به گزارش خبرگزاری دانا (دانا خبر) و به نقل از عصر ایران، یک محقق ایرانی مقیم دانمارک به بیان نظرات خود درباره زندگی در این کشور، مزایا و مشکلات آن پرداخت.
نادر رستمی، نزدیک به 30 سال است که در دانمارک زندگی می کند و بیش از 20 سال تجربه کار حرفه ای با نوجوانان، جوانان و خانواده هایشان را دارد.
در این یادداشت، رستمی کوشیده است با نگاهی منصفانه، نقاط ضعف و قوت زندگی در این کشور را در کفه ترازوی داوری خوانندگان قرار دهد.
آنچه در زیر می آید، بخش هایی از یادداشت رستمی است:
کشور دانمارک از نظر اقتصادی کشوری مرفه به حساب می آید. این کشور تنها 5 میلیون نفر جمعیت دارد و چون اکثر خانواده ها یک یا دو فرزند دارند، مسئله ازدیاد جمعیت در این جا اصلا مطرح نیست و بالعکس کمبود نیروی جوان یکی از معضلات این کشور است. به همین دلیل نیز سن بازنشستگی بالا رفته و به 67 سال رسیده است. اگر کسی حتی از 18 سالگی سر کار رفته باشد ، و جسم و روح سالمی داشته باشد باید تا 67 سالگی به بازار کار سرویس بدهد. البته در مواردی سن بازنشستگی 60 و 65 سال نیز تحت شرایطی مورد تایید قرار می گیرد.
کشاورزی در دانمارک
دانمارک کشوری کوچک است که در منطقه اسکاندیناوی واقع شده است. در قدیم اروپاییان کشورهای اسکاندیناوی را "دهات اروپا" لقب داده بودند ، چون در اسکاندیناوی همه جا سرسبز است. باران های فراوان موسمی باعث شده است این کشور خاک حاصلخیزی داشته باشد.
گندم زارهای فراوان ، کاشت سیب زمینی ، سبزیجات متنوع و نیز درختان میوه به خصوص سیب ، گلابی و آلو با محصولات فراوانشان این کشور را به یکی از صادرکنندگان این محصولات تبدیل کرده است. البته صادرات دانمارک شامل گوشت گاو و گوشت خوک نیز می باشد.
منابع درآمدی دولت
اکثر درآمد دولت از طریق مالیات بر کار و مالیات بر درآمد تامین می شود. در این کشور سقف مالیات بر کار معمولا از 38 درصد شروع و تا 55 درصد ادامه می یابد. ولی اگر بالای 37 ساعت در هفته کار شود ( اضافه کاری) در آن صورت تا سقف 68 درصد نیز مالیات اخذ می شود. یعنی اگر در ساعت اضافه کاری مثلا دو هزار کرون معادل یک میلیون تومان کار کرده باشید، ششصد و هشتاد هزار تومان آن را اداره مالیات بر می دارد و به شما فقط سیصد و بیست هزار تومان می رسد.
قیمتها
دانمارک سطح حقوق بالایی دارد. اما قیمت ها نیز در این کشور بسیار بالا هستند. به قدری بالا که یک در آمد کفاف خانواده را نمی دهد و زن و شوهر هر دو باید کار کنند تا هزینه ها تامین شود.
ساعات کاری، هفته ای 37 ساعت است؛ از دوشنبه صبح تا جمعه بعد از ظهر. در این کشور شنبه و یکشنبه تعطیل آخر هفته است.
اتحادیه ها
تمامی کارگران و کارمندان در دانمارک باید عضو اتحادیه شوند. اتحادیه ها بسیار قوی و مسئول توافق سالیانه با کارفرمایان برای تعیین سطح حقوق می باشند. یعنی هیچ کارگر و کارمندی در دانمارک اجازه ندارد عضو اتحادیه نباشد، مگر این که برای کار قاچاق (یا سیاه) استخدام شود. درآمد دولت از مالیات مغازه داران بسیار بالاست زیرا هر آنچه را که می فروشند، می بایست 25 درصد فروش را به دولت مالیات بدهند.
متاسفانه در این جا اتاق اصنافی برای کنترل قیمت وجود ندارد و مغازه داران کوچک تا جایی که بتوانند گران می فروشند اما در مقابل فروشگاه های زنجیره ای بزرگ به خاطر رقابت با همدیگر سطح قیمت هایشان همیشه پایین است و مردم نیز به مرور بیشتر و بیشتر از فروشگاه های زنجیره ای بزرگ خرید می کنند.
کمکهای دولت
در مقابل این مالیات های سنگین ، دولت دانمارک خدمات متعددی را در اختیار دانمارکی ها و خارجیانی که اجازه اقامت دائم دارند، قرار می دهد.
این کمک ها به دو نوع در اختیار شهروندان قرار می گیرد:
1- کمک نقدی مستقیم با فرستادن چک یا واریز کردن پول به حساب شهروندان
2- کمک های پولی غیر مستقیم ؛ مثلا اگر دارویی از داروخانه بخرید ، مقداری از پول دارو را داروخانه از دولت می گیرد نه از شما و هر قدر میزان خرید دارویتان بالاتر باشد میزان کمک دولتی بیشتر می شود.
مجلس دانمارک همه ساله مقداری بودجه در اختیار شهرداری ها قرار می دهد. شهرداری ها مسئول سرویس دهی به شهروندان هستند.
هر کودکی که در دانمارک زندگی می کند (دانمارکی یا خارجی دارای مجوز اقامت دائم) مشمول این کمک ها می شود.
معمولا این میزان پول تقسیم بر 4 شده و به صورت فصلی یک چهارم مبلغ فوق ، به حساب والدین واریز می شود. یعنی اگر خانواده ای دو فرزند یک و پنج ساله داشته باشند سالیانه 30500 کرون کمک خرجی می گیرد.
این پول خالص بوده و معاف از مالیات می باشد.
اگر فرزندان یا کودکان مشکلات جسمی یا روحی داشته باشند، شهرداری ها موظف هستند آنها را به مکان هایی بفرستند که امکان رسیدگی به آنها باشد. در اکثر موارد تفاوت قیمت را شهرداری ها پرداخت می کنند.
اگر والدین تصمیم داشته باشند خود اقدام به نگهداری از فرزندشان نمایند، از دولت کمک هزینه نگهداری می گیرند اما دیگر اجازه نخواهند داشت در جای دیگری مشغول به کار شوند.
لازم به یادآوری است که وقتی جوانی به سن 18 سال می رسد، به طور خودکار از زیر چتر خانواده خارج شده و شهرداری مستقیما با جوان برای هماهنگی شرایط زندگی و احتمالا کمک هایی که لازم دارد، تماس می گیرد.
معافیتهای مالیاتی
البته در دانمارک هر شخصی بخشودگی مالیاتی مختص خود را دارد که به آن personlig fradrag یا بخشودگی مالیاتی شخصی می گویند که معمولا دو تا سه هزار کرون از درآمد پایه شخص شامل مالیات نمی شود.
مشاوران
در دانمارک هر شهروند مشاوری دارد. مشاور تقریبا همان کار مددکار اجتماعی را انجام می دهد. با این تفاوت که مشاوران در دانمارک مسئول هستند تا برای هر شهروندی پرونده ای تشکیل داده و با آن دسته از شهروندان که درس و تحصیلات و کارشان به روال طبیعی پیش نمی رود تماس می گیرند و به آنان کمک می کنند تا زندگی شان را در مسیر درست هدایت کنند.
هر کس شش ماه کمک بلاعوض از شهرداری بگیرد و در این شش ماه شرایط کاری یا تحصیلی خود را بهبود ندهد، حقوقش کم خواهد شد. فرد مورد حمایت مسئول است که با کمک مشاور خود برنامه ای برای آینده اش طرح کند و هدف تحصیلی یا کاری آینده خود را برای مشاور مشخص نماید.
شرایط پرداخت کمک های بلاعوض
اگر فردی در شرایطی نباشد که بتواند مخارج خود و خانواده اش را تامین کند - برای مثال در اثر بیماری - می تواند کمک های نقدی بلاعوض از شهرداری بگیرد.
اگر دلیل احتیاج به کمک بلاعوض ، بیکاری باشد، شخص باید همیشه آماده کار باشد. به این نحو که اگر شهرداری کاری برایش پیدا کرد، ظرف یک هفته سرکار برود.
افرادی که عضو اتحادیه ها هستند، در صورت بیکاری نمی توانند کمک های بلاعوض بگیرند بلکه برای دو سال اول هفتاد تا هشتاد درصد حقوقشان را از اتحادیه دریافت می کنند. حق عضویت اتحادیه ها ماهیانه بین 400 تا 2000 کرون می باشد.
لزوم مراجعه به دندانپزشک
دولت مسئول پرداخت هزینه های درمان دندان های تمامی دانمارکی ها یا خارجیان دارای اقامت دائم زیر 18 سال می باشد. به همین دلیل سعی فراوان می شود تا مردم بهداشت دندان را بیاموزند که پس از 18 سالگی کمترین هزینه را برای جامعه داشته باشند.
این طرح بسیار موفق بوده است. مدارس نهایت سعی خود را می کنند تا بهداشت دندان را به دانش آموزان بیاموزند. رسم است که تمامی جوانان قبل از رسیدن به 18 سالگی دندان هایشان را ارتودنسی کنند تا در آینده هزینه این درمان را که بسیار بالا بوده و در حدود 20 تا 30 هزار کرون می باشد، پرداخت ننمایند.
در دانمارک از دندانپزشک ها نامه ای مبنی بر لزوم مراجعه به افراد می رسد و افراد همه ساله دو بار برای ویزیت به دندانپزشک مراجعه می کنند.
وام تحصیلی برای دانشجویان
دانشجویان در دانمارک امکان قرض کردن پول با سود پایین را دارند و پس از اتمام تحصیل و شروع به کار ماهیانه به صورت اقساط قرض خود را باز می گردانند.
بازنشستگان
حداقل حقوق دولتی که به افراد بازنشسته تعلق می گیرد، 11646 کرون در صورت مجرد بودن و 8581 کرون در صورت متاهل بودن می باشد (چون همسرش هم حقوق می گیرد). از ارقام بالا می باید مالیات نیز پرداخت شود. با توجه به کم بودن حقوق دولتی در سال های بازنشستگی همه نهایت سعی خود را می کنند تا برای ایام کهولت پس اندازی داشته باشند تا در صورت نیاز از آن استفاده کنند.
تامین اجتماعی
به طور کلی نظام تامین اجتماعی در دانمارک یکی از پیشرفته ترین نظام های تامین اجتماعی در جهان است به نحوی که وقتی برای فردی مشکلی پیش آشد "تورهای حمایتی" مختلفی است که شخص گرفتار را نگه دارد تا زمین نیفتد.
در این نظام تامین امنیت اجتماعی ملاحظات خاصی برای جوانان بزهکار ، معتادان ، معلولان،آدم های منزوی ، تنها و افسرده و افرادی که به خودکشی فکر می کنند و افراد مطلّقه و... وجود دارد. و گفتنی است که 90 درصد از هزینه های تامین اجتماعی را شهرداری ها پرداخت می کنند.
مشکلات در دانمارک
نگارنده به عنوان یک متخصص مسایل تربیتی در دانمارک، وقتی تازه وارد کار با مسائل و مشکلات جوانان و خانواده های آنها شده بودم خیلی متعجب می شدم وقتی می شنیدم که دانمارکی ها هم دارند با مشکلات سر و کله می زنند. در واقع با خود می گفتم: «این ها که خرج دکتر ندارند برای مخارج بالای دارو هم کمک هزینه می گیرند. کمک هزینه دندانپزشک می گیرند پول بیکاری می گیرند. مدارس مجانی و کلی امکانات دیگه. آخر مگر می شود آدم با این همه امکانات مشکلی داشته باشد.» تا این که به مرور با مسائل و مشکلات دانمارک و دانمارکی ها آشنا و متوجه شدم تصور اولیه ام درباره زندگی در این کشور اشتباه بوده است.
اوضاع جغرافیایی دانمارک
دانمارک جزو کشورهای اسکاندیناوی هست از نظر جغرافیایی در منطقه سردسیر قرار دارد. در شمال آلمان و هم مرز سوئد است. دراین جا خیلی از روزهای سال باران می بارد. و در مواردی می شود هفته ها آفتاب را ندید حتی در تابستان هم خیلی وقت ها آفتاب در پشت ابرها پنهان است. این کشور شش ماه از سال را روزها و شش ماه دیگر را شب های بلند دارد. اتفاقا یک سری از مشکلات اینجا به همان شب های تاریک و بلند برمی گردند. در اوج تاریکی این جا حداکثر از ساعت ده صبح تا چهار بعد از ظهر روشنایی دارد. یعنی از هر 24 ساعت 18 ساعت تاریکی.
بی نیازی اعضای خانواده به یکدیگر
ساختار اجتماعی و فرهنگی این کشور، با کشور ما بسیار متفاوت است. بدین شکل که در این جا انسان ها کمتر به همدیگر متکی هستند. تمامی افراد متولد دانمارک و افرادی که اجازه اقامت دائم این کشور را دارند، از بدو تولد تا روز مرگ شان از حقوق و مزایای خوبی برخوردار هستند. به این ترتیب که از بدو تولد دولت به والدین کمک هزینه نوزاد و بعدها کودک و نوجوان می پردازد. و پس از هجده سالگی هم کمک های مستقل به فرد داده می شود.
اما قوانین و ساختار اجتماعی اینجا باعث می شود تا افراد خانواده خود را از یکدیگر بی نیاز ببینند که در درازمدت بزرگترین ضرر را به چارچوب خانواده و ساختار آن می زند. در این جا برای افراد زیر 18 سال کمک هزینه های دولتی هر سه ماه یکبار به حساب والدین واریز می شود. و شهرداری ها نیز به صورتی نامحسوس سعی می کنند اطمینان حاصل کنند که افراد زیر 18 سال از حداقل امکانات برخوردار باشند. و از طرف دیگر از همان مهد کودک به اطفال گفته می شود که پول شما هر سه ماه یکبار به حساب والدین تان واریز می شود.
همین مطلب باعث می شود که به کل ساختار خانواده ضربات مهلک وارد شود. به این طریق که اگر بچه ای اسباب بازی می خواهد به والدینش می گوید که من فلان اسباب بازی را می خواهم . اگر یک کلمه بگویند فعلا پول نداریم یا بعدا می خریم ، بلافاصله جواب می دهد:" از پول خودم بخرید. همان پولی که هر سه ماه یکبار به خاطر من به حساب شما می ریزند." این در حالی است که این کمک شاید یک پنجم هزینه های یک فرزند خانواده را هم تامین نکند.
این جا مدام به بچه ها گفته می شود:" اگر با شما بدرفتاری شد، یا شما را کتک زدند ، ما می توانیم ترتیبی بدهیم که شما را از دست خانواده ظالم شما گرفته و تحویل خانواده ای محترم یا مراکز بهزیستی بدهیم ."
از طرف دیگر هم یک جوان دانمارکی می داند وقتی هجده ساله شد ، شهرداری برایش حقوقی در نظر گرفته که شامل کرایه یک آپارتمان کوچک، خرج رفت و آمد، خرج خورد و خوراک می شود بنابر این صد در صد پی بهانه است که به کوچکترین اتفاقی از پدر و مادر جدا شده و مستقل زندگی کند. اکثر والدین هم این احساس را دارند که بچه هایشان وقتی 18 ساله بشوند می روند و در خیلی از موارد هم وقتی رفتند هر چه بیشتر می گذرد کمتر به والدین خود سر می زنند.
این نسل از نسل قبلی یاد گرفته اند چون دیده اند آنها هم خیلی به پدر و مادرشان سر نمی زدند. البته این درست است که یکی از دلایل عدم سر زدن ، سر کار رفتن هر دوی والدین است اما هر چقدر هم که بگوییم این والدین هستند که ساعات اوقات فراغت خود را برنامه ریزی می کنند ،این بیشتر فرزندان هستند که به نحوی برنامه ریزی نمی کنند که بطور متداول به دیدن پدر و مادرهایشان بروند.
خلاصه حاصل این که در کشوری مثل دانمارک انسان های تنها بسیار زیاد هستند. این تنهایی به قدری در جامعه رشد کرده که در خیلی موارد والدین می گویند مزیت سگ و گربه به بچه های آدم این است که بچه ها می روند اما سگ و گربه می مانند. متاسفانه فرستادن تمامی این سیگنال ها باعث می شود که چارچوب خانواده به مرور استحکام خود را ازدست بدهد و وقتی چارچوب خانواده متزلزل شد درصد طلاق بالا می رود و در کشوری که هجده ساعت آن در تاریکی است ، میل به خودکشی زیاد می شود ، مصرف مشروبات الکلی بالا می رود و نیز مصرف قرص های آرامبخش اعصاب که در این جا به نام قرص های خوشبختی معروفند سیر صعودی شدیدی پیدا می کند.
نگارنده در طول قریب به 3 دهه زندگی خود در دانمارک بارها شاهد بودم که آدم های پنجاه شصت ساله به این بهانه که سرشان شلوغ است به دیدن والدین خود نرفتند و در آخر خودشان نیز همانند والدینشان اسیر دست تنهایی شدند.
روابط آدم ها با هم اصلا گرمی روابط انسان های خاورمیانه را ندارد. ماه ها می شود که همسایه از همسایه بی خبر است. سالی نیست که چند نفر در آپارتمان یا منازلشان بمیرد و انقدر در آن جا بمانند که همسایه ها از بوی نامطبوع تعفن به پلیس اطلاع می دهند که پلیس در را باز کرده و با نعش صاحبخانه روبرو می شود.
البته این را نیز باید اشاره کرد که خوشبختانه هنوز هم در دانمارک کم نیستند انسان هایی که چارچوب خانواده را مستحکم نگه داشته اند. ولی در این شرایط و با این شرایط قانونی، کار آسانی نیست. مشکل اصلی این جاست که دولت پول می دهد اما مهر و محبت مادری و پدری را هرگز نمی تواند در اختیار فرزندان قرار دهد.
درصد بالای اعتیاد به الکل
این جا هم عین اکثر کشورهای اروپایی معمولا در فکر جوانان تبلیغات (پپسی یا مک دونالد) الکل و موزیک حرف اول را می زند. متاسفانه طبق آمار منتشره مصرف الکل جوانان دانمارکی از دیگر کشورهای دنیا بالاتر است که این نیز مشکلات و مسائل خاص خود را دارد. در این کشور آدم الکلی کم نداریم. که اعتیاد به الکل نیز از اعتیادهای خانمانسوز است.
مهاجران در دانمارک
متاسفانه شرایط زندگی برای ما خارجیان در دانمارک طی بیست سال گذشته بدتر و بدتر شده است. به طوری که حزب نژاد پرست دانمارک چند سال پیش 18 درصد آرا را به خود اختصاص داد. این آمار بدان معناست:" از هر 100 دانمارکی که در خیابان می بینیم 18 نفر از من خارجی بیزار است ."
نگارنده که سالیان سال با جوانان و مشکلات آنها سر و کله زده ام و به تمامی آمارهای دولتی آشنا هستم می دانم که تا هشت سال پیش خلافکاران جوان پسر خارجی بیشتر از سه تا چهار درصد نبودند. اما متاسفانه در تاریخ 23 نوامبر 2012 در روزنامه politiken نوشته بود که طبق آمار دولتی از هر 13 جوان پسر خارجی زیر بیست سال، یکی خلافکار است و شرح داده بود که در سال 2007 فقط شش درصد از جوانان پسر زیر بیست سال خارجی خلافکار بوده اند. که این خود نمایانگر وضع نابسامان جوانان خارجی در دانمارک است.
در باب زمینه های خلافکار شدن جوانان پسر خارجی، می شود به این مطالب اشاره کرد که این جوانان در بدو ورود به مدرسه و جامعه با این پیش داوری مواجه می شوند که جوان خارجی خلافکار است. اکثر اتحادیه های خارجیان در دانمارک طی سالیان متمادی بارها و بارها گفته اند: «مقامات مسئول دانمارکی ! لطفا جوانان خلافکار را به مجازات برسانید اما کاری کنید که جامعه با سایر جوانان ما برخورد انسانی تری داشته باشد.» این اتحادیه ها بارها گفته اند:«این عادلانه نیست که اگر بین 5 تا 8 درصد از جوانان خلافکار هستند 92 تا 95 درصد باقیمانده بهای آن را پرداخت کنند.» متاسفانه روزنامه ها و رادیو تلویزیون نیز در این بین نقش خود را به نحو احسن اجرا نمی کنند که این خود نیز باعث بیشتر شدن مشکلات و عمیق تر شدن زخم ها و گسترش احزاب نژاد پرست می شود.
نتیجه این که در تمامی کشورهای دنیا مشکلات وجود دارد و تمامی جوامع مسائل خاص خود را دارند. شاید انسان ها باید خوشبختی را در روش ها و نحوه برخورد با مسائل پیدا کنند.
اطلاعات خوب بود ولی یه چیزی رو همه فراموش میکنیم ..
اینکه هدف از سفر چیه؟؟ همه میپرسیم و بارها شنیدیم که واسه زندگی بهتر .
ولی واقعا اینجوریه؟؟؟ من خودم الان دانمارک زندگی میکنم ولی .....
ب نظرم اگه کسی وضعیت زندگی نسبتا پایینی هم تو ایران داره ولی خونواده و .... رو داره و بخصوص روحیه احساسی داره ، بیاد اینجا واسه زندگی همیشگی، شک ندارم ک اگه بتونه حتما برر میگرده .
البته واسه کسایی که تو ایران کسی رو ندارن یا .. فرق داره.