به گزارش خبرگزاری دانا، جنگ قدرت و کشاکش برای در دست گرفت سررشته امور در خانواده از چالش هایی است که ظهور و بروز آن در میان زوجین با تبعات و هزینه های سنگینی همراه می شود.
چالش حاکمیت زن ( زن سالاری) و یا مرد ( مردسالاری) از آسیب هایی است که در طول سالیان اخیر از جمله عوامل اصلی بروز تنش میان زوجین به شمار میرود.
برخی کارشناسان معتقدند در این مجادله هر دو طرف ماجرا بازنده خواهند بود زیرا صمیمیت و دوستی، مهر و محبت میان زوجین در سایه این مجادلات به چالش کشیده می شود و تنها با درک صحیح از جایگاه مرد و زن در زندگی می توان از بروز چنین تهدیدی پیشگیری کرد.
اقتدار مرد عنصری حائز اهمیت است که باعث انسجام و نظم در خانواده می شود و به نوعی تعاملات و بنیان خانواده را استحکام می بخشد.
صاحب نظران و مشاوران حوزه خانواده معتقدند که اقتدار مرد لازمه هر خانواده ای است و در صورت فقدان این عنصر تعیین کننده، سستی و بی ثباتی در خانواده حاکم می شود.
شهرام سعادت ،روانشناس و کارشناس امور خانواده در تشریح بایدها و نبایدهای اقتدار مرد در خانواده اظهار کرد: خویشتن داری، تعادل روحی و رفتاری، قاطعیت در تصمیم گیری، روحیه مشورت پذیری، دوراندیشی، سعه صدر و خردورزی از مولفه های سازنده ای است که لازمه اقتدار مرد در خانواده است.
وی افزود: اقتدارگرایی صرف، بدون لحاظ کردن ویژگی ها و خصیصه های مورد اشاره به استبداد و زورگویی می انجامد و این امر باعث تنش و دلهره در خانه و خانواده می شود.
این روانشناس و کارشناس امور خانواده عنوان کرد: اقتدار محض بدون در نظر گرفتن الزامات باعث دلسردی در خانواده می شود و خانواده های بسیاری هستند که با ورود مرد در خانواده و یا بازگشت پدر خانواده از محل کار یا سفر، احساس خوبی نسبت به این بازگشت و حضور دوباره مرد خانواده پیدا نمی کنند.
سعادت با اشاره به لزوم توجه به نیازهای فطری مرد در خانواده گفت: گاهی تصمیم گیری در خصوص اینکه مرد در خانواده حرف آخر را بزند یا زن، باعث بروز تنش هایی می شود و جنگ قدرت را در خانواده پدید می آورد.
وی افزود: در این جنگ و رقابت قدرت، تمامی اعضای خانواده از صدر تا ذیل بازنده خواهند بود، زیرا پیامد این رقابت، تنش است، تنشی که هیچ کس در خانواده از آن مصون نخواهد بود.
این روانشناس و کارشناس امور خانواده عنوان کرد: روحیات مرد به گونه ای است که نیازمند اقتدار است، همانطور که زن نیازمند مهر، محبت و ملاطفت است، کارکرد خانواده ایجاب می کند که این نقش ها به خوبی تخصیص و تفویض شود، در غیر این صورت کارکرد مذکور با چالش روبرو می شود و نظم و نظام طبیعی را از خانواده می زداید.
وی افزود: نباید از نظر دور داشت که قوه تصمیم گیری و اقتدار یک ویژگی یا امتیاز نیست، بلکه وظیفه است، وظیفه ای خطیر که با توجه به قدرت بدنی، درآمدزایی، نان آوری و حضور میدانی و روزانه مرد در اجتماع معنا و مفهوم پیدا می کند.
*اقتدار مرد نافی الفت و محبت نیست
سعادت با اشاره به ضرورت جاری و ساری بودن محبت، صمیمیت و مهربانی در خانواده عنوان کرد: مردانی که گمان می کنند الفت، محبت و مهربانی باعث شکنندگی اقتدار آن ها می شود، به بیراهه رفته اند.
وی افزود: محبت، صمیمیت، قاطعیت و اقتدار دو نیمه زندگی هستند که باید توامان با هم حفظ و تلفیق شوند و خلأ هر کدام از این موارد باعث خلل در اداره اصولی و تعالی خانواده می شود.
این روانشناس و کارشناس امور خانواده عنوان کرد: زن و مرد تکیه گاه یکدیگر محسوب می شوند، به واقع مهربانی و الفت باعث سرزندگی روح حاکم بر خانواده می شود که بخش قابل توجهی از بار این عرصه بر دوش زن است و از سوی دیگر اقتدار، قاطعیت، ثبات را در زندگی حاکم می کند که تحقق این امر نیز با نوع رویکرد و روش، منش رفتاری و روحیه پراگماتیسم مرد حاصل می شود.
وی افزود: آن چه که باید در کانون خانواده مورد توجه قرار گیرد، توجه مضاعف به کارکردهای فردی، روحی و روانی زن و مرد است و باید توجه داشت که مرد سالاری یا زن سالاری، پویایی و بالندگی را از خانواده می گیرد.
*از هم اندیشی تا استبداد و تحکم
منیژه اسکویی جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با اشاره به لزوم مدیریت هوشمندانه مرد در نظام خانواده اظهار داشت: تردیدی وجود ندارد که به هر حال در هر حوزه ای می طلبد فردی تصمیم نهایی را اتخاذ کند، اما حصول این امر مستلزم پیش نیارهایی است که هم اندیشی و روحیه مشورت پذیری از نمونه های آن به شمار می رود.
وی افزود: برخی از مردان در زندگی مشترک تصمیمات را به صورت تحکم آمیز، تحمیلی اتخاذ می کنند و همین رویه باعث تفسیر با برداشت های استبداد گونه از چنین رفتارهایی می شود.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد: با رعایت اصول و تکنیک های لازم می توان در فضایی مناسب برای مشارکت زن نیز در تصمیم گیری ها فرصت و شأن لازم را مدنظر قرار داد که قطعا در چنین شرایطی پذیرش تصمیمات با همدلی، همگرایی و همیاری موثر و سازنده ای همراه خواهد شد.
اسکویی در پایان گفت: در زندگی مشترکِ پویا، سالم و منسجم، تمامی اعضای خانواده، اعم از زن و مرد بر مبنای ویژگی های روحی، روانی، جسمی که از آن برخوردارند به ایفای نقش می پردازند و هر کدام از این شخصیت ها محوریتی هستند که در کنار یکدیگر و بنا بر شرح وظابف و کارکرد ذاتی خویش معنا و مفهوم پیدا می کنند و در این هم افزایی، پیشرفت، اٌلفت و محبت به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی مبدل می شود.
چالش حاکمیت زن ( زن سالاری) و یا مرد ( مردسالاری) از آسیب هایی است که در طول سالیان اخیر از جمله عوامل اصلی بروز تنش میان زوجین به شمار میرود.
برخی کارشناسان معتقدند در این مجادله هر دو طرف ماجرا بازنده خواهند بود زیرا صمیمیت و دوستی، مهر و محبت میان زوجین در سایه این مجادلات به چالش کشیده می شود و تنها با درک صحیح از جایگاه مرد و زن در زندگی می توان از بروز چنین تهدیدی پیشگیری کرد.
اقتدار مرد عنصری حائز اهمیت است که باعث انسجام و نظم در خانواده می شود و به نوعی تعاملات و بنیان خانواده را استحکام می بخشد.
صاحب نظران و مشاوران حوزه خانواده معتقدند که اقتدار مرد لازمه هر خانواده ای است و در صورت فقدان این عنصر تعیین کننده، سستی و بی ثباتی در خانواده حاکم می شود.
شهرام سعادت ،روانشناس و کارشناس امور خانواده در تشریح بایدها و نبایدهای اقتدار مرد در خانواده اظهار کرد: خویشتن داری، تعادل روحی و رفتاری، قاطعیت در تصمیم گیری، روحیه مشورت پذیری، دوراندیشی، سعه صدر و خردورزی از مولفه های سازنده ای است که لازمه اقتدار مرد در خانواده است.
وی افزود: اقتدارگرایی صرف، بدون لحاظ کردن ویژگی ها و خصیصه های مورد اشاره به استبداد و زورگویی می انجامد و این امر باعث تنش و دلهره در خانه و خانواده می شود.
این روانشناس و کارشناس امور خانواده عنوان کرد: اقتدار محض بدون در نظر گرفتن الزامات باعث دلسردی در خانواده می شود و خانواده های بسیاری هستند که با ورود مرد در خانواده و یا بازگشت پدر خانواده از محل کار یا سفر، احساس خوبی نسبت به این بازگشت و حضور دوباره مرد خانواده پیدا نمی کنند.
سعادت با اشاره به لزوم توجه به نیازهای فطری مرد در خانواده گفت: گاهی تصمیم گیری در خصوص اینکه مرد در خانواده حرف آخر را بزند یا زن، باعث بروز تنش هایی می شود و جنگ قدرت را در خانواده پدید می آورد.
وی افزود: در این جنگ و رقابت قدرت، تمامی اعضای خانواده از صدر تا ذیل بازنده خواهند بود، زیرا پیامد این رقابت، تنش است، تنشی که هیچ کس در خانواده از آن مصون نخواهد بود.
این روانشناس و کارشناس امور خانواده عنوان کرد: روحیات مرد به گونه ای است که نیازمند اقتدار است، همانطور که زن نیازمند مهر، محبت و ملاطفت است، کارکرد خانواده ایجاب می کند که این نقش ها به خوبی تخصیص و تفویض شود، در غیر این صورت کارکرد مذکور با چالش روبرو می شود و نظم و نظام طبیعی را از خانواده می زداید.
وی افزود: نباید از نظر دور داشت که قوه تصمیم گیری و اقتدار یک ویژگی یا امتیاز نیست، بلکه وظیفه است، وظیفه ای خطیر که با توجه به قدرت بدنی، درآمدزایی، نان آوری و حضور میدانی و روزانه مرد در اجتماع معنا و مفهوم پیدا می کند.
*اقتدار مرد نافی الفت و محبت نیست
سعادت با اشاره به ضرورت جاری و ساری بودن محبت، صمیمیت و مهربانی در خانواده عنوان کرد: مردانی که گمان می کنند الفت، محبت و مهربانی باعث شکنندگی اقتدار آن ها می شود، به بیراهه رفته اند.
وی افزود: محبت، صمیمیت، قاطعیت و اقتدار دو نیمه زندگی هستند که باید توامان با هم حفظ و تلفیق شوند و خلأ هر کدام از این موارد باعث خلل در اداره اصولی و تعالی خانواده می شود.
این روانشناس و کارشناس امور خانواده عنوان کرد: زن و مرد تکیه گاه یکدیگر محسوب می شوند، به واقع مهربانی و الفت باعث سرزندگی روح حاکم بر خانواده می شود که بخش قابل توجهی از بار این عرصه بر دوش زن است و از سوی دیگر اقتدار، قاطعیت، ثبات را در زندگی حاکم می کند که تحقق این امر نیز با نوع رویکرد و روش، منش رفتاری و روحیه پراگماتیسم مرد حاصل می شود.
وی افزود: آن چه که باید در کانون خانواده مورد توجه قرار گیرد، توجه مضاعف به کارکردهای فردی، روحی و روانی زن و مرد است و باید توجه داشت که مرد سالاری یا زن سالاری، پویایی و بالندگی را از خانواده می گیرد.
*از هم اندیشی تا استبداد و تحکم
منیژه اسکویی جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با اشاره به لزوم مدیریت هوشمندانه مرد در نظام خانواده اظهار داشت: تردیدی وجود ندارد که به هر حال در هر حوزه ای می طلبد فردی تصمیم نهایی را اتخاذ کند، اما حصول این امر مستلزم پیش نیارهایی است که هم اندیشی و روحیه مشورت پذیری از نمونه های آن به شمار می رود.
وی افزود: برخی از مردان در زندگی مشترک تصمیمات را به صورت تحکم آمیز، تحمیلی اتخاذ می کنند و همین رویه باعث تفسیر با برداشت های استبداد گونه از چنین رفتارهایی می شود.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد: با رعایت اصول و تکنیک های لازم می توان در فضایی مناسب برای مشارکت زن نیز در تصمیم گیری ها فرصت و شأن لازم را مدنظر قرار داد که قطعا در چنین شرایطی پذیرش تصمیمات با همدلی، همگرایی و همیاری موثر و سازنده ای همراه خواهد شد.
اسکویی در پایان گفت: در زندگی مشترکِ پویا، سالم و منسجم، تمامی اعضای خانواده، اعم از زن و مرد بر مبنای ویژگی های روحی، روانی، جسمی که از آن برخوردارند به ایفای نقش می پردازند و هر کدام از این شخصیت ها محوریتی هستند که در کنار یکدیگر و بنا بر شرح وظابف و کارکرد ذاتی خویش معنا و مفهوم پیدا می کنند و در این هم افزایی، پیشرفت، اٌلفت و محبت به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی مبدل می شود.