به گزارش گروه ایرانشناسی خبرگزاری دانا(داناخبر)، زمانی که نجفی در مرداد 92 به ریاست سازمان میراث فرهنگی منصوب شد امیدهای زیادی در دل دوستداران میراث فرهنگی کشور زنده شد، آنهایی که سالیان طولانی از محیط سازمان دور شده بودند با انتخاب نجفی به ریاست سازمان به آینده آن امیدوار شدند و امید به بازگشت به جایگاه واقعی حوزه فرهنگ و میراث فرهنگی به جایگاهی در شآن و مرتبه آن قوت گرفت .
این حس مثبت به سازمان، با انتخاب معاونان نجفی تقویت شد، افراد با تجربه در حوزه میراث فرهنگی که چند سالی بود خانه نشین شده بودند با آمدن نجفی دوباره به خانه خود بازگشتند تا همه به جان گرفتن مجدد میراث فرهنگی امیدوار شوند.
اما در این میان کسی تصور نمی کرد محمدعلی نجفی بعد از تغییرات بسیاری که در سازمان ایجاد کرد و با وجود برنامه های مختلفی که برای سازمان در آینده داشت، با گذشت تنها 6 ماه از ریاستش استعفا دهد، در حالی که بسیاری از اقدامات و طرحهای او نیمهتمام مانده است.
جمعی از کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی در بیانیه ای تصمیمات اخیر در میراث فرهنگی را نادیدهگرفتن همه مطالبات از دولت یازدهم خواندند.
در این بیانی آمده است:
طی یک دهه گذشته، تغییرات پی در پی مدیریتی زمینهساز بروز مصایب، آسیبها و لطمات جبرانناپذیری به میراث فرهنگی کشور شده است؛ آسیبها و لطماتی که برای فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی و جامعه معاصر ما کارنامهای نامطلوب محسوب میشوند. در کنار سیاستزدگی و تخصصزدایی گستردهای که طی این سالها در این حوزه رخ داده، باید از بیثباتی و ناپایداری در مدیریتهای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به عنوان مهمترین دلیل اضمحلال میراث فرهنگی کشور نام برد؛ به گونهای که اکنون پایداری و عمر ریاست این سازمان به کمتر از 6 ماه تنزل یافته است! از این دیدگاه، تغییرات ناگهانی و غیرمنتظرهای که طی روزهای اخیر مدیریت ارشد تشکیلات میراث فرهنگی و گردشگری را درنوریده، از هر نظر مشابه بیثباتی مدیریتی و بیتوجهی به مسائل این حوزه طی سالهای گذشته است.
اینکه مسوولان محترم چرا چنین تصمیم سرنوشتسازی را همزمان با دهه فجر و مصادف با سالگرد پیروزی انقلاب به اهالی میراث فرهنگی پیشکش کردهاند و اینکه رییس محترم این سازمان، آقای محمدعلی نجفی، چرا با شفافیت، صراحت و صداقت بیشتری درباره سرنوشت این سازمان با بدنه کارشناسی و کنشگران و متخصصان آن به گفتوگو ننشست، نکاتی است که با توجه به سرعت تحولات فعلا باید از پرداختن به آن چشمپوشی نمود. بر این اساس، توجه مردم و مسوولان را به نکات ذیل جلب مینماییم:
1. در یک دهه گذشته «تخصصمحوری» و «ثبات مدیریتی» از مهمترین مطالبات کارشناسان، متخصصان و فعالان حوزه میراث فرهنگی بود. به رغم آنکه با روی کار آمدن دولت یازدهم تا حدودی این مطالبات در دستور کار قرار گرفت و گامهای مقدماتی در این راه برداشته شد، اما تصمیمات اخیر به معنای نادیدهگرفتن همه آن مطالبات، خواستها و ضرورتها است.
2.با توجه به وضعیت خطیر کنونی و تحولات ناگهانی و غیرمنتظرهای که در عرصه مدیریتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رخ داده، ضروری است که صاحبنظران و مدیران باتجربه، کارآزموده و باسابقهای چون دکتر مهدی حجت، برای پیشگیری از لطمات بیشتر، همچنان در کنار این سازمان باقی بمانند. ازخودگذشتگی، چشم بستن به روی ناملایمات و تلاش مضاعف برای تحقق اهداف بنیادین این سازمان از ملزومات این روزهای دشوار است. بیشک قدر و منزلت این تلاشها برای کارشناسان و متخصصان و بهویژه آحاد ملّت ستودنی و ارجمند است.
3. از مسوولان کشور انتظار میرود که اهمیت موضوع میراث فرهنگی و معنوی میهن ما را کمتر از سیاست خارجی یا مساله اقتصادی نشمارند. دستگاه سیاسی-فرهنگی کشور باید توجه داشته باشد که سیاست خارجی و رفاه اقتصادی برای کشور و مردم ایران است و مردم و کشور ایران نیز با فرهنگ و میراث فرهنگی و تاریخی و معنوی و طبیعی آن معنا مییابند. جایگزینکردن نگاه علمی و آکادمیک به مسایل میراث فرهنگی با نگاههای عرفی، عامیانه و بخصوص سیاسی، تبلیغاتی و سوداگرانه یکی از مهلکترین اشتباهاتی است که ممکن است قوه اجرایی کشور ناخواسته مرتکب آن شود. بنابراین، تقاضای ما به عنوان کارشناسان و کنشگرانی که سالها در این حوزه عمر صرف کردهایم این است که از تخصصزدایی، کمینگری و استیلای نگاههای صرفا مادی و تبلیغاتی در این حوزه اکیدا پرهیز شود.