به گزارش خبرگزاری دانا، ایران همواره با بلایای طبیعی روبرو بوده و در کنار این بلاها، حوادث غیرطبیعی مانند حادثه پلاسکو و آتش سوزی قطار تبریز مشهد و .. را هم شاهد بوده است.
در همه این حوادث غیر از اصل حادثه، مهمترین چیزی که جلب توجه می کند حضور هیجانی مردم در محل حادثه است طوری که این حضور هیجانی، گاهی مانع از حضور نیروهای امدادی و کمک به آسیب دیده ها شده است.
مهمترین حادثه طبیعی که کشور اخیرا آن را تجربه کرده، زلزله کرمانشاه بود که به کشته شدن بیش از 400 نفر ، زخمی شدن چند هزار نفر و همچنین وارد آمدن خسارت های فراوان مادی و معنوی به زلزله زدگان این منطقه بوده است.
مردم در زلزله کرمانشاه هم سعی کردند از دورترین نقطه ایران خود را به محل زلزله برسانند و کمک ها را شخصا دست آسیب دیدگان برسانند. در این میان چهره های سرشناس از ورزشکاران و هنرمندان گرفته تا اساتید دانشگاه با دریافت کمک های مردمی رهسپار مناطق زلزله زده شدند تا این کمک ها را دست آسیب دیدگان برسانند.
هر چند در زلزله اخیر نیروهای امدادی مانند هلال احمر و کمیته امداد امام خمینی(ره) یا سازمان های مدیریتی مانند سازمان مدیریت بحران، کمک های درخوری به زلزله زدگان کردند اما کم و کاستی هایی نیز در این زمینه وجود داشت که باید در رفع آن کوشید.
ایرنا با برپایی میزگردی و با دعوت از اساتید علم جامعه شناسی و رفتارشناسی سعی کرد تا رفتار هیجانی مردم را در شرایط بحرانی تحلیل کرده و از این اساتید خواست تا راهکارهای مناسب را برای کمتر شدن این رفتار هیجانی ارائه کنند.
علیرضا شایان مهر جامعه شناس و استاد دانشگاه، مجید ابهری جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی، حسین حجت پناه جامعه شناس و استاد دانشگاه، اساتیدی بودند که در میزگرد ایرنا به پرسش های متعدد درباره رفتارشناسی مردم در شرایط بحران پاسخ داده اند؛ مشروح این گزارش به شرح ذیل است:
پرسش: چرا مردم در شرایط بحرانی رفتار هیجانی از خود بروز می دهند و تمایل به حضور در محل وقوع حادثه دارند؟
** عزت نفس مانع از دریافت کمک برخی آسیب دیدگان می شود
- مجید ابهری: نخست باید تعریفی از موقعیت اضطراری ارائه شود؛ زلزله یک موقعیت اضطراری غیرقابل پیش بینی است و البته این بدین معنا نیست که مسئولان و سازمان ها هم همراه مردم بدلیل غیرقابل پیش بینی بودن، غافلگیر شوند. ویژگی موقعیت اضطراری، اتفاقی و ناگهانی بودن آن است و زلزله کرمانشاه و منجیل و بم همه اینها پیش لرزه هایی هم داشته اند که تا حدودی هشدار زلزله را می داد.
موقعیت اضطراری، غیرعادی و نادر است و نیاز به مداخله فوری دارد و البته تهدیدی برای مداخله گران هم محسوب می شود چون ممکن است برای کسی که جلو می رود هم اتفاقی پیش بیاید. در این شرایط دو گونه نوعدوستی، هیجانی و منطقی در مردم مشاهده می شود که در نوعدوستی هیجانی مردم می خواهند کمک کنند که گاهی امکان دارد به ضرر و زیان مادی و معنوی فرد آسیب دیده منجر شود.
در این زلزله و زلزله های قبلی ، با این نوع دوستی هیجانی مردم دچار نابسامانی سازمانی شدیم و این کار آنان موجب مختل شدن و آشفتگی در کمک رسانی به زلزله زدگان شد.
سازمان های مداخله گر باید تمهیدات لازم را بیندیشند تا به همه افراد حادثه دیده کمک برسد چون برخی که واقعا درد دارند و عزیزان خود را از دست داده اند به فکر گرفتن غذا و سقف روی سر نیستند ؛ لذا مددکارانی باید باشند که به سراغ این افراد بروند البته برخی حادثه دیدگان هم عزت نفسشان به آنان این اجازه را نمی دهد برای گرفتن کمک ، جلو بروند؛ در زلزله منجیل دیدیم که یک نفر چهار چادر گرفته بود درحالی که فرد دیگر حتی یک چادر دریافت نکرد.
این آسیب شناس اجتماعی با بیان اینکه در سازمان مدیریت بحران، یک بحران مدیریت را شاهدیم ادامه داد: سازمان های مسئول باید در مواقع عادی به مردم آموزش دهند که قبل، حین و بعد از زلزله چه اقداماتی انجام دهند توان واقعی مدیریت بحران باید شناسایی شود طوری که شاهد ترافیکی تا 30 کیلومتر در مناطق زلزله زده نباشیم. همه افرادی که برای کمک به مناطق زلزله زده می روند توسط ارتش و سپاه مدیریت شوند تا کمک ها منصفانه بین همه مردم حادثه دیده توزیع شود.
** نبود آمادگی مداخله در بحران/ اعتماد ترمیم شود
ابهری می گوید: آمادگی مداخله در بحران نداریم و مداخله هیجانی مردم باید کمرنگ شود البته دریافت کمک هشت میلیارد تومانی یک چهره سرشناس و 35 میلیارد تومانی مجموعه بزرگی به نام هلال احمر یعنی اعتماد کمرنگ شده و مردم تمایل دارند خودشان مستقیم کمک ها را به دست حادثه دیدگان برسانند؛ لذا باید اعتماد را بین مردم ترمیم کرد تا کمک ها یک جا جمع شود. مداخله مردم تا جایی مجاز است که دست و پای نیروهای امدادی را نگیرد و درعین حال پرت کردن مواد خوراکی و نیازهای اولیه بین حادثه دیدگان نوعی توهین است و عزت نفس آنان را در این شرایط بحرانی خدشه دار می کند.
کمک رسانی دولت کانالیزه نشده و سازمان پدافند غیرعامل آموزش های لازم را به مردم نداده که اگر کمک هایشان متمرکز شود ، بهتر، صحیح تر و اصولی تر می توان این کمک ها را دست مردم رساند. مداخله هیجانی مردم ضمن قابل احترام بودن، درس هایی هم داشت البته تاکید می کنم این نوع مداخلات باید متمرکز شود و از راه های منطقی دست مردم برسد تا حقی از کسی ضایع نشود.
در ایران از مجموع 43 حادثه و بلای طبیعی 34 مورد آن به وقوع می پیوندد و هرچند گاهی شاهد بروز اینگونه حوادث با آثار مخرب به جامانده از آن هستیم. با بروز این گونه حوادث احساسات مردم جریحه دار شده و رفتار های متعدد احساسی و هیجانی در قالب ارائه کمک های نقدی و غیر نقدی و حتی اهدای خون به زلزله زدگان بروز می دهند.
گاهی بروز برخی از رفتارها به دنبال این حوادث موجب بر هم خوردن کمک رسانی منسجم و تداخل کاری در کمک رسانی و امداد رسانی می شود و حجم بالای تردد وسایل نقلیه شخصی به این مناطق، کار کمک رسانی و حتی فوریت های پزشکی و امدادی را با مشکل مواجه می کند. اما اینکه تا چه حد برخورد مردم با این گونه حوادث، طبیعی جلوه می کند، تا چه اندازه مداخله مردمی، مناسب است، تا چه اندازه کمک به همنوع قلمداد می شود و تا چه اندازه دست پا گیر نیروهای کمک رسان و امدادی خواهد شد، موضوعاتی است که جا دارد از نظر جامعه شناسی به آن پرداخته شود .
در خصوص مداخله مردم در امر کمک رسانی و بروز رفتارها و هنجارها و گاهی هم ناهنجاری ها هنگام وقوع بحران، سئوالات متعددی مطرح می شود از جمله اینکه آیا این نوع رفتارها خاص جامعه ماست یا در دیگر جوامع هم قابل رویت است ، آیا قصور و کوتاهی نیرو های کمک رسان و مدیریت بحران که در برگیرنده چندین نهاد و سازمان یا حتی وزارت خانه است موجب می شود که مردم به دلیل سلب اعتمادی که ایجاد می شود، آستین ها را بالا بزنند، به گمان خود به قصد کمک وارد صحنه شوند، در چنین مواردی کمک مردم نزدیک به محل وقوع حادثه طبیعی جلوه می کند، اما چرا در بسیاری از این حوادث که در ایران رخ می دهد شاهدیم از اقصی نقاط کشور، مردم با وسیله شخصی و باهزینه خود برای کمک رسانی اقدام می کنند، دلایل این همه حضور مردمی و بروز این نوع رفتار را در کجا با چه ریشه و سابقه ای باید جستجو کرد، تا کجای این حضور، طبیعی و عادی است و تا کجای این حضور را می توان کنترل شده هدایت و از وجود نیرو های مردمی در صحنه حادثه استفاده بهینه کرد.
گاهی در این نوع رفتار های مردمی که در قالب کمک های انسانی و نوعدوستانه خود را بروز می دهد، بهره برداری های سیاسی به نفع یک گروه یا جناح و افراد خاص انجام می شود و گاهی هم برخی رسانه ها و جریان های خارجی در قالب های سیاسی و بی انضباطی در مدیریت کلان کشور به آن می پردازند، همه اینها نمونه هایی است که مطرح است و شاید بشود از زوایای دیگر هم به آن پرداخت.
** اطلاع رسانی صحیح و مطلوب از ازدحام جمعیت در محل های وقوع زلزله می کاهد
- علیرضا شایان مهر: رفتار یک عمل انعکاسی است و جامعه شناسی رفتارها را در موقعیت های مختلف بررسی می کنند، رفتار تبدیل به کنش میشود، رفتار های مردم در هنگام وقوع زلزله و دیگر حوادث را می توان به چند بخش تقسیم کرد. به اعتقاد من بخش اول مربوط به اطلاع رسانی از سوی رسانههاست یعنی اگر اطلاع رسانی در حد مطلوب و صحیح و اطلاعات داده شده، جدید باشد، مردم وارد صحنه وقوع زلزله یا حوادث دیگر نمی شوند. بخشی از رفتار مردم به این دلیل است که برای کسب اطلاعات جدید در مورد وقوع زلزله به طرف این مناطق زلزله زده حرکت می کنند.
** سیستم خبری ما چالاکی لازم را ندارد
بحث بعدی راجع به خبر رسانی به موقع است؛ سیستم خبری ما چالاکی لازم را ندارد، مثلا زمانی که کوهی ریزش میکنند، افراد ساکن در آنجا زودتر اطلاع رسانی می کنند، بنابراین خبررسانی با تاخیر، مردم را وارد صحنه وقوع زلزله می کند. مبحث دیگر، خبر رسانی صحیح است ، مانند زمانی که حمله داعش به مجلس صورت گرفت یا اینکه تصادفی روی می دهد؛ در این گونه مواقع متاسفانه ،خبررسانی ساده را یاد نگرفته ایم و نمیتوانیم از ظرفیت خبررسانی صحیح برای اقناع مردم استفاده کرد.
خبررسانی عامدانه موضوع مهم دیگر در حوزه اطلاع رسانی در زمان بحران و از جمله زلزله است که موجب تحریک مردم می شود و مردم با این نوع خبررسانی به حضور در منطقه حادثه دعوت می شوند.
**در اطلاع رسانی عامدانه باید دانست، مردم را تا کجا باید تحریک کرد
شایان مهر در خصوص جایگاه و اندازه اطلاع رسانی عامدانه می گوید: باید دانست که مردم تا کجا و به چه اندازه باید تحریک شوند و ابعاد این تحریک را نیز باید ارزیابی کرد. در زمان وقوع زلزله یا حوادث دیگر به دلیل همدلی و نوع دوستی یا کمک های احتمالی به آسیب دیده ها یا بازماندگان و اقوام خود در قالب یک حضور سنتی وارد صحنه می شوند؛ شکل دیگری از حضور سنتی حضور مردم در اینگونه اتفاقات را می توان در مکان هایی مانند قهوه خانه ها و میادین به منظور گلریزان و جمع آوری کمک های مردمی، مشاهده کرد که این نمونه گلریزان برای کمک به مردم زلزله زده کرمانشاه برخی از اشخاص سرشناس انجام شد، اما حال سئوال این است که با این حضور سنتی و با ظاهر مدرنیته باید چه کرد ؟ و این موضوع جای بررسی در رسانهها و وزارت ارشاد دارد.
آموزش موضوع مهم دیگری در زمان بحران است و باید دید آیا نیروی انتظامی به عنوان مثال مباحث مربوط به زلزله یا زمان اضطرار را آموزش دیده است، یا اینکه نیروهای امداد بحث توزیع مواد غذایی، اسکان و استقرار افراد آسیب دیده را آموزش دیده است. آیا نیرو های امدادی، آموزش اسکان و استقرار افراد آسیب دیده در سالن اجتماعات را فرا گرفته اند، در حالی که جای این آموزش ها خالی است، ترجیح داده ایم در فضای باز، بیمارستان صحرایی ایجاد کنیم ، اما از فضاهای سرپوشیده مانند سالن های ورزشی استفاده نشود.
**مردم آموزش های لازم برای کمک به مردم آسیب دیده را فرا نگرفته اند
- شایان مهر: مردم هم در مواقع عادی در خصوص وقوع زلزله و نوع رفتارهای ناشی از آن آموزش ندیده اند که چگونه به دیگران کمک کنند یا اینکه اگر خود آسیب دیدند، چگونه کمک بخواهند و چطور کمک ها را دریافت کننند. حتی افراد مستقر در ستادهای کمکرسانی هم آموزش های لازم را ندیده اند به عنوان مثال در شهر بزرگی مانند تهران، استانداری و فرمانداری برای آتش سوزی های احتمالی تهران چه کرده اند، چه تدابیری و چه آموزش هایی را داده اند؟
**خبرنگاران برای زمان بحران تربیت نشده اند
شایان مهر در ادامه مبحث آموزش ، با تاکید بر آموزش گروه های اطلاع رسانی ، براین باور است، که خبرنگاران برای زمان بحران تربیت نشده اند، به عنوان مثال به خبرنگاران گفته نشده است که در موقع وقوع حوادثی مانند زلزله از چه مسیری به محل زلزله بروند ،کجا مستقر شوند، اطلاعات را چگونه دریافت کنند، چه کارهایی انجام دهند، در بحث اطلاع رسانی در بحران هایی مانند زلزله همه چیزها به بیان شرایط توسط افراد، امکانات مالی و تبلیغاتی بستگی دارد وحتی تیترهای خبر در زمان وقوع زلزله بیشتر جنبه سیاسی دارد تا کمک رسانی؛ در کشورهای اروپایی هنگام وقوع حوادث و یا زلزله، پلیس در صحنه حاضر می شود و اقدام میکند و همه چیز تعریف شده است، اما در ایران اینها را آموزش نداده ایم و متاسفانه با این گونه موارد، برخورد سیاسی می شود، بلکه باید هرکدام در جای خود بررسی شوند .
**برخی از رفتارهای مردم در هنگام وقوع بحران از روی کنجکاوی و هیجان است
- شایان مهر: بخش دیگری در رفتار های مردم در هنگام وقوع بحران هایی مانند زلزله، مربوط به کنجکاوی و هیجان است؛ بخشی از این رفتار ها که بروز پیدا می کند، جنبه اعتراضی دارد به عنوان مثال از شهرداری ناراحت هستند، گرسنه هستند، این نوع رفتار ها را بروز می دهند و گاهی هم شاهد غارت اموال آسیب دیده ها یا کمک های ارسالی به مناطق آسیب دیده هستیم؛ بخشی دیگر از رفتارهایی که از مردم در هنگام وقوع زلزله بروز پیدا می کند دارای جنبه زیستی و حیاتی است.
**رفتار جامعه پس از زلزله
- حسین حجت پناه: رفتار جامعه پس از زلزله همیشه مورد بحث و مطالبه رسانه ها باشد چون رسانه ها بعد از وقوع یک زلزله چند روز به آن می پردازند و بعد آن را رها می کنند درحالی که فاجعه ای که رخ داده را باید تبدیل به مطالبه عمومی کرد و نباید به حال خود رها شود و تا زمانی که به یک مطالبه عمومی تبدیل نشود این مشکلات حل نمی شود.
زلزله به طور میانگین هر 10 سال با این حجم خسارت در کشور روی می دهد و یکی از موانع و مسائل در توسعه ایران است که تا به حال به آن توجه نشده است . یکی از ویژگی های بومی و اقلیمی ایران، زلزله است و به شکل مسئله اجتماعی باید با آن برخورد شود. رسانه؛ عاطفی و گذرا روی این موضوع برخورد نکند.
** تمایل مردم ایران به کنش عاطفی و احساسی
این جامعه شناس درباره حضور مردم در محل زلزله، سه سطح زمینه ها، ابعاد این رفتارها و پیامدهای این رفتارشناسی را مطرح کرد و گفت: یک سری زمینه ها تاریخی هستند که ماکس وبر 4 نوع کنش سنتی، عاطفی، عقلانی و ارزشی را در این موضوع از هم تفکیک می کند که شخصیت اساسی کشور ما این است که به سمت کنش سنتی و عاطفی در هر مقوله ای بیشتر تمایل داریم و این دو کنش، کنش غالب در کشور است و در زلزله هم این موضوع رخ می دهد.
- حجت پناه: پایین آمدن اعتماد ملت و دولت مختص حال حاضر نیست بلکه این شکاف تاریخی از دیرباز وجود داشته است. فرض کنیم مردم به دولت اعتماد کنند، عملا دولت نهاد و برنامه ای ندارد و ناتوان است؛ محل های مدیریت بحران به انبار یا تالار تبدیل شده اند. می گویند چرا به باشگاه بسکتبال کرمانشاه نرفته اند بنده در این محل ها بوده ام اصلا آنها استانداردهای لازم را ندارند. خود بیمارستان طالقانی کرمانشاه که بخش تخصصی هم دارد در شرایط عادی با گذاشتن پرده ای، بخش تخصصی مشخص شده است و این زیرساختار سخت افزاری اصلا وجود ندارد.
** رفتار زلزله ای ، به شرایط و مختصات بعد از زلزله محدود نشود
نبود اعتماد، نبود زیرساخت و تصمیم گیری و نبود پیش بینی برای وقوع زلزله بعدی در کشور مشاهده می شود و رفتار زلزله ای را نباید الزاما به شرایط و مختصات بعد از زلزله محدود کرد و چرا این دیدگاه شکل نگرفته است که قبل از زلزله چه رفتاری باید داشته باشیم و رفتار قبل از فاجعه را هم باید درنظر بگیریم. دوراسیک درباره جامعه شناسی فاجعه ، قربانیان را به چهار دسته قربانیان خود فاجعه (افرادی فوت می شوند یا جراحاتی برمی دارند)، قربانیانی که عزیزان خود را از دست داده اند، قربانیان پیرامونی دچار خسران عاطفی و مادی و قربانیان گمنام دسته بندی کرده است؛ قربانیان گمنام یا همان ورودی، افرادی هستند که برای نجات از افراد زیر آوار می روند و خود قربانی می شوند.
** نیازهای واقعی زلزله زدگان را از دیدگاه خودمان نسنجیم
- حجت پناه : نیازهای واقعی مردم برآورده نمی شود و نیازها را از دیدگاه خودمان می سنجیم و حتی گاهی نمی دانیم آسیب دیدگان به چه چیزی واقعا نیاز دارند که یکی از نیازهای اصلی شان نیاز عاطفی است که در این باره هیچ کمک آموزشی برای آنان نداریم. گاهی فقط به مسائل مادی آسیب دیدگان توجه می شود درحالی که روحیه ها و جان ها زخمی است و در زلزله منجیل کودکانی که یکی از والدین خود را از دست داده اند در بزرگسالی بدلیل عدم حمایت با مشکلات عدیده روحی و عاطفی دچار شده اند و بعد از گذشت 18 سال از آن زلزله، هنوز با مشکلات آن دست و پنجه نرم می کنند.
درحال حاضر یکی از اولویت های اصلی زلزله زدگان توالت و حمام است.
پرسش: خبرنگار ایرنا با توجه به اظهارات اساتید درباره چالاک نبودن و مناسب عمل نکردن رسانه ها این موضوع را مطرح کرد که خبرنگار عملا تا چند روز نخست بطور رسمی نمی توانست در صحنه ورود کند که با این پاسخ های اساتید حاضر مواجه شد:
** خبرنگاران باید به طور ویژه بحران را آموزش ببینند
- ابهری: با گسترش روز افزون فضای مجازی و شبکه های اجتماعی عملا رسانه هایی که رقیب قدرتمندی پیدا کرده اند دیگر احتیاجی نیست خبرنگار به سرپل ذهاب برود و مردم از آنجا خود عکس ها و اطلاعات را می فرستند. سوای حس کنجکاوی و عده ای برای مطرح کردن خود، حتی مطرح کردن خود هم در این زمینه محترم است و می تواند تبدیل به الگوی رفتاری شود. همه نقصان ها به سیستم مدیریت دولتی برمی گردد باید به خبرنگاران به طور ویژه آموزش دهند و خبرنگار ویژه حوادث و بحران داشته باشند یعنی جلیقه مخصوص داشته باشد؛ این خبرنگار می داند خودش در صورت مواجه شدن با مشکل در منطقه بحران زده چه باید بکند و همچنین اگر آسیب دیده ای را دید چگونه با او رفتار کند. نه اینکه خودش به آسیب دیده ها آویزان شود اما متاسفانه مدیریت بحران ما در همه بحران های کشور ، بسیار ضعیف عمل کرده است.
مردم ما اعتمادشان متاسفانه به رسانه های مجازی و شبکه های مخالف بیشتر از رسانه های معتبر شده است و اگر رسانه ها دقیق، صحیح و به موقع مطالب را منتشر می کردند رسانه های خارجی این وسط جنگ میان کرد و غیرکرد یا شیعه و سنی راه نمی انداختند. حضور مسئولان و سلبریتی حتی اگر نمایش بوده باشد، مثبت بود. نقطه ضعف ما خبر رسانی است که اعتماد مردم نسبت به این سرمایه های اجتماعی کمرنگ شده است و اعتماد مردم به دولت، دولت به مردم و مردم به مردم کمرنگ شده است. استاد دانشگاه می گوید من پول جمع کردم خودم می خواهم خانه بسازم و این آیا امکان دارد؟ شاید با این پول بتوان تنها پنج خانه ساخت بقیه مردم چه کنند و این خود یک بلاتکلیفی است و باید سازمان های عمومی ما آنقدر شفاف باشند که اطلاع رسانی دقیق کنند. در این زلزله اطلاع رسانی غیردقیق و ناشفاف بود و ابتدا اصلا بحث ازگله مطرح نبود.
**سیاسی کردن ساختار اجتماعی، سطحی ترین کار است
- حجت پناه: در ساختار اجتماعی ، مسئله سیاسی سطحی ترین کار است و چرا باید مشکل مدیریت بحران داشته باشیم و در زمان شاه هم بی اعتمادی بود گاهی تختی گاهی دکتر شریعتی به سمت مناطق زلزله زده می رفتند ؛ ضعف مدیریت بحران به شرایط اجتماعی برمی گردد. تا زلزله را یک مسئله اجتماعی و خواست عمومی نبینیم این شرایط تا قیام قیامت باقی است و این مسائل اجتماعی متولد می شوند باید یک خواست عمومی و رسانه ای شکل گیرد.
آبان 96 زلزله کرمانشاه رخ داد دو ماه بعد ایران باید جلسه بگذارد و موضوع را پیگیری کند و این روند مدام باید تکرار شود و تعاملات ادامه یابد.
**جای خالی نیروهای پایداری
- شایان مهر: موضوع مهم و حیاتی در این گونه مواقع، نحوه کمک رسانی است، در بیشتر کشورها نیروهای پایداری وجود دارد. بعد از انقلاب نیز بر این اساس (نیرو های پایداری) پدافند غیر عامل برنامه ریزی شد، این نیروها در هدایت مجموعه امدادی و کمک رسانی کار می کنند که نقش بسیج در بحران سیاسی، اجتماعی و طبیعی را برعهده دارند که متاسفانه از آن استفاده نمی شود. جامعه شناسی بحران بحث نو و جدیدی در جهان است، اما در ایران رفرنس برای آن بسیار کم و ممکن است حتی تجربه آن هم وجود نداشته است. کمک رسانی و رساندن نیازهای مردم هنگام بحران بسیار سخت است.
این جامعه شناس ادامه داد : در هنگام وقوع زلزله پزشکانی که در این مناطق حضور دارند، شاید حدود 3تا 4 شبانه روز نمی خوابند در رسانه ها باید به این چنین مواردی پرداخته شود تا اعتماد مردمی ایجاد شود که دیگران به فکرشان هستند و یک نوع همدلی ایجاد می شود و اثرات روانی ناشی ازآن را کاهش می دهد. زمانی که بحران ها ازقبل مدیریت نمی شود و پیش بینی های لازم برای مقابله با بحران ، ضعیف است و وظایف و ماموریت ها به خوبی انجام نمی شوند، مردم وارد صحنه می شوند و شخصیت های مورد اقبال مردم هم ظاهر می شوند و اینجاست که مردم به جای اعتماد به نهاد های کمک رسان و مسئولان، به این افراد اعتماد می کنند و به نوعی در زمان بحران شاهد یک جامعه دو قطبی می شویم که بین دولت و مردم ایجاد می شود. در این مواقع که جامعه دو قطبی می شود باید سعی شود اثرات این دو قطبی کاهش یابد و بار مصیبت و آسیب دیدگی مردم آسیب دیده منطقه کاهش یابد، نه اینکه با گسترش این دو قطبی و دامن زدن به آن، نمک به زخم آسیب دیده ها پاشیده شود .
سوال: انتشار تصویر دلخراش در رسانه ها بویژه رسانه ملی را چگونه ارزیابی می کنید و چه تاثیرات مثبت یا منفی می تواند روی آسیب دیدگان یا مردم عادی داشته باشد؟
** منتشر نکردن صحنه های دلخراش سانسور نیست بلکه رعایت حال آسیب دیدگان است
- ابهری: شبکه های اجتماعی بیشتر در این خصوص پرده دری می کنند باید قضیه زلزله در سه مرحله قبل، حین و بعد از وقوع مورد بررسی قرار گیرد هیجان چند روز دیگر تمام می شود.
رسانه هاباید نشان دادن صحنه هایی که آثار بدی در جامعه دارد خودداری کنند. نشان دادن ابعاد خرابی ایرادی ندارد اما اینکه دوربین را داخل قبر ببری درست نیست چون حریم خصوصی مردم محترم است. باید سازمانی همان شب از طرف دولت مامور و پاسخگو می شد همانطور که کمک رسانی مادی باید منطقی و کانالیزه باشد، خبررسانی هم باید به همین طریق اجرا شود.
در فیلم ها و سریال های تلویزیونی هیچ روانشناس و رفتارشناسی حضور ندارند و فیلمی که الان یک کودک از تلویزیون می بیند 15 سال بعد روی او اثر می گذارد. نشان دادن صحنه های دلخراش عواقب بد روحی روانی به همراه دارد و این به معنای سانسور نیست بلکه رعایت کردن احوال روحی مردم آسیب دیده است که متاسفانه در این وجه ضعیف عمل می کنیم.
**ابعاد خصوصی فاجعه نباید به تصویر کشیده شود
- شایان مهر: ابعاد کلی و عمومی فاجعه باید تصویر شود ، اما ابعاد خصوصی را حق نداریم نشان دهیم، حتی باید در مورد کشته ها و تصاویر خصوصی و ابعاد خصوصی حوادث تصاویر شطرنجی شود.
سوال: راهکارهای برون رفت از این سطح از هیجان رفتاری مردم در حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی چه می تواند باشد؟
**سازمانی پاسخگو در شرایط بحران تعیین شود/ مانور، تفریح شد
- ابهری: سازمانی باید از طرف دولت برای آموزش بعد از این حادثه تعیین شود مثلا در بحث زلزله هلال احمر و در بحث سیل، مدیریت بحران پاسخگو باشد. برگزاری مانور زلزله به یک تفریح تبدیل شد درحالی که کمک های اولیه باید آموزش داده شود و همچنین خبرنگاران باید آموزش های لازم را ببینند تا ضایعات را به پایین ترین حد ممکن برسانند. پیشگیری نه تنها ارزان تر از درمان است بلکه سریعتر هم جواب می دهد. حضور مردم عالی است اما همین حضور احساسی و نوع دوستی هیجانی برای کمک ها دست و پاگیر است. مردم منطقی هستند و اگر مطمئن و متقاعد شوند به طور شفاف و واقعی کمک های آنان به دست آسیب دیدگان می رسد ، کمک می کنند.
**آموزش، نظارت و پایش، راهکار کنترل رفتار مردم در زمان بروز حوادث و زلزله است
- شایان مهر: آموزش نظارت و پایش از جمله راهکارهایی است که در تمام این مراحل باید هزینههای آن نیز پرداخت شود زیرا نظارت و پایش بسیار مهم است . در این صورت مردم بجای اینکه به طور سنتی وارد صحنه شوند رفتار مدنی از خود نشان می دهند.
**نگاه تربیتی در مقوله های مختلف در کشور وجود ندارد
- حجت پناه: پدیده های اجتماعی به شدت به هم مرتبط هستند . مسلما پایه ای ترین اصل، تربیت و آموزش است. اصولا نگاه تربیتی به مقولات نداریم ، به شهرسازی نگاه تربیتی نداریم و هرگاه تربیت درست شد، بحث مدیریت و حضور مردم هم درست می شود. تربیت از صفر سالگی یعنی از پنج نسل قبل باید انجام شود.
بحث تربیت یک راهکار بلندمدت است و برای راهکارهای میان مدت و کوتاه مدت می توان به مطرح کردن بحث زلزله در قالب یک مشکل ایرانی پرداخت. اینکه زلزله مانعی برای توسعه کشور است و بعنوان مسئله اجتماعی باید متفاوت و از ابعاد مختلف در سمینارها ارزیابی و طرح شود.
در همه این حوادث غیر از اصل حادثه، مهمترین چیزی که جلب توجه می کند حضور هیجانی مردم در محل حادثه است طوری که این حضور هیجانی، گاهی مانع از حضور نیروهای امدادی و کمک به آسیب دیده ها شده است.
مهمترین حادثه طبیعی که کشور اخیرا آن را تجربه کرده، زلزله کرمانشاه بود که به کشته شدن بیش از 400 نفر ، زخمی شدن چند هزار نفر و همچنین وارد آمدن خسارت های فراوان مادی و معنوی به زلزله زدگان این منطقه بوده است.
مردم در زلزله کرمانشاه هم سعی کردند از دورترین نقطه ایران خود را به محل زلزله برسانند و کمک ها را شخصا دست آسیب دیدگان برسانند. در این میان چهره های سرشناس از ورزشکاران و هنرمندان گرفته تا اساتید دانشگاه با دریافت کمک های مردمی رهسپار مناطق زلزله زده شدند تا این کمک ها را دست آسیب دیدگان برسانند.
هر چند در زلزله اخیر نیروهای امدادی مانند هلال احمر و کمیته امداد امام خمینی(ره) یا سازمان های مدیریتی مانند سازمان مدیریت بحران، کمک های درخوری به زلزله زدگان کردند اما کم و کاستی هایی نیز در این زمینه وجود داشت که باید در رفع آن کوشید.
ایرنا با برپایی میزگردی و با دعوت از اساتید علم جامعه شناسی و رفتارشناسی سعی کرد تا رفتار هیجانی مردم را در شرایط بحرانی تحلیل کرده و از این اساتید خواست تا راهکارهای مناسب را برای کمتر شدن این رفتار هیجانی ارائه کنند.
علیرضا شایان مهر جامعه شناس و استاد دانشگاه، مجید ابهری جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی، حسین حجت پناه جامعه شناس و استاد دانشگاه، اساتیدی بودند که در میزگرد ایرنا به پرسش های متعدد درباره رفتارشناسی مردم در شرایط بحران پاسخ داده اند؛ مشروح این گزارش به شرح ذیل است:
پرسش: چرا مردم در شرایط بحرانی رفتار هیجانی از خود بروز می دهند و تمایل به حضور در محل وقوع حادثه دارند؟
** عزت نفس مانع از دریافت کمک برخی آسیب دیدگان می شود
- مجید ابهری: نخست باید تعریفی از موقعیت اضطراری ارائه شود؛ زلزله یک موقعیت اضطراری غیرقابل پیش بینی است و البته این بدین معنا نیست که مسئولان و سازمان ها هم همراه مردم بدلیل غیرقابل پیش بینی بودن، غافلگیر شوند. ویژگی موقعیت اضطراری، اتفاقی و ناگهانی بودن آن است و زلزله کرمانشاه و منجیل و بم همه اینها پیش لرزه هایی هم داشته اند که تا حدودی هشدار زلزله را می داد.
موقعیت اضطراری، غیرعادی و نادر است و نیاز به مداخله فوری دارد و البته تهدیدی برای مداخله گران هم محسوب می شود چون ممکن است برای کسی که جلو می رود هم اتفاقی پیش بیاید. در این شرایط دو گونه نوعدوستی، هیجانی و منطقی در مردم مشاهده می شود که در نوعدوستی هیجانی مردم می خواهند کمک کنند که گاهی امکان دارد به ضرر و زیان مادی و معنوی فرد آسیب دیده منجر شود.
در این زلزله و زلزله های قبلی ، با این نوع دوستی هیجانی مردم دچار نابسامانی سازمانی شدیم و این کار آنان موجب مختل شدن و آشفتگی در کمک رسانی به زلزله زدگان شد.
سازمان های مداخله گر باید تمهیدات لازم را بیندیشند تا به همه افراد حادثه دیده کمک برسد چون برخی که واقعا درد دارند و عزیزان خود را از دست داده اند به فکر گرفتن غذا و سقف روی سر نیستند ؛ لذا مددکارانی باید باشند که به سراغ این افراد بروند البته برخی حادثه دیدگان هم عزت نفسشان به آنان این اجازه را نمی دهد برای گرفتن کمک ، جلو بروند؛ در زلزله منجیل دیدیم که یک نفر چهار چادر گرفته بود درحالی که فرد دیگر حتی یک چادر دریافت نکرد.
این آسیب شناس اجتماعی با بیان اینکه در سازمان مدیریت بحران، یک بحران مدیریت را شاهدیم ادامه داد: سازمان های مسئول باید در مواقع عادی به مردم آموزش دهند که قبل، حین و بعد از زلزله چه اقداماتی انجام دهند توان واقعی مدیریت بحران باید شناسایی شود طوری که شاهد ترافیکی تا 30 کیلومتر در مناطق زلزله زده نباشیم. همه افرادی که برای کمک به مناطق زلزله زده می روند توسط ارتش و سپاه مدیریت شوند تا کمک ها منصفانه بین همه مردم حادثه دیده توزیع شود.
** نبود آمادگی مداخله در بحران/ اعتماد ترمیم شود
ابهری می گوید: آمادگی مداخله در بحران نداریم و مداخله هیجانی مردم باید کمرنگ شود البته دریافت کمک هشت میلیارد تومانی یک چهره سرشناس و 35 میلیارد تومانی مجموعه بزرگی به نام هلال احمر یعنی اعتماد کمرنگ شده و مردم تمایل دارند خودشان مستقیم کمک ها را به دست حادثه دیدگان برسانند؛ لذا باید اعتماد را بین مردم ترمیم کرد تا کمک ها یک جا جمع شود. مداخله مردم تا جایی مجاز است که دست و پای نیروهای امدادی را نگیرد و درعین حال پرت کردن مواد خوراکی و نیازهای اولیه بین حادثه دیدگان نوعی توهین است و عزت نفس آنان را در این شرایط بحرانی خدشه دار می کند.
کمک رسانی دولت کانالیزه نشده و سازمان پدافند غیرعامل آموزش های لازم را به مردم نداده که اگر کمک هایشان متمرکز شود ، بهتر، صحیح تر و اصولی تر می توان این کمک ها را دست مردم رساند. مداخله هیجانی مردم ضمن قابل احترام بودن، درس هایی هم داشت البته تاکید می کنم این نوع مداخلات باید متمرکز شود و از راه های منطقی دست مردم برسد تا حقی از کسی ضایع نشود.
در ایران از مجموع 43 حادثه و بلای طبیعی 34 مورد آن به وقوع می پیوندد و هرچند گاهی شاهد بروز اینگونه حوادث با آثار مخرب به جامانده از آن هستیم. با بروز این گونه حوادث احساسات مردم جریحه دار شده و رفتار های متعدد احساسی و هیجانی در قالب ارائه کمک های نقدی و غیر نقدی و حتی اهدای خون به زلزله زدگان بروز می دهند.
گاهی بروز برخی از رفتارها به دنبال این حوادث موجب بر هم خوردن کمک رسانی منسجم و تداخل کاری در کمک رسانی و امداد رسانی می شود و حجم بالای تردد وسایل نقلیه شخصی به این مناطق، کار کمک رسانی و حتی فوریت های پزشکی و امدادی را با مشکل مواجه می کند. اما اینکه تا چه حد برخورد مردم با این گونه حوادث، طبیعی جلوه می کند، تا چه اندازه مداخله مردمی، مناسب است، تا چه اندازه کمک به همنوع قلمداد می شود و تا چه اندازه دست پا گیر نیروهای کمک رسان و امدادی خواهد شد، موضوعاتی است که جا دارد از نظر جامعه شناسی به آن پرداخته شود .
در خصوص مداخله مردم در امر کمک رسانی و بروز رفتارها و هنجارها و گاهی هم ناهنجاری ها هنگام وقوع بحران، سئوالات متعددی مطرح می شود از جمله اینکه آیا این نوع رفتارها خاص جامعه ماست یا در دیگر جوامع هم قابل رویت است ، آیا قصور و کوتاهی نیرو های کمک رسان و مدیریت بحران که در برگیرنده چندین نهاد و سازمان یا حتی وزارت خانه است موجب می شود که مردم به دلیل سلب اعتمادی که ایجاد می شود، آستین ها را بالا بزنند، به گمان خود به قصد کمک وارد صحنه شوند، در چنین مواردی کمک مردم نزدیک به محل وقوع حادثه طبیعی جلوه می کند، اما چرا در بسیاری از این حوادث که در ایران رخ می دهد شاهدیم از اقصی نقاط کشور، مردم با وسیله شخصی و باهزینه خود برای کمک رسانی اقدام می کنند، دلایل این همه حضور مردمی و بروز این نوع رفتار را در کجا با چه ریشه و سابقه ای باید جستجو کرد، تا کجای این حضور، طبیعی و عادی است و تا کجای این حضور را می توان کنترل شده هدایت و از وجود نیرو های مردمی در صحنه حادثه استفاده بهینه کرد.
گاهی در این نوع رفتار های مردمی که در قالب کمک های انسانی و نوعدوستانه خود را بروز می دهد، بهره برداری های سیاسی به نفع یک گروه یا جناح و افراد خاص انجام می شود و گاهی هم برخی رسانه ها و جریان های خارجی در قالب های سیاسی و بی انضباطی در مدیریت کلان کشور به آن می پردازند، همه اینها نمونه هایی است که مطرح است و شاید بشود از زوایای دیگر هم به آن پرداخت.
** اطلاع رسانی صحیح و مطلوب از ازدحام جمعیت در محل های وقوع زلزله می کاهد
- علیرضا شایان مهر: رفتار یک عمل انعکاسی است و جامعه شناسی رفتارها را در موقعیت های مختلف بررسی می کنند، رفتار تبدیل به کنش میشود، رفتار های مردم در هنگام وقوع زلزله و دیگر حوادث را می توان به چند بخش تقسیم کرد. به اعتقاد من بخش اول مربوط به اطلاع رسانی از سوی رسانههاست یعنی اگر اطلاع رسانی در حد مطلوب و صحیح و اطلاعات داده شده، جدید باشد، مردم وارد صحنه وقوع زلزله یا حوادث دیگر نمی شوند. بخشی از رفتار مردم به این دلیل است که برای کسب اطلاعات جدید در مورد وقوع زلزله به طرف این مناطق زلزله زده حرکت می کنند.
** سیستم خبری ما چالاکی لازم را ندارد
بحث بعدی راجع به خبر رسانی به موقع است؛ سیستم خبری ما چالاکی لازم را ندارد، مثلا زمانی که کوهی ریزش میکنند، افراد ساکن در آنجا زودتر اطلاع رسانی می کنند، بنابراین خبررسانی با تاخیر، مردم را وارد صحنه وقوع زلزله می کند. مبحث دیگر، خبر رسانی صحیح است ، مانند زمانی که حمله داعش به مجلس صورت گرفت یا اینکه تصادفی روی می دهد؛ در این گونه مواقع متاسفانه ،خبررسانی ساده را یاد نگرفته ایم و نمیتوانیم از ظرفیت خبررسانی صحیح برای اقناع مردم استفاده کرد.
خبررسانی عامدانه موضوع مهم دیگر در حوزه اطلاع رسانی در زمان بحران و از جمله زلزله است که موجب تحریک مردم می شود و مردم با این نوع خبررسانی به حضور در منطقه حادثه دعوت می شوند.
**در اطلاع رسانی عامدانه باید دانست، مردم را تا کجا باید تحریک کرد
شایان مهر در خصوص جایگاه و اندازه اطلاع رسانی عامدانه می گوید: باید دانست که مردم تا کجا و به چه اندازه باید تحریک شوند و ابعاد این تحریک را نیز باید ارزیابی کرد. در زمان وقوع زلزله یا حوادث دیگر به دلیل همدلی و نوع دوستی یا کمک های احتمالی به آسیب دیده ها یا بازماندگان و اقوام خود در قالب یک حضور سنتی وارد صحنه می شوند؛ شکل دیگری از حضور سنتی حضور مردم در اینگونه اتفاقات را می توان در مکان هایی مانند قهوه خانه ها و میادین به منظور گلریزان و جمع آوری کمک های مردمی، مشاهده کرد که این نمونه گلریزان برای کمک به مردم زلزله زده کرمانشاه برخی از اشخاص سرشناس انجام شد، اما حال سئوال این است که با این حضور سنتی و با ظاهر مدرنیته باید چه کرد ؟ و این موضوع جای بررسی در رسانهها و وزارت ارشاد دارد.
آموزش موضوع مهم دیگری در زمان بحران است و باید دید آیا نیروی انتظامی به عنوان مثال مباحث مربوط به زلزله یا زمان اضطرار را آموزش دیده است، یا اینکه نیروهای امداد بحث توزیع مواد غذایی، اسکان و استقرار افراد آسیب دیده را آموزش دیده است. آیا نیرو های امدادی، آموزش اسکان و استقرار افراد آسیب دیده در سالن اجتماعات را فرا گرفته اند، در حالی که جای این آموزش ها خالی است، ترجیح داده ایم در فضای باز، بیمارستان صحرایی ایجاد کنیم ، اما از فضاهای سرپوشیده مانند سالن های ورزشی استفاده نشود.
**مردم آموزش های لازم برای کمک به مردم آسیب دیده را فرا نگرفته اند
- شایان مهر: مردم هم در مواقع عادی در خصوص وقوع زلزله و نوع رفتارهای ناشی از آن آموزش ندیده اند که چگونه به دیگران کمک کنند یا اینکه اگر خود آسیب دیدند، چگونه کمک بخواهند و چطور کمک ها را دریافت کننند. حتی افراد مستقر در ستادهای کمکرسانی هم آموزش های لازم را ندیده اند به عنوان مثال در شهر بزرگی مانند تهران، استانداری و فرمانداری برای آتش سوزی های احتمالی تهران چه کرده اند، چه تدابیری و چه آموزش هایی را داده اند؟
**خبرنگاران برای زمان بحران تربیت نشده اند
شایان مهر در ادامه مبحث آموزش ، با تاکید بر آموزش گروه های اطلاع رسانی ، براین باور است، که خبرنگاران برای زمان بحران تربیت نشده اند، به عنوان مثال به خبرنگاران گفته نشده است که در موقع وقوع حوادثی مانند زلزله از چه مسیری به محل زلزله بروند ،کجا مستقر شوند، اطلاعات را چگونه دریافت کنند، چه کارهایی انجام دهند، در بحث اطلاع رسانی در بحران هایی مانند زلزله همه چیزها به بیان شرایط توسط افراد، امکانات مالی و تبلیغاتی بستگی دارد وحتی تیترهای خبر در زمان وقوع زلزله بیشتر جنبه سیاسی دارد تا کمک رسانی؛ در کشورهای اروپایی هنگام وقوع حوادث و یا زلزله، پلیس در صحنه حاضر می شود و اقدام میکند و همه چیز تعریف شده است، اما در ایران اینها را آموزش نداده ایم و متاسفانه با این گونه موارد، برخورد سیاسی می شود، بلکه باید هرکدام در جای خود بررسی شوند .
**برخی از رفتارهای مردم در هنگام وقوع بحران از روی کنجکاوی و هیجان است
- شایان مهر: بخش دیگری در رفتار های مردم در هنگام وقوع بحران هایی مانند زلزله، مربوط به کنجکاوی و هیجان است؛ بخشی از این رفتار ها که بروز پیدا می کند، جنبه اعتراضی دارد به عنوان مثال از شهرداری ناراحت هستند، گرسنه هستند، این نوع رفتار ها را بروز می دهند و گاهی هم شاهد غارت اموال آسیب دیده ها یا کمک های ارسالی به مناطق آسیب دیده هستیم؛ بخشی دیگر از رفتارهایی که از مردم در هنگام وقوع زلزله بروز پیدا می کند دارای جنبه زیستی و حیاتی است.
**رفتار جامعه پس از زلزله
- حسین حجت پناه: رفتار جامعه پس از زلزله همیشه مورد بحث و مطالبه رسانه ها باشد چون رسانه ها بعد از وقوع یک زلزله چند روز به آن می پردازند و بعد آن را رها می کنند درحالی که فاجعه ای که رخ داده را باید تبدیل به مطالبه عمومی کرد و نباید به حال خود رها شود و تا زمانی که به یک مطالبه عمومی تبدیل نشود این مشکلات حل نمی شود.
زلزله به طور میانگین هر 10 سال با این حجم خسارت در کشور روی می دهد و یکی از موانع و مسائل در توسعه ایران است که تا به حال به آن توجه نشده است . یکی از ویژگی های بومی و اقلیمی ایران، زلزله است و به شکل مسئله اجتماعی باید با آن برخورد شود. رسانه؛ عاطفی و گذرا روی این موضوع برخورد نکند.
** تمایل مردم ایران به کنش عاطفی و احساسی
این جامعه شناس درباره حضور مردم در محل زلزله، سه سطح زمینه ها، ابعاد این رفتارها و پیامدهای این رفتارشناسی را مطرح کرد و گفت: یک سری زمینه ها تاریخی هستند که ماکس وبر 4 نوع کنش سنتی، عاطفی، عقلانی و ارزشی را در این موضوع از هم تفکیک می کند که شخصیت اساسی کشور ما این است که به سمت کنش سنتی و عاطفی در هر مقوله ای بیشتر تمایل داریم و این دو کنش، کنش غالب در کشور است و در زلزله هم این موضوع رخ می دهد.
- حجت پناه: پایین آمدن اعتماد ملت و دولت مختص حال حاضر نیست بلکه این شکاف تاریخی از دیرباز وجود داشته است. فرض کنیم مردم به دولت اعتماد کنند، عملا دولت نهاد و برنامه ای ندارد و ناتوان است؛ محل های مدیریت بحران به انبار یا تالار تبدیل شده اند. می گویند چرا به باشگاه بسکتبال کرمانشاه نرفته اند بنده در این محل ها بوده ام اصلا آنها استانداردهای لازم را ندارند. خود بیمارستان طالقانی کرمانشاه که بخش تخصصی هم دارد در شرایط عادی با گذاشتن پرده ای، بخش تخصصی مشخص شده است و این زیرساختار سخت افزاری اصلا وجود ندارد.
** رفتار زلزله ای ، به شرایط و مختصات بعد از زلزله محدود نشود
نبود اعتماد، نبود زیرساخت و تصمیم گیری و نبود پیش بینی برای وقوع زلزله بعدی در کشور مشاهده می شود و رفتار زلزله ای را نباید الزاما به شرایط و مختصات بعد از زلزله محدود کرد و چرا این دیدگاه شکل نگرفته است که قبل از زلزله چه رفتاری باید داشته باشیم و رفتار قبل از فاجعه را هم باید درنظر بگیریم. دوراسیک درباره جامعه شناسی فاجعه ، قربانیان را به چهار دسته قربانیان خود فاجعه (افرادی فوت می شوند یا جراحاتی برمی دارند)، قربانیانی که عزیزان خود را از دست داده اند، قربانیان پیرامونی دچار خسران عاطفی و مادی و قربانیان گمنام دسته بندی کرده است؛ قربانیان گمنام یا همان ورودی، افرادی هستند که برای نجات از افراد زیر آوار می روند و خود قربانی می شوند.
** نیازهای واقعی زلزله زدگان را از دیدگاه خودمان نسنجیم
- حجت پناه : نیازهای واقعی مردم برآورده نمی شود و نیازها را از دیدگاه خودمان می سنجیم و حتی گاهی نمی دانیم آسیب دیدگان به چه چیزی واقعا نیاز دارند که یکی از نیازهای اصلی شان نیاز عاطفی است که در این باره هیچ کمک آموزشی برای آنان نداریم. گاهی فقط به مسائل مادی آسیب دیدگان توجه می شود درحالی که روحیه ها و جان ها زخمی است و در زلزله منجیل کودکانی که یکی از والدین خود را از دست داده اند در بزرگسالی بدلیل عدم حمایت با مشکلات عدیده روحی و عاطفی دچار شده اند و بعد از گذشت 18 سال از آن زلزله، هنوز با مشکلات آن دست و پنجه نرم می کنند.
درحال حاضر یکی از اولویت های اصلی زلزله زدگان توالت و حمام است.
پرسش: خبرنگار ایرنا با توجه به اظهارات اساتید درباره چالاک نبودن و مناسب عمل نکردن رسانه ها این موضوع را مطرح کرد که خبرنگار عملا تا چند روز نخست بطور رسمی نمی توانست در صحنه ورود کند که با این پاسخ های اساتید حاضر مواجه شد:
** خبرنگاران باید به طور ویژه بحران را آموزش ببینند
- ابهری: با گسترش روز افزون فضای مجازی و شبکه های اجتماعی عملا رسانه هایی که رقیب قدرتمندی پیدا کرده اند دیگر احتیاجی نیست خبرنگار به سرپل ذهاب برود و مردم از آنجا خود عکس ها و اطلاعات را می فرستند. سوای حس کنجکاوی و عده ای برای مطرح کردن خود، حتی مطرح کردن خود هم در این زمینه محترم است و می تواند تبدیل به الگوی رفتاری شود. همه نقصان ها به سیستم مدیریت دولتی برمی گردد باید به خبرنگاران به طور ویژه آموزش دهند و خبرنگار ویژه حوادث و بحران داشته باشند یعنی جلیقه مخصوص داشته باشد؛ این خبرنگار می داند خودش در صورت مواجه شدن با مشکل در منطقه بحران زده چه باید بکند و همچنین اگر آسیب دیده ای را دید چگونه با او رفتار کند. نه اینکه خودش به آسیب دیده ها آویزان شود اما متاسفانه مدیریت بحران ما در همه بحران های کشور ، بسیار ضعیف عمل کرده است.
مردم ما اعتمادشان متاسفانه به رسانه های مجازی و شبکه های مخالف بیشتر از رسانه های معتبر شده است و اگر رسانه ها دقیق، صحیح و به موقع مطالب را منتشر می کردند رسانه های خارجی این وسط جنگ میان کرد و غیرکرد یا شیعه و سنی راه نمی انداختند. حضور مسئولان و سلبریتی حتی اگر نمایش بوده باشد، مثبت بود. نقطه ضعف ما خبر رسانی است که اعتماد مردم نسبت به این سرمایه های اجتماعی کمرنگ شده است و اعتماد مردم به دولت، دولت به مردم و مردم به مردم کمرنگ شده است. استاد دانشگاه می گوید من پول جمع کردم خودم می خواهم خانه بسازم و این آیا امکان دارد؟ شاید با این پول بتوان تنها پنج خانه ساخت بقیه مردم چه کنند و این خود یک بلاتکلیفی است و باید سازمان های عمومی ما آنقدر شفاف باشند که اطلاع رسانی دقیق کنند. در این زلزله اطلاع رسانی غیردقیق و ناشفاف بود و ابتدا اصلا بحث ازگله مطرح نبود.
**سیاسی کردن ساختار اجتماعی، سطحی ترین کار است
- حجت پناه: در ساختار اجتماعی ، مسئله سیاسی سطحی ترین کار است و چرا باید مشکل مدیریت بحران داشته باشیم و در زمان شاه هم بی اعتمادی بود گاهی تختی گاهی دکتر شریعتی به سمت مناطق زلزله زده می رفتند ؛ ضعف مدیریت بحران به شرایط اجتماعی برمی گردد. تا زلزله را یک مسئله اجتماعی و خواست عمومی نبینیم این شرایط تا قیام قیامت باقی است و این مسائل اجتماعی متولد می شوند باید یک خواست عمومی و رسانه ای شکل گیرد.
آبان 96 زلزله کرمانشاه رخ داد دو ماه بعد ایران باید جلسه بگذارد و موضوع را پیگیری کند و این روند مدام باید تکرار شود و تعاملات ادامه یابد.
**جای خالی نیروهای پایداری
- شایان مهر: موضوع مهم و حیاتی در این گونه مواقع، نحوه کمک رسانی است، در بیشتر کشورها نیروهای پایداری وجود دارد. بعد از انقلاب نیز بر این اساس (نیرو های پایداری) پدافند غیر عامل برنامه ریزی شد، این نیروها در هدایت مجموعه امدادی و کمک رسانی کار می کنند که نقش بسیج در بحران سیاسی، اجتماعی و طبیعی را برعهده دارند که متاسفانه از آن استفاده نمی شود. جامعه شناسی بحران بحث نو و جدیدی در جهان است، اما در ایران رفرنس برای آن بسیار کم و ممکن است حتی تجربه آن هم وجود نداشته است. کمک رسانی و رساندن نیازهای مردم هنگام بحران بسیار سخت است.
این جامعه شناس ادامه داد : در هنگام وقوع زلزله پزشکانی که در این مناطق حضور دارند، شاید حدود 3تا 4 شبانه روز نمی خوابند در رسانه ها باید به این چنین مواردی پرداخته شود تا اعتماد مردمی ایجاد شود که دیگران به فکرشان هستند و یک نوع همدلی ایجاد می شود و اثرات روانی ناشی ازآن را کاهش می دهد. زمانی که بحران ها ازقبل مدیریت نمی شود و پیش بینی های لازم برای مقابله با بحران ، ضعیف است و وظایف و ماموریت ها به خوبی انجام نمی شوند، مردم وارد صحنه می شوند و شخصیت های مورد اقبال مردم هم ظاهر می شوند و اینجاست که مردم به جای اعتماد به نهاد های کمک رسان و مسئولان، به این افراد اعتماد می کنند و به نوعی در زمان بحران شاهد یک جامعه دو قطبی می شویم که بین دولت و مردم ایجاد می شود. در این مواقع که جامعه دو قطبی می شود باید سعی شود اثرات این دو قطبی کاهش یابد و بار مصیبت و آسیب دیدگی مردم آسیب دیده منطقه کاهش یابد، نه اینکه با گسترش این دو قطبی و دامن زدن به آن، نمک به زخم آسیب دیده ها پاشیده شود .
سوال: انتشار تصویر دلخراش در رسانه ها بویژه رسانه ملی را چگونه ارزیابی می کنید و چه تاثیرات مثبت یا منفی می تواند روی آسیب دیدگان یا مردم عادی داشته باشد؟
** منتشر نکردن صحنه های دلخراش سانسور نیست بلکه رعایت حال آسیب دیدگان است
- ابهری: شبکه های اجتماعی بیشتر در این خصوص پرده دری می کنند باید قضیه زلزله در سه مرحله قبل، حین و بعد از وقوع مورد بررسی قرار گیرد هیجان چند روز دیگر تمام می شود.
رسانه هاباید نشان دادن صحنه هایی که آثار بدی در جامعه دارد خودداری کنند. نشان دادن ابعاد خرابی ایرادی ندارد اما اینکه دوربین را داخل قبر ببری درست نیست چون حریم خصوصی مردم محترم است. باید سازمانی همان شب از طرف دولت مامور و پاسخگو می شد همانطور که کمک رسانی مادی باید منطقی و کانالیزه باشد، خبررسانی هم باید به همین طریق اجرا شود.
در فیلم ها و سریال های تلویزیونی هیچ روانشناس و رفتارشناسی حضور ندارند و فیلمی که الان یک کودک از تلویزیون می بیند 15 سال بعد روی او اثر می گذارد. نشان دادن صحنه های دلخراش عواقب بد روحی روانی به همراه دارد و این به معنای سانسور نیست بلکه رعایت کردن احوال روحی مردم آسیب دیده است که متاسفانه در این وجه ضعیف عمل می کنیم.
**ابعاد خصوصی فاجعه نباید به تصویر کشیده شود
- شایان مهر: ابعاد کلی و عمومی فاجعه باید تصویر شود ، اما ابعاد خصوصی را حق نداریم نشان دهیم، حتی باید در مورد کشته ها و تصاویر خصوصی و ابعاد خصوصی حوادث تصاویر شطرنجی شود.
سوال: راهکارهای برون رفت از این سطح از هیجان رفتاری مردم در حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی چه می تواند باشد؟
**سازمانی پاسخگو در شرایط بحران تعیین شود/ مانور، تفریح شد
- ابهری: سازمانی باید از طرف دولت برای آموزش بعد از این حادثه تعیین شود مثلا در بحث زلزله هلال احمر و در بحث سیل، مدیریت بحران پاسخگو باشد. برگزاری مانور زلزله به یک تفریح تبدیل شد درحالی که کمک های اولیه باید آموزش داده شود و همچنین خبرنگاران باید آموزش های لازم را ببینند تا ضایعات را به پایین ترین حد ممکن برسانند. پیشگیری نه تنها ارزان تر از درمان است بلکه سریعتر هم جواب می دهد. حضور مردم عالی است اما همین حضور احساسی و نوع دوستی هیجانی برای کمک ها دست و پاگیر است. مردم منطقی هستند و اگر مطمئن و متقاعد شوند به طور شفاف و واقعی کمک های آنان به دست آسیب دیدگان می رسد ، کمک می کنند.
**آموزش، نظارت و پایش، راهکار کنترل رفتار مردم در زمان بروز حوادث و زلزله است
- شایان مهر: آموزش نظارت و پایش از جمله راهکارهایی است که در تمام این مراحل باید هزینههای آن نیز پرداخت شود زیرا نظارت و پایش بسیار مهم است . در این صورت مردم بجای اینکه به طور سنتی وارد صحنه شوند رفتار مدنی از خود نشان می دهند.
**نگاه تربیتی در مقوله های مختلف در کشور وجود ندارد
- حجت پناه: پدیده های اجتماعی به شدت به هم مرتبط هستند . مسلما پایه ای ترین اصل، تربیت و آموزش است. اصولا نگاه تربیتی به مقولات نداریم ، به شهرسازی نگاه تربیتی نداریم و هرگاه تربیت درست شد، بحث مدیریت و حضور مردم هم درست می شود. تربیت از صفر سالگی یعنی از پنج نسل قبل باید انجام شود.
بحث تربیت یک راهکار بلندمدت است و برای راهکارهای میان مدت و کوتاه مدت می توان به مطرح کردن بحث زلزله در قالب یک مشکل ایرانی پرداخت. اینکه زلزله مانعی برای توسعه کشور است و بعنوان مسئله اجتماعی باید متفاوت و از ابعاد مختلف در سمینارها ارزیابی و طرح شود.