آیا تا به حال نسبت به برخی افراد بدبین بودهاید؟
آیا برایتان پیش آمده که نسبت به برخی افراد بیاعتماد و بدبین باشید؟ یا در مواجهه با برخی اشخاص احساس کردهاید که آنها قصد آسیب رساندن به شما را دارند؟ بهطور کلی، مقدار کمی بیاعتمادی در هر فرد ضروری است و میتوان آن را یک موهبت تلقی کرد. زیرا بیش از حد خوشبین بودن و اعتماد کامل به همه میتواند آسیبزننده باشد.
اما زمانی که این بیاعتمادی به شکل افراطی در زندگی به کار گرفته شود، مشکلات جدی برای فرد به وجود میآورد و بر انجام کارها و ارتباطاتش تأثیر منفی میگذارد. در این مقاله به بررسی طرحواره بیاعتمادی خواهیم پرداخت. اگر میخواهید بیشتر درباره این طرحواره، آسیبهای آن و روشهای درمان آن بدانید، با ما همراه باشید.
طرحواره چیست؟
قبل از بررسی طرحواره بیاعتمادی و نشانههای آن، بهتر است مفهوم طرحواره را درک کنیم. همه ما هنگام به دنیا آمدن مانند یک صفحه سفید هستیم که هیچ چیزی درون ما شکل نگرفته است. اما با هر بار تعامل با محیط، خانواده و والدین، بازخوردهایی دریافت میکنیم که به تدریج شخصیت و طرحوارههای ما را شکل میدهند.
به این مثال توجه کنید:
تصور کنید کودکی تازه متولد شده است. او نیازهای خود را با گریه یا صداهای خاص بیان میکند. ممکن است نیاز به غذا، محبت یا موارد دیگر داشته باشد. زمانی که والدین او به ابراز نیاز کودک پاسخ میدهند و آن را برطرف میکنند، کودک میفهمد که افرادی وجود دارند که به نیازهای او واکنش نشان میدهند و این گونه دلبستگی ایمن در او شکل میگیرد.
حالا فرض کنید کودکی که در سالهای ابتدایی زندگی خود قرار دارد، به نیازهایش پاسخ مناسبی نمیبیند یا پاسخهایی ناقص دریافت میکند. در این صورت، دلبستگی او مختل خواهد شد. بنابراین، دلبستگی ایمن به ایجاد طرحوارههای سازگار و دلبستگی مختل به شکلگیری طرحوارههای ناسازگار منجر میشود.
به این ترتیب، میتوان گفت اطلاعاتی که ما در دوران کودکی دریافت میکنیم و در ذهنمان ذخیره میشود، در بزرگسالی به شکل طرحوارهها بروز میکند.
طرحواره بیاعتمادی چیست؟
طرحواره بیاعتمادی یکی از انواع مهم طرحوارههای ذهنی است که در برخی افراد وجود دارد و میتواند تأثیر زیادی بر روابط و زندگی شخصی و اجتماعی آنها بگذارد. بهطور کلی، طرحواره بیاعتمادی و بدرفتاری به معنای این است که فرد به طور مداوم احساس میکند دیگران قصد آسیب زدن به او را دارند. این افراد معتقدند که دیگران قابل اعتماد نیستند و حتی نزدیکترین افراد به آنها نیز در رفتار و روابط خود صداقت ندارند. فردی که این طرحواره را دارد، به دیگران بدگمان است و تصور میکند همه افراد به دنبال سودجویی از او هستند.
ویژگیهای افرادی با طرحواره بیاعتمادی
ذهنیتهایی که در دوران کودکی شکل میگیرند، در بزرگسالی به صورت طرحوارههای مختلف بروز میکنند. به همین دلیل، افراد برای تطبیق شرایط خود با طرحوارههای ذهنیاشان، رفتارهایی خاص از خود نشان میدهند. از جمله ویژگیهای بارز افراد مبتلا به طرحواره بیاعتمادی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- احساس آسیبپذیری: این افراد همواره معتقدند که دیگران قصد آسیب زدن به آنها را دارند و به همین دلیل، دیواری دفاعی به دور خود میکشند. روابط آنها معمولاً محدود و همراه با ظن است.
- عدم پذیرش مدارک: به دلیل سوءظن نسبت به دیگران، این افراد به سختی به شواهد و مدارک اعتماد میکنند.
- شکایت از قربانی بودن: آنها مداوم از احساس قربانی بودن شکایت دارند و به یادآوری میکنند که دنیا جای امنی نیست.
- اجتناب از صمیمیت: این افراد از برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران پرهیز میکنند زیرا همیشه باور دارند که دیگران قصد آسیب رساندن به آنها را دارند.
- تبدیل به فرد سودجو: در برخی موارد، این افراد خود به کسانی تبدیل میشوند که سودجویی میکنند، زیرا اعتقاد دارند برای حفظ خود باید به دیگران آسیب برسانند.
- جستجوی نشانههای بیاعتمادی: این افراد در هر شرایطی به دنبال نشانههای بیاعتمادی هستند و حتی کوچکترین رفتارها را به عنوان آسیب تفسیر میکنند.
ریشههای طرحواره بیاعتمادی
طرحواره بیاعتمادی میتواند از عوامل مختلفی ناشی شود:
- بدرفتاری خانوادگی: کودکانی که در خانواده خود مورد بدرفتاری، تحقیر یا توهین قرار میگیرند، در بزرگسالی به طرحواره بیاعتمادی دچار میشوند.
- تنبیه بدنی: والدینی که به تنبیه بدنی بهعنوان واکنشی به اشتباهات کودک خود متوسل میشوند، میتوانند موجب ایجاد این طرحواره در بزرگسالی او شوند.
- سوءاستفاده جنسی: کودکانی که در سنین پایین مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند، به شدت احساس بیاعتمادی نسبت به دیگران پیدا میکنند.
- تذکرات مداوم والدین: والدینی که بهطور مداوم به کودکان خود یادآوری میکنند که به هیچکس اعتماد نکنند، میتوانند به شکلگیری این طرحواره کمک کنند.
- کشمکشهای خانگی: کودکانی که در محیطی پر از کشمکش و دعوا بزرگ میشوند، بیشتر به طرحواره بیاعتمادی مبتلا میشوند.
پنج راه برای رهایی از تله بیاعتمادی
طرحواره بیاعتمادی میتواند روند زندگی و ارتباطات فرد را مختل کند. برای رهایی از این تله، میتوان از چند راهکار استفاده کرد:
1. نگاه نسبی به دیگران: دیدگاه صفر و صدی نسبت به افراد، آفت تله بیاعتمادی است. برای خروج از این دستهبندی، باید به افراد بهعنوان یک طیف نگاه کرد و به جای تقسیم آنها به دو گروه قابل اعتماد و غیرقابل اعتماد، نمرهای برای آنها در نظر گرفت.
2. یادآوری وجود طرحواره: یکی از راهکارهای مهم برای کاهش تأثیر طرحواره بیاعتمادی، یادآوری وجود این طرحواره در خود است. این کار میتواند به فرد کمک کند تا متوجه شود که ممکن است افکارش ناشی از تلهاش باشد نه نیت واقعی دیگران.
3. ارتباط با مشاور یا دوست: صحبت با مشاور یا یک دوست خوب میتواند به فرد کمک کند تا بفهمد که دیگران به شکلهایی که او تصور میکند، غیرقابل اعتماد نیستند.
4. دوری از ذهنخوانی: افرادی که دچار این طرحواره هستند، معمولاً در تلاشند تا ذهن دیگران را بخوانند و شواهدی برای اثبات بیاعتمادی خود جمعآوری کنند.
5. تمرکز بر نکات مثبت: این افراد معمولاً نیمه خالی لیوان را میبینند. تمرین برای پیدا کردن نکات مثبت و روشن میتواند به رهایی از این طرحواره کمک کند.