به گزارش گروه ایرانشناسی خبرگزاری دانا(دانا خبر) به نقل ازایسنا، شهرام امیری در یادداشتی آورده است: امروزه و در دهه دوم از سده بیستویکم، صنعت گردشگری یکی از منحصربه فردترین و مردمی ترین صنایع بشری است که در دو حوزه اقتصاد و فرهنگ، نوید زندگی بهتری را بر پایه مقوله سفر به همه انسانها می دهد. اگر به آمار سازمان جهانی جهانگردی (UNETO) توجه داشته باشیم که عنوان می کند تا پایان دهه اول سده بیست و یکم (2012 میلادی) بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان به سفر پرداخته اند، به خوبی درمی یابیم که پرداختن به این صنعت و همه زیرساخت های آن، امروزه برای بیشتر کشورهای جهان به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است.
همان گونه که می دانیم، سفر تنوع زیادی دارد، به گونه ای که محققان علم گردشگری امروزه بیش از 30 مدل سفر را در قالب گردشگری تعریف می کنند و یکی از گونه های روبه رشد گردشگری که اهمیت ویژه ای دارد، گردشگری فرهنگی است. این مدل گردشگری همان گونه که از نامش مشخص است، متناسب با فرهنگ جوامع مختلف شکل می گیرد و گامی ارزشمند در تعامل فرهنگی میان مردم جوامع مختلف است. جالب اینجاست که مقوله فرهنگ نیز در میان عناصر تشکیل دهنده این صنعت، علاوه بر نقش ویژه انسان در آن، بین گردشگران به عنوان مصرف کنندگان تولیدات آن، جایگاه ویژه ای دارد.
در این میان، ایران با فرهنگ و تمدنی هشت هزار ساله که یکی از کهن ترین فرهنگ ها و تمدن های بشری را به خود اختصاص داده است، یک ویژگی و شاخصه مهم دارد و آن «یکتاپرستی» است، به ویژه آن که مردم این سرزمین، نزدیک به 15 سده است که پس از آشنایی با دین مبین اسلام، سهم چشمگیری در توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی در جهان دارند.
روی همین اصل، کتاب گردشگری اسلامی که برای نخستین بار با این عنوان در ایران توسط دکتر مهدی جمالی نژاد نوشته شده است و منتشر می شود، در حقیقت تلاش می کند، پیوندی هدفمند میان ضرورت های توسعه صنعت گردشگری که تا پایان دهه دوم سده بیستویکم (2020 میلادی) به برترین صنعت جهان تبدیل می شود از یک سو، و دیدگاه های دین اسلام و جایگاه والای فرهنگ و تمدن ایران دوران اسلامی در توسعه گردشگری ایجاد کند.
به نظر می رسد در وهله نخست، در معرفی این مقوله می توان گفت که نویسنده این کتاب، رهیافتی جدید را در حوزه گردشگری ارایه می کند، چون در این زمینه و به خصوص توسعه گردشگری از منظر اسلام، تا کنون کاری جدی در سطح کشور انجام نشده است. همچنین در چند دهه گذشته، حرکتی ارزشمند درباره توسعه گردشگری در کشور انجام نشد و حتی بسیاری از مسوولان هم با احتیاط به این بحث نگاه می کنند؛ اما از دهه 80 هجری شمسی به بعد و با تدوین طرح جامع گردشگری کشور و استان ها و شکل گیری سازمان ها و نهادهای قانونی در زمینه حفظ میراث فرهنگی و توسعه گردشگری، شاهد رشد تئوری های علمی گردشگری در کشور بودیم که پس از یک دهه تلاش در این زمینه، برای اولین بار شاهد نگاهی علمی به توسعه گردشگری از منظر دین اسلام در قالب این کتاب هستیم.
به گزارش ایسنا، امیری در ادامه این یادداشت به معرفی کتاب «گردشگری اسلامی در راستای توسعه فرهنگی جهان اسلام» پرداخته و گفته است: کتاب یادشده از پنج بخش تشکیل شده است؛ در بخش اول به معرفی مفاهیم و کلیات گردشگری پرداخته شده که در این بخش، تعداد محدودی از ده ها مدل سفر در دنیای امروز معرفی شده و حتی نویسنده کتاب از پرداختن به تکنولوژی و فناوری جدید در گردشگری نوین غافل نبوده است.
در پایان این بحث، نویسنده کتاب به تبیین این نکته می پردازد که توسعه گردشگری امروزه یک ضرورت است. بنابراین پیشرفت توسعه گردشگری اسلامی نقش مهمی در ایجاد هم سویی و هم گرایی میان مسلمانان دارد و این نکته ای است که شاید تا چند دهه پیش، چندان از سوی رهبران مسلمان جوامع مختلف جدی گرفته نمی شد. حال به نظر می رسد صنعت گردشگری با همه ساختار خود، در کنار سایر تدابیر علما و دانشمندان مسلمان می تواند به تعامل فکری و فرهنگی بیش از یک میلیارد مسلمان جهان بینجامد.
در بخش دوم کتاب گردشگری اسلامی، به مقوله گردشگری فرهنگی پرداخته شده، همان گونه که در ابتدای این یادداشت اشاره شد، گردشگری فرهنگی یکی از متعالی ترین مدل های سفر است، چون انسان از نظر فکری واندیشه به یکی از اصلی ترین دستاوردهای صنعت گردشگری و سفر، یعنی آموختن دست پیدا می کند. بنابراین گردشگری اسلامی نیز از این مقوله جدا نیست، پس می توان گردشگری اسلامی را در زمره مدل گردشگری فرهنگی محسوب کرد. به نظر می رسد نویسنده این کتاب با این دیدگاه، بحث را در این بخش از کتاب خود معرفی می کند که نکته ای درخور تامل است.
فصل سوم این کتاب که بخش قابل توجهی از صفحات کتاب را به خود اختصاص داده است، به تاریخچه گردشگری در ایران و جهان اختصاص دارد. در این بخش، نویسنده کتاب تلاش کرده تا رابطه مشخص و معینی میان مدل گردشگری فرهنگی وگردشگری دینی ارایه کند و حتی در راستای اثبات این نکته، نمونه هایی از چگونگی توسعه گردشگری دینی را در ایران و سایر کشورهای اسلامی حتی در سایر کشورهای جهان در قاره های اروپا، آمریکا و آسیا و در سایر ادیان ارایه کند.
این مدرس دانشگاه در ادامه، چند پیشنهاد به نویسنده این کتاب داده است: با توجه به اهمیت موضوع گردشگری فرهنگی و گردشگری دینی و به طور خاص، گردشگری اسلامی، پیشنهاد می شود تا نویسنده در چاپ های بعدی کتاب، تلفیقی میان این سه بخش ایجاد و سپس بهصورت مشخص تری این خط سیر را دنبال کند.
امیری با اشاره به بخش چهارم کتاب «گردشگری اسلامی در راستای توسعه فرهنگی جهان اسلام» که به جایگاه گردشگری اسلامی و چگونگی توسعه آن پرداخته، افزوده است: در این بخش، نویسنده کتاب به صورت کلی به نقش جاذبه های تاریخی، دینی و فناوری اطلاعات نوین پرداخته و نقش هر دو را به یکسان در توسعه گردشگری اسلامی موثر دانسته و به آنها پرداخته است. بهنظر می رسد با توجه به اینکه از یکسو در عصر انفجار فناوری اطلاعات به سر می بریم و از سوی دیگر، شالوده صنعت گردشگری نیز براساس ارتباطات میان انسان ها قرار دارد، نمی توان از کاربرد فناوری اطلاعات در دست یابی به اهداف خود در این زمینه غافل ماند.
در بخش پنجم و آخر این کتاب نیز نقدی بر علت های گسترش نیافتن گردشگری اسلامی در کشورهای اسلامی آورده شده است. نویسنده کتاب در این بخش تلاش کرده تا با ارائه نظرات مختلف محققان و پژهشگران، بر این نکته تاکید و پافشاری کند، که توسعه گردشگری اسلامی نقش مهمی در ایجاد تعاملات مثبت میان کشورهای اسلامی می تواند ایفا کند و این صنعت می تواند نکات مثبت ارتباطات فرهنگی میان مردم این جوامع را در یک بستر آرامش بخش و متنوع مانند «سفر» پررنگ تر جلوه دهد.
به هر ترتیب، با نگاهی هرچند کوتاه و گذرا به فرصت های توسعه گردشگری میان کشورهای اسلامی، می توان گفت که گردشگری دینی نه تنها منافاتی با دو اصل صنعت گردشگری یعنی اقتصاد و فرهنگ ندارد، بلکه به نظر می رسد ایجاد و ارتباط میان 57 کشور اسلامی با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت، گام ارزشمندی در راستای توسعه اقتصادی این جوامع از یک سو و تعامل فرهنگی و دینی بیشتر مسلمانان است.
یکی از نمونه های بارز تجربه همگرایی میان مسلمانان را در سفرهای معنوی حج که مسلمانان به واسطه آن، همواره فرهنگ تعالی و تعامل را می آموزند، می توان دید. بدون شک، بیش از یک میلیارد نفر مسلمان، امروز در جهان زندگی می کنند که مایل هستند بدون هیچ گونه محدودیتی و بر پایه علایق و سلایق خود که ناشی از اعتقادات آنها مانند انجام آزاد فرایض دینی، دسترسی به غذاهای حلال، تفریحات سالم و ... است، به سفر مبادرت کنند. بنابراین برنامه ریزی در این حوزه می تواند آثار مطلوبی را در زمینه های توسعه اقتصادی و فرهنگی جوامع اسلامی به دنبال داشته باشد.
این کارشناس حوزه های میراث فرهنگی و گردشگری در پایان یادداشت خود اظهار امیدواری کرده است که پژوهش نویسنده این کتاب در زمینه گردشگری اسلامی، سرآغازی برای روند پژوهشهای دیگر از وی و سایر محققان علم گردشگری در آینده باشد، تا در نهایت به آفرینش تئوریهایی از این دست و ارایه راهکارهای علمی برای توسعه گردشگری اسلامی در بازار رقابتی امروز جهان آن هم در دهه دوم از سده بیست و یکم منجر شود.