در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۲۴۶۱۶
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۸
همه آنهایی كه یكی از نزدیكانشان لباس عروسی و دامادی پوشیده‌اند با این جملات آشنا هستند. آشنایی2 فامیل معمولا با طمانینه و احترام انجام می‌شود،
من چی گفتم‌، تو چی گفتی، چرا گفتی، چرا چپ نگاهم كردی، منظورش چی بود، دلم شكست، كوتاه نمی‌آیم، از بس پررو شده، چه اداها، حالا حالیش می‌كنم، به من احترام نگذاشت، تا جوابش را ندهم راحت نمی‌شوم، جلوی همه خیطش می‌كنم و... .

 

همه آنهایی كه یكی از نزدیكانشان لباس عروسی و دامادی پوشیده‌اند با این جملات آشنا هستند. آشنایی 2 فامیل معمولا با طمانینه و احترام انجام می‌شود، اما هر چقدر زمان به خانه بخت رفتن نزدیك‌تر می‌شود، رابطه‌ها شكل و شمایل متفاوت‌تری پیدا می‌كند و حرف و حدیث‌ها بیشتر می‌شود.

 

در روز اول آشنایی، خانواده دختر و پسر بشدت مراقب رفتارشان هستند تا مبادا اشتباهی بكنند و نظر طرف مقابل را از خود برگردانند. این شدت مراقبت معمولا تا شبی كه عروس، بله را می‌گوید وجود دارد؛ شبی سرنوشت‌ساز كه خیلی از مردم بعد از آن برخی قید و بندهای ادب و احترام را كنار می‌گذارند.

 

قدیمی‌ها می‌گویند خرشان از پل گذشته اما بهتر است بگوییم خیلی از آدم‌هایی كه رفتاری صادقانه ندارند، ترجیح می‌دهند تا زمان قانونی شدن ازدواجشان خوددار باشند و خیلی از رفتارهایشان را بروز ندهند و به محض این‌كه خطر جدایی از فرد مورد علاقه‌شان به كمترین حد رسید، دست به كارهایی بزنند كه كسی فكرش را هم نمی‌كرد.

 

 

رسوم من درآوردی


گریزان از سنت، وقتی به نفعمان نیست و پای‌بند به سنت، وقتی برایمان سود دارد. شاید این بهترین تعبیر از رفتار خیلی از ما باشد؛ آدم‌هایی كه سعی می‌كنیم خودمان را نه فردی سنتی كه آدمی مدرن نشان دهیم اما به وقت ازدواج كردن، سنت‌ها را با تمام جزئیاتش پیاده می‌كنیم. البته برخی از این آداب و رسوم‌ها هم پذیرفتنی است و هم اجرا كردنش شور ازدواج را چند برابر می‌كند، اما كار وقتی مشكل می‌شود كه رسوم خود ساخته به میدان می‌آیند و جز ایجاد اختلاف و كدورت كاری نمی‌كنند.

 

ما رسم داریم داماد چند كالای بزرگ با بهترین مارك را پشت قباله عروس بیندازد‌، رسممان این است كه فهرست خرید لوازم چوبی جهیزیه را به داماد بدهیم و او به نشانه عشقش آنها را تقبل كند، همه دختران فامیل ما سه‌دانگ خانه به نامشان می‌شود، عروسی همه جوان‌های خانواده ما در فلان تالار معروف است، ما خانوادگی لباس عروسی دخترمان را از خارج می‌خریم، ما رسم داریم خانواده عروس نامزدی مفصل بگیرد، كت و شلوار همه مردهای خانواده ما فلان مارك است، عقد كنان و حنابندان باید در تالار باشد، پاتختی هم اگر در تالار باشد بهتر است و...

 

فهرست سنت‌های دست و پاگیر ازدواج خیلی بیشتر از این حرف‌هاست، سنت‌هایی كه اگر كسی از دور تماشاچی آن باشد ازدواج را میدان دادوستدی می‌بیند كه هر كسی می‌خواهد با به دست آوردن برگ برنده بیشتر، سهم بیشتری از غنایم داشته باشد.

 

 

حرف‌هایی كه تمامی ندارد

 

بیشتر مردها وقتی تصمیم به ازدواج با فرد مورد نظرشان می‌گیرند به خاطر علاقه یا به خاطر ترس از دست دادن طرف مقابل خیلی از تعهدات را می‌پذیرند و گاهی تا آنجا پیش می‌روند كه جلوی اصول خانوادگی‌شان می‌ایستند و همین ایستادگی، پای حرف و حدیث‌های آزاردهنده را به زندگی‌شان باز می‌كند.

 

البته برخی اوقات نیز پسرها در این باره نقشی ندارند و این خانواده‌ها هستند كه با كشیدن مو از ماست، حرف می‌سازند. فقط یك نگاه خالی از محبت، تنها خرید یك كالای مازاد بر آنچه برای عروس‌های بزرگ‌تر خریده شده، فقط ادای یك جمله مبهم و خیلی از ریزه‌كاری‌های دیگر جرقه‌های خوبی برای تشكیل خانواده‌ای جدید در هاله‌ای از بگو مگوهاست.

 

خاطرات بدی كه در مراحل مختلف ازدواج ایجاد می‌شوند، خاصیت عجیبی دارند. عمر این خاطرات بسیار بلند است و گاهی به درازای عمر آدم‌ها می‌رسد. همه ما در اطراف خود نمونه‌هایی از این خاطرات داریم كه یادآوریشان نه تنها مشكلی را حل نمی‌كند كه فقط به كدورت‌ها دامن می‌زند.

 

هنوز مردان و زنان سپید موی زیادی را می‌توان سراغ گرفت كه وقتی یادشان می‌آید مثلا برادربزرگ زن در مراسم عقد فلان حرف را زده یا مادر شوهر یا خواهرهای داماد حرفی زده‌اند و طور خاصی نگاهش كرده‌اند، چطور كینه آنها را به دل گرفته‌اند و منتظر فرصتی برای تلافی نشسته‌اند.

 

این‌كه می‌گویند حرف، حرف می‌آورد نیز گفته بسیار درستی است چون كدورت‌های ناشی از ازدواج 2جوان گاهی به حدی كشدار می‌شود كه نتیجه كار به مراتب شدیدتر از نقطه آغاز است، یعنی اگر حرف و حدیث‌ها در ابتدا یك كاه بوده بعد از مدتی تبدیل به كوه شده است.

 

 

سادگی هم زیباست

 

همه زیبایی‌های دنیا دوست داشتنی‌اند بویژه اگر دختر و پسری لباس بخت پوشیده باشند و سوار بر رویاها در حال ساختن خانه آرزوهایشان باشند. میلیون‌ها تومان خرید كردن، رزرو آرایشگاهی كه دستمزدش میلیونی است، گرفتن بهترین تالار، تدارك مفصل‌ترین وسایل پذیرایی، ماشین عروس آنچنانی، لباس‌های فاخر و... واقعا می‌تواند خیلی‌ها را وسوسه كند، اما در مقابل كسانی هستند كه زیبایی و آسایش آسان گرفتن را به دردسرهای اینچنینی ترجیح می‌دهند.

 

البته همه آدم‌ها مختارند تا آن‌گونه كه دوست دارند و احساس آرامش می‌كنند زندگی كنند، ولی این باور كه داشتن مراسم عروسی ساده یا حتی بدون داشتن این مراسم به خانه بخت رفتن باعث بدبختی و پشیمانی است، حرف اشتباهی است چون كسانی كه خوشبختی را گمشده خود می‌دانند، می‌كوشند تا به هر وسیله ممكن خوشبخت باشند حتی با انتخاب ساده‌ترین چیزها.

 

 

چقدر عقبیم؟

 

رسوم زائد، حرف‌هایی كه به جنگ فرسایشی می‌ماند، بدهی‌هایی كه بی‌جهت به وجود می‌آید، كدورت‌هایی كه بی‌هیچ علت محكمه‌پسندی خوره روح آدم‌ها می‌شود... اینها همه به ما ثابت می‌كنند مردم ما فراموش كرده‌اند كه فلسفه ازدواج چه بوده است و مراسمی كه عروس و داماد را به خانه جدیدشان بدرقه می‌كرده، چه حكمتی داشته است.

 

مراسم ازدواج برای این به وجود آمده كه شادی تشكیل خانواده‌ای جدید كه نمادی از استقلال 2 جوان است را با هم جشن بگیریم و با شادی‌هایی كه سر می‌دهیم و هدیه‌هایی كه رد و بدل می‌كنیم، خاطره خوب با هم بودن را تجربه كنیم. حالا این‌كه رسیدن به این اهداف چقدر نیاز به تجملات و زیاده‌خواهی و تولید كدورت دارد، سوالاتی بی‌پاسخ است.

 

بررسی مراسم ازدواج در نقاط مختلف جهان نشان می‌دهد كه همه مردم دنیا به این مراسم به چشم فرصتی برای شاد بودن و خلق خاطرات خوش نگاه می‌كنند؛ مراسمی كه دقیق شدن در جزئیات آن نشان می‌دهد ما كه خود را پیشتاز فرهنگ و تمدن می‌دانیم در برخی زمینه‌ها چقدر از دیگران عقب افتاده‌ایم.



مراسم ازدواج در بلژیك، برزیل، چین و...

 

در كشور بلژیك عروس همیشه لباس سفید می‌پوشد، مرد به خانه عروس می‌رود و به وی دسته گلی با گل‌های سفید یا روشن می‌دهد. آنها با هم به كلیسا می‌روند و داماد زودتر داخل كلیسا می‌شود و پدر عروس، عروس را تا جایگاه داماد همراهی می‌كند و به همسر آینده‌اش تحویل می‌دهد و در پایان هنگامی كه آنها از كلیسا خارج می‌شوند، خانواده آنها بر سرشان برنج می‌ریزند.

 

مراسم ازدواج در برزیل جزئیات مهمی دارد. به عنوان مثال داماد نمی‌تواند عروس را در حالی كه لباس عروسی پوشیده است تا قبل از مراسم ببیند. عروس باید یك چیز كهنه و چیزی نو و چیزی كه قرض گرفته شده باشد را در مراسم استفاده كند. یك نكته دیگر آن است كه حلقه ازدواج باید حكاكی شده باشد و روی حلقه عروس نام داماد و روی حلقه داماد نام عروس نقش بسته باشد.

 

در چین هر زوج جوان روز قبل از مراسم ازدواج باید برای عصرانه به پارك بروند و یك فیلم ویدئویی از خود تهیه كنند. در این روز عروس و داماد باید دستمال‌های جدیدشان را با هم عوض كنند و برای یكدیگر آرزوی موفقیت و خوشبختی كنند. این دستمال باید قرمز باشد و عكس اردك چینی روی آن باشد، چرا كه این اردك‌ها همیشه كنار هم باقی می‌مانند و این به آن معنی است كه زوج همیشه كنار هم باقی می‌مانند.در مراسم ازدواج مسیحیان كلمبیایی یك رسم سنتی وجود دارد كه بعد از مراسم حلقه، داماد و عروس بایستی شمع روشن كنند. این رسم معنای ویژه‌ای دارد. هر شمع روشن شده‌ای نشان‌دهنده زندگی هر یك از آنهاست. پس از آن با هم یك شمع را روشن می‌كنند و شمع اولیه‌ای را كه هر یك جداگانه روشن كرده‌اند، خاموش می‌كنند و فقط شمعی كه باهم روشن كرده‌اند را روشن نگه می‌دارند. شمع روشن بیانگر آن است كه هم‌اكنون آن دو یكی شده‌اند و باهم لحظه به لحظه زندگیشان را سپری خواهند كرد.

 

در «سیخ فیت» در شرق هند برخی ازدواج‌ها از قبل تعیین شده و برخی براساس عشق و علاقه است. وقتی 2 نفر خواهان ازدواج با هم هستند، یعنی این كه 2 خانواده با هم ازدواج می‌كنند و نه فقط آن دو فرد. عروس نیز طبق سنت قرمز می‌پوشد (سفید در فرهنگ هند بیانگر مرگ است) و داماد كت كرم رنگی را كه «اتچكین» نامیده می‌شود همراه با عمامه قرمز رنگی می‌پوشد. داماد 4 مرتبه با كمك برادران عروس و 3 عمو‌هایش عروس را به دور كتاب مقدس می‌چرخاند. بعد از اتمام 4 مرتبه چرخش، آن دو زن و شوهر محسوب می‌شوند و شخص روحانی به زوج نصیحت می‌كند كه چگونه زندگی كنند و چگونه در زندگی مشتركشان عشق بورزند. این زوج دو بدن با یك روح هستند.در عربستان هنگامی كه زن و مرد می‌خواهند ازدواج كنند ترجیح می‌دهند كه لباس‌های نو بخرند و لباس‌های كهنه‌شان را دور بریزند. آنها بر این عقیده‌اندكه این زندگی جدیدی است پس نیاز به لباس‌های جدید دارند. در شب عروسی مرد لباس سفید و دشتاشه بلندی كه «بیشت» نامیده می‌شود، می‌پوشد و عروس نیز لباس سفیدی بر تن می‌كند. در پایان عروسی مرد همراه پدر و فامیل به اتاق ازدواج می‌رود و چند دقیقه‌ای آنجا می‌مانند و قهوه می‌نوشند و سپس آنجا را ترك می‌كنند. سپس عروس همراه مادر و اقوامشان می‌آیند و همین كار را تكرار می‌كنند. این سبب می‌شود كه اضطراب از زن و مرد دور شود. فردای ازدواج مرد هدیه‌ای به عروسش اهدا می‌كند.

 

در كشور سوئد برای این‌كه عروس بعد از شروع زندگی مشترك باز هم حمایت و پشتیبانی خانواده پدری خود را احساس كند در تمام طول مراسم یك سكه نقره در كفش سمت چپ از پدر و یك سكه طلا در كفش سمت راستش از‌ طرف مادر حمل می‌كند، او باید در تمام طول مراسم سكه‌ها را در كفش خود داشته باشد.

 


حرمت، چیزی كه باید حفظ شود

 

دقیق شدن در جزئیات این مراسم نشان می‌دهد كه همه مردم دنیا با هر ملیت و هر نوع تفكر مذهبی و قومی، مراسم ازدواج را فرآیندی برای انتقال شادی می‌دانند. از دیدگاه بسیاری از مردم دنیا شاد بودن حتما نباید با زرق و برق زیاد همراه باشد، چون حتی با محدودترین امكانات هم می‌توان شاد بود و از زندگی لذت برد. البته هیچ كس حق ندارد برای مردم تعیین تكلیف كند و یك الگوی خاص برای زندگی آنها طراحی كند، چون اصول زندگی آزاد به افراد این اجازه را می‌دهد آن طوری رفتار كنند كه فكر می‌كنند درست است.

 

اما حرف اصولی همه صاحب‌نظران امور خانواده این است: «در ازدواج حرمت‌ها باید حفظ شود.» حفظ حرمت فقط در به كار بردن كلمات آمیخته به ادب نیست، به كار بردن برخی تعارفات كلامی هم فقط جزء كوچكی از حفظ حرمت است، ولی آنچه كه پیكره احترام را می‌سازد، رعایت اصولی است كه دو طرف ازدواج به آن اعتقاد دارند. بی‌شك راضی كردن همه افراد با همه جزئیات امری محال است اما اگر ما یاد بگیریم و تمبرین كنیم كه ازدواج نه فرصتی برای جمع كردن غنیمت كه مجالی است برای پیدا كردن همدمی همیشگی كه باید از او آرامش گرفت و به او آرامش داد، آن وقت بسیاری از تعصبات از بین خواهند رفت و ازدواجی كه نتیجه‌اش ایجاد عشق و تفاهم 2 خانواده است، خواهد درخشید.

منبع:jamejamonline.ir

ارسال نظر