در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۹۷۱۲
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۲
/جهاددانشگاهی، نماد علم، ایمان و تلاش/
رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی و عضو هیئت علمی این پژوهشگاه، ضمن اشاره به عملکرد ۴۵ ساله جهاد دانشگاهی، تأکید کرد که این نهاد انقلابی به طور کلی به اهداف اولیه خود وفادار مانده است، هرچند مأموریت‌های آن با توجه به تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داخل ایران و منطقه تغییراتی یافته است.

به گزارش پایگاه خبری دانا خسرو قبادی، رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی و عضو هیئت علمی این پژوهشگاه، در گفت‌وگو با ایسنا، به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد تاسیس جهاددانشگاهی ضمن اشاره به عملکرد ۴۵ ساله جهاد دانشگاهی، تأکید کرد که این نهاد انقلابی به طور کلی به اهداف اولیه خود وفادار مانده است، هرچند مأموریت‌های آن با توجه به تحولات اجتماعی،فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داخل ایران و منطقه تغییراتی یافته است.

وی با بیان اینکه جهاد دانشگاهی در دهه ۶۰ و ۷۰ عمدتاً مأموریت‌های تحقیقاتی و فرهنگی خود را به انجام رساند، افزود: پس از دوران تعطیلی دانشگاه‌ها در جریان انقلاب فرهنگی، این نهاد وارد عرصه تحقیقات کاربردی و فعالیت‌های فرهنگی شد و نقش مؤثری در این حوزه‌ها ایفا کرد.

وفاداری به آرمان‌های کلی؛ چالش‌های ارزیابی دقیق موفقیت‌ها

رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی با اشاره به کلی بودن و غیرعملیاتی بودن برخی اهداف اولیه جهاد دانشگاهی گفت: مثلاً تحقق دانشگاه اسلامی یکی از اهدافی بود که تعریف شاخص‌های دقیق برای ارزیابی آن هنوز انجام نشده است و به همین دلیل نمی‌توان ارزیابی علمی دقیق و مستندی درباره میزان موفقیت جهاد دانشگاهی در این زمینه داشت.

وی ادامه داد: دانشگاه اسلامی سندی در سال ۹۲ تدوین کرد؛ اما هنوز شاخص‌های کاملاً مشخص و مورد توافق برای سنجش آن وجود ندارد که این موضوع موجب شده سنجش دقیق موفقیت جهاد دانشگاهی در این حوزه با دشواری مواجه شود.

نقش جهاد دانشگاهی در تقویت معرفت دینی و فرهنگ انقلابی دانشگاه‌ها

قبادی با تأکید بر نقش جهاد دانشگاهی به عنوان نهادی انقلابی و متعهد به آرمان‌های انقلاب، بیان کرد: این نهاد در دانشگاه‌ها منشأ فعالیت‌های فرهنگی بوده و تلاش کرده تا بینش، شناخت و معرفت دینی را افزایش دهد. البته نباید انتظار داشت که تمامی آرمان‌های کلی و کلان به طور کامل محقق شده باشد.

وی افزود: از سوی دیگر، جهاد دانشگاهی تنها متولی این وظایف نبوده و نهادهای دیگری مانند نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌ها و تشکل‌های دانشجویی نیز نقش داشته‌اند. حتی برخی وظایف می‌توانست به طور خودجوش به بخش مدنی جامعه واگذار شود.

تغییر رویکرد جهاد دانشگاهی؛ از فرهنگ به تحقیقات کاربردی و فناوری

قبادی با اشاره به تغییر مأموریت‌های جهاد دانشگاهی گفت: از یک مقطعی به بعد، جهاد دانشگاهی مأموریت‌های خود را کاهش داد و بیشتر به سمت فعالیت‌های علمی، فناورانه و تحقیقات کاربردی در حوزه‌های مختلف از جمله پزشکی، علوم پایه، کشاورزی و انسانی رفت.

وی توضیح داد: این تغییرات همچنین باعث چرخش همکاری‌های جهاد دانشگاهی از نهادهای فرهنگی مانند آموزش و پرورش و آموزش عالی به وزارتخانه‌هایی با مأموریت‌های صنعتی و اقتصادی مانند وزارت نفت و وزارت صنعت شد.

تنوع همکاری‌ها در حوزه‌های مختلف علوم انسانی و اقتصادی

رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی اظهار داشت: اگر کسی بخواهد همکاری‌های جهاد دانشگاهی با دستگاه‌های مختلف در حوزه علوم انسانی و فرهنگی را بررسی کند، می‌تواند میزان تعامل این نهاد را با نهادهای مأموریت‌دار فرهنگی مانند وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، آموزش عالی و همچنین نهادهای اقتصادی مانند سازمان برنامه و وزارت اقتصاد تحلیل کند.

وی افزود: با توجه به اینکه جهاد دانشگاهی برای تأمین هزینه‌های مؤسسات خود نیازمند پروژه‌های کارفرمایی بوده است، ناچار به همکاری بیشتر با دستگاه‌هایی شده که آمادگی برون‌سپاری و تأمین اعتبارات پژوهشی بیشتری دارند.

اهمیت برون‌سپاری پروژه‌ها و جذب منابع برای ادامه فعالیت‌ها

قبادی با تأکید بر اهمیت برون‌سپاری پروژه‌ها به دستگاه‌های مختلف گفت: اگر دستگاه‌های فرهنگی تمایل بیشتری به واگذاری پروژه‌های تحقیقاتی داشتند، قطعاً جهاد دانشگاهی می‌توانست در حوزه مأموریت‌های فرهنگی خود فعال‌تر باشد، اما در عمل، بخش عمده همکاری‌ها به سمت دستگاه‌های دارای اعتبارات اقتصادی و صنعتی متمایل شده است.

وی افزود: این چرخش مأموریتی جهاد دانشگاهی ناشی از نیاز به تأمین منابع مالی از طریق پروژه‌های کارفرمایی بوده و این امر نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری جهت‌گیری‌های پژوهشی و همکاری‌های این نهاد داشته است.

پژوهشگاه علوم انسانی، پلی میان دانشگاه و جامعه

رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی و عضو هیئت علمی این پژوهشگاه، در ادامه سخنان خود با اشاره به نقش این مجموعه در تحقق اهداف علمی کشور اظهار کرد: پژوهشگاه علوم انسانی از بدو تأسیس و به‌ویژه پس از سال ۱۳۸۶ که از پژوهشکده به پژوهشگاه ارتقا یافت، تمرکز خود را بر انجام طرح‌های کاربردی قرار داد و تلاش کرد پیوندی میان دانشگاه و جامعه ایجاد کند.

وی با بیان اینکه نباید صرفاً از ارتباط دانشگاه با صنعت سخن گفت، بلکه باید از پیوند دانشگاه با جامعه به معنای عام آن یاد کرد، افزود: بخش عمده‌ای از طرح‌هایی که در پژوهشگاه انجام شد، ماهیت کاربردی داشتند و دستگاه‌های سیاستگذار از آن‌ها بهره‌مند شدند.

چهار سال رتبه "A" در ارزیابی وزارت علوم

قبادی با اشاره به عملکرد موفق پژوهشگاه در دوره‌های ارزیابی وزارت علوم گفت: در یک بازه چهار ساله، پژوهشکده سابق ما از میان حدود ۵۰ پژوهشکده و مؤسسه غیردولتی، موفق به کسب رتبه A شد. در یکی از این سال‌ها، پژوهشکده با فاصله چشمگیر از سایر رقبا، رتبه اول را کسب کرد.

وی ادامه داد: گرچه این دستاوردها مربوط به پیش از مسئولیت من بود، اما از سال ۹۲ که ریاست پژوهشگاه را بر عهده گرفتم، تلاش کردیم طرح‌های کارفرمایی را با شبکه برنامه‌های داخلی پژوهشگاه پیوند بزنیم.

طرح‌های کاربردی در حوزه‌های مختلف علوم انسانی

این عضو هیئت علمی با اشاره به برخی از پروژه‌های شاخص انجام‌شده در زمان مسئولیتش اظهار داشت: در گروه علوم سیاسی، پروژه‌هایی در زمینه کارآمدی دولت اجرا شد. در گروه اقتصاد، موضوع فضای سرمایه‌گذاری بررسی شد. در گروه علوم اجتماعی، مباحثی چون گسست و مناسبات نسلی، هویت ملی و خلق‌وخوی ایرانیان در ارتباط با توسعه بررسی شدند.

وی افزود: در حوزه ادبیات، ادبیات داستانی معاصر، به‌ویژه ادبیات جنگ، مورد پژوهش قرار گرفت. همچنین در گروه الهیات، مباحث انسان‌شناسی قرآنی و معنای زندگی در مقایسه با مکاتب انسان‌شناختی دیگر بررسی شد.

ارائه گزارش‌های راهبردی به نهادهای تصمیم‌گیر

قبادی خاطرنشان کرد: تمام این پروژه‌ها با خروجی‌های راهبردی همراه بود و به صورت گزارش‌هایی حاوی توصیه‌های مشخص به نهادهای مربوطه ارائه شدند. برخی از این دستگاه‌ها مانند وزارت کشور، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی و بنیاد شهید، همکاری و استقبال خوبی از نتایج پژوهش‌ها داشتند.

وی تأکید کرد: برخی از این پروژه‌ها در دوران مسئولیت من آغاز شدند اما در دوره‌های بعدی تکمیل و تعمیق پیدا کردند.

ضعف در جانمایی نهادی و نبود سندهای بالادستی شفاف

این مقام سابق پژوهشی با نگاهی آسیب‌شناسانه به وضعیت همکاری نهادها گفت: اگرچه پژوهشگاه نقش‌هایی در پیشبرد اهداف علمی کشور داشته؛ اما هنوز هم در آغاز راه هستیم. ما حتی نتوانسته‌ایم یک سند همکاری مشخص میان پژوهشگاه و دستگاه‌های اجرایی تدوین کنیم که مبنای عمل طرفین باشد.

وی ادامه داد: در مقطعی هفت مأموریت ملی برای جهاد دانشگاهی در نقشه جامع علمی کشور تعریف شد که دو مورد از آن‌ها مشخصاً به حوزه علوم انسانی مربوط می‌شد. اما به دلیل ابهامات و ناتمام‌ماندن فرایند تدوین، آن‌ها کنار گذاشته شدند و پیگیری لازم برای نهایی‌سازی این مأموریت‌ها صورت نگرفت.

بی‌اعتمادی ستاد به علوم انسانی؛ نبود تقسیم‌کار ملی

قبادی با اشاره به نوعی بی‌میلی ساختاری نسبت به علوم انسانی در نهادهای سیاستگذار گفت: در ستاد جهاد دانشگاهی و حتی در نقشه جامع علمی کشور، باور عمیقی نسبت به ظرفیت علوم انسانی وجود نداشت. بنابراین مأموریت‌های این حوزه جدی گرفته نشدند.

وی تصریح کرد: این وضعیت به مشکلات کلان‌تری در کشور برمی‌گردد. در واقع هنوز نگاشت نهادی و تقسیم‌کار دقیق ملی در حوزه علم و فناوری به درستی استقرار نیافته است. تداخل‌ها، ابهام‌ها و تعارض منافع، اجرای مؤثر سندها را مختل کرده‌اند.

عدم پیوند بین ارزیابی فردی و تحول در سطح ملی

قبادی در ادامه گفت: اگرچه پژوهشگران در سطح فردی رزومه‌های قابل قبولی ارائه می‌دهند و پژوهشکده‌ها هم گزارش‌های مفصلی دارند، اما در نهایت این دستاوردها منجر به تغییر محسوس در سطح ملی نمی‌شود.

وی توضیح داد: در برخی حوزه‌های خاص مانند سلول‌های بنیادی موفقیت‌های بین‌المللی داشته‌ایم، اما در حوزه علوم انسانی، به‌دلیل نبود شاخص‌های مشترک با دنیا و بی‌توجهی به سیاستگذاری کلان، هنوز در مرحله ابتدایی هستیم.

 علوم انسانی معرکه آراست

وی با تأکید بر چالش‌های خاص حوزه علوم انسانی اظهار داشت: این حوزه در ایران همچنان محل تعارض نگاه‌ها و اختلاف رویکردهاست. شاخص‌های جهانی را نمی‌پذیریم و شاخص‌های ما هم مورد پذیرش آن‌ها نیست. در واقع علوم انسانی امروز معرکه آراست و نیاز به بازنگری بنیادین در ساختار حکمرانی علمی کشور دارد.

اختلاف‌نظر در علوم انسانی؛ هر صاحب‌نظر نسخه‌ای متفاوت دارد

خسرو قبادی با اشاره به تنوع دیدگاه‌ها در علوم انسانی اظهار کرد: اگر از ۱۰ صاحب‌نظر بپرسید که علوم انسانی کشور چه باید بکند، ۱۰ پاسخ متفاوت خواهید گرفت؛ چرا که رویکردها، انسان‌شناسی‌ها و مبانی فکری این افراد با یکدیگر متفاوت است.

وی افزود: در چنین شرایطی، طبیعی است که مؤسسات علوم انسانی هم نتوانند مدعی تحقق کامل اهداف علمی کشور باشند، چون اساساً برداشت‌های واحدی وجود ندارد.

تورم سند؛ سیاستگذاری از بالا نتیجه نمی‌دهد

این استاد علوم انسانی با انتقاد از رویکرد سیاست‌گذاری در کشور اظهار داشت: ما در کشور با پدیده‌ای به نام تورم سند روبه‌رو هستیم. تصور کرده‌ایم که با نوشتن سندهای متعدد می‌توانیم به سیاست علمی برسیم، در حالی که سیاست‌های علمی و فرهنگی باید از پایین بجوشد و در فضای آزاد، آرام و طبیعی شکل بگیرد.

وی ادامه داد: سیاست‌گذاری‌های دستوری از بالا، نه‌تنها کارآمد نیست بلکه ممکن است زمینه رانت‌سازی در برخی حوزه‌ها را فراهم کند. این مسیر، مناسب رشد علوم انسانی نیست.

چالش‌های اساسی پژوهش‌های علوم انسانی بیرونی است

قبادی در پاسخ به پرسشی درباره چالش‌های اساسی پژوهش‌های علوم انسانی گفت: چالش‌های این حوزه در ایران بیشتر بیرونی است تا درونی. البته اگر بخواهیم تقسیم‌بندی کنیم، می‌توانیم چالش‌ها را به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم کنیم. در چالش‌های درونی، مسأله روش‌شناسی اهمیت زیادی دارد.

وی افزود: روش‌های تحقیق در علوم انسانی بسیار متنوع و از رشته‌ای به رشته دیگر متفاوت‌اند. این چالش‌ها البته بخشی از طبیعت علوم انسانی است.

سه نوع علوم انسانی؛ با مسائل، چالش‌ها و راه‌حل‌های متفاوت

قبادی با تأکید بر ضرورت تفکیک انواع علوم انسانی توضیح داد: ما سه نوع علوم انسانی داریم که هرکدام مسائل و چالش‌های خاص خود را دارند. نخست، علوم انسانی محض مانند فلسفه، تاریخ، اندیشه سیاسی، روان‌شناسی نظری، جامعه‌شناسی نظری و الهیات است که معمولاً با پرسش‌های بنیادین و نظری سروکار دارند.

وی ادامه داد: این نوع علوم انسانی بعضاً با چالش مشروعیت مواجه‌اند. برای مثال، در فلسفه سیاسی این بحث مطرح است که مفاهیمی مانند عدالت، آزادی، یا حقوق شهروندی چطور تعریف می‌شوند و از کجا باید الهام بگیرند؟ عده‌ای معتقدند پاسخ به پرسش‌هایی مانند چگونه باید زندگی کنیم؟ یا چه سبک زندگی داشته باشیم؟ باید از منابع غیرعلمی (مانند دین یا سنت) گرفته شود، و همین موجب تضعیف جایگاه علوم انسانی محض می‌شود.

نادیده‌گرفتن اندیشه علمی در سیاستگذاری

این پژوهشگر علوم انسانی با انتقاد از بی‌توجهی به نظرات اساتید این حوزه در سیاستگذاری‌ها گفت: اساتید برجسته روابط بین‌الملل در کشور ما حرف‌هایی دارند، تحلیل می‌کنند، هشدار می‌دهند، اما سیاست خارجی ما راه دیگری می‌رود. گویا هیچ ارتباطی میان سیاستگذاری و جامعه علمی وجود ندارد.

وی افزود: وقتی سخن یک فیلسوف سیاسی یا جامعه‌شناس برجسته در تصمیم‌سازی‌ها دیده نمی‌شود، چطور می‌توان انتظار داشت که علوم انسانی بتواند در اداره کشور مؤثر باشد؟ این قطع ارتباط بین علم و سیاست، یکی از چالش‌های بنیادین ماست.

فاصله‌ میان پژوهش و سیاستگذاری؛ فقدان نگاه واقع‌گرایانه در سیاست‌های منطقه‌ای

خسرو قبادی در ادامه صحبت‌های خود به شکاف میان دانش تولیدشده در حوزه علوم انسانی و فرآیند سیاستگذاری کشور اشاره کرد و گفت: در سیاستگذاری‌های منطقه‌ای و خارجی، نوع نگاه به واقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و انسانی با آنچه در پژوهش‌ها ارائه می‌شود، فاصله دارد. سیاست‌گذاران معتقدند مأموریتی دینی یا ایدئولوژیک دارند، اما پرسش این است که آیا کشوری با این سطح از منابع و شرایط اجتماعی واقعاً می‌تواند آن مأموریت‌ها را محقق کند؟ تحلیل‌های علمی معمولاً پاسخ منفی می‌دهند یا تحقق آن‌ها را مستلزم هزینه‌های سنگین می‌دانند.

علوم انسانی و بحران مشروعیت در سیاستگذاری

وی با تأکید بر چالش مشروعیت بخشی از علوم انسانی تصریح کرد: رشته‌هایی مثل فلسفه سیاسی، اندیشه سیاسی، یا جامعه‌شناسی نظری اغلب با مسئله مشروعیت مواجه‌اند. برخی سیاست‌گذاران تصور می‌کنند این دانش‌ها با اصول دینی یا مبانی ایدئولوژیک تضاد دارند یا جایگزین آن‌ها نیستند، در نتیجه کمتر به آن‌ها میدان داده می‌شود.

وی افزود: برخی از این علوم، مانند علوم اجتماعی توصیفی، کمتر با چالش مشروعیت مواجه‌اند، زیرا صرفاً به توصیف وضعیت می‌پردازند. مثلاً آمار طلاق، بیکاری، یا وضعیت مسکن را گزارش می‌دهند. اما حتی در همین سطح نیز گاهی محدود می‌شوند، چون نهادهای رسمی نمی‌خواهند برخی واقعیت‌ها رسانه‌ای شود.

 تبیین علل اجتماعی؛ نقطه آغاز برخوردهای حساس

قبادی خاطرنشان کرد: اگر پژوهشگری بخواهد از مرحله توصیف عبور کند و به تبیین علل بپردازد—مثلاً بگوید فقر ناشی از تورم یا نوسانات نرخ ارز است—ممکن است با حساسیت‌هایی از سوی دستگاه‌های اجرایی مواجه شود. چرا که این تبیین‌ها به سیاست‌های اقتصادی کشور مرتبط می‌شود.

وی ادامه داد: در چنین مواردی، گاه دولتی‌ها به‌جای پذیرش تحلیل علمی، به دفاع‌های غیردقیق و بعضاً تبلیغاتی متوسل می‌شوند. تلاش می‌کنند عملکرد گذشته را توجیه کنند یا قصورها را به نهاد یا دولت دیگری نسبت دهند.

جایگاه علوم انسانی کاربردی در تعامل با سازمان‌ها

دکتر قبادی سپس به دسته‌ای دیگر از علوم انسانی اشاره کرد که کاربردی‌تر و فن‌محورتر هستند، و ادامه داد: رشته‌هایی مانند مدیریت، برنامه‌ریزی شهری و روستایی، یا علوم سازمانی، معمولاً بر پایه پرسش از مدیران و تحلیل فرآیندها به سازمان‌ها در تدوین استراتژی کمک می‌کنند. این علوم، چون وارد سیاست‌های کلان نمی‌شوند، با دستگاه‌ها تعامل بهتری دارند.

وی افزود: در این حوزه‌ها، پژوهشگر سعی می‌کند با استفاده از تجربیات بین‌المللی (بنچ‌مارکینگ) و اطلاعات درون‌سازمانی، بگوید که مثلاً سازمان از نقطه A چگونه می‌تواند به نقطه B برسد. این پژوهش‌ها بیشتر ناظر به کارکرد سازمانی هستند تا هدف‌گذاری کلان یا تغییرات ساختاری.

دانش فنی بدون بازاندیشی در مسیر کلان

قبادی تأکید کرد: این بخش از علوم انسانی بیشتر به ابزار می‌پردازد، نه هدف. یعنی نمی‌پرسد 'سازمان باید به کجا برود'، بلکه می‌پرسد 'چگونه برود'. چون هم‌راستا با منطق اجرایی دستگاه‌هاست، معمولاً مشکلی در پذیرش ندارد.

او در ادامه افزود: با این حال، چون این پژوهش‌ها در سطح بخشی و میان‌سازمانی انجام می‌شوند، قادر به اصلاح سیاست‌های کلان کشور نیستند. به عبارتی، نظام تصمیم‌گیری کشور، به دانش‌هایی که می‌توانند دیدگاه و مسیر کلان را تغییر دهند، کمتر میدان می‌دهد.

سه نوع علوم انسانی، سه نوع چالش بنیادین

دکتر قبادی در ادامه‌ گفت‌وگو، با تفکیک علوم انسانی به سه دسته، به تفاوت چالش‌های پیش‌روی آن‌ها اشاره کرد و گفت: ما با سه نوع علوم انسانی مواجهیم که هرکدام چالش‌های متفاوتی دارند و راه‌های رشدشان نیز با یکدیگر فرق دارد. نخست، علوم انسانی نظری و فلسفی است که دغدغه‌اش درک مفاهیم بنیادین زندگی و جامعه است. دوم، علوم انسانی توصیفی و تا حدودی تبیینی است که به تحلیل داده‌های اجتماعی می‌پردازد. سوم، علوم انسانی کاربردی است که در مدیریت، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری به‌کار می‌رود.

چهار مانع اصلی بر سر راه علوم انسانی در ایران

وی در ادامه چهار مانع اصلی رشد علوم انسانی در کشور را چنین برشمرد:

۱-تسلط نگاه ایدئولوژیک بر علوم انسانی

 قبادی تأکید کرد: برخی با نگاهی ایدئولوژیک مانع از رشد آزاد علوم انسانی می‌شوند. حال آنکه این رشته می‌خواهد واقعیت را کشف کند و بین آرمان‌ها و امکانات موجود، توازن برقرار نماید. علوم انسانی می‌گوید برای رسیدن به اهداف، باید نسبت آرمان و واقعیت را دقیق بسنجید، چون هر آرمانی را نمی‌توان بدون درک منابع و محدودیت‌ها محقق کرد.

۲-نگاه مکانیکی و مهندسی‌وار به جامعه

 جامعه را نمی‌توان مانند کارخانه یا خط تولید اداره کرد. انسان پیچیده‌تر از آن است که بتوان با ورودی مشخص، خروجی مشخص گرفت. تحولات بیرونی، فناوری‌های جدید و متغیرهای فرهنگی می‌توانند همه معادلات را تغییر دهند. نگاه مکانیکی به انسان و جامعه، مانع جدی در فهم صحیح مسائل انسانی و اجتماعی است.

۳-توقعات نابه‌جا از علوم انسانی در حل مسائل فرهنگی

 وی افزود: رسالت های علوم انسانی را نباید با وظایف فرهنگی و تربیتی کل جامعه یکی دانست. تربیت انسان تنها از مسیر آموزش رسمی نمی‌گذرد. خانواده، نهادهای اجتماعی، رسانه و دین، نقش کلیدی دارند. واگذاری همه مسائل فرهنگی به دوش علوم انسانی، خطایی راهبردی است.

۴-شعرزدگی ‌در بیان علمی

 قبادی با انتقاد از برخی گرایش‌ها به بیان ادبی در تولید علم گفت: زیبایی‌شناسی جای خود را دارد، اما اگر بیان علمی بیش از حد شاعرانه و مسجع شود، به دقت و وضوح علمی آسیب می‌بیند. بعضی رشته‌ها یا پژوهشگران چنان در زیبایی متن غرق می‌شوند که پیام علمی گم می‌شود. این، نوعی شعرزدگی است که مانع رشد جدی علوم انسانی شده است. خیال شاعرانگی با بیان واقعیت های علمی متفاوت است.

شرط پیشرفت؛ آزادی اندیشه و امکان گفت‌وگوی بی‌واهمه

قبادی در ادامه سخنانش گفت: تحولات فناوری و اجتماعی روز، نیازمند علوم انسانی توانمند است. اما این علم زمانی شکوفا می‌شود که استاد علوم انسانی احساس امنیت و آزادی داشته باشد. اگر دانشمند علوم انسانی نگران برخوردهای بیرونی باشد، به‌ناچار خودسانسوری می‌کند و دیگر نمی‌تواند تحلیل دقیق ارائه دهد.

وی با ذکر مثالی گفت: ما امروز حتی در تولید یک فیلم طنز هم محدودیت داریم. اگر در فیلمی به اشتباه صنفی از صنوف یا بخشی از دستگاه های اداری کشور اشاره کند، سریعاً آنان اعتراض می‌کنند. چه رسد به بخش های بالاتر تصمیم گیر؛ این بی ظرفیتی و حساسیت‌های غیرمنطقی مانع سخن گفتن از واقعیت‌ها شده است، در حالی که تجربه زیسته‌ من در نظام درمانی نشان داده که مثلا در حرفه پزشکی برخی از این مسائل  و اشتباهات واقعاً وجود دارند.

ضرورت تعامل پژوهشگاه‌ها و دستگاه‌های اجرایی برای همگامی با نیازهای جامعه

دکتر قبادی در آخر به اهمیت هماهنگی بیشتر میان پژوهشگاه‌ها و دستگاه‌های اجرایی تاکید کرد و گفت: پژوهشگاه‌های ما هنوز نتوانسته‌اند به‌طور کامل با نیازهای روز جامعه هماهنگ شوند. یکی از راهکارهای مهم، افزایش ارتباط مستقیم و مستمر میان پژوهشگران علوم انسانی و دستگاه‌های اجرایی است. تجربه شخصی من این است که اگر به پژوهشگر علوم انسانی فرصت داده شود تا چندماه در یک سازمان یا دستگاه اجرایی حضور داشته باشد، و مسائل واقعی آنجا را از نزدیک ببیند، درک و تحلیل‌های علمی او بسیار دقیق‌تر و کاربردی‌تر خواهد شد. این حضور میدانی و تعامل نزدیک بمانند یک فرصت مطالعاتی است که باعث می‌شود راه‌حل‌های تئوریک با واقعیت‌های اجرایی تطابق پیدا کند و مسائل پیچیده بهتر فهمیده شوند.

اهمیت دفاتر مشترک و تعامل دوجانبه بین مراکز علمی و اجرایی

وی افزود: باید در ساختارهای علمی و اجرایی دفاتر مشترک و مراکز ارتباطی تشکیل شود که نقش مکمل یکدیگر را ایفا کنند؛ یعنی کاری که مرکز علمی می‌تواند انجام دهد، سازمان اجرایی باید انجام ندهد و بالعکس، اما تعامل فعال میان این دو نهاد برای پیشرفت ضروری است.

ضرورت پژوهش‌های میدانی و حضور در جامعه

قبادی به اهمیت انجام پژوهش‌های میدانی تأکید کرد و گفت: هرچه پژوهشگران علوم انسانی بیشتر در بخش‌های مختلف جامعه حضور داشته باشند و پژوهش‌هایشان بر مبنای داده‌های واقعی و میدانی باشد، نتایج بهتری حاصل خواهد شد و پژوهش‌ها به نیازهای واقعی جامعه پاسخ می‌دهند.

کمبود منابع علمی به‌روز و مشکلات دسترسی به اطلاعات

دکتر قبادی درباره فاصله زمانی و منابع ناکافی گفت: یکی از مشکلات ما در علوم انسانی، فقدان منابع به‌روز و اطلاعات جدید است. بسیاری از منابع علمی که در دسترس ما هستند، چند سال تا ۱۰ سال عقب‌تر از تحولات علمی دنیا هستند. بخشی از این مشکل به زبان، و بخشی به نبود مراکزی که بتوانند به‌سرعت این اطلاعات را گردآوری و ترجمه کنند برمی‌گردد.

محدودیت دسترسی به داده‌های آماری و محرمانه بودن آن‌ها

وی با اشاره به مشکلات دسترسی به داده‌های آماری افزود: مثلاً مراکزی مانند ‘ایسپا’ که نظرسنجی‌های گسترده‌ای انجام می‌دهند، اغلب داده‌های خام خود را در اختیار محققان قرار نمی‌دهند و آن را محرمانه می‌دانند. این مسئله باعث می‌شود محققان علوم انسانی نتوانند تحلیل‌های دقیق‌تر و کاربردی‌تری ارائه کنند.

کاهش تعامل علمی بین‌المللی و موانع حضور اساتید خارجی

دکتر قبادی به موانع تعاملات علمی بین‌المللی اشاره کرد و گفت: تعامل ما با دنیای علمی خارج از کشور بسیار کم شده است. دعوت از اساتید بین‌المللی برای کنفرانس‌ها با هزاران مانع مواجه است و فرصت‌های مطالعاتی هم بسیار محدود یا گزینشی شده‌اند. این مسائل باعث می‌شود علوم انسانی کشور از تحولات علمی روز عقب بماند.

چشم‌انداز توسعه علمی و فرهنگی جهاد دانشگاهی

وی در پایان درباره نقش جهاد دانشگاهی گفت: برای اینکه جهاد دانشگاهی بتواند نقش موثری در توسعه علمی و فرهنگی ایفا کند، باید به سمت تخصصی‌تر شدن و تمرکز بر پژوهش‌های حرفه‌ای حرکت کند و تقسیم کار ملی به شکل مناسبی صورت گیرد. اگر فعالیت‌ها موازی و بدون هماهنگی باشند، آن تأثیرگذاری مطلوب به دست نخواهد آمد.

برچسب ها: جهاد دانشگاهی
ارسال نظر