در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۹۷۵۰
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۴
یک تحلیلگر مسایل خاورمیانه در گفت وگو با خبرگزاری دانا:
حسن احمدیان با اشاره به جناح های قدرت در عربستان، انتظار تغییرات سریع در سیاست های داخلی و خارجی این کشور را بسیار دور از ذهن ارزیابی کرد.
در کوتاه مدت، تغییری در سیاست خارجی عربستان رخ نمی دهدبه گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر)، مرگ ملک عبدالله و روی کار آمدن ملک سلمان در عربستان، گمانه زنی های گسترده ای درباره سیاست های سعودی ها در سطح داخل و خارج به دنبال آورده است. 

در این خصوص با حسن احمدیان، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه به گفت وگو نشستیم که متن آن در زیر می آید: 

برخی تحلیلگران آغاز پادشاهی ملک سلمان را بازگشت جناحی به قدرت می دانند که قبل از ملک عبدالله و در عصر ملک فهد، روی کار بودند. آیا می توان انتظار بهبود مناسبات تهران – ریاض را داشت؟
برآیند تحولات عربستان سعودی، وجود 2 جناح در قدرت است: جناح سُدیری و جناح ملک عبدالله. رقابت ها و زد و بندهای این دو بلوک، تحولات عربستان را شکل می دهد. جناح سدیری که ملک سلمان به آن تعلق دارد، پرونده های امنیتی عربستان در منطقه و سیاست خارجی این کشور را مدیریت می کند. در رابطه با نحوه تعامل با ایران، این جریان هم مانند جریان ملک عبدالله، ایران را یک تهدید می نگرد. لذا نباید انتظار تحول در سیاست خارجی ریاض در کوتاه مدت را داشت اما در بلندمدت می توان انتظار داشت جریانی که هدایت پرونده های امنیتی را در دست دارد، تعامل عقلانی تری با ایران داشته باشد.

به عبارت دیگر همچنانکه قبل از سال 1384 (و در عصر حاکمیت جناح سدیری) روابط ایران با عربستان به بالاترین سطح خود پس از انقلاب اسلامی رسید، می توان امید داشت جریان مذکور با رویکرد منطقی تری به مناسبات با تهران بنگرد. 

آقای ظریف در سفری غیرمنتظره برای شرکت در مراسم بزرگداشت ملک عبدالله راهی ریاض شد. این سفر تشریفاتی چقدر می تواند در آب شدن یخ های روابط دو کشور کمک کند؟

آقای ظریف و همکارانش، مرگ ملک عبدالله را یک «فرصت» برای ایران می بیند. از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، گفت وگوهای تهران – ریاض از طریق رسانه ها صورت گرفته است و به دلیل پای بندی هر دو کشور به مفهوم «عزت در تعامل متقابل» و نیز نگاه تهدیدپندار عربستان نسبت به ایران، طرفین ابتکارعمل را برای بهبود روابط در دست نگیرند. مرگ ملک عبدالله از این نظر فرصتی مغتنم است تا طرفین به دنبال تعامل بیشتری باشند؛ هرچند دیدارهایی در چنین موقعیت هایی، تشریفاتی و گذراست، اما قطعا کمک می کند تا رابطه مستقیم دو طرف، جریان منطقی تری یابد. 

در اواخر عمر ملک عبدالله، متعب – فرزند ارشد وی – نفوذ فراوانی یافته بود. آیا جناح ملک عبدالله را باید کاملا به حاشیه رانده شده دانست؟ 

جناح ملک عبدالله از نظر قدرت و تاثیرگذاری در عربستان، بعد از سُدیری ها قرار می گیرد که ملک سلمان و ولیعهد دوم هم به آن تعلق دارند. در راس جناح ملک عبدالله هم در حال حاضر، شاهزاده متعب قرار دارد. مدیر دیوان ملکی، خالد التویجری، فرد بانفوذ دیگر این جریان بود که گفته می شود از عربستان گریخته است چراکه طراح تغییرات عصر ملک عبدالله بود و جناح سُدیری، با وی دشمنی داشت و دارد؛ تا جاییکه در اولین انتصابات ملک سلمان، کنار گذاشته شد.  

اما بازگشت جناح سدیری به قدرت، به معنای حذف جناح ملک عبدالله نیست. وزارت گارد پادشاهی، کماکان در دست متعب است و وی با افراد برجسته این نیروی مهم، ارتباط نزدیک دارد. برادران متعب هم از مسوولیت های خود کنار گذاشته نشدند. 

هرچند در عربستان، پادشاه از قدرت مطلق برخوردار است اما جریان ملک عبدالله هم، مقرن بن عبدالعزیز را به عنوان ولیعهد ملک سلمان دارد و این نشانه دیگری است که جریان ملک عبدالله قابل حذف نیست.  

در واقع می توان گفت نوعی تقسیم قدرت میان دو جناح صورت گرفته است؛ مانند آنچه در کویت رخ داد.

در کوتاه مدت، تغییری در سیاست خارجی عربستان رخ نمی دهد

حسن احمدیان - تحلیلگر مسایل خاورمیانه


پس چرا التویجری – رییس دفتر ملک عبدالله با آن میزان قدرت که اشاره کردید - برکنار شد؟

وی از خانواده پادشاهی نبود و به همین خاطر آسیب پذیری بیشتری دارد. وی تغییرات را به نحوی طراحی کرده بود که یک جریان تضعیف شود. طبیعی بود که موقعیت متزلزلی بیابد. 

جریان ملک عبدالله، مقرن بن عبدالعزیز را به عنوان ولیعهد ملک سلمان دارد و این نشانه دیگری است که جریان ملک عبدالله قابل حذف نیست.  

با توجه به سالخوردگی و بیماری ملک سلمان، آیا می توان انتظار داشت اتفاقات اواخر دوره ملک فهد رخ دهد؟ یعنی همچنانکه در آن مقطع، ولیعهد – ملک عبدالله بعدی – عملا زمام همه امور را در دست داشت، مقرن – ولیعهد سلمان – هم قدرت بیشتری داشته باشد؟

طبیعی است اگر پادشاه نتواند وظایف خود را انجام دهد، ولیعهد فرد اول عربستان خواهد بود. به رغم بیماری های سلمان، به نظر می رسد دست کم در کوتاه مدت، قدرت را در دست داشته باشد و بعد از آن هم سناریوهای مختلف قابل طرح است که محتمل ترین هم این است که ولیعهد، اختیارات را در دست بگیرد. 

در حوزه داخلی عربستان و در مسایلی چون حقوق بشر، حقوق زنان و... آیا تغییراتی رخ می دهد؟ 

به طور کلی خاندان آل سعود معتقد هستند اصلاحات باید به تدریج و بسیار کند صورت بگیرند چراکه این نگرانی را دارند سررشته امور از دست آنها خارج شوند. سقوط رژیم پهلوی و شوروی سابق هم دو موردی است که به عنوان شاهدی بر مدعای خود ذکر می کنند؛ اصلاحاتی سریع که نتایجی غیرقابل انتظار را به دنبال داشت. 

جریان ملک عبدالله در قیاس با سدیری ها، تمایل بیشتری به اصلاحات دارد اما در عین حال به شدت از تحریک محافظه کاران و به طور ویژه دستگاه مذهبی عربستان پرهیز می کند.

وضعیت سدیری ها هم که مشخص است؛ ملک سلمان از ولیعهد خود محافظه کارتر است و لذا احتمالا می توان پیش بینی کرد از سرعت و میزان اصلاحاتی که ملک عبدالله در پیش گرفته بود کاسته خواهد شد. 
ارسال نظر