در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۸۵۲۰
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۴
شهرام پازوکی:
اگر چیزی زیباست به این دلیل است که زیبایی خدا را به نمایش می‌گذارد. از این رو است که هنر اسلامی غیرناتورالیستی است و مثلا در مینیاتورها، اشخاص ابعاد مادی و منظره‌ها پرسپکتیو ندارند.

شهرام پازوکی طی یادداشتی در دبا گفتاری کوتاه در زمینه هنر اسلامی دارد که در این گفتار وی چنین استدلال و استنباط کرده است که در واقع خیال همه چیز را به مثابه «وجه» الله می‌یابد. پس چنان که ابن‌عربی می‌گوید باید هم موضع تنزیهی (سلبی) و هم موضع تشبیهی یا ایجابی را اخذ کرد و کمال این است که تنزیه و تشبیه با هم جمع شود. در جمع این دو و برای رسیدن به کمال «عقل» و «خیال» باید توامان به عنوان دو قوه موقتی همکار باشند. به این اعتبار می‌توان گفت هنر در عالم اسلام کاملا در قلمرو عرفان رشد کرده‌است و کاملا جنبه عرفانی دارد. این یادداشت را در گروه راهبرد خبرگزاری دانا می خوانید:

عرفان در سنت غربی بسیار بر وجه تنزیهی(Negative Theology)در شناخت خدا تاكید دارد تا آنجا که دیگر هیچ چیز را نمی‌توان به او نسبت داد. در کلام اسلامی نیز بر این وجه تنزیهی بسیار تاكید می‌شود. اما خدای قرآن در عین این که لیس کمثله شان است، هو السمیع البصیر نیز می‌باشد. او در عین اینکه شارع است، محبوب و بسیار نزدیک به ما است و با صفت‌های مخلوقاتش خوانده می‌شود. در تنزیه خداوند از مخلوقاتش، تعقل نقشی اصلی دارد. قوه فهم خدا از دور، یعنی در مقام تنزیه، تعقل است و از نزدیک، خیال.

خیال است که خدا را در مقام تشبیه درمی‌یابد.

ابن عربی معتقد است اگر بر تعقل بسیار تاكید کنیم خدا بسیار در تنزیه می‌رود و از عالم موجودات دور می‌شود. چشم خیال است که خدا را جدا از خلق نمی‌بیند. یعنی چشم خیال اشیا را چنان می‌‌یابد که خدا در آن‌ها حاضر است و موجودات، مظاهر و تجلیات خدا هستند

در واقع خیال همه چیز را به مثابه «وجه» الله می‌یابد. پس چنان که ابن‌عربی می‌گوید باید هم موضع تنزیهی (سلبی) و هم موضع تشبیهی یا ایجابی را اخذ کرد و کمال این است که تنزیه و تشبیه با هم جمع شود. در جمع این دو و برای رسیدن به کمال «عقل» و «خیال» باید توامان به عنوان دو قوه موقتی همکار باشند.

به این اعتبار می‌توان گفت هنر در عالم اسلام کاملا در قلمرو عرفان رشد کرده‌است و کاملا جنبه عرفانی دارد.

در نگاه نخست چنین به نظر می‌آید که هنر نزد اسلام صرف تقلید است، اما با بررسی بیشتر در بستر عرفان و فهم عرفان از آن درمی‌یابیم که در هنر اسلامی نه نگاه بازنمایانه(Represental)و نه نگاه طبیعت‌گرایانه(Naturalistic)حاکم است بلکه بایستی گفت چون اساساً با قوه خیال سر و کار دارد با جنبه تشبیهی حق مرتبط می‌شود ولی هنر اسلامی نمی‌گذارد که این تشبیه به حلول و اتحاد برسد.

لذا هنر با تنزیه حق نیز نسبت برقرار می‌کند. بدین معنی که هنر اسلامی به دنبال آن است تا انسان را به یاد زیبایی الوهی بیندازد آن هم با جداسازی از وجود مادی موجوداتی که آن‌ها را نشان می‌دهد. ازاین رو عنصر تعقل را نیز در آن می‌بینیم.

اگر چیزی زیباست به این دلیل است که زیبایی خدا را به نمایش می‌گذارد. از این رو است که هنر اسلامی غیرناتورالیستی است و مثلا در مینیاتورها، اشخاص ابعاد مادی و منظره‌ها پرسپکتیو ندارند.

هنر و زیبایی اساسا سوبژکتیو نیست، آن سان که در اندیشه کانت می‌بینیم

ارسال نظر