در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۷۳۵۲۳
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۸:۱۴
معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران از ارتش شبه وارداتی قبل از انقلاب گفت و جوانان و دانشجویانی که امروز در مرز دانش حرکت می‌کنند و حرف‌های تازه برای دنیا دارند.
به گزارش خبرگزاری دانا به نقل از فارس، هادی بهرامی احسان، استاد دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران از آبان‌ماه امسال معاون فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه شد، برای گفت‌وگو با وی که حدود ۳ ماه از فعالیتش در این معاونت می‌گذرد، هماهنگ می‌کنیم و به طبقه دوم ساختمان شماره ۱۶ دانشگاه تهران می‌رویم.

در این گفت‌وگو بهرامی احسان از اوضاع و احوال تولید علم ایران در روزهایی گفت که دنیا به ۲ قسمت تقسیم شده بود، روزهایی که دنیا دوران مدرن را تجربه می‌کرد و ایران شرایط گذار را.

از روزهایی برایمان گفت که با یک تشر آمریکا منطقه به هم می‌ریخت و در همان حال ایران قدرتمندترین ارتش منطقه را داشت، ارتشی که حتی پیچ‌هایش هم وارداتی بود! از روزهایی گفت که در کیک ۲ قسمت شده دنیا هیچ جریان مستقلی حتی امکان نفس کشیدن نداشت و تصور هم نمی‌شد که نهضت آزادی بخشی شکل بگیرد که خودش را مستقل از قدرت‌های حاکم تعریف کند و پرچم انقلابی که در این شرایط توسط امام خمینی(ره) برافراشته شود.

بهرامی احسان در این گفت‌وگو تاکید کرد که اقتدار نظامی در سایه اقتدار علمی تولید می‌شود و آنچه که این اقتدار نظامی را ایجاد می‌کند موشک و اسلحه نیست، بلکه دانش، فهم و دیدگاه است. از جوانان و دانشجویانی گفت که فقط نظریه‌ها و دیدگاه‌های غربی را بلغور نمی‌کنند بلکه در مرزهای دانش دنیا حرکت می‌کنند و حرف‌های تازه برای دنیا دارند.

از شهید علیمحمدی، شهید شهریاری و شهید فخری زاده هم گفت و تاکید کرد که این شهدا دانشگاهی بودند و از عقبه دانشگاه از اقتدار، امنیت و سلامت کشور دفاع کردند.

گفت‌وگوی فارس با معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران در زیر ارایه می‌شود.
 

فارس: از حادثه انقلاب اسلامی برایمان بگویید.

بهرامی احسان: دهه فجر فقط یک رویداد تاریخی نیست، دهه فجر مبدأ مجموعه‌ای از تحولاتی است که هم در سطح ملی هم در سطح بین‌المللی آثار بسیار عمیقی بر جای گذاشت. به جرأت می‌توانم بگویم طی قرون متمادی که انسان تاریخ ایران  را مرور می‌کند حادثه ای به عظمت رویداد انقلاب اسلامی نمی‌بیند. دلیل هم این است که در حقیقت آن عمق و تأثیر انقلاب اسلامی در تقاطع با شرایط جهانی و بین المللی و شرایط منطقه ای به لحاظ سیاسی که سلطه دو قدرت بزرگ شرق و غرب، دنیا را به دو نیم کرده بودند، بخشی قطب شرق و بخش دیگر قطب غرب بود و هیچ جریان مستقلی اصلا امکان نفس کشیدن نداشت، حتی نهضت‌های انقلابی و نهضت‌هایی که با پرچم آزادی خواهانه برافراشته می‌شدند، نهایتا خودشان را ذیل یکی از این دو جریان تعریف می‌کردند که غالبا هم بیشتر رویکردهای سوسیالیستی داشت.

در آن موقعیت به لحاظ سیاسی کاملا جهان یک کیک تقسیم شده بین ۲ قدرت بود و هیچ جریان مستقلی وجود نداشت، به لحاظ فرهنگی و اجتماعی جهان آماده تغییر بسیار بزرگی بود، در واقع ما دوران مدرن را در اوایل انقلاب در دنیا تجربه می‌کردیم اما در ایران شرایط گذار حاکم بود، شرایطی که به هر حال مسائل اجتماعی و فرهنگی خاص خودش را هم داشت.

رژیم شاهنشاهی در این دوران گذار سعی می‌کرد ایران را به نوعی به دنیای مدرن نزدیک کند که این موضوع مسائل اجتماعی زیادی هم تولید کرد. حرکتی که برای مدرنیته در ایران ایجاد شد، شکاف‌های اجتماعی و فرهنگی بزرگی را ایجاد کرد.

حضرت امام خمینی(ره) در این شرایط پرچم انقلاب را برافراشتند. پرچمی که نه  زیر پرچم  امریکا بود و نه زیر پرچم شوروی، داعیه شعار نه غربی و نه شرقی را داشتند. آن زمان خیلی عجیب بود، شما تصور نمی‌کردید که یک نهضت آزادی بخش در دنیا شکل بگیرد که خودش را مستقل از قدرت‌های حاکم تعریف کند.

زمان شاه ایران تا دندان مسلح بود، آنقدر قدرت داشت که به عنوان قدرت منطقه ای در منطقه شناخته می‌شد، یعنی از طریق آمریکایی ها اعلام می شد که ایران جزیره ثبات در منطقه است. تعریف امنیت منطقه‌ای توسط ایران انجام می شد. در این شرایط چند عنصر دیگر هم وجود داشت مثلا ما یک نظام اطلاعاتی و امنیتی بسیار سهمناک و سهمگینی را در کشور تجربه می‌کردیم. ساواک که دست پرورده آمریکا و اسرائیل بود، یک اقتدار بسیار بسیار سنگینی در کشور داشت و کوچک‌ترین حرکت و در واقع جنبشی را سرکوب می‌کرد.

ببینید در این شرایط حضرت امام پرچم آزادی کشور را برافراشتند و به دلیل نفوذ معنوی که روی مردم داشتند یک تغییر بنیادین را آغاز کردند و نتیجه حضور مردم در پیروی از حضرت امام، انقلاب اسلامی شد و نهایتا در بیست و دوم بهمن به نتیجه رسید.

* ایران پس از انقلاب به عنوان کشوری مستقل، نقشه جغرافیایی پیرامون خود را تحت تأثیر قرار داد

من می‌خواستم یک مختصری برایتان بگویم که ببینید دهه فجر و آغاز ظهور انقلاب اسلامی فقط یک رویداد تاریخی نیست و ابعاد گسترده‌ای در دنیا داشت. حضور ایران به عنوان یک کشور مستقل آرام آرام تمام نقشه جغرافیایی پیرامون خودش را تحت تأثیر قرار داد و هم اینک هم الان بعد از گذشت چهل و اندی سال  دارد، مبدأ تحولات بزرگی است.

فارس: از مباحث علمی آن زمان بگویید و اینکه دانشگاه‌ها چگونه بود؟

 بهرامی احسان: من توصیه می‌کنم کتاب دکتر علی اکبر سیاسی را بخوانید، این کناب خیلی به شما کمک می‌کند. دکتر علی اکبر سیاسی رئیس دانشگاه تهران بوده و اتفاقا در یکی از مقاطع تاریخی بوده که ۱۶آذر سال ۱۳۳۲ اتفاق افتاد و ایشان جزء افرادی بود که  خیلی نقش مهمی داشته و جالب است اگر آن حادثه را از دید علی اکبر سیاسی ببینید که رئیس دانشگاه بوده و نحوه مواجهه شاه با این رویداد را که ۳ دانشجو در دانشگاه شهید شدند، خیلی به نظرم تصویر خوبی از شرایط سیاسی اجتماعی آن زمان و نحوه مدیریت دانشگاه و نحوه مدیریت کشور به شما می دهد، مثلا اینکه شاه چطور کشور را اداره می‌کرد، اصلا نگاهش به دانشگاه چطور بود؟ نگاهش به علم چطوری بود؟

من متولد ۱۳۴۱ هستم همان موقعی که حضرت امام به اشاره می فرمودند سربازان من در گهواره هستند، سال ۱۳۵۷ کلاس  سوم دبیرستان بودم و انقلاب را درک کرده‌ام. قبل از انقلاب هم در جریان انقلاب بودم و فعالیت مختصری در حد سن و سال خودم می‌کردم.

فارس: الان دانش‌آموزان دبیرستان در فکر دانشگاه هستند، آن موقع چگونه بود؟

 بهرامی احسان: اصلا آن موقع جو اینگونه نبود. سال ۵۵ به بعد دیگر دانشگاه و این حرف‌ها موضوعیت نداشت، تغییر و تحول موضوعیت داشت، تغییری که همه خودشان را به شدت درگیرش کرده بودند. اصلا من یادم نمی‌آید آن موقع برنامه‌ریزی برای ورود به دانشگاه باشد، یعنی دغدغه عمده جوانان آن موقع این باشد که حالا ما دبیرستان را تمام کردیم، برویم دانشگاه. صحبت می‌شد اما مسئله اساسی شان نبود.

فارس: دغدغه شان چه بود؟

 بهرامی احسان: انقلاب.

فارس: آنهایی که در فضای انقلاب نبودند، چطور؟

 بهرامی احسان: باورتان نمی شود آنقدر فضا فراگیر بود که شما مثلا در یک کلاس فرض کنید ۳۰-۳۵ نفره ۸۰ درصد افراد حتما خودشان را در چارچوب انقلاب تعریف می‌کردند و وقتی یک موج انقلاب  که از طریق رهبری حضرت امام (ره) ایجاد شد، به جوان‌ها رسید، بی قراری اجتماعی ایجاد کرد که واقعا هدفشان چیزی جز تغییر نبود.

فارس: شما در تهران بودید؟

 بهرامی احسان: من به دلیل شرایط کاری که داشتم، هم در تهران و هم در شهرستان بودم. 

فارس: این موج فقط در تهران بود یا در شهرستان‌ها هم بود؟

 بهرامی احسان: هم تهران و هم شهرستان‌ها.
 

فارس: یعنی حتی دانش‌آموزهای شهرستان هم این فضا را داشتند؟

 بهرامی احسان: بله. در سال  ۵۶ و ۵۷ آرام آرام زمزمه‌های انقلاب در مساجد، اجتماعات و مدارس شروع شد. این فضا در سال ۵۶ کاملا علنی شد، در سال ۵۶ مدارس اغلب تعطیل بودند، به دلیل اینکه مسئله ایجاد نشود و اکثریت بچه ها درگیر می‌شدند، یعنی اینجوری بود که اکثریت بچه ها مشارکت داشتند و مشارکت جدی داشتند، نه فقط دانش آموزان، فقط دانش آموزان نبودند تمام اقشار در این ماجرا شرکت کردند.حالا من از بعد مشارکتی اش یک مقداری فاصله می گیرم، واقعا در انقلاب و در برش ابتدای انقلاب اسلامی حقیقتا موجی از تغییر نگاه‌ها به زندگی و آینده ایجاد شد.

آن زمان خیلی عجیب بود، همبستگی اجتماعی به اوج رسید، تلاش برای فداکاری،کمک و احیاء منافع دیگران به اوج رسید در حالی که مردم شرایط خوبی نداشتند، آن زمان شرایط خوبی نبود، اغلب شهرستان‌ها و مناطق جز یک دسته معدودی که منتفع بودند از منافع نظام شاهنشاهی، اغلب مردم در محدودیت و رنج بودند.

مثلا الان ما از سه تا سیستم زیرساختی بنیادین برخورداریم، گاز لوله کشی شده داریم، برق داریم، آب داریم، در کمتر کشوری شما می‌توانید این سه تا نظام زیرساختی را همزمان ببینید، آن موقع هیچکدام از اینها نبود. برق نبود مثلا در شهرستانی که ما بودیم یک موتور برق بود که یک ساعت‌هایی مثلا ساعت شش و هفت بعد ازظهر این موتور را روشن می‌کردند و یک تعدادی از خانواده‌ها برق داشتند و از آن استفاده می‌کردند، تقریبا اوایل انقلاب بود که برق عمومی شد و خانواده‌ها توانستند برق را دریافت کنند، روستاها برق نداشتند، جاده نداشتند، شرایط خیلی شرایط متفاوتی بود.

* خیلی‌ها مغرضانه سعی می‌کنند چهره شاه را عوض کنند

متاسفانه وقتی ما از آن سال‌ها فاصله می‌گیریم، گویا مسائل قبل از انقلاب فراموش می‌شود، نسل جوان که آن دوره را ندیده است، فقط درباره آن دوران می‌شنود و خیلی‌ها هم متاسفانه مغرضانه سعی می‌کنند چهره شاه را عوض کنند.

به واقع قبل از انقلاب اقدام رفاهی برای مردم انجام نمی‌شد. سیستم بهداشتی درست و حسابی نداشتیم، سیستم رفاهی مناسبی نداشتیم، در کل برای مردم چیزی نبود. انگیزش و همبستگی اجتماعی که برای تغییر ایجاد شد، آمادگی برای فداکاری و ایثار که ایجاد شد خیلی زیبا بود. مردم واقعا خودشان را اهل یک خانواده می‌دیدند و به یکدیگر کمک می‌کردند، سعی می‌کردند اگر خانواده‌ای مشکلی دارد در حد بضاعت خودشان کمک کنند و حل کنند و نتیجه اش شد انقلاب. شاه نتوانست در مقابل خواست و اراده مردم مقاومت کند و انقلاب پیروز شد.

متاسفانه با موانع مکرری که پیش روی انقلاب گذاشتند. بلافاصله جریانات تجزیه طلبانه در کشور شروع شد که کاملا گروه‌ها هدایت شده بودند، کاملا برنامه ریزی شده بود، کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان، اهواز و خوزستان متاسفانه به فاصله کوتاهی بعد از پیروزی انقلاب درگیری‌های سنگین ایجاد شد، بعد از آن جریان کودتا شکل گرفت، کودتای نافرجام که حتما در جریان هستید و مفصلش را می‌دانید، بعد از آن بلافاصله جنگ  شروع شد و جنگ ما را درگیر هشت سال درگیری نظامی کرد و خوشبختانه جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی توانست سرافرازانه از همه این موانع عبور کند و الآن به عنوان یک کشور مطرح  در دنیا بدرخشد.

شما نگاه کنید ادبیات آمریکا را با ایران. زمان شاه آمریکایی‌ها تشر می‌زدند منطقه به هم می‌ریخت، مثل الان به بعضی از این کشورها تشر می‌زنند، مثلا دیدید ترامپ از چه تعابیری برای عربستان استفاده می‌کرد. جمهوری اسلامی ایران مقتدرانه ایستاده، انقلاب اسلامی آرمان‌های خودش را حفظ کرده است. موانع و مشکلاتی البته دارد اما باید از آنها عبور کرد.

* اقتدار نظامی در سایه اقتدار علمی ما تولید شده است

ما الان نه تنها در اقتدار نظامی جایگاه بالایی داریم بلکه وقتی حتی پهباد آمریکایی را که به سرزمینمان تجاوز می‌کند را می‌زنیم، نمی‌تواند پاسخ بدهد، پایگاهش را می‌زنیم، نمی‌تواند پاسخ دهد و این نشان می‌دهد ما اقتدار نظامی داریم، از یک اقتدار علمی بالاتری هم برخورداریم، این اقتدار نظامی ما در سایه اقتدار علمی ما تولید شده است. چیزی که کمتر دیده می‌شود. آنچه که این اقتدار نظامی را ایجاد می‌کند موشک و اسلحه نیست، آن دانش، فهم و دیدگاه است.

خوشبختانه الآن ما در نانو، بحث‌های ژنتیک، بحث شبیه سازی و در علوم رایانه یکی از قدرتمندترین کشورهای دنیا هستیم، توسط همین جوان‌هایی که می‌بینید نام و نشانی هم ندارند و در واقع با انگیزه خودشان دارند کار می‌کنند، همه اینها حکایت از این دارد که ما خوشبختانه آن منابع اصلی تولید قدرت را نه فقط به خاطر اقتدار نظامی بلکه به نظر من خاستگاه اصلی اقتدار بیش از آنکه در نیروهای نظامی باشد، در دانشگاه‌هاست چرا که اینها هستند که با علم و دانش خودشان چنین شرایطی را ایجاد می‌کنند.

من اینجا یاد کنم از شهید علیمحمدی، شهید شهریاری و شهید فخری زاده که اینها دانشگاهی بودند، اینها هیچکدامشان نظامی نبودند و از عقبه دانشگاه از اقتدار و امنیت و سلامت کشور دفاع کردند. من فکر می‌کنم اگر ما ان‌شاءالله همین مسیر را پیش رویم و با یک تسلط مومنانه به آرمان‌ها و ارزش‌هایمان پایدار باقی بمانیم، حتما موانع آینده را هم از پیش رو خواهیم برداشت. اطمینان دارم آینده کشورمان بسیار بهتر از آن چیزی که الآن هست، خواهد بود.

فارس: بعضی‌ها می‌گویند که اگر دنیا به همین صورت پیشرفت می‌کرد ما هم پیشرفت می‌کردیم.

 بهرامی احسان: از این خبرها نبود. بگذارید من برایتان مثال بزنم، شنیدن این حرف‌ها برای جوان‌ها حتما جالب و شنیدنی است. بحث پزشکی امروز را مقایسه کنیم با‌ آن زمان. آن زمان در تهران بزرگترین بیمارستان همین بیمارستان امام خمینی (ره) یا بیمارستان هزار تختخوابی آن زمان بود که معروف بود به هزار تختخواب. بزرگترین مجموعه پزشکی در آن زمان همین بیمارستان بود البته علوم پزشکی آن زمان در واقع مثل الآن بین علوم پزشکی و سایر علوم جدایی نبود و اینها همه با هم بودند و به همین دلیل دانشگاه پزشکی جزء دانشگاه تهران بود و الآن هم البته به عنوان دانشگاه علوم پزشکی تهران هست.

شما باورتان می‌شود که ما از بنگلادش پزشک وارد می‌کردیم. من خواهش می‌کنم شما خاطرات و تجربیات آن دوران را که درباره  این موضوعات هست، ملاحظه کنید، ما از بنگلادش پزشک وارد می‌کردیم، این پزشک بنگلادشی اصلا زبان ما را نمی‌فهمید، متوجه نمی‌شد که کجای بیمار درد می‌کند. به سختی بعد از مدت‌ها اقامت در ایران تازه می‌توانستند یک چیزهایی را بفهمند و یک چیزهایی را به زبان بیاورند. علم با این شرایط کجا می توانست توسعه پیدا کند؟ اصلا اولویت نظام شاهنشاهی علم نبود. الآن رهبر انقلاب می‌فرمایند من از پیشرفت علمی با تمام وجود دفاع می‌کنم.


فارس: چرا می‌گویید اولویت شاه علم نبود؟

 بهرامی احسان: شما سهم بودجه‌هایی را که در همان زمان تخصیص پیدا می‌کردند به منابع مختلف را بررسی کنید مثلا بررسی بفرمایید سهم بودجه‌های نظامی در مقایسه با بودجه‌های دانشگاهی را، ببینید چقدر بوده است؟

توجه به تولید ملی معنی نداشت، تعداد اعضای هیئت علمی آن موقع با الآن اصلا قابل مقایسه نیست، تعداد دانشجویان هم همین‌طور، تعداد کل دانشجویان کشور را اگر جمع می‌کردید به اندازه ۵۰ درصد دانشجویان فعلی دانشگاه تهران هم نبود. بودجه‌هایی که اختصاص می‌یافت به مباحث نظامی خیلی زیاد بود و ما در مباحث نظامی قوی بودیم.

فارس: تا جایی که من می‌دانم تمام تجهیزات نظامی ما آن زمان وارداتی بود و در این زمینه هیچ قدرتی نداشتیم.

 بهرامی احسان: نه، آن موقع مجهزترین ارتش منطقه ایران بود، از لحاظ نظامی خیلی خرج شده بود. جزیره ثباتی که آنها می‌گفتند درست بود، ایران جزیره ثبات برای آمریکا بود و آمریکایی‌ها خیلی کمک می‌کردند. اما تمام تجهیزات را می‌خریدیم، ما هیچ تولیدی نداشتیم.

شما مقایسه کنید مثلا حجم بودجه‌هایی که در حوزه دانش الان هزینه می‌شود با آن موقع. این مقایسه خیلی چیزها را روشن می‌کند. رویکردی که هست را با آن رویکرد مقایسه کنید. مقام معظم رهبری می فرمایند العلم سلطان یعنی اگر شما بخواهید اقتدار، رشد و عظمت پیدا کنید بدون علم امکان‌پذیر نیست، آموزه‌های دینی هم این را می‌گوید. نگاه کنید چقدر در ادبیات دینی ما درباره علم تاکید می‌شود و خوشبختانه ایرانی‌ها هم در سابقه تاریخی شان و هم سابقه فرهنگی شان این را نشان داده‌اند که حقیقتا پای کار تولید دانش، تولید فرهنگ و تولید علم بوده‌اند، هستند و ان‌شاءالله خواهند بود.

انقلاب اسلامی چهره اجتماعی ایران را تغییر داد، حتی من معتقدم دنیا را هم تحت تاثیر قرار داد.

* شرایط عمومی دنیا متاثر از جریان انقلاب اسلامی شد

فارس: چطور؟

 بهرامی احسان: شرایط عمومی دنیا بی تاثیر از جریان انقلاب نیست. بلافاصله بعد از انقلاب اسلامی جریان افغانستان شروع شد، جریان افغانستان عمیقا متأثر از جریان انقلاب اسلامی بود، اصلا اینها به هم گره خورده بودند و فراتر از آن شما در همه جهان به هر حال یک حرکت و جنبش نه فقط اجتماعی بلکه حتی علمی می‌بینید.

من فقط برای شما یک نمونه را اشاره می‌کنم، من روانشناسم لااقل در وضعیت تخصصی خودم مطالعاتی دارم. از دوران لیسانسم روانشناسی خوانده‌ام. روانشناسی تا سال ۱۹۷۹ مذهب را به صورت کامل نفی می‌کرد. من خواهش می‌کنم دوستان سرچ کنند، ببینند کلید واژه‌هایی مثل مذهبی بودن و مذهب و سلامت، مذهب و معنویت در ادبیات روانشناس‌ها چقدر است. به طور کلی تمام و اغلب رویکردهای روانشناسی با نقش مذهب را بسیار دست کم می‌گرفتند یا آن را نفی می‌کردند. حالا دیگر وارد جزئیاتش نمی‌شوم چون به بحث ما خیلی ربط ندارد اما از سال ۱۹۷۹ تا الان را ببینید.

سال ۱۹۷۹ انقلاب اسلامی ایران رخ داد، شما از آن به بعد را ببینید. اخیرا مثلا طی بیست سال گذشت ببینید این مفاهیم و کلیدواژه‌ها چقدر است. به لحاظ مفهومی یک توسعه عمیق اتفاق افتاده است.

* انقلاب ایران مرزهای دانش دنیا را به هم ریخت

فارس: چرا؟

 بهرامی احسان: به این دلیل که روانشناسان متوجه شدند نیروی مذهب را نه تنها نمی‌توانند نادیده بگیرند بلکه به دلیل آثار و پیامدهای بسیار بسیار با اهمیت مسئله مذهب در سلامت، در روابط اجتماعی، در اثرات خانوادگی، در رشد اجتماعی، در پیشگیری از بزهکاری‌های اجتماعی، درپیشگیری از نارسایی‌های اجتماعی و... باید از این ظرفیت استفاده کرد و از آن به بعد شما می‌بینید به شکل شگفت انگیزی ما الآن کمتر رویکردی داریم که بخواهد بر عدم وجود مذهب تکیه کند. ببینید، داستان فقط داستان تاثیر اجتماعی و فرهنگی و سیاسی نیست، حتی در حوزه‌های دانشی هم ورود و بروز پیدا کرده است.

فارس: یعنی همان انفجاری که از آن حرف می‌زنند.

 بهرامی احسان: همینطور است و من معتقد هستم ما الآن در آستانه یک تحول بنیادین از جهت تولید دانش هستیم، یعنی انقلاب اسلامی در فاز دوم خود بعد از استقرار، دارد یک رویکرد جدید را مدیریت می‌کند.

فارس: یک رویکرد جدید علمی؟

 بهرامی احسان: یک رویکرد جدید علمی. یعنی  مبانی و آموزه‌های علم را تغییر می‌دهد و علم را وارد پارادایم جدیدی می‌کند.

فارس: بیشتر توضیح می‌دهید؟

 بهرامی احسان: برای شما مثالی می‌زنم. زمانی که ما درس می‌خواندیم، هیچ نظریه پرداز ایرانی در ردیف نظریه پردازان بزرگ دنیا نداشتیم. هیچ کس. همه همین اسکینر و واتسون و فروید و یونگ و پیاژه و خاستگاه آمریکا و اروپا بود و ۲ گرایش هم بیشتر نبود، یکی گرایش آمریکایی و دیگری گرایش اروپایی، خیلی جالب بود که با هم رقابت هم داشتند و اصلا صدای دیگری وجود نداشت.


* ایران در مرز دانش حرکت می‌کند، دانشجویان ما حرف تازه برای دنیا دارند

تمام علوم در همین چارچوب، در همین مرز، در همین فرایند فهمیده می‌شد و توسعه داده می‌شد، الان چی؟ الآن چه اتفاقی افتاده است؟ الان ما کرسی‌های نظریه پردازی داریم، الان ما دانشمندانی داریم که حرف‌های متفاوتی می‌زنند. این حرف متفاوت نه اینکه شما فرض کنید این نظریه اختلاف نظرش با آن نظریه در محور x است، نه، تفاوت بنیادی در نگاه است، باز تعریف جدیدی از انسان، رفتار انسان، ساختار انسان و کنش‌های انسان است. اینها الان دارند تنه به تنه علم دنیا می‌زنند. در مرزهای دانش حرکت می‌کنیم. الآن دانشجویان دکتری ما دیگر نمی‌آیند بگویند که دیگری چه گفت، ما آن را در جامعه خودمان آزمون کنیم، می‌گویند من چه می‌گویم، اندیشمندان دنیا بشنوید که حرف تازه دارم. دانشجوی دکترای ما در مقام نظریه پردازی قرار گرفته است.

در آن فقر علمی آن زمان، من خواهش می‌کنم اگر خواستید کتاب نظریه‌های شخصیت دکتر علی اکبر سیاسی را بخوانید که کتاب درسی ما در دوره لیسانس بود و مقایسه‌اش کنید با یک رساله دکتری که دارد درباره یک موضوع اظهار نظر می‌کند، این سطح دانش را به شما نشان خواهد داد که در آن زمان چه بود و الآن چه اتفاقی افتاده است. یا از جهت روش شناسی باز هم برای خودتان خیلی جالب خواهد بود. البته توجه داشته باشید که ما آن موقع مقطع دکتری در رشته‌های بسیار محدودی داشتیم. رشته روان‌شناسی در ایران مقطع دکتری نداشت.کارشناسی روانشناسی بود.

در بهترین حالت اعزام به خارج بود، افرادی که باید شرایط خاصی می‌داشتند یا از نظر مالی تامین بودند، بعضی‌هایشان هم به عنوان بورسیه می‌رفتند و حمایت می‌شدند. الان ببینید شرایط خیلی دگرگون شده و از همه مهم‌تر می‌خواستم بگویم آن رساله‌ها و بازمانده‌های علمی آن بزرگواران را هم بروید مقایسه کنید، مراجعه کنید ببینید مثلا سال ۵۵ کار علمی که در آن زمان انجام می‌شد چه بوده، ۲ مورد را با هم طراز خودش در شرایط امروز مقایسه کنید و ببینید که چه تفاوتی دارند و در واقع چقدر متفاوت هستند.

خوشبختانه الان به لحاظ علمی دانشگاه‌ها و دانشجویان ما نه تنها در توسعه علم در مرز دانش قرار گرفته‌اند بلکه از نظر من مخصوصا در حوزه‌های علوم انسانی ما در شرایط تولید علم هستیم و علم را براساس آموزه‌ها و مبانی خودمان و بر اساس یک منطق متفاوت نظریه پردازی می‌کنیم و به جامعه ارائه می‌دهیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر