تحلیل رابطه مستقیم بیکاری و آسیبهای اجتماعی؛
به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا (داناخبر)، آمار بیکاری در ایران آن گونه که به صورت رسمی بیان میشود، 15 درصد است. اما آمارهای غیررسمی از بیکاری بالای 30 درصد در جامعه حکایت میکنند.
اگرچه این آمارها در سالهای اخیر و در دولت نهم و دهم همیشه محل مناقشه میان دولت و غیر دولتیها بوده اما آسیبهای حاصل از این پدیده همچون رشد طلاق، کاهش ازدواج، تکدی گری، رشد مشاغل کاذب در جامعه و دیگر معضلات اجتماعی همگی نشاندهنده این است که اگرچه آمارها میتوانند وارونه جلوه داده شده و پنهان شوند، اما آسیبهای اجتماعی حاصل از این معضل و رشد بیکاری در جامعه به زودی گریبان جامعه را گرفته و آثار آن به گونه دیگری به چشم خواهد آمد. به طوری که ارایه هرگونه آمار نادرستی در جامعه بی فایده بوده و بیاعتنایی یا همان بیاعتمادی به آمارهای ارایه شده توسط مسوولان بی فایده خواهد شد.
با این حساب آنچه که گفته شد بی ارتباط با کشور ما نبوده و متاسفانه باید اعلام شود که زنگ خطرها از سالها قبل به صدا درآمده و معضل بیکاری و افزایش آن در سالهای اخیر تبعات ناگواری را برای جامعه به ارمغان آورده است. تبعاتی که شاید هر کدام ریشه دار شده و حل آن نیازمند زمان و هزینههای زیادی است.
بیکاری، مادر مشکلات
دکتر امانا... قرایی مقدم، در گفت و گو با روزنامه قانون با اشاره به افزایش نرخ بیکاری در سالهای گذشته و رشد برخی از آسیبهای اجتماعی حاصل از این معضل تصریح میکند: با توجه به افزایش تورم، فقر و بیکاری در سالهای اخیر ما شاهد افزایش خشونت و بزهکاری در جامعه نیز بوده ایم و این روند در سالهای آتی روندی افزایشی خواهد داشت.
این آسیب شناس اجتماعی از بیکاری با عنوان مادر مشکلات و آسیبهای اجتماعی در جامعه یاد کرده و ادامه میدهد: خشونت و جرائم از ابعاد مختلفی تشکیل شده و دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی و روانی است. در بعد اجتماعی آن میتوان فقدان شادی و نشاط در جامعه را ذکر کرد. هنگامیکه شادی و نشاط در جامعه نباشد و در مقابل غم وغصه حکم فرما باشد؛ این امر باعث میشود جامعه به سمت خشونت و پرخاشگری برود همینطور که طی چند سال گذشته شاهد کاهش شادی و به تبع آن افزایش افسردگی در سطح جامعه به خصوص جوانان بوده ایم؛ همچنانکه افزایش پرخاشگری در جامعه و افزایش جرم از نمادهای حاصل از افزایش بیکاری و کاهش شغل در جامعه است.
فقدان شادی کمرنگ شدن ارزش های دینی را به همراه دارد
قرایی مقدم با اشاره به عوارض دیگر بیکاری در میان جوانان و افراد جویای کار و ضرورت پیشگیری از این معضلات یادآور میشود: همچنین فقدان شادی موجب روی آوردن فرد به اعتیاد میشود، افزایش جنایت و کمرنگ شدن تعهدات فرد نیز بیش از پیش نمایان شده و ارزشها و هنجارهای دینی کمرنگ شده است. به همین دلیل است که در این شرایط میزان خشونت و جرائم رو به افزایش خواهد بود. لازم به ذکر است که افزایش بزهکاری در جامعه، افزایش سن ازدواج، طلاق، جرم، نزاعهای خیابانی، افسردگی، گرایش به دخانیات،ستیزهگری، دزدی، همه و همه ریشه در بیکاری در چند سال اخیر داشته و حالا باید با صرف هزینههای هنگفت به فکر درمان تمام این عوارض باشیم.
این جامعه شناس میگوید: در زمان حاضر بسیاری از جوامع توسعه یافته با بررسی همه جانبه و ماهانه آمارهای مربوط به بیکاری و آسیبشناسی تمام جوانب آن، سعی در حل این معضل دارند در حالیکه متاسفانه در کشور ما بررسیهای همه جانبه در مورد اشتغال، معضل بیکاری و آسیبهای اجتماعی مربوط به آن وجود ندارد. به همین دلیل آثار منفی آن به تدریج ریشه دوانده و به رشد آسیبهای دیگر دامن میزند. متاسفانه در چند سال گذشته به جای حل معضل بیکاری در سالهای اخیر، شاهد کتمان آمارهای مربوط به آن بودیم، به طوری که آمارهای دولتی در مورد سهم بیکاری از سوی کارشناسان رد شده و مسوولان هم بر این آمارها اصرار کردند. در نتیجه سودی عاید کسی نشده و مردم یا همان قشر جوان و جویای کار ضربه خوردند.
پنهان کاری در اعلام آمارها
دکتر سعید معید فر، آسیب شناس اجتماعی نیز در گفت و گو با روزنامه قانون با اشاره به اینکه بخش مهمیاز هویت افراد در نتیجه کسب شغل و ایفای نقش در یک مجموعه و گروه شکل میگیرد تصریح میکند: از نظر جامعه شناسان شغل یکی از نقش هایی است که فرد در کنار ایفای نقش، درآمد زایی کرده و با استفاده از پول، مشکلات مالیاش رفع شده و مایحتاج زندگیاش به دست میآید اما مهمتر از آن در کنار شغل و کار کردن، به بخش بزرگی از جامعه متصل میشود.
وی با بیان اینکه افراد دارای شغل سعی در حفظ نظم و پیروی از اصول و قاعده دارند ادامه میدهد: به طور حتم فرد بیکار و فاقد شغل از نظر جایگاه اجتماعی فردی طرد شده و تنهاست که زمینههای بروز ناهنجاری و انحراف در آن وجود داشته و در معرض بسیاری از مشکلات روانی و حتی جسمانی قرار دارد.
شغل، مسوولیت و هویت را برای شخص به همراه دارد
دکتر معیدفر تاکید میکند: اگر افراد شغل داشته باشند به سمت تشکیل خانواده سوق پیدا میکنند و یک زندگی حداقلی را فراهم میکنند، همچنین شغل برای افراد مسوولیت و هویت میآورد و شخص بیمسوولیت و بی هویت طرد میشود و به سمت آسیبهای اجتماعی به ویژه اعتیاد کشیده میشود، همانطور که در سالهای اخیر، شاهد افزایش سوءمصرف مواد مخدر در میان زنان و مردان بودیم.
این آسیب شناس اجتماعی با انتقاد از افزایش معضل بیکاری و سقوط آمار افراد دارای شغل و حتی افراد راضی از شغل تخصصیشان، خاطر نشان میسازد: نداشتن تدابیر ویژه برای حل معضل اشتغال باعث افزایش بسیاری از آسیبهای اجتماعی شده است بهطوری که درسالهای اخیر شاهد افزایش نمونههای زیادی از جرائم خشن یا غیر خشن مثل سرقت، راهزنی، انواعی از خشونت ها، زورگیری و دیگر آسیبها هستیم. به دنبال چرخه معیوب حل معضلات اجتماعی، تلاش مسوولان برای حل امنیتی این کاستی ها، راه به جایی نبرده به طوریکه افزایش آمار اعدام در ملاء عام همگی حاکی از نبود مدیریت در این راستا و افزایش گستره آسیبهای اجتماعی است.
دکتر معیدفر با اشاره به نقش حساس خانوادهها در این برهه از زمان اعلام میکند: به طور حتم اگر تا به امروز خانوادهها به داد فرزندان خود نمیرسیدند و آنها را زیر چتر حمایت خود قرار نمیدادند، مشکلات غیر قابل جبرانی گریبانگیر آنها و جامعه شده و آمارهای مربوط به آسیبهای حاصل از بیکاری مثل رشد طلاق، سرقت، پرخاشگری و... افزایش جبران ناپذیری پیدا میکرد.
به اعتقاد این آسیب شناس اجتماعی، خوشبختانه خانوادهها در جامعه ایران با چنگ و دندان حافظ فرزندان خود هستند و در شرایط نابسامان مالی و اقتصادی، مشکلات را مدیریت کرده و از بسیاری از بحرانهای چند سال اخیر عبور کردند؛ بدون تردید خانوادههای ایرانی تحت تاثیر بیشترین فشارهای روحی و روانی هستند و دراین شرایط اگر خانواده نبود، مشکلات حادی در پیش داشتیم.
وی ادامه میدهد: اگر با وجود این همه بیکفایتی در دولت نهم و دهم، خانواده ای وجود نداشت، عبور از تمام این بحرانها امکان پذیر نبود وچه بسا در حال حاضر خانوادههای زیادی به دنبال روبهرو شدن با مشکلات، گرفتاریهای زیادی را تحمل کردند.
گزارش از سمیه جاهد عطائیان