به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه دانش و فناوری؛ تصور کنید به جای تماس ویدیویی با یک دوست، در یک جنگل دیجیتالی کنار او قدم بزنید. یا به جای خواندن درباره اهرام مصر، از داخل آنها بازدید کنید. متاورس—این ترکیب واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR) و اینترنت—چنین وعدههایی میدهد. اما هیجان حول این مفهوم، یک سوال عمیق فلسفی و اجتماعی را برمیانگیزد: آیا این فناوری، شکلی غنیتر و عمیقتر از ارتباطات انسانی خلق میکند، یا صرفاً پردهای دیجیتال بر روی تنهایی و انزوای فزاینده عصر ما میکشد؟
فرصت: ارتباطاتی غنیتر و فراگیرتر
طرفداران متاورس استدلال میکنند که این فناوری میتواند فاصلههای جغرافیایی و فیزیکی را از بین ببرد. برای فردی که در یک منطقه دورافتاده زندگی میکند، متاورس میتواند دسترسی به بهترین کلاسهای درس، کنسرتها یا گردهماییهای تخصصی را فراهم کند. برای فردی با محدودیت حرکتی، میتواند آزادی تجربه مکانها و فعالیتهای جدید را بدهد.
در متاورس، ارتباطات میتواند چندحسی باشد. شما نه تنها صدای دیگران را میشنوید و صورتشان را میبینید، بلکه میتوانید در یک فضای مشترک حضور داشته باشید، زبان بدن آواتارها را بخوانید و حتی احساس حضوری مشترک را تجربه کنید. این «حضور از راه دور» میتواند برای دورکاری، پیوندهای خانوادگی فرامرزی و دوستیهای بینالمللی عمیقتر، یک موهبت باشد.
تهدید: عمق بخشیدن به شکافها و انزوای واقعی
اما خطرات واقعی هستند. اولین نگرانی، تجزیه تجربه انسانی است. اگر همه چیز—از خرید تا ورزش—در متاورس اتفاق بیفتد، چه انگیزهای برای بیرون رفتن، دیدن آسمان واقعی و گفتگوی رو در رو خواهیم داشت؟ این میتواند به ضعف مهارتهای اجتماعی، کاهش فعالیت بدنی و احساس تنهایی در دنیای واقعی بینجامد.
دوم، مسئله دسترسی و نابرابری است. متاورس پیشرفته به هدستهای گرانقیمت، اینترنت پرسرعت و مهارت دیجیتال نیاز دارد. این خطر ایجاد یک شکاف دیجیتالی عمیقتر را به دنبال دارد: بین کسانی که میتوانند در دنیای دیجیتال پیشرفته زندگی کنند و کسانی که از آن محرومند.
سوم، تسلط شرکتهای بزرگ است. اگر متاورس توسط چند پلتفرم خصوصی کنترل شود، آنها میتوانند بر تجربیات، دادهها و حتی افکار ما نفوذ بیسابقهای داشته باشند. زندگی اجتماعی ما میتواند به یک محصول مصرفی تبدیل شود که با تبلیغات و نظارت پیوند خورده است.
راه میانه: ابزار است، نه مقصد
کلید درک آینده متاورس در این است که آن را یک ابزار ارتباطی جدید ببینیم، نه یک جایگزین براي واقعیت. همانطور که اینترنت همزمان هم ما را به هم وصل کرد و هم میتواند باعث انزوا شود، سرنوشت متاورس نیز به طراحی اخلاقی و انتخابهای خودمان بستگی دارد.
برای بهرهبرداری سالم، باید:
تعادل را حفظ کنیم: زمان در متاورس را با تعاملات واقعی و فعالیت در طبیعت متوازن کنیم.
حریم خصوصی و امنیت را در اولویت قرار دهیم: قوانین سختگیرانه برای محافظت از دادههای زیستی و رفتاری کاربران ضروری است.
دسترسی همگانی را دنبال کنیم: زیرساختهای عمومی برای اطمینان از همگانی بودن این تجربه.
متاورس میتواند پنجرهای به سوی جهانهای بیپایان باشد، اما نباید فراموش کنیم که ارزشمندترین دنیا، همین جایی است که با دیگران در آن نفس میکشیم. این فناوری اگر در خدمت تقویت زندگی واقعی باشد، یک فرصت شگفتانگیز است. اگر جایگزین آن شود، میتواند آغاز یک انزوای بزرگ باشد. انتخاب، با ماست.