در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۸۲۶۸
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۷
یک جامعه شناس با اشاره به تغییرات گسترده نهاد خانواده ایرانی در سال های اخیر، چالش مدرنیته و مدرنیزاسیون را ریشه بیساری از مشکلات دانست.
خانواده ایرانی در کشاکش مدرنیته و مدرنیزاسیونبه گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) نهاد خانواده ایرانی در حال تغییر است. این تغییر از نظر جامعه‌شناسان در دهه‌های اخیر سرعت افسارگسیخته‌ای داشته است. تغییرات خانواده، به‌ دلیل نقش آن در شکل‌دِهی جامعه، اهمیت زیادی دارد. اما توجه به این تغییرات در انبوه اخبار و رویدادهای مختلف اجتماعی، آنچنان که باید درخور نیست.

دکتر حسن شهرکی استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم اجتماعی در گفت و گو با فرارو معتقد است: با آغاز هشت سال دوران توسعه سیاسی در دولت اصلاحات، مدرنیته که بعضا از روند پرشتاب مدرنیزاسیون جا مانده اما به‌ تدریج قوت یافته بود، این بار تمامی عرصه خصوصی (خانواده) و عرصه عمومی (جامعه) را دستخوش تحولات اساسی نمود. 

شهرکی گفت: به نظر می‌رسد آنچه این روز‌ها تحت عنوان تغییرات در خانواده‌های ایرانی یا بهتر است بگوییم تغییرات ساختاری یا بنیادی در این نهاد دیرپای اجتماعی مطرح شده است، ماحصل پدیده‌ای است که مارشال برمن در اثر معروف خویش «تجربه مدرنیته» از آن تحت عنوان مدرنیته یاد کرده و بر تفاوت‌های ماهوی میان مدرنیزاسیون، مدرنیته و مدرنیسم تاکید می‌کند. 

این جامعه شناس با اشاره به نزاع‌ های اجتماعی جامعه ایران گفت: چالش‌ها و تناقضات میان مدرنیته و مدرنیزاسیون سنگ بنای بسیاری از تنازعات در ایران امروز است. نویسنده «تجربه مدرنیته»، مدرنیزاسیون را رویدادی تکنیکی و فنی، و مدرنیته را تحولی ماهوی و نگاه یا بینشی جدید به زمان و مکان می‌داند. این تعریف بی‌مناسبت با توصیفی نیست که آنتونی گیدنز و دیوید هاروی از روزگار مدرن و عصر جهانی‌شدن دارند؛ «فشردگی زمان و مکان»، گونه‌ای تند شدن ریتم رویداد‌ها و اتفاقات در دنیای کنونی مختص روزگار مدرن است. 

وی همچنین گفت: همزمان با آغاز رشد اقتصاد ایران در اواخر دهه هفتاد، و باز شدن نسبی فضای فرهنگیِ کشور، گرایش به مصرف‌گرایی و فردگرایی در جامعه رو به فزونی نهاد. اما کماکان، شتاب مدرنیزاسیون یا نوگرایی که تکانه اصلیش از دوران سازندگی و تعدیل ساختار آغاز گشته بود، بر سرعت مدرنیته غلبه داشت. 

دکتر شهرکی با اشاره به نقش رسانه در تغییرات جامعه اظهار کرد: ایجاد تحول کمی در رسانه‌های دیداری و مکتوب و پس از ظهور اینترنت، دگرگونی در رسانه‌های مجازی، سرآغاز و موتور محرکه مدرنیته در سپهر عمومی کلان شهری در ایران بود. می‌توان گفت که هشت سال دوران سازندگی صرف مدرنیزاسیون و هشت سال دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی وقف مدرنیته شده بود. 

وی گفت: در ایران همیشه رسم بر این بوده - این را با نگاهی گذرا به تاریخ معاصر می‌توان دریافت- که سخت‌افزار (فن‌آوری) بیش و پیش از نرم‌افزار (فرهنگ) وارد کشور شده و بدان پرداخته می‌شود. 

این استاد دانشگاه در این رابطه و با ذکر مثالی گفت: برای مثال در خصوص کشف حجاب و یا اصولا پایه‌ریزی نهادهای نظامی همچون ارتش و دانشگاه این اتفاق افتاد. این امر مسبب ایجاد بحران‌های بالقوه و ایجاد فاصله میان تکنوکرات‌ها، روشنفکران و توده مردم بوده است. در دوران سازندگی چهره مدرنیزاسیون، رعب‌انگیز و پرصلابت است و سرمایه‌گذاری‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول بیشتر بر ایجاد زیرساختار‌ها متمرکز هستند. 

دوران اصلاحات و شتاب مدرنیزاسیون
حسن شهرکی در ادامه توضیح این روند گفت: تحولاتِ کند در حیطه مدرنیته از فرصت کمی برای جولان و عرض اندام برخوردار بوده و در رسانه منعکس نمی‌شد. اما با آغاز هشت سال دوران توسعه سیاسی در دولت اصلاحات، مدرنیته که بعضا از روند پرشتاب مدرنیزاسیون جا مانده اما به‌تدریج قوت یافته بود؛ اینبار تمامی عرصهه خصوصی (خانواده) و عرصه عمومی (جامعه) را دستخوش تحولات اساسی نمود. 

شهرکی با اشاره به تغییرات جامعه پس از قوت یافتن مدرنیزاسیون در ایران ادامه داد: در این سال‌ها تغییرات بسیار جامعه ایرانی را فراگرفت؛ تعداد رسانه‌های همگانی دیداری و مکتوب افزایش یافت. پوشش‌های یک‌دست به‌سوی تنوع رفت. اینترنت و ماهواره به درون خانواده‌های ایرانی راه یافت. مردسالاری گذشته که در دوران جنگ بازسازی و بازتولید می‌شد، به تدریج جای خود را به فرزندسالاری داد؛ روابط دختران و پسران و الگوهای جنسی نسبی و متکثر می‌شد. 

وی همچنین گفت: در واقع اگر بخواهیم تمامی این تحولات را در یک کلمه خلاصه کنیم باید از «لیبرالیزه شدن» نهاد خانواده و کنشگران آن یاد کنیم؛ در عرصهه اجتماع نیز شاهد چنین تحولی هستیم. تا اینجای کار و با نزدیک شدن به انتهای هشت سال دولت اصلاحات، ازآنجاکه کفهه مدرنیته و مدرنیزاسیون در ترازوی نهاد خانوادهه ایرانی با هم مماس شده؛ شاهد ایجاد تضادی آنچنان زیاد و عمیق که کارکرد یا فنکسیون خانواده را دچار اختلال کند نیستیم. 

دکتر شهرکی با اشاره به تغییرات سیاسی در دهه اخیر در ادامه تصریح کرد: با آغاز دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد است که به تدریج تضاد‌ها چهره رو می‌کند. طی یک دهه اخیر سنت و مدرنیته در چالش با یکدیگر به نهاد خانواده ضربه‌های مهلکی وارد کرده‌اند. این‌روز‌ها دیگر نمی‌توان آنچنان از «کانون یا محیط گرم خانواده» یاد کرد. هم مدرنیزاسیون و هم مدرنیته خانواده را از کلیه کارکردهای آموزشی، اقتصادی، جنسیتی و محافطتی تهی ساخته است. 

حسن شهرکی در ادامه از به‌هم ریختگی اجتماعی در پی روند مدرنیزاسیون در ایران سخت گفت: کارکرد آموزشی به شبکه‌های اجتماعی و اینترنت واگذار شده؛ کارکرد اقتصادی با کاهش نرخ باروری و نیز اشتغال زنان در ایران از موضوعیت خارج شده، کارکرد محافظتی از نظر روان‌شناختی مخدوش شده است و کارکرد جنسیتی که بنده در این خصوص بیشتر سخن خواهم گفت با تغییرات متکثر و متنوع دیگری جایگزین شده است. 

شهرکی با اشاره به وضعیت جامعه ایران همچنین گفت: هسته‌های خانوادگی مورد نظری که کسانی چون تالکوت پارسونز می‌گفتند، به ذره‌ها و گردوغبار بدل شده‌اند. این‌روز‌ها نظریات فردی مانند جودیت باتلر و حملات گزندهه او به خانواده بیشتر با واقعیت جور درمی‌آید تا نظرات جامعه‌شناسان طرفدار نظم. 

وی همچنین با اشاره به تغییرات نهاد خانواده در جهان گفت: اگر زمانی خانواده با کارکرد تربیتی مقدمات جامعه پذیری فرزند را مهیّا می‌ساخت؛ حال تغییرات پسا مدرن و بسا، پسا پسا مدرن در جامعه آنچنان سریع و شدید است که برای نهاد خانواده تعیین تکلیف می‌کند. 

وی درباره نقش جنسیت بر تغییرات خانواده ادامه داد: تقسیم کار و تفکیک مقام‌ها و نقش‌های زنانه و مردانه در روزگار چهل‌تکّه و متکثر کنونی معانی دیگری پیدا کرده است و اقتدار‌ها و عواطفی را که زمانی از مرد و زن جهت تحکیم نهاد خانواده انتظار می‌رفت مخدوش شده است. 

خانواده و نقش‌های جدید اجتماعی
این استاد دانشگاه همچنین توضیح داد: در جامعه ایران، ایجاد شغل و ظهور افرادی تحت عنوان «پرستار بچّه» و یا پدیده مادرانگی پسا مدرن و «رحم‌های اجاره‌ای» با آن مادرانگی سنتی در تضاد است. مدرنیته زن سالار، فضاهای شغلی را، اگر نگوییم از مرد‌ها سلب نموده و به زنان اعطا کرده، حداقل می‌توان گفت که فضا‌ها و فرصت‌های جدیدی را برای زن‌ها خلق نموده است؛ شغل‌هایی که فاکتورهایی همچون زیبایی و زبان بدن در آن‌ها مهم و حیاتی است و در حیطهه جامعه‌شناسی بدن قابل مطرح شدن است. 

وی گفت: امروزه تیپ شخصیتی «مردِ نان‌آور» با نقش‌هایی که بر او محول می‌شد دیگر چندان برجستگی و اهمیتی ندارد. یکی از مهم‌ترین کارکردهای خانواده که‌‌ همان فنکسیون بقاء و تولید مثل باشد از اساس ویران شده است. 

وی همچنین در رابطه با روابط جنسی و ارتباط آن با خانواده ایرانی گفت: اگر رابطه جنسی زمانی تنها در نهاد خانواده و گذر از مراحل قانونی و شرعی امکان‌پذیر بود؛ حال با مطرح شدن اصل «لذّت» {pleasure} که به تنوع طلبی جنسی -از کانال‌هایی واقعی یا مجازی- می‌انجامد؛ و نیز مدرنیزاسیون بی‌محابا و مدرنیتهه افسار گسیخته- به کنشی عادّی و هرروزه بدل شده است. 

شهرکی همچنین تصریح کرد: اگرچه سقط چنین جز در موارد پزشکی در ایران ممنوع است؛ اما این ممنوعیت نتوانسته از روابط و الگوهای جنسی خارج از ازدواج بکاهد. 

این استاد دانشگاه با اشاره به موضوع «خیانت» در ادامه اظهار کرد: آماری از تعدّد زوجات و یا روابط جنسی میان افراد متاهل در دست نیست اما «خیانت» هم به‌عنوان یک پدیده زناشویی و هم غیر آن، به حکایتی گسترده بدل شده است که می‌توان تجلّیات هنری آن را در موسیقی پاپ درون کشور، گروه‌های زیرزمینی، رپ و... دید و شنید و سراغ گرفت. 

عشق ممزوج به‌جای عشق رمانتیک
شهرکی در ادامه گفت: من چند وقت پیش ترجمه مقاله‌ای را تحت عنوان «بستر وقاحت نگارانهه بزه‌های جنسی: تاملاتی در ذهنیت معاصر» به قلم نویسنده‌ای با نام هانس بوتلیر منتشر نمودم. در آنجا نویسنده استدلال کرده بود که ذهنیت جنسی {sexual mentality} در دنیای امروز متحول شده و ما شاهد گذاری از عشق رمانتیک که زیربنای خانواده هسته‌ای پارسونزی است به عشق ممزوج {confluent love} هستیم که نه بر مبنای نقش‌های متعیّن {determinated} جنسی و اجتماعی بلکه بر مبنای گونه‌ای سوژه خودمختار جنسی که تن به هنجار بخشی‌ها {regulations} ی جنسی تجویز شده از سوی اجتماع نمی‌دهد؛ مواجهیم. 

خروج کنش جنسی از منطق خانواده
وی ادامه داد: امروز دیگر کنش جنسی که زمانی با لفاف ازدواج و تشکیل خانواده پوشیده و نهان {secretive} می‌شد؛ بدل به کنشی هرروزه و توی چشم {prominent} شده است. امروز ما به تعبیر بوتلیر، با گونه‌ای مدرنیته تاملی {reflexive} مواجهیم که که در آن تفکر و صحبت پیرامون «خویشتن» (the self) به یک موضوع مرکزی بدل گشته است. زندگی یک شخص به یک پروژهه بی‌‌نهایت بدل گشته؛ پروژه‌ای که هم‌آغوش با انتظارات، نیازمندی‌ها و ترس‌های جدید به پیش می‌رود. 

شهرکی با اشاره به نقش زنان در مدرنیته و خانواده گفت: من صفت زنانه بودن را هم به صفت تاملی بودن اضافه می‌کنم؛ چراکه مرکز ثقل نظری بسیاری از تظاهرات مدرنیته زن و امورات زنانه و «بدنمند» است و درست از همین زاویه به جدال با نهاد خانواده رفته است. 

حسن شهرکی با اشاره به تفاوتی که امروز در روابط جنسی و تولید مثل هست و با حرکت از دیدگاهی نظری گفت: بوتلیر همانند جامعه‌شناس انگلیسی آنتونی گیدنز معتقد است که سکسوآلیتهه شکل‌پذیر {plastic sexuality} با امر تولید مثل {reproduction} نسبتی ندارد و سرآغاز آن به دههه شصت و مطرح شدن سیاست‌های تنظیم خانواده و قرص‌های ضدبارداری بازمیگردد. نگاهی به جراحی‌های زیبایی و رژیم‌های لاغری حاکی از نقش روزافزون بدن در روابط اجتماعی است. کنشوری که در محیط خانواده چندان نقشی برای ابراز و بیان ندارد. 

این پژوهشگر و استاد دانشگاه در انتها با اشاره به روند کُند مدرنیزاسیون در جامعه ایرانی گفت:  امروز در ایران هرچه بیشتر بر سرعت مدرنیته افزوده و مدرنیزاسیون به روندی کند و یا سکون مواجه شده است. 

وی همچنین در انتقاد از ورود ناصحیح مدرنتیه و تاثیرات آن بر خانواده ایرانی گفت: مدرنیتهه لجام گسیخته روز‌به‌روز عرصه را بر نهاد خانواده تنگ‌تر می‌کند و هرچه بیشتر آن را به انزوا سوق می‌دهد. ایجاد نقش‌های جدید در جامعه که جایگزین بخش‌هایی از خانواده هستند (مانند پرستار بچه)، تغییرات روابط جنسی در خانواده‌ها، وارد شدن به دنیاهای جدید از طریق رسانه‌ها، تاثیرات مدرنتیه‌ای شتاب زده در جامعه ما است که خانواده ایرانی را از آن گریزی نیست و ما در سال‌های پیش رو نیز شاهد تغییرات گسترده و لجام گسیخته‌ای در خانواده ایرانی هستیم.
ارسال نظر