در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۴۸۸۲
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۳
نتایج یک پژوهش در مورد همسرکشی
پژوهشی در دانشگاه الزهرا (س) انجام شده که به بررسی کیفی عوامل اجتماعی همسرکشی پرداخته است.

نتایج یک پژوهش نشان داد که عوامل و مسائل یکسانی می‌توانند در بروز پدیده یا جرم همسرکشی دخیل باشند؛ با این همه عوامل همسرکشی در زنان و مردان متفاوت است ضمن اینکه نحوه‌ی ارتکاب قتل نیز در این دو جنس متفاوت بروز می‌کند.

به گزارش خبرگزاری دانا (داناخبر) به نقل از ایسنا، همسرکشی مساله‌ای فردی، خانوادگی و اجتماعی است که تاثیر مخرب و نابودکننده‌ای بر امنیت و سلامت عمومی جامعه به‌جای می‌گذارد.

این درحالی است که قتل‌های خانوادگی به‌خصوص همسرکشی برخلاف قتل‌های دیگر، خشونتی تصادفی و نامحتمل نیست بلکه ماجرای غم‌انگیزی از انواع خشونت خانوادگی، فشارها و پیامدهای زیان‌بار فردی و اجتماعی در خود پنهان دارد.

لذا کشف علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر پدیده همسرکشی که طی سال‌های اخیر در جامعه افزایش داشته و زنان و مردان بسیاری را در جایگاه قاتل و مقتول درگیر ساخته است، ضروری به نظر می‌رسد.

در همین راستا پژوهشی در دانشگاه الزهرا (س) انجام شده که به بررسی کیفی عوامل اجتماعی همسرکشی پرداخته است.

این پژوهش که در قالب پایان‌نامه به نگارش درآمده، از میان پرونده‌های جنایی همسرکشی مربوط به قتل‌هایی که در سال‌های 1380 تا 1387 در استان تهران رخ داده است به بررسی 34 پرونده ( 17 مورد مربوط به زن‌کشی مردان و 17 مورد مربوط به شوهرکشی زنان ) پرداخته است.

شروع همسرکشی در خانواده‌های فرودست جامعه

نتایج این پژوهشی حاکی از آن است پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده رهیاب اکثر قاتلان مورد مطالعه این پژوهش بسیار پایین بوده و افراد مذکور از میان محروم‌ترین قشرهای اجتماعی برخاسته‌اند از این رو می‌توان گفت میراث فقر مادی و فرهنگی خانواده، به صورت بین نسلی به فرزندان آنان انتقال یافته و به صورت مستقیم و غیرمستقیم شرایط بعدی آنان را در زندگی شخصی و خانوادگی مستقل در بزرگسالی و در چرخش‌های اصلی حیات یعنی عبور از تحصیل به اشتغال، از تجرد به تاهل و مسئولیت‌پذیری و از سکونت در خانه پدری به منزل شخصی به‌طور جدی تحت تاثیر قرار داده است.

چنین محرومیت مزمنی همراه با فقدان چتر حمایتی خانواده منشا، در رابطه با مشکلات بعدی زوجین، زمینه‌ساز آسیب‌زدگی و آسیب‌زایی افراد مذکور است.

فرزندان مانع همسرکشی می‌شوند

نتایج این بررسی همچنین نشان داد که وجود فرزندان، سن و موقعیت اجتماعی فرزندان به‌طور مثبت در وقوع قتل‌های خانوادگی از نوع همسرکشی، تاثیرگذار خواهد بود و زوجین دارای فرزندان بزرگتر و متاهل، ضریب ایمنی بالاتری در این خصوص دارند.

نتایج این پژوهش حاکی از آن است که برحسب پاره‌ای از نظریات مشهور در حوزه آسیب‌شناسی خانواده و اجتماع، این امر می‌تواند ناشی از مکانیزم‌های تاثیرگذار عنصر سوم (به ویژه فرزندان) از جمله اقتدار فرزندان متاهل و مسن‌تر و مداخلات مثبت آنها در جریان اختلاف میان والدین و پیشگیری از وقوع آسیب‌های سخت‌تر در خانواده‌ها باشد. لازم به ذکر است که این امر در مورد زنان قاتل بیشتر صدق می‌کند و داشتن فرزندان متاهل برای زنان نسبت به مردان بازدارنده قوی‌تری در زمینه ارتکاب به قتل همسر بوده است.

زنان بیشتر در ازدواج دوم همسرکشی می‌کنند

در این بررسی مشخص شد که احتمال ارتکاب به قتل توسط زنان در ازدواج دوم دو برابر مردان است. زنان با تجربه شکست و سرخوردگی در ازدواج اول و با امید زندگی بهتر وارد ازدواج دوم می‌شود اما زمانی که ازدواج دوم نیز شکست خورد، ناامیدانه و بدون هیچ حمایت خانوادگی و اجتماعی دست به قتل همسر خود می‌زنند.

بر این اساس حتی گشودن راه طلاق برای زنان مشکل‌دار، در غیاب سایر تضمین‌های مادی و غیرمادی و حمایت‌های لازم از آنان نمی‌تواند مانع آسیب دیدگی و آسیب‌زایی این زنان شده و بن‌بست‌های زندگی همچنان آنان را قربانی می‌کند.

تفاوتهای زنان و مردان در همسرکشی

از نکات مورد توجه این پژوهش این است که مردان در تمام موارد، خود به تنهایی و بدون کمک فرد یا افراد دیگر دست به قتل همسران خود می‌زنند. در حالی که زنان از کمک افراد دیگر در قتل همسر خود استفاده کرده و نقش معاونت و مشارکت در آن داشته‌اند.

همسرکشی با چه ابزاری صورت می‌گیرد؟

نتایج این پژوهش نشان داد ابزار استفاده شده در همسرکشی توسط زنان و مردان همسرکش نیز کارد (سلاح سرد) بوده است با این حال زنان به علت قدرت بدنی پایین‌تر، در مواردی از شیوه‌های مسموم‌سازی استفاده کرده‌اند، اما مردان در هیچ یک از موارد از این مواد استفاده نکرده‌اند.

برخلاف نتایچ پژوهش‌های قبلی، زنان بسیار بیشتر از مردان با طرح و نقشه قبلی دست به همسرکشی زده‌اند.

آزاردیدگی عامل همسرکشی در زنان

نتایج این پژوهش تایید می‌کند که سابقه‌ی آزاردیدگی زنان از سوی مردان (شوهران) قبل از ارتکاب قتل، عامل خطرزای دیگری برای همسرکشی است در این بررسی مشخص شد که 80 درصد از زنانی که همسرانشان را به قتل رسانده‌اند از خشونت‌های فیزیکی و روانی شوهران خود رنج می‌بردند. این در حالی است که این موضوع درباره‌ی مردان مصداقی نداشته است و برخلاف مردان، زنان بعد از سال‌ها تحمل خشونت‌های فیزیکی و پس از اینکه احساس کرده‌اند تمام منابع حمایتی و کمکی موجود بی فایده بوده، از ترس جان و زندگی اقدام به همسرکشی کرده‌اند.

فشار روانی و جنون عامل ارتکاب جرم

نتایج تجزیه و تحلیل علل و عوامل همسرکشی این پژوهش نشان داد که زنان و مردان سرکش از نظر شدت و تراکم فشار روانی اجتماعی در زمان ارتکاب قتل در شرایط نامناسب و بغرنجی قرار داشته و هر کدام از آنان منابع فشار گوناگونی را تجربه کرده بودند که در واقع، اثر برآیند مجموع عوامل خطرزا یا تشدیدکننده مثبت و منفی موجود در زندگی آنهاست که از منابع مختلف به سوی آنان جریان می‌یابد.

نتایج بررسی‌های این پژوهش نشان داد که مکانیسم عمل منابع فشار مذکور در سطح دو جنس یکسان نبوده و زنان همسرکش بیشتر از مردان تحت فشار هستند و به علت تفاوت جایگاه (موقعیت فرد است در جامعه و خانواده) و نابرابری در قدرت و امتیازات و اختیارات در واقع فشار مضاعفی را متحمل شده‌اند.

زنان مشکلات خانوادگی را مسالمت آمیز‌تر حل می‌کنند

نتایج این پژوهش تاکید کرد: زنان همسرکش دو برابر مردان سعی در حل مشکلات و فشارهای وارده از راه‌های غیر بزهکارانه و مسالمت‌آمیز داشته‌اند. این زنان علی‌رغم فشارهایی نظیر اعتیاد و بیکاری همسر، فقر خانواده، قطع رابطه با خانواده همسر و خشونت‌های فییزکی روانی همسر سعی در انطباق با این گونه فشار از طریق عادی و به هنجار داشته‌اند ولی چون به نتیجه‌ای نرسیده‌اند با حمله‌ی فیزیکی به نزدیک‌ترین منبع فشار شوهر سعی کرده‌اند به تمام فشارها و محرک‌های منفی یک زندگی طاقت فرسا پایان دهند.

مردان برای تحکیم سلطه دست به قتل می‌زنند

نتایج این بررسی حاکی از آن است که اغلب زنان همسرکش به خاطر عدم استقلال مالی، عدم حمایت از جانب خانواده، تحصیلات پایین و نداشتن شغل غالبا مجبور به ادامه زندگی همراه با نارضایتی شدید و تضاد و درگیری با همسرانشان بوده‌اند ولی در مورد مردان چون منابع قدرت (اقتصادی و اجتماعی) کمی در اختیار داشتند و از طرفی دیگر درصدد بودند سلطه‌ی خویش را بر خانواده اعمال کنند برای تحکیم سلطه و نهادینه کردن قدرت مردانه خود در روابط خانوادگی غالبا از استراتژی خشونت به عنوان تنها منبع در دسترس استفاده کردند.  

ارسال نظر