در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۶۲۴۴۴
تاریخ انتشار: ۰۵ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۶
زوج‌درمانگر مرکز خدمات تخصصی روانشناسی و مشاوره جهاد دانشگاهی خراسان رضوی با بیان اینکه بخش بزرگی از مشکلات زوجین که در فضای زوج‌درمانی و تراپی قرار می‌گیرند، به دخالت‌ها و توقعات خانواده‌ها مربوط است، گفت: سبک سنتی جامعه ایرانی، احترام به والدین و جایگاه آن‌ها، مدل فرزندپروری و مراقبت‌های بیش از نیاز والدین نسبت به فرزندان که می‌خواهند به عنوان والدین کمال‌گرا همه‌چیز کامل باشد و فرزندشان اذیت نشود، باعث می‌شود یک فرد نتواند رشد یافتگی یا بلوغ روحی و روانشناختی خود را به دست آورد و تجربه کند.

به گزارش خبرگزاری دانا نجمه مهدی‌زاده در خصوص نقش خانواده‌ها در افزایش اختلافات زناشویی اظهار کرد: برای ازدواج اصطلاحی تحت عنوان بند ناف روانی مطرح می‌شود. معنای این اصطلاح این است که همانطور که هنگام تولد بند ناف فیزیولوژیکی فرزند از مادر قطع می‌شود، بایستی بند ناف روانی نیز در زمان نوجوانی و اوایل بزرگسالی او از والدین نیز قطع شود؛ به عبارتی فرد باید به لحاظ روانی تفکیک هویت فردی خود را از والدین داشته باشد و تا زمانی که شخص این ویژگی را کسب نکند، رابطه امنی نیز نخواهد داشت. در مقاطعی از زندگی زوجین نیاز دارند مسیر زندگی خود را رشد دهند و تصمیماتی بگیرند.

وی افزود: چنانچه بند ناف روانی متصل و حضور والدین همچنان در زندگی فرد محسوس باشد، این موضوع می‌تواند به‌دصورت مستمر و در هر دوره‌ای وابستگی و عدم استقلال را به نحوی در دنیای زوجین استمرار دهد. در همین شرایط است که دخالت‌های والدین از زمان خواستگاری و عقد شروع می‌شود و تا بعد از ازدواج در موقعیت‌هایی مثل خرید خانه، تولد فرزند و... ادامه خواهد یافت. گاهی فرد در جزئی‌ترین تصمیمات نیز نیازمند تایید مادر یا پدرش است. همواره باید در نظر داشت اتفاقاتی مثل طلاق، خیانت و... که در زندگی متاهلی اتفاق می‌افتد، به هیچ عنوان تک عاملی نیست. یک عامل به تنهایی نمی‌تواند چنین تنش و آسیب بزرگی را ایجاد کند بلکه مجموع عوامل است که باعث بروز این آسیب‌ها در روابط زناشویی می‌شود.  

این زوج درمانگر با بیان اینکه نقش خانواده‌ها را می‌توان به عنوان یکی از علل طلاق به حساب آورد، افزود: بسیاری اوقات مستقل شدن فرزندان و قطع وابستگی‌های آن‌ها از خانواده همزمان برای والدین و فرزندان بسیار دشوار است. این مساله موضوع شایعی بین زوجین است. در این شرایط است که زوجین دچار چالش می‌شوند زیرا قبل از ازدواج بایستی یکسری مهارت‌ها را کسب کرده باشند تا توانمندی مدیریت زندگی خود را به دست آورند.

مهدی‌زاده بیان کرد: اینکه زن و شوهر در شروع زندگی تا چه میزان می‌توانند مرز و حریم برای رابطه ۲ نفره خود تعیین کنند، بسیار اهمیت دارد. در بسیاری موارد والدین براساس اضطراب‌هایی که در خصوص مستقل شدن فرزندشان دارند، با دخالت‌ها و اظهارنظرها روی زندگی زوجین تاثیر می‌گذارند. در این حالت زندگی زوج جوان همانند اتاقی می‌ماند که در و پنجره نداشته و با اولین باد و طوفان دچار هرج و مرج می‌شود.  

وی افزود: در این شرایط مهم‌ترین مساله خودآگاهی و رشدیافتگی فرد است که به خود و هیجاناتش آگاه و در تصمیم‌گیری‌ها هویت فردی و مستقل خود را کسب کرده باشد. این موضوع اتفاقی نیست که یک‌باره رخ دهد بلکه مساله‌ای درونی‌ است که خاصیت و رشد یافتن دارد. نمونه این موضوع این است که یک فرد چقدر توانمندی کسب کرده و توانسته بخش‌های روانشناختی خود را از اطرافیانش جدا کند. جلسات زوج‌درمانی و حتی جلسات مشاوره فردی می‌تواند به افراد کمک کند نسبت به آنچه درون‌شان می‌گذرد، آگاه شوند و ترس‌ها و اضطراب‌های خود را بشناسند.

این زوج‌درمانگر خاطرنشان کرد: اینکه فرد قبل از ازدواج تا چه میزان تجربه‌ها و تصمیم‌گیری‌های شخصی و تفکرات شخصی داشته است، بسیار با اهمیت است. فردی که چنین رفتارهایی برایش آشنا نیست، زمانی که وارد زندگی متاهلی می‌شود، مدیریت کردن رابطه ۲ نفره برای او بسیار دشوار خواهد شد.

وی گفت: زوجین باید آگاهانه یکسری سلسله مراتب را در روابط بین فردی رعایت کنند؛ به این معنا که در وهله اول شخص، اولین فرد مهم زندگی خودش باشد. این به معنای خودخواه بودن نیست بلکه به این معناست که افراد یکسری نیازها دارند و در درجه اول باید در جهت رفع آن اقدام کنند.

این روانشناس خانواده با بیان اینکه در دومین قدم، همسر فرد اولین اولویت زندگی او است، گفت: زمانی که زوجین به این آگاهی برسند که اولویت اول زندگی یکدیگر باشند، قطعا کیفیت روابطشان خیلی تغییر می‌یابد. در ادامه اولویت سوم فرزندان و اولویت چهارم نیز والدین است. در مرحله بعد از والدین خواهر و برادر، دوستان و سایر بستگان قرار می‌گیرند.

وی افزود: ما بایستی در روابطمان یکسری سلسله  مراتب را برای خود در نظر بگیریم. در این سلسه مراتب افراد در یک طبقه نیستند بلکه متفاوتند و هیچ‌کدام حذف و طرد نمی‌شوند. در این طبقه‌بندی والدین اهمیت ویژه خود را داشته و در جایگاه خود قرار می‌گیرند اما از طرفی اولویت‌ نخست فرد نیستند. زمانی که این سلسله مراتب انجام شود، توازن نیز برقرار می‌شود. مادامی که جایگاه اولویت‌ها تغییر یابد، سیستم خانواده متوازن نبوده و آسیب آن به طرق مختلف خود را نشان می‌دهد.

مهدی‌زاده خاطرنشان کرد: بعد از شیوع کرونا خیلی از مواردی که به عنوان یک مسکن در رابطه به‌شمار می‌آمد، حذف شده است. تا قبل از این معاشرت‌ها گسترده تر بود و میهمانی، مسافرت، تفریح و... امکان تنفس به زوجین می‌داد و به عنوان راه حل‌های مقطعی و یک مسکن از درد رابطه مراقبت می‌کرد اما در ۲ سال اخیر برخی از مسائل جدی که با این مسکن‌ها پوشیده می‌شد، از بین رفته و زوجین با مسایل و آسیب‌های موجود در رابطه خود مواجه شده‌اند که این مساله زمینه‌ساز افزایش آمار طلاق در این دوران شده است.

ارسال نظر