به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه دانش و فناوری:
برای دههها، سه ستون اصلی مبارزه با سرطان عبارت بودند از: جراحی، پرتودرمانی و شیمیدرمانی. اگرچه این روشها مؤثر بودهاند، اما اغلب عوارض جانبی شدیدی به همراه دارند زیرا به سلولهای سالم و سریعدرحالتقسیم بدن نیز آسیب میرسانند. اما در دو دهه گذشته، یک پارادایم کاملاً جدید ظهور کرده است: ایمنیدرمانی سرطان. این رویکرد هوشمندانه به جای حمله مستقیم به تومور، بر تقویت و هدایت سیستم ایمنی ذاتی بیمار برای تشخیص و از بین بردن سرطان متمرکز است. این مانند آموزش ارتش شخصی بدن برای مبارزه با دشمن درونی است. موفقیتهای چشمگیر آن در درمان سرطانهای پیشرفته و متاستاتیک، آن را به یکی از امیدوارکنندهترین حوزههای تحقیقات سرطان تبدیل کرده و جوایز نوبل را برای پیشگامانش به ارمغان آورده است.
ایده پشت ایمنیدرمانی جدید نیست. بیش از یک قرن پیش، پزشکی به نام «ویلیام کولی» مشاهده کرد که گاهی عفونتهای باکتریایی میتوانند باعث کوچک شدن تومورها شوند و حدس زد که سیستم ایمنی ممکن است درگیر باشد. اما مکانیسم دقیق آن تا اواخر قرن بیستم ناشناخته ماند. کلید درک این موضوع، کشف «نقاط کنترل ایمنی» بود. سلولهای T سربازان سیستم ایمنی هستند. برای جلوگیری از حمله اشتباه به بافتهای سالم خود بدن (بیماری خودایمنی)، آنها دارای «ترمز»های مولکولی به نام نقاط کنترل (مانند PD-1 و CTLA-4) هستند. سلولهای سرطانی بسیار باهوش هستند و با فعال کردن این ترمزها روی سلولهای T، خود را از دید سیستم ایمنی پنهان میکنند. اینجا است که «مهارکنندههای نقاط کنترل»، اولین و موفقترین نوع ایمنیدرمانی، وارد عمل میشوند. این داروها آنتیبادیهایی هستند که ترمزهای PD-1 یا CTLA-4 را مسدود میکنند، به سلولهای T اجازه میدهند دوباره فعال شوند و به تومور حمله کنند.
نتایج در برخی بیماران دراماتیک و طولانیمدت بوده است. بیمارانی با سرطان متاستاتیک ملانوم، ریه یا کلیه که به درمانهای سنتی پاسخ نمیدادند، با مهارکنندههای نقاط checkpoint بهبودیهای چشمگیر و حتی درمان ظاهری پیدا کردهاند. برخلاف شیمیدرمانی، اثرات ایمنیدرمانی میتواند «دائمی» باشد زیرا سیستم ایمنی دارای «حافظه» است و در صورت عود سرطان، دوباره فعال میشود. با این حال، این داروها برای همه مؤثر نیستند و فقط در حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد بیماران، بسته به نوع سرطان، پاسخ میدهند. همچنین، آزادسازی ترمز سیستم ایمنی میتواند منجر به عوارض جانبی خودایمنی شدید (مانند کولیت، هپاتیت یا پنومونیت) شود که نیاز به مدیریت دقیق دارد.
نوع دیگر ایمنیدرمانی، CAR-T Cell Therapy است که حتی شخصیتر و مهندسیشدهتر است. در این روش، سلولهای T خود بیمار از خونش گرفته میشوند، در آزمایشگاه به صورت ژنتیکی مهندسی میشوند تا یک «گیرنده آنتیژن کایمریک» (CAR) روی سطحشان بیان کنند. این گیرنده مانند یک سیستم هدفگیری اختصاصی طراحی شده است که سلولهای T را مستقیماً به سوی سلولهای سرطانی که آنتیژن خاصی را نشان میدهند، هدایت میکند. سپس این سلولهای T ابرقهرمان و تکثیرشده، دوباره به بدن بیمار تزریق میشوند تا به تومور حمله کنند. درمانهای CAR-T در برخی سرطانهای خون مانند لوسمی و لنفوم که درمانشان بسیار دشوار است، نتایج شگفتانگیزی داشتهاند و حتی منجر به بهبودی کامل شدهاند. اما تولید آنها پیچیده، زمانبر و بسیار پرهزینه است و میتواند عوارض جانبی تهدیدکننده حیات مانند «طوفان سیتوکینی» را ایجاد کند.
انواع دیگر ایمنیدرمانی شامل واکسنهای درمانی سرطان (که برای تحریک پاسخ ایمنی در برابر تومور موجود طراحی شدهاند، نه پیشگیری)، ویروسهای انکولیتیک(ویروسهای مهندسیشده برای آلوده کردن و از بین بردن انتخابی سلولهای سرطانی) و آنتیبادیهای مزدوجشده با دارو هستند.
چالش بزرگ بعدی در ایمنیدرمانی، یافتن نشانگرهای زیستی پیشبینی کننده است تا بتوان بیمارانی را که به احتمال زیاد پاسخ میدهند، شناسایی کرد و از عوارض گرانقیمت و بالقوه خطرناک برای دیگران جلوگیری نمود. همچنین، دانشمندان در تلاش هستند تا اثربخشی ایمنیدرمانی را در تومورهای «سرد»—تومورهایی که توسط سلولهای ایمنی احاطه نشدهاند و به آنها پاسخ نمیدهند—افزایش دهند. ترکیب ایمنیدرمانی با روشهای دیگر مانند پرتودرمانی، شیمیدرمانی یا درمانهای هدفمند، یک راهبرد امیدوارکننده برای تبدیل تومورهای سرد به تومورهای «داغ» و قابل حمله است.
هزینه ایمنیدرمانی نیز یک مانع بزرگ برای دسترسی جهانی است. یک دوره درمان با مهارکننده نقطه کنترل میتواند دهها هزار دلار و درمان CAR-T میتواند به ۵۰۰ هزار دلار یا بیشتر برسد. این امر نیاز به نوآوری در مدلهای قیمتگذاری و پوشش بیمهای دارد.
ایمنیدرمانی نمایانگر تغییر اساسی در نحوه نگرش ما به سرطان است: از یک بیماری خارجی که باید نابود شود، به یک اختلال در ارتباط بین سلولهای بدن و سیستم نظارتی ایمنی. این رویکرد، آیندهای را نوید میدهد که در آن سرطان به یک بیماری مزمن قابل کنترل تبدیل شود، نه یک حکم مرگ. اگرچه راه طولانی در پیش است، اما ایمنیدرمانی بدون شک پنجرهای به سوی آیندهای روشنتر در نبرد با سرطان گشوده است—آیندهای که در آن قدرتمندترین سلاح، در درون خود ما است.