به گزارش پایگاه خبری دانا آیت الله حاج میرزا محمد حسن حسینی شیرازی از علمای عالیقدر شیعه میباشد. میرزا در اوایل زندگی به سال ۱۲۴۸ ه ق از زادگاه خویش شیراز به اصفهان رفت و نزد علمای آن شهر به تحصیل علوم فقیه و تقلید پرداخت و در سال ۱۲۵۹ ه. ق به عتبات عالیه رفت و نزد شیخ مرتضی انصاری به تلمذ پرداخت. در سال ۱۲۹۱ ه. ق در سامرا اقامت گزید و به تدریس و تعلیم مشغول شد تا اینکه به سال ۱۳۱۲ ه. ق به رحمت پروردگار نایل آمده و در نجف به خاک سپرده شد.
فتوای تاریخی وی در تحریم تنباکو، توطئهای را که به سال ۱۳۰۹ ه. ق به دست ناصر الدین شاه قاجار با واگذاری امتیاز دخانیات ایران به مدت پنجاه سال به انگلیسیها در حال شکل گرفته بود، در نطفه نابود کرد.
اعطای امتیاز تنباکو
ناصرالدین شاه در سومین سفرش به اروپا، در ۱۲ شعبان ۱۳۰۶ ه. ق از راه روسیه به انگلستان رفت و، چون در اثر ولخرجیهای زیاد و عیاشیها، پولش تمام میشود امتیازی را در زمینه کشت، توزیع و فروش توتون و تنباکو به یک نفر انگلیسی به نام "ماژو تالبوت" میدهد و در مقابل مقداری پول میگیرد. مذاکره در شهر "براتین" شروع شد. در این مذاکره اعتماد السطنه و تالبوت به توافق رسیدند و وقتی شاه به "براتین" آمد، تالبوت توانست با دادن رشوههایی به درباریان از جمله امین السلطان نظر موافق شاه را به دادن انحصار دخانیات، در مقابل دریافت ۲۵ هزار لیره جلب کند. بعد از برگشتن شاه به ایران تالبوت نیز برای شروع کار به ایران آمد طبق قرارداد یاد شده، کمپانی رژی باید سالانه ۱۵ هزار لیره به صندوق دولت ایران واریز میکرد و در عوض کشت و فروش توتون و تنباکو را در انحصار خود میگرفت، سیاستی که استعمار پیر انگلستان در این گونه موارد به کار میبرد، این بود که شخصی را رابط قرار میداد که آن شخص امتیاز بگیرد؛ اما در اصل امتیاز از آن انگلستان بود.
صدور فتوای تحریم تنباکو
بعد از امضای قرارداد، کارکنان شرکت انگلیسی وارد ایران شده و در شهرها پراکنده گردیدند؛ اما مردم از ورود آنان به داخل شهرها جلوگیری کردند. در این موقع سید جمال الدین اسدآباد به پیشنهاد سید علی اکبر فال اسیری که در تبعید بود، نامهای به میرزای شیرازی نوشت که این نامه بیانگر درک عمیق سید از وضعیتی است که مردم آن زمان داشتند و بیان میکند که میرزای شیرازی به خاطر موقعیت خاص خود، چه مسئولیت سنگینی برعهده اش است، به خاطر اهمیت نامه، خلاصهای از آن نقل میشود.
"حق را بگویم، من دوست داشتم این نامه را به همه دانشمندان تقدیم کنم، چون دانشمندان در هر نقطهای طلوع نموده و هر نحوی که رشد کرده، در هر کجا که یافت بشوند، جانی هست که در پیکر دین محمد (ص) دمیده شده است... پیشوای دین، پرتو درخشان انوار ائمه، پایه تخت دیانت! زبان گویای شریعت، جناب حاج میرزا محمد حسن شیرازی... تو وارث پیامبرانی... همان ولایت عالم فقیه بر جامعه... اگر ملت را به حال خود گذاشته... افکارشان پریشان میشود...، چون توده نادان در معتقدات خود جز استقامت و ثبات قدمی که طبقه دانا در عقایدش نشان میدهد، دلیلی ندارد اگر بخواهی میتوانی با یک کلمه افراد پراکنده را جمع کنی و با متفق ساختن آنها دشمن خدا و دشمن مسلمانان را بترسانی و شر کفار را از سرشان برطرف نمایی...
سید نامههایی نیز به علمای داخل کشور مینویسد. بعد از وصول نامه، میرزای شیرازی در تاریخ ۱۹ ذی الحجه ۱۳۰۸ ه. ق ۱۷ ماه پس از امضای قرارداد با کمپانی رژی- به وسیله کامران میرزا نایب السلطنه، تلگرافی را به نزدشاه میفرستد و میگوید کسانی را که تبعید کرده به کشور بازگرداند و در مورد قرارداد، مخالفت خود را ابراز کند. وقتی این تلگراف به دست شاه میرسد اعتنا نمیکند و فقط خود شاه، امین السلطان و چند نفر دیگر از این تلگراف باخبر میشوند.
ناصرالدین شاه برای پاسخ به نامه میرزای شیرازی، به میرزا مشیر الوزاره کارپرداز ایران در بغداد میگوید، چون تلگراف مفصل است با پست فرستاده ایم که در واقع دروغی بیش نبوده است. ناگهان در تهران، حکم تحریم تنباکو از طرف آیت الله میرزای شیرازی به این شرح صادر میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
"الیوم استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه است". در شهر ولولهای میافتد هر کس که سواد دارد، از روی آن نسخهای بر میدارد. این حرکت نشانگر آغاز یک مبارزه مکتبی علیه استعمار بود.
در این موقع شاه و امین السلطان با استفاده از خواجگان معمم درباره این حکم میرزا را، جعلی قلمداد میکنند؛ اما مردم گول نخورده و به مبارزه خود ادامه میدهند تا اینکه امتیاز داخلی دخانیات از طرف شاه لغو میشود. علما و مردم به این اکتفا نکرده و خواستار لغو امتیاز خارجی نیز میشوند.
پس از حکم میرزا قلیانها شکسته میشود و مردم از کشیدن توتون و تنباکو دست میکشند و تمام مغازههای فروش توتون و تنباکو را میبندند و با شرکت رژی نیز معامله نمیکنند. این جریان ادامه مییابد تا اینکه در تاریخ ۲۳ جمادی اول ۱۳۰۹، اعلانی در کوچه و بازار زده میشود: "برحسب حکم جناب حجه الاسلام و المسلمین آقای میرزای شیرازی، اگر تا ۴۸ ساعت دیگر امتیاز دخانیات لغو نشود یوم دوشنبه آتیه جهاد است، مردم مهیا شوید. "
شاه بسیار ناراحت میشود و خارجیان از ترس جان از تهران و دیگر شهرها فرار میکند. شاه روش خشونت آمیزی پیش میگیرد تا بتواند علما را از راه تهدید به حبس و تبعید ساکت کند. رئیس کمپانی رژی به پیش امین السلطان میرود و میخواهد که امین السلطان، علما را راضی کند و حتی از وی تقاضا میکند که میرزای آشتیانی را از تهران تبعید کند. امین السلطان این موضوع را به شاه میرساند و پس از اصرار زیاد امین السلطان، شاه میپذیرد و طی نامهای به میرزای آشتیانی این چنین مینویسد:"یا بمان و به بالای منبر برو و قلیان بکش و یا از تهران خارج شو. "
میرزای آشتیانی یک شب مهلت میگیرد که وسایل سفرش را آماده کند. در بامداد روز دوشنبه سوم جمادی الثانی ۱۳۰۹ میرزای آشتیانی قصد خروج از تهران میکند که مردم به خیابانها میریزند و در حالی که کفن پوشیده بودند، با شعار "یا غریب الغرباء، میرود سرور ما" به سوی خانه میرزا حرکت میکنند: جمعیت تا ظهر به چندین هزار نفر میرسد. دکانهایی که باز بودند میبندند. در آنجا امام جمعه تهران بالای منبر میرود و مردم را دعوت به سکوت مینماید. از میان مردم چند نفر او را پایین میکشند و کتکش میزنند. پس از این ماجرا، شاه شخصی را به پیش میرزای آشتیانی میفرستد که منظور شما چیست؟ میرزا در جواب میگوید: "تنها مقصود ما لغو امتیاز انحصار دخانیات اعم از داخله و خارجه و کوتاه کردن دست خارجی هاست و هیچ تقاضای دیگری نداریم" ناصرالدین شاه در جواب به امین السلطان مینویسد: "نایب السلطنه امتیاز داخله را که برداشته بودیم حال امتیاز از خارجه را هم برداشتیم و مردم مجبور در کشیدن قلیان نیستند تا حکم از جانب میرزای شیرازی برسد. "
فرمان در میان مردم پخش میشود، اما تاثیری در آنها نمیکند. مردم به نایب السلطنه حمله ور میشوند. امین السلطان دستخط شاه را مبنی بر لغو امتیاز خارجه تسلیم میرزای آشتیانی میکند. علما برای اینکه بفهمند حکم تحریم هنوز سرجایش هست یا نه، به میرزای شیرازی در سامراء تلگراف میزنند. میرزا در جواب میگوید: " در سر جایش هست تا موقعی که دستخط آشتیانی مبنی بر حقیقت داشتن لغو امتیاز بیاید" در همین زمان اعلامیهای دائر بر لغو امتیاز تنباکو منتشر میشود. علما دوباره از میرزای شیرازی میخواهد که آیا حکم سرجایش هست یا نه؟ که میرزا این حکم را صادر میکند: " حکم تحریم لغو شد"
در روز سه شنبه ۲۵ جمادی الثانی ۱۳۰۹، اعلامیهای منتشر شد که مردم میتوانند با آسایش خاطر قلیان، چپق و سیگار بکشند. سرانجام امتیاز تنباکو لغو و از طرف کمپانی ۵۰۰ هزار لیره غرامت تعیین شد. در بهمن سال ۱۲۷۵ مطابق با ۵ آوریل ۱۸۹۲ این مطلب به امضای ناصرالدین شاه رسید.