در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۰۲۷۰۲
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۷
نگاهی به مجموعه داستان «آن که باد می کارد...»
طنز، مشخصه بارز داستان های «آن که باد می‌کارد...» است و در چند داستان، به روال داستان های فلش فیکشن، ضربه پایانی دیده می شود از جمله داستان های "اجباری" و "اعتراف".
فلش فیکشنقباد آذرآیین*: فلش فیکشن، داستانک، داستان ریزه، داستان برق آسا، دم داستان، داستان کوتاه کوتاه، داستان مینی مالیستی، نام ها و عناوینی است برای نوعی داستان که قرار است با آنچه از داستان کوتاه متعارف می دانیم، تفاوت داشته باشد و درعین حال داستان باشد.

«فشردگی و ایجاز تا حد خساست در کاربرد واژگان، بسنده کردن به استفاده ازعناصر اصلی داستان، پرهیز از توصیف، نداشتن طرح یا سادگی بیش از حد آن، وجود تمهید و غافلگیری، بازشدن گره داستان در ضربه آخر...» را از ویژگی ها و مولفه های این گونه داستان ها برشمرده اند.

فلش فیکش ها محصول عصر اینترنت و زندگی مدرن و شتابناک است. عصری که نوشتن رمان های چند جلدی و خوانش آن ها اگر غیرممکن نباشد، دشوار و طاقت فرساست.

باید دانست که هر داستان کوتاهی، فلش فیکش و داستان مینی مالیستی نیست. داستان  مینی مالیستی، داستان سهل و ممتنع است. در این گونه داستان ها، گاهی، نام و عنوان داستان  مشخص کننده موضوع داستان است. به این نمونه ها نگاه می کنیم:

"توهم بزرگ"
من برخود مسلط هستم.

"سنگ قبر پیامبر ناامید"
پایان همین این جاست.

کتاب "آن که باد می کارد..." نوشته احمد طبایی، مجموعه سی ویک داستان کوتاه کوتاه است که در نود و یک صفحه، توسط نشرآوای کلار منتشر شده است. داستان های این مجموعه ، قبل از این که درمحدوده فلش فیکش یا داستان های مینی مالیستی بگنجند، داستان های کوتاه ناتمامی هستند که نویسنده می توانست با کمی حوصله و پرداخت آن ها، به داستان های کوتاه کامل تبدیلشان بکند. ما در این داستان های کوتاه، توصیف می بینیم که معمولن در فلش فیکشن ها و داستان های کوتاه کوتاه به آن نیازی نیست: «چشمانش را بست و نفس عمیقی کشید. ریه هایش از هوای معطرو تازه بهاری پرشد.» (داستان "پرواز" ص 31)

طنز، مشخصه بارز داستان های «آن که باد می‌کارد...» است و در چند داستان، به روال داستان های فلش فیکشن، ضربه پایانی دیده می شود از جمله داستان های "اجباری" و "اعتراف".

پیشنهاد من به آقای طبایی این است که روی همین داستان ها بازهم کار بکند . چون پتانسیل کار دارند و گسترش پذیرند. ضمنن درمورد داستان های فلش فیکشن و مینی مالیستی بیشتر بخوانند. شکی ندارم که آقای طبایی جوان، داستان نویس موفقی خواهد شد.

* نویسنده و منتقد ادبی


ارسال نظر