در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۵۶۱۸
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۵
دارالاکرام در بیست‌ویکمین نشست خیر و خرد به چالش‌های مدارس استعداد‌های درخشان در نظام آموزش و پرورش ایران پرداخت

به گزارش پایگاه خبری دانا 

در نشست بیست‌ویکم خیر و خرد که یازدهم دی ماه  با حضور دکتر فاطمه مهاجرانی، رئیس مرکز ملی پرورش استعداد‌های درخشان در سال‌های اواخر دهه ۹۰ برگزار شد، به طریقه‌ی مواجهه با استعداد‌های خاص و نیز رویکرد
آموزش و پرورش درباره مدارس استعداد درخشان پرداخته شد.

هر تصمیم را باید در بازه زمانی خودش تحلیل کرد

دکتر فاطمه مهاجرانی با اشاره به تاریخ موضوع استعدادهای درخشان، شروع شکل‌گیری توجه به چنین امری را مربوط به پس از دوران جنگ جهانی دوم و آغاز دوران جنگ سرد دانست که علم سلاح و ابزاری بود در راستای قدرت.

وی گفت: شعله‌ی جنگ جهانی دوم با پرتاب بمب اتم خاموش شد که به نوعی شلیک نهایی علم در راستای قدرت بود و این مسیر به طور جدی کار خود را دنبال کرد؛ چراکه جنگ سرد آغاز شد و پرتاب سفینه‌ها به صورت موفق و ناموفق دنبال می‌شد تا اینکه با پرتاب موشک اسپوتنیک در سال 1957 از سوی شوروی توجه ابرقدرت‌های غرب و جهان به علوم ریاضی و مهندسی و فیزیک بسیار زیاد شد؛ نگرشی که علم را یکی از مسیرهای رسیدن به قدرت می‌دانست و در آغاز دهه 60 میلادی منجر به راه‌اندازی اولین مدارس استعدادهای درخشان در پاریس، لندن، نیویورک، تل‌آویب و تهران شد تا در مقابل قدرت‌نمایی جبهه شرق کاری صورت دهد.

مهاجرانی گفت: موازی با این جریان در سال 1959 اولین المپیاد ریاضی نیز در بلوک شرق برگزار شد و یک جریان قدرت‌ساز دیگر شکل گرفت و ایران نیز پس از انقلاب اسلامی به المپیادها پیوست؛ بنابراین المپیاد به ظاهر یک موضوع دانش‌آموزیست اما در واقع یک جنگ قدرت بسیار جدی بوده است.

وی قرار گرفتن سازمان استعدادهای درخشان ذیل سازمان استثنایی را به دوران پس از انقلاب اسلامی نسبت داد که هر دو سوی طیف بااستعداد و بی‌استعداد را شامل می‌شود و 2 درصد از افراد جامعه‌ را تشکیل می‌دهد.

وی با تاکید بر اینکه هر تصمیم را باید در بازه زمانی خودش تحلیل کرد، گفت: فارغ از انحرافاتی که در این مسیر پیش آمده، این سازمان پیش از انقلاب بسیار متفاوت عمل می‌کرده است؛ یعنی هیچ‌گونه فراخوانی برای شرکت در آزمون استعداد درخشان وجود نداشت، بلکه معلمان پرونده‌های مخفی‌ای داشتند که در دوره‌ی ابتداییِ دانش‌آموز، آن را تکمیل می‌کردند و پس از پایان دوره با نظرسنجی از همسالان او به یک جمع‌بندی رسیده می‌شد و سپس چنین دانش‌آموزی به آزمون دعوت می‌شد که با مکانیسم‌های امروزی فرق می‌کرده است.

استعدادهای انسانی موهبت‌اند و نوع پرداخت به آنها متنوع است

دکتر مهاجرانی خاطرنشان کرد: هیچ کشور، دولتمرد و سیاستمداری نه می‌تواند و نه حق دارد نسبت به سرمایه‌های خدادادی که استعدادهای انسانی هستند بی‌تفاوت باشد؛ چراکه استعدادهای انسانی موهبت‌اند؛ هدیه‌اند و نوع پرداخت به آنها نیز متنوع است.

وی با اشاره به اینکه این مدارس همچنان کار می‌کنند، برخی تلفیق شده‌اند و برخی دیگر با جنس‌های مختلف و با شهریه‌های بسیار بالا کار می‌کنند، افزود: ولی با ورود نگاه‌هایی مثل تنوع استعداد که گاردنر آن را مطرح کرد، مسئله دچار تغییر رفتار شد. امروزه تردیدی وجود ندارد که تفکیک استعدادها معایب بسیار بزرگی دارد و در برخی کشورها مثل فنلاند که یکی از پیشروترین نظام‌های آموزشی است، اصلا تفکیک وجود ندارد.

وی با بیان اینکه اصولا انتخاب تماما برد وجود ندارد و یک انتخاب‌ در کنار مزایا و منافع، مضرات و عیوبی نیز دارد، دلیل مخالفت با حذف مدارس سمپاد را در دوران مسئولیت خود چنین عنوان کرد: در شرایطی که اقتصاد آموزش و پرورش ایران چنین نحیف است، با وجود معلم‌های تمام خدمت، خرید خدمت، معلم سرباز و نیز معلم‌های تازه‌کار نمی‌توان پاسخگوی نیاز چنین دانش‌آموزانی بود؛ بنابراین ابتدا باید میزان آسیب را کم و سپس آهسته آهسته مسئله را حل کرد؛ راه حل این نیست که صورت مسئله پاک شود.

حذف سمپاد؛ یعنی پربار کردن غیرانتفاعی‌ها و نابود کردن استعدادهای درخشان در مناطق محروم

مهاجرانی با وجود اینکه تحلیل چنین موضوعی را با حذف اقتصاد غیرممکن دانست، گفت: اما شرایطی که در یکی از سال‌ها 6 مدال‌آور طلای ریاضیات از یک مدرسه غیرانتفاعی بوده است، حذف سمپاد یعنی پربار کردن غیرانتفاعی‌ها به خصوص در مراکز استان.

وی حذف مدارس سمپاد را بدون حذف مدارس غیرانتفاعی بی‌معنا دانست و گفت: شکل‌گیری مدارسی مثل شاهد؛ نمونه دولتی؛ سمپاد و ... بی‌اساس و از روی وهم و خیال نبوده که به راحتی حذف شود. باید بررسی کرد که یک جریان در کجا و چرا از مسیر منحرف و از ریل خارج شده نه نقطه‌ای که در آن ایستاده‌ است.

ایشان با اشاره به اینکه حدود یک سوم از مدارس سمپاد در مناطق کاملا محروم هستند، گفت: حذف یکباره‌ی سمپاد به معنی پر بار کردن غیرانتفاعی‌ها در مراکز استانی و نابود کردن استعدادهای درخشان در مناطق محروم است.

مهاجرانی در ادامه با یادآوری راهکارهایی که در دوره‌ی مسئولیت خود آنها را ارائه کرده است، درباره چگونگی به حداقل رساندن تفکیک گفت: یکی از راهکارها این است که مدارس سمپاد در ساعات خارج از مدرسه و با حضور خود این دانش‌آموزان تبدیل به خانه‌ی علوم پایه و پایگاهی برای بحث و گفت‌وگو و آزمایش و مسائل اینچنینی شود.

وی گفت: با توجه به نقدی که بر تک‌بُعدی بودن بچه‌های سمپاد وارد می‌شود، راهکار دوم این بود که مهارت‌های اجتماعی آنها بالاتر برود؛ بنابراین لذا وارد کارسودهای صنایع دستی؛ همدلی؛ تفکر انتقادی؛ خودشناسی و ... شدیم.

مهاجرانی راهکار سوم را ایجاد مدارس سمپاد تلفیقی معرفی کرد و گفت: قرار شد برخی مدارس سمپاد هیات امنایی پیش برود اما سوال بسیار جدی در اینجا این است که چرا غیرانتفاعی‌ها باقی بمانند و سمپاد باقی نماند؟ وی با تاکید بر اینکه اقتصاد آموزش یک اقتصاد جدیست، گفت: با نگاهی به آمار و ارقام می‌توان متوجه شد که میانگین شهریه یک مدرسه غیرانتفاعی در مقطع ابتدایی در منطقه 7 تهران کمتر از 60 میلیون تومان نیست؛ اینها بد نیست اما مقصود این است که اینها به هم ربط دارند.

مهاجرانی با بیام اینکه علم باید سلطانی بکند و عامل قدرت است، گفت: سرآمد شدن ایران در سال‌های اخیر در برخی حوزه‌ها مثل نانو، بایو، اینفورمیشن و ... به این دلیل است که در آن حوزه‌ها سیاستگذاری و سرمایه‌گذاری کرده و به خروجی رسیده است.

وی با یادآوری اینکه سیاست‌های کشور ما همچنان سیاست‌های نخبه‌پروری است، گفت: ما نمی‌توانیم با وجود چنین سیاستی یک تکه از آن را کنار می‌گذاریم و بگوییم این تکه را نمی‌خواهیم و بقیه را برمی‌داریم.

مهاجرانی بسیاری از نقدهای ارائه‌شده بر سمپاد را وارد دانست و گفت: تلاش بر اصلاح آنهاست؛ ولی سمپاد یک تکه از پازل آموزش کشور ایران است و تمام آن نیست.

راهکار سومی که مهاجرانی ارائه داد فرآیندی کردن مدارس سمپاد است؛  به این صورت که سرآمدها در آزمون سنجش ورود به مقطع ابتدایی به طور محرمانه و مخفیانه انتخاب و در سیستم‌های اطلاعاتی ثبت شوند و در ادامه این افراد رصد و دنبال شوند. سمپاد جزو الزامات کشور است و این یک واقعیت است که نمی‌توان به سرآمدهای کشور توجه نکرد؛ چراکه توجه به ویژه‌ها و استعدادهای درخشان جزو الزامات یک کشور است و بر سر فلسفه‌ی این موضوع نمی‌توان اما گذاشت گرچه می‌توان بر سر چگونگی آن بحث کرد و این به معنای عدم عدالت آموزشی نیست. همه به یک میزان از عدالت آموزشی برخوردارند، اما باید به استعدادها توجه بیشتری شود؛ چرا که حل مشکلات بزرگتر به دست آنها خواهد بود و دستاوردهای بزرگ بشری در تاریخ حاصل کار آدم‌های خاص بوده است.

استعداد ویژه استحقاق ویژه می‌خواهد و استحقاق ویژه وظیفه‌ی ویژه دارد

مهاجرانی با اشاره به بیان دکتر افروز، گفت: استعداد ویژه استحقاق ویژه می‌خواهد و استحقاق ویژه وظیفه‌ی ویژه دارد. بدون تردید، سمپاد آسیب‌هایی در پی دارد و در دنیا دیگر تفکیک انجام نمی‌شود، اما این به معنای تفکیک صفر نیست و در آلمان، آمریکا و کانادا تفکیک کماکان وجود دارد با این تفاوت که در آنجا این مدارس غیردولتی‌اند و شهریه‌های بالا می‌گیرند. اصولا وقتی آموزش از حوزه عمومی خارج می‌شود اینگونه اتفاقات می‌افتد. در کشوری مثل فنلاند تمام دانش‌آموزان باید در کنار هم بنشینند و البته در همان مدرسه به دانش‌آموزی که در یک زمینه استعداد ویژه دارد به طور ویژه نیز پرداخته می‌شود؛ اما آیا در شرایطی که سند تحول، بالاترین سند رسمی آموزش و پرورش ایران، نشان می‌دهد سرانه دانش‌آموزی هر کلاس 40 نفر و سرانه هر دانش‌آموز از فضای آموزشی 8 متر و 39 سانتی‌متر است؛ در حالی‌که میانگین فضا امروزه 5 متر و 32 سانتی‌متر است؛ اصلا می‌شود چنین کاری کرد؟

در سیاستگذاری باید اجزا با هم همخوان باشند. تردیدی وجود ندارد که آدم‌ها در کنار هم با داد و ستد عاطفی بهتر یاد می‌گیرند و رشد می‌کنند ولی آیا چنین امکانی وجود دارد؟

راهکار چهارم راه‌اندازی سمپاد مهارتی بود که استعداد درخشان را به علوم مهارتی گسترانید و هنرستان‌های مهارتی راه‌اندازی شد که به تقویت مهارت‌های زیستن؛ هنر؛ کارآموزی و مهارت‌آموزی فنی و مهارت‌های هایتک پرداخته می‌شد.

گستراندن دامنه‌ی المپیاد به شاخه‌های مختلف علوم انسانی مثل اقتصاد مدیریت؛ جغرافیا؛ کارآفرینی؛  زمین‌شناسی و ... نیز در همین راستا انجام شد.

وی در  پایان تاکید کرد: سمپاد مساوی موفقیت نیست؛ موفقیت هم مساوی سمپاد نیست ولی باید سیاست‌های شناسایی، جذب و پرورش استعدادهای برتر را داشته باشیم. امر مطلوب با امر مقدور فرق دارد و دیوارها باید آرام آرام پایین بیاید؛ نمی‌شود یکدفعه هوای پرفشار را وارد یک منطقه کم‌فشار کرد؛ چراکه هرج و مرج اتفاق می‌افتد و در اکوسیستم آموزش و پرورش چنین هرج و مرجی را نمی‌شود تحمل کرد چون هر انسان یک دنیاست.

بیست‌ویکمین نشست خیر و خرد برگزار شد
بیست‌ویکمین نشست خیر و خرد برگزار شد

ارسال نظر