، ولی از روزی که نسبت به ویتنام ادعای ارضی کرد کاررا برخود دشوار ساخت و به همان گونه که با کمک ویتنام پیروز شده بود به دست ویتنام نیز شکست خورد؛ نخست پنوم پن و سالها بعد همه قلمرو خود را از دست داد.
روز ملی دانمارک
کشور دانمارک در شمال اروپا بین دریای بالتیک و دریای شمال قرار گرفته است. مساحت دانمارک ۴۳/۰۹۴ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۵/۳۰۰/۰۰۰ نفر است. پیشبینی جمعیت دانمارک تا سال ۲۰۲۵ در حدود ۵/۲ میلیون نفر است. میزان جمعیت این کشور اروپایی تقریباً ثابت است. پایتخت دانمارک کپنهاک و واحد پول آن کرون است. حدود ۹۰ درصد مردم دانمارک پیرو مذهب پروتستان بوده و اکثریت آنها ملیت دانمارکی دارند و از نژاد سفید اروپایی هستند. زبان رسمی مردم، دانمارکی است. از نظر اقتصادی، دانمارک یکی از کشورهای ثروتمند اروپایی به شمار میآید. اورهوس، اودنسه و اولبورگ از شهرهای مهم این کشور هستند. حکومت دانمارک مشروطه سلطنتی با یک مجلس قانونگزاری است. این کشور دارای دو روز ملی است که یکی پنجم ژوئن و دیگری شانزدهم آوریل است.
۱۳۱۹ - ژان دوم، پادشاه فرانسه (م. ۱۳۶۴)
۱۸۴۴ - آناتول فرانس، نویسندهٔ فرانسوی برندهٔ جایزه نوبل ادبیات
۱۸۸۹ - چارلی چاپلین (به انگلیسی: Charlies Chaplin)، کمدین معروف سینما.
۱۹۲۴ - هنری مانچینی، آهنگساز ایتالیاییتبار آمریکایی
۱۹۲۷ - پاپ بندیکت شانزدهم
۱۹۳۹ - داستی اسپرینگفیلد (به انگلیسی: Dusty Springfield)- لندن، انگلستان - خواننده
۱۹۴۰ - مارگریت دوم، ملکهٔ دانمارک
۱۲۴۰ - عمادُالکُتّاب استاد خوشنویس، شاعر و عضو کمیته مجازات در قزوین متولد شد
۱۳۰۷ - نادر جهانبانی خلبان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و پدر آکروجت ایران
۱۳۴۴ - مجتبی محرمی بازیکن فوتبال تیم ملی ایران، تیم پرسپولیس و چند تیم دیگر فوتبال ایران
۱۳۸۹ - شجاعالدین شفا نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی در پاریس
۱۳۸۷ - پروین دولتآبادی شاعر و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک
۱۸۲۸ - فرانسیسکو گویا نقاش اسپانیایی.
۱۹۹۷ - رولان توپور تصویرگر، نقاش، کاریکاتوریست و نویسنده فرانسوی.
۱۳۸۵ - پوپک گلدره بازیگر زن ایرانی