دکتر سید بهنام علوی مقدم، زبان شناس و مدیر گروه زبان های خارجه دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی، در گفت و گو با خبرنگار گروه آموزش خبرگزاری دانا به تشریح اهداف و جزییات کتاب های تازه پرداخته است.
انتقاد به کتاب های پیشین بسیار زیاد است. قبل از هرچیز می خواهم یک ارزیابی کلی از این کتاب ها داشته باشید.
هر محتوای آموزشی در زمان خودش خوب و دقیق است و با معیارهای امروز نمی توان یک مجموعه ای را که برای یک مقطع زمانی طراحی شده مورد قضاوت قرار داد. اگر با خط کش ها و سنجه های امروز بخواهیم کاری را که 27 سال پیش انجام شده بررسی کنیم، راه را به خطا رفته ایم.
در آن زمان با مسایل و موازین سال ها 65 و 66 شاید بتوان گفت همکاران ما به بهترین تالیف دست زده اند. در آن زمان از یک روش استاندارد استفاده کردند. برنامه درسی که مورد نظر همکاران ما بود، تاکید بر مهارت خواندن برای آماده کردن دانش آموزان جهت ورود به دانشگاه و توانایی خواندن متون عمومی و تخصصی بود. این کتاب ها مهارت های شفاهی را کمتر مد نظر قرار دادند. البته مسایل و مشکلاتی وجود داشت که در هر کتابی طبیعی است.
اما حقیقت این است که این کتاب ها سال های طولانی در نظام آموزشی باقی مانده است. 27 زمانی طولانی است که مشکلاتی را برای آموزش زبان به وجود می آورد. این کتاب ها در زمانی به وجود آمدند که رویکرد ارتباطی به دانش زبان در ایران در حال زایش بود. بنابراین به محض تالیف این کتاب ها، رویکرد ارتباطی هم همه گیر شد و به روش کتاب های تالیف شده تنه زد. اگر این کتاب ها 7 تا 10 سال بعد از تالیف بازنگری می شدند وضعیت فعلی موزش زبان وجود نداشت. اما این مدت 27 سال به آموزش زبان آسیب رساند.
خب از امسال و در مقطع هفتم آموزش زبان دستخوش تغییراتی شده است. این برنامه تازه چیست؟
امسال دانش آموزان سال هفتم یا اول متوسطه اول بسته آموزشی تازه را دریافت کردند. در عرض 6 سال باقی مقاطع هم به ترتیب کتاب های تازه را می گیرند.
بعد از 27 سال بنابر اسناد بالا دستی مثل سند برنامه درسی ملی که روی آموزش زبان تاکید دارد، رویکرد آموزش زبان را بر مبنای روش های روز دنیا قرار دادیم؛ یعنی «رویکرد ارتباطی خودباورانه فعال»
رویکرد ارتباطی، رویکردی به زبان است که زبان را وسیله ای برای برقراری ارتباط فرض می کند و یادگیری زبان را از طریق ارتباط ممکن می داند و می گوید تا ارتباط نباشد، یادگیری زبان صورت نمی گیرد. از روز اول باید دانش آموز را در یک محیط شبه واقعی رار داد و با او شروع به محاوره کرد. باید او را با تکنیک هایی در یک محیط زبانی شبیه سازی شده قرار داد و وادار به فعالیت کرد.
این رویکرد روز دنیا است و اکثر کتاب های کمک آموزشی بازار هم بر اساس همین روش طراحی شده اند. در کشور ما نیز از امسال در بسته های آموزشی زبان از این روش استفاده کرده ایم. تا کنون هم بازخورد بسیار خوبی از اجرای دوماهه کتاب ها گرفتیم که جای امیدواری است.
بسته آموزشی جدید دقیقا چیست؟
در برنامه تازه، ابزار آموزشی خود را محدود به کتاب نکردیم. علاوه بر کتاب دانش آموز، کتاب کار دانش آموز، سی دی آموزشی، راهنما و فلش کارت معلم را در این بسته قرار دادیم.
مجموعه این اجزا بسته کاملی است که قرار است رویکرد ارتباطی را در زبان جایگزین رویکرد خواندن متون کند.
این بسته به تمام نقاط کشور رسیده است؟
مطمئنم کتاب و کتاب کار و سی دی به دست دانش آموزان سراسر کشور رسیده است. اما متاسفانه فلش کارت معلم بعد از گذشت بیش از دو ماه از آغاز سال تحصیلی به دست معلم نرسید 13 است. انتشارات مدرسه مسوول چاپ و توزیع این کتاب هاست. یسته ها آماده شده است. امیدوارم بتواند در اسرع وقت آن را برای مدارس کشور ارسال کند.
البته راهنمای معلم از شهریور روی سایت است. از دو هفته قبل هم چاپ شده و به زودی در اختیار معلمان قرار می گیرد.
آقای دکتر، رویکرد آموزش زبان به قول شما بر اساس ارتباط برقرار کردن تدوین شده است. ولی دانش آموز وقتی می رود سر کلاس در یک ترم تحصیلی دقیقا چگونه تحت آموزش قرار خواهد گرفت؟
هر چهار مهارت به صورت همزمان مورد توجه قرار می گیرد. اول هر جلسه بحث ما با گوش دادن آغاز خواهد شد. وقتی به میزان لازم درس را شنیدند محاوره کردن با یکدیگر را آغاز می کنند. بعد از آن، در قسمت دوم درس، بحث سواد آموزی و آشنایی با حروف مطرح می شود.
در واقع الفبا در ابتدای کتاب تدریس نمی شود. بلکه در میان تمام کتاب پخش شده است. دلیل آن هم این است که آزمایش ها نشان می دهد اگر آموزش الفبا یکباره باشد ممکن است از بابت صحت زبانی به بچه ها کمک کند. اما روانی زبان را تحت الشعاع قرار می دهد.
بنابراین به این نتیجه رسیدیم آموزش حروف را در میان کتاب پخش کنیم تا دانش آموزان مرحله به مرحله با الفبا و آواهای زبان انگلیسی آشنا شوند. پس سواد آموزی در سال نخست محدود به حروف الفبا و صداها است. فرآیند سواد آموزی در طول سه سال آموزش داده خواهد شد. یعنی دوره متوسطه اول.
البته از روز نخست آموزش زبان بچه ها محاوره را آغاز می کنند. اگر تمامی مراحل به خوبی پیش برود، دانش آموز در پایان سال تحصیلی می تواند به اندازه پنج تا 10 دقیقه درباره مسایل ابتدایی مثل سلام و احوال پرسی و معرفی خود و کشورش با دیگران صحبت کند.
بر فرض که کتاب یا به قول شما بسته آموزشی بدون نقصی در اختیار مدارس قرار گرفته است ولی خب معلمان همان معلمان قدیمی هستند.
در یک برنامه درسی عوامل و پارامترهای مختلفی مدنظر هستند که یکی از مهم ترین آن ها کتاب درسی است. معلمان، انگیزه دانش آموزان، والدین، جامعه، مسایل اقتصادی، زبان مادری، ساعت آموزشی و اسناد بالادستی در بازدهی آموزش زبان موثر هستند.
نقش معلمان بسیار مهم است اما اگر انگیزه دانش آموز ضعیف باشد توانایی معلم نمی تواند به آموزش زبان منجر شود.
بااین مقدمه می خواهم بگویم تعداد کمی از معلمان ما هستند که در زمینه شغلی خود متخصص نیستند. اما قریب به اتفاق دبیران ما تحصیلات دانشگاهی مرتبط دارند و کار خود را بلد هستند. این ها در آموزش زبان موفق بودند و امروز هم که محتوا به کمک آن ها آمده است.
برای آن اندک دبیرانی هم که مشکل دارند کلاس های ضمن خدمت را در نظر گرفتیم. در تابستان گذشته، حدود 200 نفر از مدرسان را از سراسر کشور آموزش دادیم. این ها وارد استان های خود شدند و با وجود مشکلات آموزش را به دیگران انتقال دادند.
علاوه بر این، پشتیبانی های دیگری هم داریم. احیانا اگر معلمی نتوانسته دوره ببیند، راهنمای معلم هم به صورت مکتوب و هم آنلاین در اختیار او قرار دارد. سایت گروه زبان های خارجی هم دائما به روز می شود. این که معلمی بگوید نتوانستیم آموزش لازم را ببینید بهانه خوبی نیست زیرا پشتیبانی های آنلاین خوبی برای آموزش دبیران وجود دارد.
تحصیلات معلمان زبان در چه رشته هایی است؟ آیا از تحصیل کرده های گروه های دیگر هم به عنوان معلم استفاده می شود؟
بیشتر آن ها فارغ التحصیل دبیری زبان انگلیسی هستند. تحصیل کردگان رشته هایی مثل مترجمی زبان، زبان شناسی و ادبیات انگلیسی هم حضور دارندکه خدا را شکر همه از رشته های مرتبط هستند و واحد های درسی روش تحقیق و ارزیابی را پاس کرده اند. بالای نود درصد معلمان زبان، تحصیلات مرتبط دارند. این آمار قابل قیاس با چند سال قبل نیست.
در سیستم تازه ارزشیابی تغییری کرده است؟
متاسفانه یکی از بزرگ ترین مشکلات آموزشی ما، نحوه ارزشیابی است. همیشه دنبال این پرسش هستند که نتیجه ارزشیابی چه می شود. در رویکرد ارتباطی ارزشیابی در خدمت آموزش است و نه آموزش در خدمت ارزشیابی.
متاسفانه هنوز این نگاه سنتی وجود دارد که معلمان می پرسند باید چگونه نمره بدهیم؟
این تفکر صحیحی نیست. باید ارزشیابی را آن قدر کمرنگ کنیم که به وسیله ای برای ارزیابی فرایند آموزش تبدیل شود. در کشور ما اصل ارزشیابی است و فرع آموزش.
بارم بندی هایی را تدوین کردیم که بعد از تصویب در شورای عالی آموزش و پرورش به همه کشور ابلاغ خواهد شد. همین قدر بگویم که از بیست نمره ای که در کارنامه داریم، بیش از دو سوم مربوط به مهارت های شفاهی مثل صحبت کردن است. چهار پنج نمره به مهارت های کتبی اختصاص می یابد.
دوست دارم این را هم تاکید کنم که در حال حاضر آزمون هایی از طریق مراکز دولتی و غیر دولتی و در مدارس در حال برگزاری است. یکی از این ها به دست من رسیده بود. دیدم در ابتدای سال تحصیلی که دانش آموز حتی آغاز به کلمه خوانی نکرده است، باید جمله هایی را بخواند و به سوال ها پاسخ بدهد. متاسفانه طراحی این گونه سوال ها توسط افراد دوره ندیده، جهت آموزش ما را به انحراف خواهد کشاند. به مناطق آموزش و پرورش و معاونت آموزش متوسطه توصیه می کنم که جلوی این گونه آزمون ها را حداقل در درس زبان و حداقل به مدت پنج ماه بگیرند. دانش آموز ما سال تحصیلی را با شنیدن آغاز می کند و در پایان سال از او انتظار می رود تنها کلمه و عبارت را بخواند. نباید از اون انتظار داشته باشیم در ماه نخست آموزش 10 سوال تستی ببیند که حاوی جمله های سوال و گزینه هایی است.
برخی می گویند بچه ها در سنین پایین تری باید زبان آموزی را آغاز کنند. در این رابطه هم توضیح می دهید؟
ما به عنوان طراح کتب درسی، موظف به اجرای اسناد بالا دستی هستیم. این اسناد تاکید می کنند که آموزش زبان باید از سال هفتم آغاز شود. ما هم تالیف را از همین سال آغاز کردیم.
بنده هر نظر شخصی هم داشته باشم در این جایگاه موظف هستم مطابق اسناد عمل کنم.
با این وجود، تکلیف بچه هایی که قبل از سال هفتم که تقریبا می شود سن 13 سالگی، به کلاس زبان می روند چیست؟ آن ها در این سیستم تازه حوصله شان سر نمی رود؟ در نظر داشته باشیم که تعداد بچه هایی که کلاس زبان می روند به خصوص در شهرهای بزرگ کم نیست.
ما برای یک کشور برنامه می نویسیم و مسوول تمام دانش آموزان یک کشور هستیم. البته کتاب به گونه ای طراحی شده که تقریبا تمام سطوح توانایی را می تواند تحت پوشش قرار دهد. چه کسی که حتی یک حرف بلد نیست و چه کسی که قبلا کلاس رفته است. یکی از کارهایی که برای رفع این تفاوت انجام دادیم، گنجاندن کار گروهی در کلاس درس است. از دانش آموزان توانا کمک می گیریم تا در گروه های خود با دانش آموزان دیگر در تعامل باشند و از توانایی هایشان در آموزش دیگران بهره بگیرند.
دلم نمی خواهد از این مساله به سادگی بگذریم. کلاس های زبان موسسات آزاد زیاد است و هزینه های زیادی هم به خانواده ها تحمیل می کند. خانواده ها نگران برقراری ارتباط فرزندانشان در دنیای مدرن اطلاعات هستند. آیا جای امیدواری هست که در نظام تازه، آموزش زبان در مدرسه برای بچه ها کافی باشد؟
بسته آموزشی به گونه ای طراحی شده که نیاز آموزش متوسطه در دانش آموز را رفع کند. ما قرار نیست دانش آموز را مسلط به زبان انگلیسی کنیم. اسم دوره متوسطه هم با خودش است. در این دوره دانش آموز به طور متوسط با هر چهار مهارت زبانی آشنا می کند. اگر دانش آموزی بخواهد بیشتر یاد بگیرد می تواند از منابع دیگر کمک بگیرد.
متوسط یک واژه کلی است. دقیقا دانش آموزی که از دوره متوسطه فارغ التحصیل می شود و می خواهد به دانشگاه برود، چه چیزی از زبان می داند؟
برنامه درسی ملی اشاره می کند که دانش آموزان باید بتوانند در حد متوسط صحبت کنند و مسایلی را که می شنوند درک کنند. همچنین متون علمی و غیر علمی متوسط را بخوانند و یک مقاله کوتاه هم بنویسند. چنین هدفی بعد از دوره 6 ساله محقق خواهد شد.
مهارت های نوشتاری از چه سالی آموزش داده می شود؟ این یکی از نقطه ضعف های بزرگ دانشجویان ماست که نمی توانند مقاله بنویسند.
از همین سال اول یا هفتم متوسطه آغاز می شود. در واقع هر چهار مهارت خواندن، نوشتن،شتیدن و حرف زدن همزمان آغاز می شوند اما با تاکید بر مهارت شنیداری و گفتاری.
هرچه بالاتر می رویم تاکید بر خواندن و نوشتن زیادتر می شود.
ساعت آموزشی چه؟ تغییری در ساعت های آموزش زبان انگلیسی ایجاد شده است؟
در حال حاضر در کلاس هفتم، دانش آموزان در هفته دو ساعت زبان می خوانند که با توجه به تعدد دروس طبیعی است. کتاب کار دانش آموز برای این است که دانش آموزان را خارج از این ساعت نیز درگیر با زبان انگلیسی بکند.
تصمیم گیری در این زمینه با شورای عالی آموزش و پرورش است. ما هم رایزنی هایی برای افزایش آن انجام دادیم ولی به هر حال تصمیم گیرنده دیگران هستند و آن ها هم با توجه به تعدد دروس روی ساعت های آموزشی تصمیم می گیرند.
اگر مثلا همین دوساعت تبدیل به دو زنگ 50 دقیقه ای شود نتیجه بهتری می گیریم. به عنوان مثال 50 دقیقه در یک شنبه و 50 دقیقه در روز چهارشنبه کلاس تشکیل شود تا اگر تعطیلی هم این میان پیش آمد دانش آموز دوهفته از فضای زبان دور نباشد.
برایم جالب است بدانم در مناطقی مثل آذربایجان که بچه ها دوزبانه هستند آیا مشکلی برای آموزش زبان انگلیسی که در واقع زبان سوم آن ها است وجود ندارد؟
تحقیقات ثابت کرده است، کسانی که بیش از یک زبان می دانند در یادگیری زبان سوم موفق تر هستند. امیدوارم کتاب ما هم بتواند نتایج خوبی در میان دانش آموزان مناطق مختلف بگیرد. در ایران تحقیق مفیدی در این زمینه انجام نگرفته است. آنچه گفتم مربوط به پژوهش هایی است که در کشورهای دیگر انجام شده است.
آموزش و پرورش از سال های دور برنامه آموزش زبان های دیگری را هم داشته است. در برنامه تازه این آموزش چگونه است؟ آیا تحول کتاب ها شامل کتاب زبان های دیگر هم شده است؟
شورای عالی 6 زبان شامل، انگلیسی، فرانسه، آلمانی، روسی، ایتالیایی و اسپانیایی را تصویب کرده است. در حال حاضر برای آلمانی و فرانسه کتاب داریم. البته این کتاب ها امسال تغییری نکرده و همان کتاب های قدیمی هستند. امیدوارم در سال های آینده بتوانیم سایر زبان ها را هم در برنامه بگنجانیم.