سنگها را در زمین چمنکاری شده به زیبایی برجسته کرده و در کنار آبنما و
نورپردازی جاذبههایی فرحبخش در کنار ابنیه تاریخی و طبیعت کهنسال ایجاد
میکنند.
برای داشتههایشان ارزش قائلند، میگویند در این مکانها قدم بزنید چراکه با قدم زدن در چنین فضایی از درختان کهنسال انرژی بینظیر دریافت میکنید؛ میگویند ابنیه تاریخی را در سکوت به تماشا بایستید که نیروی چند هزار ساله مردمانی که در طول تاریخ از این رهگذر گذشتهاند را دریافت میکنید؛ میگویند ...
به گزارش خبرگزاری دانا، برخی از کشورها پیشینه تاریخی چندانی ندارند و قدمت نه چندان زیاد خود را با جمعآوری اشیای جالب توجه و ساخت ساختمانهای مجلل به سبک تاریخی و یا از همه اینها مهمتر با پر و بال دادن به اماکن تاریخیشان هرچند این تاریخ چندان هم طولانی نباشد، سرپوشهای قشنگ میگذارند و سعی میکنند با معرفی خود به عنوان کشوری تاریخی، علاوه بر افزایش خودباوری و تقویت عرق نسل جدید به وطن، مقصد گردشگران هم بشوند.
آنها به روشهای خلاقانه و جالب جاذبه گردشگری ایجاد میکنند و در کنار قد علم کردن به عنوان کشور تاریخی شناخته شده، درآمد مطلوبی نیز از ورود گردشگران جذب میکنند.
تمام اینها در حالی است که کشور ما با پیشینهای که گاه میگویند به 40 هزار سال نیز میرسد، بناها و اماکن باستانی چندهزارساله فراوانش را زیر بار آنچه "نبود اعتبار" گفته میشود خرد کرده و گاه از بین برده است.
ابنیهای که هزاران افسانه در هزارتوهای خود پنهان کردهاند و داستانهای زیبا، پرراز و رمز و سرشار از حکمتی را برای گردشگران خسته از تکرار بی نتیجه و تشنه حکمت و معرفت ناب انسانی روایت میکنند.
ایران سرزمین حکمت و فلسفه است و در تاریخ این سرزمین هیچ خشتی بدون بهرهمندی از اندیشه ناب خدامحور بر خشت دیگر گذاشته نشده و این همان جادوی افسانهای باستانی است که در هر زاویه از این تاریخ کهن، با قدرت و عظمت وصف ناپذیر رخ مینمایاند.
سفر در ایران سفر به هزارتوی شگفتیهاست و نیاکان هنرمند و شگفتیآفرین این سرزمین در جادههای مسحورکننده این تاریخ برای رهگذران نه خسته، که غرق شده در زیباییها و شگفتیهای سرشار از هنر آدمی، به زیبایی وصف ناپذیر پناهگاههایی ساختهاند که آغوش گرم و مهربانی برای مسافران است.
"کاروانسرا" تبلور بی نظیر اندیشه های خلاق معمار ایرانی در خلق مأمنی گرم و آرامشبخش برای مسافران خسته از راه است، مسافرانی که یا زائر بودهاند یا تاجر یا خبررسان و نامهبر، یا ... .
کاروانسراها به نوعی مفاصل ارتباطی دنیای داد و ستد ایران کهن هستند و از آنجاکه کسب و کار در این سرزمین همواره مقدس بوده، استاد معمار در کنار حفظ استحکام و تمهید هندسه عالی، از دمیدن روح معنویت به این بنا غافل نبوده و شاید آرامشی که با حضور در یکی از این ابنیه زیبای تاریخی به روح انسان هجوم میآورد ناشی از همان معنویتی است که در هندسه این معماری به ودیعه گذاشته شده و میتواند ساعتها گردشگران خسته از غوغای زندگی را به خود مشغول و در خود مسحور کند.
کاروانسرا بخشی از تاریخ ایران
آنطور که در کتب تاریخی نقل شده کاروانسرا، واژهای است مرکب از دو بخش «کاروان» و «سرا». کاروان یا کاربان (کار + بان) در زبان پهلوی به معنای گروهی زائر، مسافر و سوداگر است که به دلایل امنیتی با هم سفر میکنند و دارای زاد و توشه و ستوران هستند.
سرا یا سرای نیز در زبان پهلوی به معنای خانه و منزلگاه است و بدین ترتیب، کاروانسرا یعنی سرا یا خانه کاروان که افرادی در آن به طور موقت سکونت میگزینند.
به گفته کارشناسان، کاروانسرا زاییده موقعیت جغرافیایی ایران است. نجد ایران مثلثی است بین دو فرورفتگی خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال و به منزله پلی میان آسیای مرکزی و غربی و نیز حلقه اتصال این دو با آسیای صغیر و اروپاست.
بدین ترتیب، ایران در مرکز خطوط بزرگ ارتباطی قرار میگیرد که شرق و غرب دنیا را به یکدیگر متصل میسازند و قدیمیترین و مهمترین شاهراه ارتباطی جهان باستان- جاده ابریشم- از آن میگذرد.
قرار گرفتن در این شرایط، احداث و توسعه راه در ایران را ضروری میساخت و با توجه به خشکی و کمآبی این سرزمین و دوری آبادیها از یکدیگر، وجود اماکنی برای اقامت موقت مسافران را اجتنابناپذیر میکرد.
توسعه راههای ایران به ویژه از دوران هخامنشی مورد توجه قرار گرفت، چرا که هخامنشیان سرزمینهای گستردهای از قفقاز تا خلیج فارس و از آسیای مرکزی تا آسیای صغیر، مدیترانه و شمال آفریقا را تحت سلطه خود داشتند و اداره این قلمرو وسیع نیازمند وجود شبکه گستردهای از راهها و تأسیسات مربوط به آن بود.
مهمترین این راهها جاده شاهی بود که از شوش آغاز میشد، از دجله و زیر اربِل عبور میکرد و تا افسوس ادامه مییافت که 2683 کیلومتر طول داشت و شامل 111 ایستگاه یا منزل بود که هریک با اسبهای تازه نفس یدکی به پیکهای شاهی مجهز بود.
توسعه راهها در دوره اشکانی ادامه پیدا کرد و در دوره ساسانی ساخت کاروانسرا به یکی از فرازهای مهم تاریخی خود رسید.
با این وجود، نقطه اوج نقشآفرینی ارتباطی راهها و کاروانسراها را باید در دوران پس از اسلام جستوجو کرد، چرا که فتوحات مسلمانان، قلمرو وسیعی شامل جزیرةالعرب، بینالنهرین، ایران، ماوراءالنهر، قفقاز، بخشی از آسیای صغیر، شام، فلسطین، شمال آفریقا و حتی جنوب اسپانیا(آندلس) را تحت فرمان قدرتی واحد(خلفای راشدین، خلافت اموی و خلافت عباسی) درآورد و مرزهای سیاسی گذشته را از میان برد.
مرزهای سیاسی که مهمترینشان مرز میان امپراتوری روم و شاهنشاهی ساسانی بود، برای قرنها نقش تحدیدکننده در ارتباط اقوام مختلف را ایفا میکردند و گاه جنگ، مراودات مردمان شرق و غرب را به حداقل ممکن میرساندند. اینک اما، چنین مرزهایی وجود نداشتند و آمد و شد در سرزمینهای یادشده آسانتر و آزادانهتر انجام میشد.
علاوه بر این، اقوام گوناگون ساکن در این سرزمینها که پیشتر پیرو مذاهبی چون مسیحیت، زرتشت و بودیسم بودند، غالبا به اسلام گرویدند و مرزهای عقیدتی و بیگانه پنداریهای پیشین فروریخت.
چنین بود که ارتباط میان شرق و غرب از نظر کمی و کیفی دچار تحول شد و ایرانیان که سرزمینشان در کانون این ارتباطات قرار داشت، افقی به مراتب وسیعتر از گذشته را پیش روی خود دیدند. طبعا کاروانسراها نیز به عنوان مهمترین تأسیسات بین راهی و محل اتراق تاجران و زائران و سیاحان و عارفان و سپاهیان و... مسافران بیشتر و متنوعتری (از نظر قومی و فرهنگی) را پذیرا شدند.
تجزیه خلافت عباسی در سدههای میانه اسلامی و برآمدن سلسلههای گوناگون و گاه متعدد در قلمرو اسلام، اگرچه محدودیتهای دوبارهای را موجب شد، اما گمان نمیرود که موانع جدی در راه ارتباط میان اقوام مختلف پدید آورده باشد.
در سده هفتم هجری، یورش مغولان به ایران، هرچند که به عنوان مصیبتبارترین و ویرانگرترین رخداد تاریخ ایران نمودار شد، اما از نظر ارتباطی، گشایش دیگری را رقم زد، چرا که اینبار سرزمین باستانی چین نیز همراه با بخش عمده سرزمینهای اسلامی تحت سلطه قدرتی واحد درآمدند و رفت و آمد تا اقصای شرق، آسانتر و مبادلات تجاری و تعاملات فرهنگی گستردهتر شد.
در سده دهم، برآمدن سلسله صفویه نقطه عطف دیگری در تاریخ کاروانسراهای ایرانی بود. وحدت سیاسی- مذهبی و امنیتی که صفویان فراهم آوردند، موجب رونق بازرگانی و توجه بسیار به راهها و تأسیسات ارتباطی شد.
معروف است که شاه عباس دستور ساخت 999 کاروانسرا در سراسر کشور (علاوه بر ایران امروزی، شامل افغانستان، بلوچستان پاکستان و بخش عمده قفقاز و آسیای مرکزی) را صادر کرد.
هرچند که ساخت این تعداد کاروانسرا محرز نشده است، اما کاروانسراهای بازمانده از آن دوره که برخیشان در راههای دور و صعبالعبور ساخته شدهاند و نیز وجود راهها و پلهای متعدد، کوشش مجدانه صفویان در توسعه شبکه ارتباطی و کاروانسراها را به اثبات میرساند.
نوشتههای سیاحان اروپایی از جمله شاردن نشان میدهد که در این دوره اولا کاروانسراها در جای جای قلمرو وسیع صفویان ساخته شده بودند و ثانیا از امکانات رفاهی قابل ملاحظه و رایگان برخوردار بودند.
با این حال، وجود امپراتوری بزرگ عثمانی در مرزهای غربی ایران و تخاصم شدید سیاسی و مذهبی آن با دولت صفوی و جنگهای گاه و بیگاه میان آنها، زنجیره به هم پیوسته جاده ابریشم را از هم گسست و کاروانسراها را از وجود اقوام و مذاهب و فرهنگهای گوناگون تهی ساخت. به بیان دیگر، دوره صفویه اگرچه دوره گسترش کمی کاروانسراها بود، اما گستره و عمق ارتباطی این مکان ایرانساخته را کاهش داد.
ساخت کاروانسرا در دوران افشاریه، زندیه و قاجاریه را میتوان ادامه این رویه در دروه صفویه و با همان کیفیت ارزیابی کرد، اما از اواسط دوره قاجار، ورود امکانات نوین ارتباطی که رهآورد تمدن غرب بود و سپس پیدایی وسایل ارتباطی جدید که سفر را راحتتر و سریعتر میکرد، موجب از رونق افتادن کاروانسراها و ویرانی تدریجی آنها شد.
کاروانسرای شاه عباسی یادگار ارزشمند دوران صفوی
کاروانسرای شاه عباسی در استان مرکزی یکی از این بناهای تاریخی است، این بنا در روستای کاروانسرا در حاشیه غربی رشته کوههای هفتاد قله و در 35 کیلومتری شهر اراک واقع شده است.
به نقل از شهرداری اراک این کاروانسرا به دلیل بیتوجهی میراث فرهنگی نسبت به حفظ این اثر تاریخی، در حال ویرانی است.
به سبب نبود سندی دال بر تاریخ دقیق ساخت بنا تنها از روی مشخصههای آن از جمله چهار ایوانی بودن، قرار گرفتن در جادههای کوهستانی، سبک و سیاق و مصالح به کار رفته در بنا میتوان حدس زد که به احتمال بسیار بنای فوق مربوط به عصر طلایی ایجاد کاروانسرا در ایران یعنی دوره صفویه بوده است.
فرم کلی این بنا به شکل تقریبا مربع با چهار ایوان در جهات اصلی و یک حیاط مرکزی و در نمای خارجی ضلع شمالی در قسمت دروازه ورودی دارای 12 طاقنما است که طاقنماهای اطراف ورودی از باقی طاقنماها بزرگترند و برآمدگی بیشتری دارند.
جلوی خان یا سر در ورودی بسیار بلند بوده و در حال حاضر سقف گنبدی آن فرو ریخته است.
در دو طرف دالان ورودی دو اتاق به صورت قرینه برای سرایدار تعبیه شده، وسط هر ضلع داخلی رباط مذکور بجز ورودی، یک ایوان رفیع قرار دارد و در طرفین آنها در هر ضلع سه حجره با ایوانهایی کوچک قرار گرفته است.
ورودی انبارها و مالبندها در این بنا به صورت دو به دو با هم قرینه و در گوشههای شمال غربی- شمال شرقی و جنوب غربی - جنوب شرقی قرار گرفتهاند.
انبارها و مالبندها سراسر پشت حجرهها را شامل میشوند. در ساخت سقوف از دو شیوه طاقزنی استفاده شده، قوسها و زنجیرهها ار نوع جناقی تاق و تویزه زدهاند و نوع دیگر به شکل گهوارهای است.
از این کاروانسرا به عنوان بنایی عامالمنفعه جهت استفاده کاروانیان بهرهبرداری میشده که همجواری آن با بقاع شاهغریب و شاه قلندر انجدان اهمیت آن را دو چندان کرده است.
حیاط مرکزی رباط مذکور فاقد هرگونه کفسازی است و جهت انتقال آب از پشت بام به خارج از کاروانسرا بر روی دیوارهای بیرونی با فواصل معین، از ناودانهای سنگی یکپارچهای استفاده کردهاند. کاروانسرای شاه عباسی در سال 1378 به شماره 2616 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
اعتبار برای مرمت تمامی بناهای تاریخی وجود ندارد
رئیس گروه مرمت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی در گفتوگو با ایسنا، کمبود اعتبار جهت مرمت را دلیل تخریب ابنیه تاریخی عنوان کرد و گفت: در چند سال گذشته اعتبار برای این حوزه کم بوده و تنها توانستهایم برای مکانهایی نظیر کاروانسرای شاه عباسی رفع خطر و مرمت جزیی انجام دهیم.
صغری نیکپور بهبود اوضاع از سال گذشته را نقطه امیدی برای ساماندهی ابنیه تاریخی برشمرد و بیان کرد: با توجه به اعتباراتی که از سال گذشته برای این حوزه در نظر گرفته شده، بحث مرمت بناهای تاریخی بیش از پیش پیگیری خواهد شد.
وی در پاسخ به ایسنا در خصوص مرمت کاروانسرای شاهعباس تصریح کرد: با توجه با اینکه تعداد آثار ثبتی زیاد است در خصوص مرمت این مکانها اولویتبندی بر اساس قدمت و شرایط اضطراری بنا صورت خواهد گرفت.
کمبود بودجه و اعتبار جای تناقضی بزرگ را با توجه به دغدغه مسئولین نسبت به رونق گردشگری باقی میگذارد چون به هر حال صحبت از رونق گردشگری با تخریب ابنیه تاریخی رابطهای عکس دارد و این سوال را باقی میگذارد که ما میتوانیم با این حجم تخریب آثار باستانی و تاریخیمان با کشورهایی که به سرعت تاریخ میسازند که گردشگران جذب میکنند رقابت کنیم؟
از دست دادن کاروانسراها در حالی اتفاق میافتد که میتوان این مجموعهها را با بازسازی، فضاسازی اطراف و نیز ایجاد خلاقیتی در عرضه نظیر فروش صنایع دستی و غذاهای محلی و نمایش آداب و رسوم به شکلی هنرمندانه و دور از رفتارهای کلیشهای که متاسفانه گریبان ارائه فرهنگیمان را گرفته است، به اماکنی پر رفت و آمد و جاذبهای برای جذب توریستهای داخلی و صد البته خارجی تبدیل کرد.
برای داشتههایشان ارزش قائلند، میگویند در این مکانها قدم بزنید چراکه با قدم زدن در چنین فضایی از درختان کهنسال انرژی بینظیر دریافت میکنید؛ میگویند ابنیه تاریخی را در سکوت به تماشا بایستید که نیروی چند هزار ساله مردمانی که در طول تاریخ از این رهگذر گذشتهاند را دریافت میکنید؛ میگویند ...
به گزارش خبرگزاری دانا، برخی از کشورها پیشینه تاریخی چندانی ندارند و قدمت نه چندان زیاد خود را با جمعآوری اشیای جالب توجه و ساخت ساختمانهای مجلل به سبک تاریخی و یا از همه اینها مهمتر با پر و بال دادن به اماکن تاریخیشان هرچند این تاریخ چندان هم طولانی نباشد، سرپوشهای قشنگ میگذارند و سعی میکنند با معرفی خود به عنوان کشوری تاریخی، علاوه بر افزایش خودباوری و تقویت عرق نسل جدید به وطن، مقصد گردشگران هم بشوند.
آنها به روشهای خلاقانه و جالب جاذبه گردشگری ایجاد میکنند و در کنار قد علم کردن به عنوان کشور تاریخی شناخته شده، درآمد مطلوبی نیز از ورود گردشگران جذب میکنند.
تمام اینها در حالی است که کشور ما با پیشینهای که گاه میگویند به 40 هزار سال نیز میرسد، بناها و اماکن باستانی چندهزارساله فراوانش را زیر بار آنچه "نبود اعتبار" گفته میشود خرد کرده و گاه از بین برده است.
ابنیهای که هزاران افسانه در هزارتوهای خود پنهان کردهاند و داستانهای زیبا، پرراز و رمز و سرشار از حکمتی را برای گردشگران خسته از تکرار بی نتیجه و تشنه حکمت و معرفت ناب انسانی روایت میکنند.
ایران سرزمین حکمت و فلسفه است و در تاریخ این سرزمین هیچ خشتی بدون بهرهمندی از اندیشه ناب خدامحور بر خشت دیگر گذاشته نشده و این همان جادوی افسانهای باستانی است که در هر زاویه از این تاریخ کهن، با قدرت و عظمت وصف ناپذیر رخ مینمایاند.
سفر در ایران سفر به هزارتوی شگفتیهاست و نیاکان هنرمند و شگفتیآفرین این سرزمین در جادههای مسحورکننده این تاریخ برای رهگذران نه خسته، که غرق شده در زیباییها و شگفتیهای سرشار از هنر آدمی، به زیبایی وصف ناپذیر پناهگاههایی ساختهاند که آغوش گرم و مهربانی برای مسافران است.
"کاروانسرا" تبلور بی نظیر اندیشه های خلاق معمار ایرانی در خلق مأمنی گرم و آرامشبخش برای مسافران خسته از راه است، مسافرانی که یا زائر بودهاند یا تاجر یا خبررسان و نامهبر، یا ... .
کاروانسراها به نوعی مفاصل ارتباطی دنیای داد و ستد ایران کهن هستند و از آنجاکه کسب و کار در این سرزمین همواره مقدس بوده، استاد معمار در کنار حفظ استحکام و تمهید هندسه عالی، از دمیدن روح معنویت به این بنا غافل نبوده و شاید آرامشی که با حضور در یکی از این ابنیه زیبای تاریخی به روح انسان هجوم میآورد ناشی از همان معنویتی است که در هندسه این معماری به ودیعه گذاشته شده و میتواند ساعتها گردشگران خسته از غوغای زندگی را به خود مشغول و در خود مسحور کند.
کاروانسرا بخشی از تاریخ ایران
آنطور که در کتب تاریخی نقل شده کاروانسرا، واژهای است مرکب از دو بخش «کاروان» و «سرا». کاروان یا کاربان (کار + بان) در زبان پهلوی به معنای گروهی زائر، مسافر و سوداگر است که به دلایل امنیتی با هم سفر میکنند و دارای زاد و توشه و ستوران هستند.
سرا یا سرای نیز در زبان پهلوی به معنای خانه و منزلگاه است و بدین ترتیب، کاروانسرا یعنی سرا یا خانه کاروان که افرادی در آن به طور موقت سکونت میگزینند.
به گفته کارشناسان، کاروانسرا زاییده موقعیت جغرافیایی ایران است. نجد ایران مثلثی است بین دو فرورفتگی خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال و به منزله پلی میان آسیای مرکزی و غربی و نیز حلقه اتصال این دو با آسیای صغیر و اروپاست.
بدین ترتیب، ایران در مرکز خطوط بزرگ ارتباطی قرار میگیرد که شرق و غرب دنیا را به یکدیگر متصل میسازند و قدیمیترین و مهمترین شاهراه ارتباطی جهان باستان- جاده ابریشم- از آن میگذرد.
قرار گرفتن در این شرایط، احداث و توسعه راه در ایران را ضروری میساخت و با توجه به خشکی و کمآبی این سرزمین و دوری آبادیها از یکدیگر، وجود اماکنی برای اقامت موقت مسافران را اجتنابناپذیر میکرد.
توسعه راههای ایران به ویژه از دوران هخامنشی مورد توجه قرار گرفت، چرا که هخامنشیان سرزمینهای گستردهای از قفقاز تا خلیج فارس و از آسیای مرکزی تا آسیای صغیر، مدیترانه و شمال آفریقا را تحت سلطه خود داشتند و اداره این قلمرو وسیع نیازمند وجود شبکه گستردهای از راهها و تأسیسات مربوط به آن بود.
مهمترین این راهها جاده شاهی بود که از شوش آغاز میشد، از دجله و زیر اربِل عبور میکرد و تا افسوس ادامه مییافت که 2683 کیلومتر طول داشت و شامل 111 ایستگاه یا منزل بود که هریک با اسبهای تازه نفس یدکی به پیکهای شاهی مجهز بود.
توسعه راهها در دوره اشکانی ادامه پیدا کرد و در دوره ساسانی ساخت کاروانسرا به یکی از فرازهای مهم تاریخی خود رسید.
با این وجود، نقطه اوج نقشآفرینی ارتباطی راهها و کاروانسراها را باید در دوران پس از اسلام جستوجو کرد، چرا که فتوحات مسلمانان، قلمرو وسیعی شامل جزیرةالعرب، بینالنهرین، ایران، ماوراءالنهر، قفقاز، بخشی از آسیای صغیر، شام، فلسطین، شمال آفریقا و حتی جنوب اسپانیا(آندلس) را تحت فرمان قدرتی واحد(خلفای راشدین، خلافت اموی و خلافت عباسی) درآورد و مرزهای سیاسی گذشته را از میان برد.
مرزهای سیاسی که مهمترینشان مرز میان امپراتوری روم و شاهنشاهی ساسانی بود، برای قرنها نقش تحدیدکننده در ارتباط اقوام مختلف را ایفا میکردند و گاه جنگ، مراودات مردمان شرق و غرب را به حداقل ممکن میرساندند. اینک اما، چنین مرزهایی وجود نداشتند و آمد و شد در سرزمینهای یادشده آسانتر و آزادانهتر انجام میشد.
علاوه بر این، اقوام گوناگون ساکن در این سرزمینها که پیشتر پیرو مذاهبی چون مسیحیت، زرتشت و بودیسم بودند، غالبا به اسلام گرویدند و مرزهای عقیدتی و بیگانه پنداریهای پیشین فروریخت.
چنین بود که ارتباط میان شرق و غرب از نظر کمی و کیفی دچار تحول شد و ایرانیان که سرزمینشان در کانون این ارتباطات قرار داشت، افقی به مراتب وسیعتر از گذشته را پیش روی خود دیدند. طبعا کاروانسراها نیز به عنوان مهمترین تأسیسات بین راهی و محل اتراق تاجران و زائران و سیاحان و عارفان و سپاهیان و... مسافران بیشتر و متنوعتری (از نظر قومی و فرهنگی) را پذیرا شدند.
تجزیه خلافت عباسی در سدههای میانه اسلامی و برآمدن سلسلههای گوناگون و گاه متعدد در قلمرو اسلام، اگرچه محدودیتهای دوبارهای را موجب شد، اما گمان نمیرود که موانع جدی در راه ارتباط میان اقوام مختلف پدید آورده باشد.
در سده هفتم هجری، یورش مغولان به ایران، هرچند که به عنوان مصیبتبارترین و ویرانگرترین رخداد تاریخ ایران نمودار شد، اما از نظر ارتباطی، گشایش دیگری را رقم زد، چرا که اینبار سرزمین باستانی چین نیز همراه با بخش عمده سرزمینهای اسلامی تحت سلطه قدرتی واحد درآمدند و رفت و آمد تا اقصای شرق، آسانتر و مبادلات تجاری و تعاملات فرهنگی گستردهتر شد.
در سده دهم، برآمدن سلسله صفویه نقطه عطف دیگری در تاریخ کاروانسراهای ایرانی بود. وحدت سیاسی- مذهبی و امنیتی که صفویان فراهم آوردند، موجب رونق بازرگانی و توجه بسیار به راهها و تأسیسات ارتباطی شد.
معروف است که شاه عباس دستور ساخت 999 کاروانسرا در سراسر کشور (علاوه بر ایران امروزی، شامل افغانستان، بلوچستان پاکستان و بخش عمده قفقاز و آسیای مرکزی) را صادر کرد.
هرچند که ساخت این تعداد کاروانسرا محرز نشده است، اما کاروانسراهای بازمانده از آن دوره که برخیشان در راههای دور و صعبالعبور ساخته شدهاند و نیز وجود راهها و پلهای متعدد، کوشش مجدانه صفویان در توسعه شبکه ارتباطی و کاروانسراها را به اثبات میرساند.
نوشتههای سیاحان اروپایی از جمله شاردن نشان میدهد که در این دوره اولا کاروانسراها در جای جای قلمرو وسیع صفویان ساخته شده بودند و ثانیا از امکانات رفاهی قابل ملاحظه و رایگان برخوردار بودند.
با این حال، وجود امپراتوری بزرگ عثمانی در مرزهای غربی ایران و تخاصم شدید سیاسی و مذهبی آن با دولت صفوی و جنگهای گاه و بیگاه میان آنها، زنجیره به هم پیوسته جاده ابریشم را از هم گسست و کاروانسراها را از وجود اقوام و مذاهب و فرهنگهای گوناگون تهی ساخت. به بیان دیگر، دوره صفویه اگرچه دوره گسترش کمی کاروانسراها بود، اما گستره و عمق ارتباطی این مکان ایرانساخته را کاهش داد.
ساخت کاروانسرا در دوران افشاریه، زندیه و قاجاریه را میتوان ادامه این رویه در دروه صفویه و با همان کیفیت ارزیابی کرد، اما از اواسط دوره قاجار، ورود امکانات نوین ارتباطی که رهآورد تمدن غرب بود و سپس پیدایی وسایل ارتباطی جدید که سفر را راحتتر و سریعتر میکرد، موجب از رونق افتادن کاروانسراها و ویرانی تدریجی آنها شد.
کاروانسرای شاه عباسی یادگار ارزشمند دوران صفوی
کاروانسرای شاه عباسی در استان مرکزی یکی از این بناهای تاریخی است، این بنا در روستای کاروانسرا در حاشیه غربی رشته کوههای هفتاد قله و در 35 کیلومتری شهر اراک واقع شده است.
به نقل از شهرداری اراک این کاروانسرا به دلیل بیتوجهی میراث فرهنگی نسبت به حفظ این اثر تاریخی، در حال ویرانی است.
به سبب نبود سندی دال بر تاریخ دقیق ساخت بنا تنها از روی مشخصههای آن از جمله چهار ایوانی بودن، قرار گرفتن در جادههای کوهستانی، سبک و سیاق و مصالح به کار رفته در بنا میتوان حدس زد که به احتمال بسیار بنای فوق مربوط به عصر طلایی ایجاد کاروانسرا در ایران یعنی دوره صفویه بوده است.
فرم کلی این بنا به شکل تقریبا مربع با چهار ایوان در جهات اصلی و یک حیاط مرکزی و در نمای خارجی ضلع شمالی در قسمت دروازه ورودی دارای 12 طاقنما است که طاقنماهای اطراف ورودی از باقی طاقنماها بزرگترند و برآمدگی بیشتری دارند.
جلوی خان یا سر در ورودی بسیار بلند بوده و در حال حاضر سقف گنبدی آن فرو ریخته است.
در دو طرف دالان ورودی دو اتاق به صورت قرینه برای سرایدار تعبیه شده، وسط هر ضلع داخلی رباط مذکور بجز ورودی، یک ایوان رفیع قرار دارد و در طرفین آنها در هر ضلع سه حجره با ایوانهایی کوچک قرار گرفته است.
ورودی انبارها و مالبندها در این بنا به صورت دو به دو با هم قرینه و در گوشههای شمال غربی- شمال شرقی و جنوب غربی - جنوب شرقی قرار گرفتهاند.
انبارها و مالبندها سراسر پشت حجرهها را شامل میشوند. در ساخت سقوف از دو شیوه طاقزنی استفاده شده، قوسها و زنجیرهها ار نوع جناقی تاق و تویزه زدهاند و نوع دیگر به شکل گهوارهای است.
از این کاروانسرا به عنوان بنایی عامالمنفعه جهت استفاده کاروانیان بهرهبرداری میشده که همجواری آن با بقاع شاهغریب و شاه قلندر انجدان اهمیت آن را دو چندان کرده است.
حیاط مرکزی رباط مذکور فاقد هرگونه کفسازی است و جهت انتقال آب از پشت بام به خارج از کاروانسرا بر روی دیوارهای بیرونی با فواصل معین، از ناودانهای سنگی یکپارچهای استفاده کردهاند. کاروانسرای شاه عباسی در سال 1378 به شماره 2616 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
اعتبار برای مرمت تمامی بناهای تاریخی وجود ندارد
رئیس گروه مرمت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی در گفتوگو با ایسنا، کمبود اعتبار جهت مرمت را دلیل تخریب ابنیه تاریخی عنوان کرد و گفت: در چند سال گذشته اعتبار برای این حوزه کم بوده و تنها توانستهایم برای مکانهایی نظیر کاروانسرای شاه عباسی رفع خطر و مرمت جزیی انجام دهیم.
صغری نیکپور بهبود اوضاع از سال گذشته را نقطه امیدی برای ساماندهی ابنیه تاریخی برشمرد و بیان کرد: با توجه به اعتباراتی که از سال گذشته برای این حوزه در نظر گرفته شده، بحث مرمت بناهای تاریخی بیش از پیش پیگیری خواهد شد.
وی در پاسخ به ایسنا در خصوص مرمت کاروانسرای شاهعباس تصریح کرد: با توجه با اینکه تعداد آثار ثبتی زیاد است در خصوص مرمت این مکانها اولویتبندی بر اساس قدمت و شرایط اضطراری بنا صورت خواهد گرفت.
کمبود بودجه و اعتبار جای تناقضی بزرگ را با توجه به دغدغه مسئولین نسبت به رونق گردشگری باقی میگذارد چون به هر حال صحبت از رونق گردشگری با تخریب ابنیه تاریخی رابطهای عکس دارد و این سوال را باقی میگذارد که ما میتوانیم با این حجم تخریب آثار باستانی و تاریخیمان با کشورهایی که به سرعت تاریخ میسازند که گردشگران جذب میکنند رقابت کنیم؟
از دست دادن کاروانسراها در حالی اتفاق میافتد که میتوان این مجموعهها را با بازسازی، فضاسازی اطراف و نیز ایجاد خلاقیتی در عرضه نظیر فروش صنایع دستی و غذاهای محلی و نمایش آداب و رسوم به شکلی هنرمندانه و دور از رفتارهای کلیشهای که متاسفانه گریبان ارائه فرهنگیمان را گرفته است، به اماکنی پر رفت و آمد و جاذبهای برای جذب توریستهای داخلی و صد البته خارجی تبدیل کرد.