در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۶۲۳۵
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۲
واقعیت این است که هر فرد در دنیا منحصر به فرد است و دارای شخصیت، استعدادها و عقاید خود است.

وقتی که به دنبال بچه هایمان با انتظاراتی غیر واقعی برخورد می‌کنیم، نارضایتی و خشم در وجود ما زنده می‌شود. این انتظارات ناواقعی می‌توانند به دلیل فشارهای اجتماعی، انتظارات خودمان یا ناامیدی از زندگی بوجود آیند. ممکن است بخواهیم که فرزندانمان در مقابل یک الگوی خاص رفتاری قرار بگیرند، در حرف زدن، رفتارهای روزمره، عملکرد تحصیلی یا انجام سایر فعالیت‌ها.

 

هرچند که انتظارات ما ممکن است به نظر معقول و منطقی بیایند، اما واقعیت این است که هر فرد در دنیا منحصر به فرد است و دارای شخصیت، استعدادها و عقاید خود است. انتظارات غیر واقعی ما می‌توانند باعث احساس ناکامی و ناراحتی در فرزندانمان شوند. آنها ممکن است تلاش کنند تا به انتظارات ما پاسخ دهند، اما اگر نتوانند آن را به اندازه‌ی مورد انتظار ما انجام دهند، احساس خودشان را از دست می‌دهند و احتمالاً از ارتباط با ما بیزار می‌شوند.

 

علاوه بر این، خشم و نارضایتی ما نیز می‌تواند موجب شود که رابطه‌ی والدین و فرزندان دچار خسارت شود. وقتیکه خشم ما به ناحق به سمت فرزندانمان بروز می‌کند، ممکن است روزهای طولانی از نزدیکی و ارتباط معنادار با آنها را از دست بدهیم. فرزندانمان ممکن است احساس کنند که توقعات ما نامعقول است و به خاطر اینکه نتوانسته‌اند آنها را برآورده کنند، احساس شکست می‌کنند.

 

برای حفظ رابطه‌ی سالم با فرزندانمان، مهم است که انتظاراتمان را معقول و متناسب با قابلیت‌ها و توانایی‌هایشان قرار دهیم. باید به آنها فرصتی بدهیم تا شخصیت خود را تشکیل دهند و به تدریج در مسیر رشد و توسعه خود پیش بروند. همچنین، باید به آنها نشان دهیم که عشق و پذیرش ما نسبت به آنها مستقل از انجام دادن انتظاراتمان است و ما همواره پشتیبان آنها خواهیم ماند. این به معنای آن است که باید با احترام به حقوق و خصوصیات شخصی فرزندانمان رفتار کنیم و آنها را در مسیر خود راهنمایی کنیم، اما به آنها فرصتی بدهیم تا تصمیم‌های خود را بگیرند و مسئولیت‌های خود را به عهده بگیرند.

در راستای حفظ رابطه معنادار با فرزندان، لازم است که به نکاتی دیگر نیز توجه کنیم. یکی از این نکات، ایجاد یک فضای باز برای صحبت کردن و گفتگو با فرزندانمان است. باید به آنها فرصتی بدهیم تا در مورد احساسات، تجربیات و نگرش‌هایشان صحبت کنند. باید به آنها فرصت داد تا خود را بیان کنند و به آنها بیان کنیم که نظرات و احساساتشان ارزشمند هستند و ما آنها را جدی می‌گیریم.

 

علاوه بر این، برقراری ارتباط بین والدین و فرزندان به وسیله فعالیت‌های مشترک نیز بسیار مهم است. این فعالیت‌ها می‌توانند شامل بازی‌ها، پروژه‌های مشترک، سفرهای خانوادگی و یا هرگونه فعالیتی باشد که اعضای خانواده را به هم نزدیک‌تر کند. این فعالیت‌ها نه تنها برای خردسالان خاطره‌سازی می‌کنند بلکه ارتباط عمیق و اعتماد بین والدین و فرزندان را نیز تقویت می‌کنند.

 

همچنین، به عنوان والدین، باید قدردانی از تلاش‌ها و پیشرفت‌های فرزندانمان را به طور صادق نشان دهیم. باید از اوقاتی که فرزندانمان به هدفی نزدیک می‌شوند، خوشحالی و سرخوردگی‌هایی که تجربه می‌کنند، حمایت کنیم و با ابراز ستایش و تشویق، اعتماد و انگیزه‌ی آنها را تقویت کنیم. این کار باعث می‌شود که فرزندانمان احساس کنند که تلاش‌هایشان شناخته شده و قدردانی می‌شود و در نتیجه، اراده و انگیزه‌ی خود را حفظ کنند.

 

برای حفظ رابطه معنادار با فرزندانمان باید به آنها نشان دهیم که همواره پشتیبان آنها هستیم و به آنها اعتماد داریم. باید به آنها اهمیت بدهیم و به آنها اعتقاد کنیم که قادر به رسیدن به اهدافشان هستند. باید آنها را تشویق کنیم تا خودشان را بشناسند، به توانایی‌هایشان ایمان داشته باشند و در مسیری که برای خود انتخاب کرده‌اند، پیشروع کنند. با ایجاد این اعتماد، فرزندانمان به خود اعتماد کرده و خودبخشش را تجربه می‌کنند که این امر به حفظ رابطه معنادار با آنها کمک می‌کند.

 

برای حفظ رابطه معنادار با فرزندانمان، باید به آنها فضایی فراهم کنیم که خطاها و اشتباهات را به عنوان یک فرصت برای رشد و یادگیری بپذیرند. باید آنها را تشویق کنیم که خود را ببخشند و از تجربه‌هایشان بیاموزند. باید به آنها آموزش دهیم که اشتباه کردن طبیعی است و همه ما اشتباه می‌کنیم، اما مهم این است که از این اشتباهات یاد بگیریم و بهبود کنیم. با ایجاد این فضای پذیرش و تشویق به رشد، رابطه ما با فرزندانمان قوی‌تر و معنادارتر خواهد شد.

 

در مجموع حفظ رابطه معنادار با فرزندان نیازمند آگاهی، پذیرش بدون انتظارات غیر واقعی، گفتگو، فعالیت‌های مشترک، تشویق و پشتیبانی است. با به کار بردن این عوامل، می‌توانیم رابطه‌ی مستدام و معناداری با فرزندانمان داشته باشیم و آنها را در مسیر رشد و توسعه‌ی شخصی خود یاری دهیم.

 

در انتها، باید به یاد داشته باشیم که هیچ فردی کامل نیست و همه ما خطاها و نقاط ضعف خود را داریم. به جای خشم و ناراحتی، باید به فرزندانمان با صبر و محبت نزدیک شویم و از ارتباط قوی و اعتمادی که با آنها برقرار می‌کنیم، لذت ببریم. این کمک می‌کند تا رابطه ما با فرزندانمان به یک سطح عمیق‌تر و معنادارتر برسد و آنها نیز احساس می‌کنند که ما همواره پشتیبان آنها هستیم و از آنها قبول و عشق می‌کنیم، بدون توجه به انتظارات غیر واقعیی که ممکن است داشته باشیم.

ارسال نظر