به گزارش گروه ایرانشناسی خبرگزاری دانا (داناخبر) و به نقل از ایران، وقتی 90 درصد منابع آبی منطقه صرف بخش كشاورزی میشود و برداشت غیرمجاز از آبهای زیرزمینی در پی حفر چاهها بیداد میكند، انتظاری غیر از پایانی تلخ نمیتوان برای دریاچه زیبای ارومیه داشت.
با این حال پیدا كردن مقصر این داستان و برگزاری جلسههای اضطراری و غیراضطراری و هزار و یك میزگرد، آنچه به روز این آبگیر بزرگ آمده را جبران نمیكند.
تیر ماه امسال بیشتر از ۷۵ درصد از آب دریاچه ارومیه خشك شده بود تا اینكه كار به دولت یازدهم واگذار شد.
روند کم شدن آب دریاچه ارومیه
كم شدن تراز آبی دریاچه ارومیه از سال 74 شروع شد و هر سال سطح ارتفاع آب 30 تا 50 سانت كاهش داشت كه در دهه 80 این روند شتاب گرفت و اكنون در دهه 90 به حداكثر خود رسیده و بیشتر مساحت دریاچه خشك شده است.
در مجموع تاكنون سطح دریاچه 8 متر پایین آمده و سطح تراز آبی آن در اول آذر ماه امسال 40/1270 متر بالاتر از آبهای آزاد بوده كه نسبت به تراز آبی در سال گذشته همین موقع، 35 سانتیمتر كاهش سطح ارتفاع داشته است.
البته بارشهای چند روز اخیر موجب شده سطح آب كمی بالا بیاید اما با این حال باید گفت 85 درصد دریاچه خشك شده است.
واقعیت این است که ارومیه را دیگر نمیتوان دریاچه نامید و باید از آن به عنوان یك بستر خشك شده نام برد كه فقط بعضی مناطق آن آب دارد.
انتقال آب رود زاب
در دولت قبل تصمیمهایی برای احیای ارومیه گرفته شد و طرحهایی هم مانند انتقال آب از ارس و دریای خزر مطرح كردند كه بینتیجه ماند و فقط طرح انتقال آب از رود زاب به مرحله اجرایی رسید.
این رود از سردشت به عراق میرسد كه به دلیل مسیر كوهستانی، هیچ مصرف كشاورزی و صنعتی ندارد و پرآب بودن و نزدیكی آن به حوضه آبریز باعث شد تا تصمیم بگیرند 100میلیون مترمكعب از رود زاب را به ارومیه انتقال دهند.
اما اجرای این طرح با وجود 30 درصد پیشرفت فیزیكی، به علت كمبود بودجه، امكانات و نداشتن ماشینآلات مجهز برای حفر كانال متوقف شد.
دولت یازدهم و دریاچه ارومیه
با اینكه مدت كمی از آغاز فعالیت دولت یازدهم گذشته، طرحهای مهمی برای احیای ارومیه مصوب شده كه در حال پیگیری و تامین منابع مالی هستند و این خود نقطه امیدی است تا شاهد تغییر روند منفی وضعیت كنونی دریاچه ارومیه بود.
یک باور قدیمی
براساس یك باور قدیمی، در سال 1300 یا قبل از آن، اتفاقی مشابه اكنون برای دریاچه میافتد و سطح آن پایین میآید اما همزمان با آغاز روند احیای مجدد دریاچه، پرندگان مهاجر مهمان این منطقه میشوند و این تفكر به وجود میآید كه فرود پرندگان مهاجر نشانه حیات مجدد دریاچه است؛ در حالی كه از نظر علمی صحت ندارد.
آگاهی بخشی به مردم
یكی دیگر از اقدامات اساسی را كه در دولت جدید انجام شده، اطلاعرسانی آگاهیبخشی به مردم منطقه میداند.
كشاورزان در خصوص جایگزینی محصولات كمآببر و تغییر نحوه آبیاری آموزش میبینند تا با استفاده از مازاد آب در مصارف صنعتی و كشاورزی بتوان یكی از مشكلات منطقه یعنی كمبود آب را حل كرد؛ اما مشكل اصلی این منطقه نبود مدیریت صحیح آب است.
از سال 84 تلاشی برای نجات دریاچه آغاز شد تا یك برنامه مدیریت مشاركتی برای حوضه آبریز دریاچه تدوین شود، چون مدیریت دریاچه بدون مدیریت حوضه آبریز غیرممكن است. به همین منظور برنامه مدیریت جامع حوضه آبریز دریاچه ارومیه با مشاركت همه دستگاههای اجرایی، سازمانهای غیردولتی و نمایندگان مردم تدوین شد تا نقطهنظر ذینفعان را هم تأمین كند.
نقش تكتك دستگاههای اجرایی مانند وزارت نیرو، جهادكشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست، استانداری و مردم در این برنامه مشخص و تلاش شد تا محور كار قرار گیرد؛ اما با توجه به اینكه معمولاً كارها با برنامهریزی پیش نمیرود، عمل كردن طبق برنامه طولانی شد.
در دولت یازدهم با مبنا قرار گرفتن این برنامه، 19 اقدام ضربتی مشخص شد تا در چارچوب آن، اجرایی شود.
اما تا زمانی كه مردم نخواهند كه به صورت جدی به نجات دریاچه ارومیه كمك كنند كاری از پیش نمیبرند.
ساكنان منطقه باید در اجرای طرحهای تصویب شده مشاركت داشته باشند تا دستگاههای اجرایی بتوانند به نتیجه مطلوب برسند.
تالاب های دیگر را فراموش نکنیم
درست است كه اكنون وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه، این آبگیر را در صدر فعالیتها قرار داده است اما نباید سایر تالابها را هم فراموش كرد. با این حال هر اقدام موثری كه اكنون برای ارومیه انجام شود میتواند الگویی برای نجات سایر تالابهای كشور باشد؛ چون بسیاری از تالابها نیز با مشكلاتی مشابه مواجه هستند. پس باید به یك الگوی پایدار رسید تا با همكاری مردم بتوان تالابهای كشور را از خطر نابودی نجات داد.