در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۹۰۸۶
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۵
رصدخانه مراغه یکی از نخستین مکان هایی است که مجموعه ای از دانشمندان ایرانی در آن جمع شدند و علاوه بر تحقیقات مربوط به ستاره شناسی، این فرصت را یافتند که با یکدیگر به مبادله اطلاعات علمی بپردازند.

به گزارش گروه دانش خبرگزاری دانا (دانا خبر)، ابوالثنا قطب الدین محمود شیرازی یکی از بزرگان این مجموعه بود؛ مردی که خواجه نصیرالدین طوسی، هیچ دانشمندی را شایسته تر از وی برای اصلاح اشتباهات « زیج ایلخانی» ندانست.

نام: ابوالثنا قطب الدین محمود بن مسعود شیرازی

القاب: علامه شیرازی، الشارح العلوم، اقضی القضا

عوامل شهرت: ریاضی دان، ستاره شناس، پزشک، موسیقی دان، شاعر قرن هفتم هجری

تولد و مرگ:( 634 ق./ 1236 م. در شیراز- رمضان 710 ق. در تبریز)

زندگی نامه

قطب الدین محمود شیرازی فرزند «ضیاء الدین محمود بن مسعود بن مصلح کازرونی» پزشک و عارف شیرازی بود که در بیمارستان نوبنیاد مظفریه به تدریس و درمان بیماران می پرداخت. قطب الدین از کودکی نزد پدر خود به تحصیل طب پرداخت و در ارتباط با بیماری هایی چون قدح (آب مروارید) اطلاعات فراوانی از پدر خود کسب کرد و پس از آن نیز دانش خود را نزد عمویش« کمال الدین ابوالخیر کازرونی» تکمیل کرد.

او تا 14 سالگی چنان در پزشکی ماهر شد که وقتی پدرش در سال 648 ق. پدرش از دنیا رفت، او را به جانشینی پدرش در بیمارستان انتخاب کردند و قطب الدین به مدت 10 سال به مداوای بیماران ادامه داد. به همین جهت به مطالعات خود ادامه داد و کتاب های« کلیات قانون» و «شرح فخر رازی» را مطالعه کرد.

در رصدخانه مراغه

در سال 654 ق. هلاکو ایلخان مغول ایران را تصرف کرد و از خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان مشاور خود استفاده کرد. هلاکو، خواجه را واداشت که رصدخانه ای در مراغه بسازد و بنای رصدخانه در چهارم جمادی الاولی 675 آغاز شد. قطب الدین از جمله اولین دانشمندانی بود که یک سال پس از بنای رصدخانه به مراغه رفت. قطب الدین در مراغه به مطالعه ریاضیات و فلسفه پرداخت و از برجسته ترین شاگردان خواجه نصیر شد. او کتاب های قانون، اشارات و تنبیهات ابن سینا را نزد خواجه آموخت و علم هیات را از وی آموخت.

ابوالثنا قطب الدین علاوه بر یاری در امر رصد ستارگان، کتاب های خواجه نصیر را نیز می نوشت تا جایی که خواجه  به او لقب «قطب فلک» داد و وی را به هلاکوخان معرفی کرد. قطب الدین در دوران اقامت در مراغه علم هندسه را از «موید الدین عرضی» آموخت و با خواجه نصیر برای خرید کتاب به خراسان و قهستان رفت.

خروج از مراغه

ابوالثناء بین سال های 667 تا 672 ق. مراغه را ترک کرد و دلیل این امر، رنجش او از خواجه بود که نامی از قطب الدین در مقدمه کتاب «زیج ایلخانی» نبرد. بعدها «اباقا» حاکم ایلخانی به او گفت:« سعی کن تمام دانش خواجه را فرا بگیری که خواجه رو به مرگ است.» و وی پاسخ داد:«چنین کرده ام.» چندی بعد خواجه وصیت کرد که اشتباهات زیج توسط قطب الدین اصلاح شود اما ابوالثنا به این وصیت اهمیتی نداد.

قاضی القضات ملطیه و سیواس

قطب الدین چندی در خراسان و قزوین به تحصیل و تدریس ستاره شناسی و فقه پرداخت. آن گاه به بغداد رفت و به خدمت «شمس الدین جوینی» رسیده، در نظامیه اقامت کرد. پس از آن به قونیه رفت و اندکی بعد قاضی القضات ملطیه و سیواس شد. در این دوران امور قضاوت به دست نمایندگان او صورت می گرفت و قطب الدین به تدریس و تالیف سرگرم بود. وی در سال 681 ق. در راس هیاتی به مصر رفت تا روابطی دوستانه با مصر برقرار شود. پس از آن به شام رفت و به مطالعه تفسیر زمخشری، قانون و شفای ابن سینا پرداخته، سه شرح کامل بر قانون نوشت. او در سال 682 ق. شرح خود را درباره قانون تکمیل کرد که مورد پسند داشنمندان آن زمان واقع شد.

سال های پایانی زندگی

او در سال 690 ق. از دربار کناره گرفت و به تبریز رفت. چهار سال بعد، دومین شرح خود بر کتاب قانون و شرح «حکمه الاشراق» را به پایان رساند. او چهارده سال پایانی زندگی خود را در تبریز با تالیف و تصنیف سپری کرد. وی چند ماه پس از به پایان رساندن سومین شرح خود بر کتاب قانون در ماه رمضان سال 710 ق. از دنیا رفت. قطب الدین در گورستان چرنداب در جوار مزار قاضی بیضاوی که هم مدرسه اش بود، به خاک سپرده شد. در دوران حکومت صفویان، قبر قاضی بیضاوی تخریب شد و این احتمال وجود دارد که مقبره قطب الدین نیز در همان زمان از بین رفته باشد.

ویژگی ها

قطب الدین ذهنی جستجوگر داشت و در پی کسب دانش به هر دیاری می رفت. طلبه ای کوشا بود که همواره به تالیف و تفکر سرگرم بود و مردم را با جادوی سخن، گرد خود جمع می کرد. پیش نویسش همان نسخه پاکنویس شده اش بود؛ تیزفهمی او اغلب قرین ذکاوت و جذابیتش بود و نسبت به مخالفان خود، رفتاری طعنه آمیز، خودپسندانه و زبانی صریح داشت که گهگاه برایش دشمن تراشی می کرد.

یادگارها

ابوالثنا خانواده ای تشکیل نداد. تمام اموال خود را در طول زندگی بخشیده بود و در هنگام مرگ، تنگدست بود. او از خواجه عزالدین طیبی درخواست کرد که مراسم خاکسپاری و عزاداری او را بر عهده گیرد که او نیز 7200 درهم برای این کار صرف کرد.از شاگردان فراوان قطب الدین می توان به کمال الدین فارسی ( نویسنده کتاب« تنقیح المناظر»)، قطب الدین محمدبن محمد رازی( نویسنده « محاکمات»)، نظام الدین اعرج نیشابوری، نسیم الدین عبدالرحیم بن شحام موصلی، تاج الدین محمود شریف کرمانی، ابوعبدالله محمود بن عمر نجاتی نیشابوری، شمس الدین اصفهانی، مهذب الدین شیرازی، مولانا سعید مولتانی و ابوبکر محمد بن محمد تبریزی اشاره کرد.

آثار: نهایه الادراک فی درایه افلاک، اختیارات مظفری، التحفه الشاهیه فی الهیئه، فعلت فلاتلم ( در زمینه نجوم)، ترجمه تحریر اصول اقلیدس، رساله در توضیح قضایای اقلیدس، تحریر اقلیدس به عربی، فی حرکه الدحرجه و النسبه بین المستوی و المنحنی ( در زمینه ریاضیات) التحفه السعدیه فی الطب، رساله فی بیان الحاجه الی الطب و آداب الاطبا و وصایاهم ( در ارتباط با پزشکی)
ارسال نظر