در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۲۰۳۶۴
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۵
بلاک‌چین در ایران
فناوری بلاک‌چین، فراتر از سفته‌بازی‌های بازار ارزهای دیجیتال، پتانسیل انقلابی در بخش‌هایی مانند زنجیره تأمین، اسناد مالکیت و حاکمیت داده‌ها در ایران دارد؛ اما موانع قانونی و نبود درک صحیح از کاربردهای سازمانی، مانع اصلی پذیرش آن شده است.

به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه دانش و فناوری:

فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT) یا بلاک‌چین، به دلیل ویژگی‌های تغییرناپذیری (Immutability)، شفافیت و غیرمتمرکز بودن، به عنوان ستون فقرات نسل بعدی اینترنت (Web 3.0) شناخته می‌شود. در ایران، تمرکز رسانه‌ای و دولتی بر روی ارزهای دیجیتال بوده، در حالی که کاربردهای استراتژیک آن در بخش‌های زیر مورد غفلت قرار گرفته است: 

مدیریت زنجیره تأمین کشاورزی و غذایی:

استفاده از بلاک‌چین می‌تواند ردیابی محصولات کشاورزی را از مزرعه تا سفره مصرف‌کننده ممکن سازد. این امر به مبارزه با قاچاق کالا، تضمین اصالت محصولات صادراتی و افزایش اعتماد مصرف‌کننده کمک می‌کند. 

ثبت اسناد هویتی و مالکیت:

ثبت اسناد مهم مانند سوابق تحصیلی، مالکیت املاک و اوراق بهادار بر روی بلاک‌چین، فساد اداری را کاهش داده و هزینه استعلام و تأیید اصالت اسناد را به شدت پایین می‌آورد. 

سیستم‌های رأی‌گیری الکترونیکی ایمن:

توسعه سیستم‌های رأی‌گیری که در آن‌ها هر رأی به عنوان یک تراکنش رمزنگاری شده ثبت شود، شفافیت و امنیت انتخابات را بدون نیاز به اعتماد به یک نهاد مرکزی، تضمین می‌کند.

موانع اصلی در مسیر پذیرش سازمانی:

ابهام قانونی و تنظیم‌گری:

عدم وجود چارچوب‌های قانونی مشخص برای پذیرش داده‌های ثبت شده بر بستر بلاک‌چین در محاکم قضایی، بزرگترین عامل بازدارنده است. نهادهای نظارتی باید مرز میان فناوری و ابزارهای مالی غیرمجاز را مشخص کنند. 

مقاومت زیرساخت‌های سنتی:

بانک‌ها، ادارات دولتی و سازمان‌های سنتی که بر سیستم‌های متمرکز دهه‌های گذشته تکیه دارند، در برابر تغییر پارادایم به سوی سیستم‌های توزیع شده مقاومت می‌کنند. 

کمبود متخصصین:

نیاز به متخصصینی که بتوانند قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) ایمن و کارآمد بنویسند، در ایران شدیداً احساس می‌شود. 

بلاک‌چین یک فناوری نیست که ایران بتواند آن را نادیده بگیرد؛ بلکه ابزاری است که می‌تواند حکمرانی داده‌ها را در کشور متحول سازد، به شرطی که حرکت از فاز آگاهی‌بخشی به فاز پیاده‌سازی‌های سازمانی هدفمند آغاز شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر