به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه دانش و فناوری، فضای اطراف زمین، آن خلأ ساکت و بیکران، دیگر آنقدرها هم خالی و تمیز نیست. درست بالای سر ما، در مدارهای نزدیک و دور، گورستانی از فناوریهای از رده خارج و بقایای تصادفات در حال چرخش است. اینجا قلمرو زبالههای فضایی است؛ مشکلی که شاید کمتر از سفر به مریخ رسانهای شده، اما به همان اندازه — اگر نه بیشتر — برای آینده ما در فضا تعیینکننده است. این تهدید خاموش، نتیجه بیش از شش دهه اکتشافات فضایی است و اگر امروز به فکر چاره نباشیم، فردا ممکن است خود را در دامنهای از برخوردهای زنجیرهای بیابیم که دسترسی به فضا را برای نسلهای آینده غیرممکن کند.
این زبالهها دقیقاً از کجا آمدهاند؟
منظور از زباله فضایی، هر شیء مصنوعی بیفایدهای است که در مدار زمین سرگردان است. این مجموعه عجیب و غریب شامل:
ماهوارههای مرده:
هزاران ماهواره که پس از پایان ماموریتشان رها شدهاند.
مرحلههای فوقانی راکتها:
بخشهای بزرگی از موشکها که پس از قرار دادن محموله در مدار، رها شدهاند.
اشیای ریز و درشت عملیاتی:
از دستکش گمشده یک فضانورد تا پیچ، مهره و قطعاتی که در حین ماموریتها کنده شدهاند.
بقایای آزمایشهای نظامی:
مانند ماهوارههایی که عمداً توسط موشکهای ضدماهواره نابود شدهاند و ابری از تکهریز به جا گذاشتهاند.
سازمانهایی مانند دفتر برنامه زبالههای فضایی ناسا و شبکه نظارت فضایی آمریکا، بیش از ۳۰,۰۰۰ شیء بزرگتر از ۱۰ سانتیمتر را ردیابی میکنند. اما واقعیت ترسناکتر این است که برآورد میشود میلیونها تکه کوچکتر، از اندازه یک مهره تا یک سانتیمتر، وجود داشته باشد که ردیابی آنها با فناوری امروزی تقریباً غیرممکن است.
چرا این تکههای کوچک، چنین تهدید بزرگی هستند؟
کلید درک خطر، درک سرعت است. این اشیا در مدار پایین زمین (LEO) با سرعتی حدود ۲۸,۰۰۰ کیلومتر بر ساعت — تقریباً هفت برابر سرعت یک گلوله — در حرکتند. در چنین سرعتی، حتی یک قطعه رنگ خشک شده به قطر چند میلیمتر، میتواند مانند یک گلوله عمل کند و به یک ماهواره یا ایستگاه فضایی آسیب جدی وارد کند. یک تکه فلز یک سانتیمتری، انرژی معادل انفجار یک نارنجک دستی دارد.
اما وحشتناکترین سناریو، پدیدهای است به نام «سندروم کسلر». این نظریه که توسط دانشمند ناسا، دونالد کسلر، مطرح شد، یک برخورد زنجیرهای غیرقابل کنترل را توصیف میکند: یک برخورد، هزاران تکه جدید تولید میکند. هر یک از آن تکهها باعث برخوردهای بیشتر میشوند و این چرخه تا جایی ادامه مییابد که مدار خاصی عملاً غیرقابل استفاده و پر از تکهریزهای مرگبار شود. این یک فاجعه واقعی خواهد بود.
آیا راهی برای پاکسازی این آشغالدان مداری وجود دارد؟
مقابله با این مشکل دو جنبه اصلی دارد: پیشگیری و پاکسازی فعال
.
در بخش پیشگیری، قوانین بینالمللی و استانداردهای جدیدی در حال شکلگیری است. شرکتها و کشورها موظف میشوند ماهوارههای خود را پس از پایان عمر مفید، در مداری قرار دهند که ظرف ۲۵ سال به سمت جو زمین بازگردد و بسوزد، یا آنها را به «مدار گورستان» — مداری دورتر و امن — منتقل کنند. طراحی ماهوارهها هم در حال تغییر است تا قطعات کمتری در فضا رها شود.
اما برای زبالههای فعلی، باید دست به کار شد. اینجاست که بخش خصوصی و آژانسهای فضایی، در حال توسعه فناوریهایی شبیه به داستانهای علمیتخیلی هستند:
بازوی رباتیک:
مانند ماموریت «الکترا» (ClearSpace-۱) آژانس فضایی اروپا که قصد دارد با یک بازوی چندانگشتی، یک قطعه زباله را بگیرد و به سمت جو هدایت کند.
تورهای فضایی:
ماموریتهای آزمایشی برای پرتاب تورهای بزرگی که زباله را جمعآوری میکنند.
هارپون:
سیستمهای کوچکی که زباله را با نیزهای سوراخ کرده و میکشند.
لیزرهای زمینپایه:
ایدهای جسورانه که پیشنهاد میکند با تاباندن پرتو لیزر به زبالههای کوچک، مسیر آنها را کمی تغییر دهیم تا وارد جو شده و بسوزند.
نقش ما در زمین چیست؟
این تنها مشکل فضانوردان و مهندسان هوافضا نیست. زندگی روزمره ما عمیقاً به فضا وابسته است. ماهوارهها سیستمهای موقعیتیاب جهانی (GPS)، پیشبینی آب و هوا، ارتباطات جهانی، خدمات بانکی و حتی اینترنت را ممکن ساختهاند. یک برخورد بزرگ میتواند بخشی از این شبکه حیاتی را از بین ببرد و زندگی مدرن را به عقب بازگرداند.
بنابراین، زبالههای فضایی یک چالش جهانی است که نیازمند همکاری بینالمللی، تنظیم قوانین سختگیرانه و سرمایهگذاری در فناوریهای پاکسازی است. این نبرد در سکوت فضا در جریان است و پیروزی در آن به معنای حفظ آسمان به عنوان یک جاده باز برای اکتشاف، به جای تبدیل آن به یک بنبست خطرناک است. زمان زیادی نداریم، زیرا با هر پرتاب جدید، بر پیچیدگی این معما افزوده میشود.