یادداشتی از علی جعفریهُرستانی
به
گزارش خبرگزاری دانا علی جعفریهُرستانی
پژوهشگر هسته مکتب امام خمینی(ره) مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) طی
یادداشتی با عنوان « نقش تاریخ ساز شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی
در گام دوّم انقلاب اسلامی» نوشت: غروب خونین شهادت فرزند معنوی امام
خمینی(ره) سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، که در آستانه طلوع فجر رخ داد،
تداعی کننده شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در آستانه تحقّق گام اوّل انقلاب، و
حقیقتاً همانند آن «از الطاف خفیّه الهی» بود که در آغاز گام دوّم انقلاب
به ملّت ایران عنایت گردید و این واقعه عظیم، زنجیره آخر و حلقه جاویدان
تلاش این سردار شهید در تبعیّت از ولی فقیه زمان خویش، برای ورود انقلاب
اسلامی به گام دوّم خویش است.[۱]
در دستگاه تدبیر الهی هیچ چیز اتّفاقی نیست و شهادت حاج قاسم در آستانه سالروز قیام ۱۹ دیماه-که قیامی ناشی از اندوه مردم در شهادت حاج آقا مصطفی، فرزند امام راحل(ره) بود- و همچنین تقارن چهلم این شهید گرانقدر با ۲۲ بهمن ماه، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و سالروز صدور بیانیه آغاز گام دوّم انقلاب، در مسیر نصرت انقلاب اسلامی در آستانه ورود به مرحله جدیدی از زندگی خود، قابل تحلیل است.
تاریخ سازی خواصّ اهل حق و خواص اهل باطل:
بر اساس آنچه در بیانیه گام دوّم انقلاب اسلامی رهبر معظّم انقلاب مطرح شده است، انقلاب اسلامی در گام دوّم حرکت تاریخی و تمدّنی خود، وارد مرحله «جامعه پردازی» شده است.[۲] و یکی از عناصر مهمّ تاریخ ساز در مرحله «جامعه پردازی» در رویکرد اسلامی به فلسفه تاریخ، قهرمانان و نخبگان یا خواصّ جامعه هستند[۳].
خواصّ نقش مهمی در «مرحله جامعه پردازی» دارند. آنها با فهم دقیق آرمان ها و ارزش های مدّ نظر امام جامه برای تحقّق آن در حیات اجتماعی، واسطه می شوند و با ایجاد تشکیلات و طراحی اقدام متناسب، زمینه انتقال ایده و آرمان های رهبران را به جامعه و تحقّق آنها در جامعه را فراهم می سازند. این افراد با واسطه شدن میان رهبر و امام جامعه و امّت، از یکسو زمینه فهم جامعه از آرمان ها و ارزش ها را فراهم می کنند و از یک سو با برنامه ریزی، زمینه همراهی و عمل جامعه با رهبر خویش را محقّق می سازند.[۴]
به تعبیر رهبر معظّم انقلاب خواصّ در لحظه های تاریخ ساز، در اتّصال امّت به امام یا انفصال و جدایی آنان، نقش اساسی ایفا می کنند. ایشان با اشاره به روایتی از پیامبر اکرم(ص) که می فرماید؛ «عموم افراد جامعه اصلاح نمی شوند مگر با اصلاح خواصّ آن»[۵] اشاره می کنند که «ایجاد یک فکر، یک گفتمان، یک جریان فکری در جامعه، به دست خواص جوامع است... آنها هستند که می توانند فکر ملت ها را به یک سمتی هدایت کنند که مایهی نجات ملت ها شود؛ همچنان که خدای نخواسته می توانند به سمتی ببرند که مایهی بدبختی و اسارت و تیرهروزی ملت ها شود»[۶].
در طول تاریخ هموار اولیاء الهی وجود داشته اند و برای هدایت جوامع تلاش کرده اند، امّا تنها زمانی که خواصّ جامعه به تبعیّت از آنان پرداخته و واسطه امام و امّت شده اند، جامعه حقیقی شکل گرفته و جامعه سازی محقّق شده است. چرا که «حرکت خواص، به دنبال خود، حرکت عوام را می آورد... تصمیمگیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظهی لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظهی لازم، اینها است که تاریخ و ارزش ها را نجات می دهد و حفظ می کند!»[۷].
شهادت؛ تاریخ ساز ترین نقش خواصّ جبهه حق:
در این میان در سنّت الهی، قهرمانان جبهه حق علاوه بر این ایفای نقش در «جامعه پردازی» در حیات ظاهری خویش، با شهادت در مسیر نبرد حق و باطل، به فوز عظیم و حیات طیّیه الهی می رسند ولی با این کار نقش آفرینی آنها در مسیر نبرد حق و باطل و تحقّق تمدّن توحیدی تمام نمی شود و آنان علاوه بر رسیدن به حیات طیّبه اخروی به نقش آفرینی در همین عالم ظاهری ادامه می دهند. خداوند متعال، خطاب به پیامبر خویش(ص) می فرماید که «ای پیامبر مپندار که کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند، بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگار خویش روزی می خورند.»[۸] روشن است که این زنده بودن و حیات، صرفاً در عالم آخرت نیست چرا که پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان همراه او در باور به معاد و حیات اخروی شهدا تردیدی نداشتهاند و چنین تأکیدی آن هم خطاب به شخص پیامبر(ص) صرفاً در مورد حیات آخرت، ضرورتی ندارد. لذا بلافاصله خداوند در آیه شریفه بعد در مقام استشهاد زنده بودن کسانی که در راه خدا کشته شده اند، بیان می فرماید که شهیدان «از آنچه خداوند از فضل خویش به ایشان می دهد شادمان اند، و به کسانی که به ایشان ملحق نشده اند، بشارت می دهند که[در پرتو ولایت الهی]، خوف و حزنی ندارند»[۹].
این حیات و زنده بودن و بشارت قرار است قوّت قلبی به پیامبر(ص) در میدان مبارزه باشد. این تنبّه به زنده بودن شهدا، در ارتباط با کسانی است که هنوز در میدان جهاد و نبرد حق علیه باطل هستند و بشارتی است به پیامبر(ص) که شهدا پس از شهادت خویش هنوز در میدان کارزار حیات دارند و نمرده اند و در مرتبه عالی تری به بشارت و امداد مجاهدانی که هنوز در مبارزه اند، می پردازند. در واقع نیروی جبهه اسلام با شهادت شهیدان کاهش نیافته بلکه مضاعف می شود.
شهید واسطه میان امام و امّت است برای امداد امام امّت در ایجاد حیات طیّبه الهی در جامعه. آری شهدا در همین عالم ما زنده اند، حامی مجاهدان حق هستند و در مرتبه عالیتری به نقش تاریخ ساز خود در وساطت میان امام و امّت ایفای نقش می کنند.
ایشان با رسیدن به حیات طیّبه و روح الهی و ارتباط با جامعه خود، این حیات طیّبه را به جامعه خویش القا می کنند و مسیر هدایت جامعه را فراهم می کنند و باطن این هدایت، شفاعت ایشان در عالم آخرت است. شهید با از خود گذشتگی و تبعیّت ولی خویش(امام معصوم(ع) یا نائب امام) در مرتبه عمل، خود را در ولایت امام فانی می سازد و با رسیدن به شهادت به مقام عند اللهی و فنای ذاتی می رسد و از این طریق جامعه را به این از خود گذشتگی و فنای در ولایت و توحید دعوت می کند و این نقش تعیین کننده شهید در اتّصال امّت به امام در نقاط عطف تاریخ است.
نقطه عطف تاریخ انقلاب در آستانه گام دوّم و نقش سردار سلیمانی در آن:
سردار حاج قاسم سلیمانی، با ثبات قدم، اخلاص و مجاهدت توانست از خواصّ تاریخ ساز نسل اوّل انقلاب باشد که در آستانه گام دوّم نقش آفرینی کند و با شناخت صحیح تحوّل و تکامل تاریخی انقلاب در آستانه چهل سالگی آن، آنچه بعنوان غرض بیانیه گام دوّم انقلاب مطرح گردیده است را در عمل دنبال کند. ایشان با تقویت جبهه مقاومت به خصوص در جریان قریب به یک دهه مبارزه با داعش؛ اوّلاً در انتقال الگو و ارزش های انقلاب اسلامی به جهان اسلام که لازمه جدّی ورود به مرحله الگوسازی انقلاب اسلامی در جهان اسلام است، نقش جدّی ایفا نمود.
ثانیاً با تربیت نسل دوّم انقلاب در میدان عملی جهاد و مبارزه و شکل دهی جریان مدافعان حرم، وظیفه انتقال آرمان های انقلاب از نسل اوّل انقلاب به نسل دوّم را به عهده گرفت و این تربیت نسل را نه تنها در میان مردم ایران بلکه در جوانان امّت اسلامی و جبهه مقاومت تربیت کرد. نسل دوّمی که مخاطب بیانیه گام دوّم انقلاب هستند، و هنوز توسط بسیاری از مسئولان کشور، به آنها اعتماد نمی شود و وارد میدان های مسئولیت های خطیر انقلاب نمی شوند، وارد عرصه مبارزه شدند و در جریان جهاد علیه داعش توانمندی خود را در یکی از حیاتی ترین عرصه های مبارزه انقلاب نشان دادند و با تقدیم جان خود، شهید حججی ها را بعنوان اسوه ها و اسطوره های نسل دوّم انقلاب همانند همّت ها و باکری های نسل اوّل انقلاب ارائه کردند. تا به این وسیله در انتقال ارزش ها و آرمان ها و روح حقیقی انقلاب به نسل دوّم در این نقطه عطف تاریخی نقش بی بدیل و مثال زدنی ایفا نمایند. امّا سردار سلیمانی در تمهید گام دوّم انقلاب نقش سوّمی هم داشت. نقش و رسالتی تاریخی که با شهادت ایشان میسّر گردید.
تاریخ سازی شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی در گام دوّم انقلاب:
شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، در آستانه سالروز قیام ۱۹ دیماه و چهلم این شهید گرانقدر که مصادف بود با ۲۲ بهمن ماه، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و سالروز صدور بیانیه آغاز گام دوّم انقلاب، زنجیره آخر و حلقه جاویدان تلاش ایشان برای ورود انقلاب اسلامی به گام دوّم خویش است.
شهادت ایشان تداعی کننده شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در تحقّق گام اوّل انقلاب، و حقیقتاً همانند آن «از الطاف خفیّه الهی» بود که در آغاز گام دوّم انقلاب به ملّت ایران عنایت گردید.
سردار شهید، الگوی مجسّم ارزشهای انقلاب اسلامی بود. از ایمان و اخلاص تا مجاهدت و انقلابی گری، از یاری مظلومان و مستضعفان تا استکبار ستیزی، از اشداء علی الکفّار تا رحماء بینهم و از دغدغه منافع ملّی تا مصالح امّت اسلامی و مهمتر از همه، از ولایت پذیری و تبعیّت محض از ولی فقیه زمان تا ولایت و محبّت اهل بیت(ع) و آن چیزی بود که باید حیات طیّبه انقلاب اسلامی برای گام دوّم انقلاب را مانند روحی تازه بر پیکره امّت انقلاب اسلامی می دمید. شهید، با شهادت خویش از یک سو با فانی نمودن خویش، به حیات طیّبه الهی نائل می شود و به مقام «عند ربّهم یُرزقون» می رسد.
از سوی دیگر با این حیات طیّبه در همین عالم زنده می ماند تا دیگران را دستگیری کند و به این حیات متعالی دعوت نماید. و از سوی دیگر با داغ خویش، آنان که به او ملحق نشده اند را در آرمان و باورهای خویش و در حیات طیّبه خویش فانی می کند و از این طریق روح الهی خویش را در وجود آنها جاری می سازد. و این عمیق ترین اثر شهید در تاریخ سازی و تمدّن سازی است.
معجزه حضور ده ها ملیونی در تشیع سردار سپهبد، شهید حاج قاسم سلیمانی در یک هفته به صورت مستمر و پیاپی در سراسر ایران، ثمره روح عظیم و زنده ایشان بود و جز این که روح عظیم او قلوب هشتاد ملیون ایرانی را فتح کرد و همه در فراق او سوختند و با آرمان او در آمیختند، هیچ تحلیل دیگری در فهم این عظمت نمی توان داشت.
این حضور و وحدت، نمونه ای از القاء روح جمعی و حیات طیّبه و تحقّق امّت حقیقی بود که در سایه اخلاص توحیدی و ولایتمداری سردار شهید محقّق گردید. و در این ارتباط روحانی شهید با مردم ایران، این ارزش های انقلاب بود که در جامعه بروز و ظهور متعالی تری یافت. استکبار ستیزی امّت، در سایه عشق به سردار استکبار ستیز انقلاب، به اوج رسید، دو دلیها و ترس ها از قدرت موهوم و پوشالی آمریکا به شجاعت بدیل شد، رخوت ها و یأس ها به نشاط و مجاهدت و امید بدیل گشت و این همه چیزی نیست جز تجلّی روحانی و جلوه حیات حاج قاسم سلیمانی در جامعه خویش.
و اینها همه در سایه جاری شدن حیات انقلاب اسلامی از طریق تبعیّت و ولایتمداری ایشان از امام راحل و مقام معظّم رهبری و القاء روح انقلاب و آرمان ها و ارزش های انقلاب در وجود ایشان بود و ایشان واسطه ای شد که دیگرانی که در این سطح از فهم آرمان ها و ارزش های انقلاب و در این افق از ولایتمداری نیستند، به واسطه ایشان به این مقام راه یابند. واسطه گری که نقش تاریخ ساز این شهید در تحقّق رابطه امام و امّت در گام دوّم انقلاب اسلامی و راه یابی به سطح عالی تری از حیات طیّبه در گام دوّم انقلاب برای جامعه سازی و تمدّن سازی در این گام خواهد بود.
به تعبیر رهبر معظّم انقلاب؛ «یک فصل دیگر در مورد شهید سلیمانی، برکات این شهادت عظیم است. امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد...کار بزرگی انجام شد، قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این جور برجسته کرد؛ این بدرقههای ایرانی و آن بدرقههای عراقی؛ در کاظمین، در بغداد، در نجف، در کربلا چه کردند با این پیکر اِرباًاِربا! از روح مطهّر او، از اعماق دل تشکّر می کنیم. شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همهی دنیا کشید. عدّهای می خواستند وانمود کنند که انقلاب در ایران از بین رفته است، مرده است، تمام شده -البتّه عدّهای هم سعی میکنند که این اتّفاق بیفتد- [امّا] شهادت او نشان داد که انقلاب زنده است؛ دیدید چه خبر شد در تهران؟ دیدید چه خبر شد در شهرهای دیگر؟ ... شهید سلیمانی چشمهای غبارگرفته را باز کرد با این شهادت. دشمنان در مقابل عظمت ملّت ایران احساس خضوع کردند؛ ممکن است به رو نیاوردند امّا چارهای ندارند.»[۱۰].
پینوشتها:
یادداشت پیش رو بخشی از یادداشت «انقلاب اسلامی حقیقتی زنده و بالنده» در تحلیل بیانیه گام دوّم انقلاب اسلامی، با ضمیمه ای در باره شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی است که در شماره چهارم نشریه تأملات رشد مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) منتشر شده است. علاقهمندان می توانند این ویژهنامه را از طریق فروشگاه اینترنتی رشدا به نشانی rushda.ir خریداری نمایند.
رهبر معظم انقلاب، بیانیه گام دوّم انقلاب اسلامی.
شهید مرتضی مطهری، فلسفه تاریخ، ج ۱.
لا تصلح عوامّ أمّتی إلاّ بخواصّها.
رهبر معظّم انقلاب، بیانات در اجلاس اساتید جهان اسلام و بیداری اسلامی، ۲۱/۹/۱۳۹۱
رهبر معظّم انقلاب، بیانات در اجلاس اساتید جهان اسلام و بیداری اسلامی، ۲۱/۹/۱۳۹۱
رهبر معظّم انقلاب، بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در مورد خواص و عوام، ۲۰/۳/۱۳۷۵.
سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۶۹.
سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۷۰.
رهبر معظّم انقلاب، بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت قیام ۱۹ دی ماه و شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸.
در دستگاه تدبیر الهی هیچ چیز اتّفاقی نیست و شهادت حاج قاسم در آستانه سالروز قیام ۱۹ دیماه-که قیامی ناشی از اندوه مردم در شهادت حاج آقا مصطفی، فرزند امام راحل(ره) بود- و همچنین تقارن چهلم این شهید گرانقدر با ۲۲ بهمن ماه، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و سالروز صدور بیانیه آغاز گام دوّم انقلاب، در مسیر نصرت انقلاب اسلامی در آستانه ورود به مرحله جدیدی از زندگی خود، قابل تحلیل است.
تاریخ سازی خواصّ اهل حق و خواص اهل باطل:
بر اساس آنچه در بیانیه گام دوّم انقلاب اسلامی رهبر معظّم انقلاب مطرح شده است، انقلاب اسلامی در گام دوّم حرکت تاریخی و تمدّنی خود، وارد مرحله «جامعه پردازی» شده است.[۲] و یکی از عناصر مهمّ تاریخ ساز در مرحله «جامعه پردازی» در رویکرد اسلامی به فلسفه تاریخ، قهرمانان و نخبگان یا خواصّ جامعه هستند[۳].
خواصّ نقش مهمی در «مرحله جامعه پردازی» دارند. آنها با فهم دقیق آرمان ها و ارزش های مدّ نظر امام جامه برای تحقّق آن در حیات اجتماعی، واسطه می شوند و با ایجاد تشکیلات و طراحی اقدام متناسب، زمینه انتقال ایده و آرمان های رهبران را به جامعه و تحقّق آنها در جامعه را فراهم می سازند. این افراد با واسطه شدن میان رهبر و امام جامعه و امّت، از یکسو زمینه فهم جامعه از آرمان ها و ارزش ها را فراهم می کنند و از یک سو با برنامه ریزی، زمینه همراهی و عمل جامعه با رهبر خویش را محقّق می سازند.[۴]
به تعبیر رهبر معظّم انقلاب خواصّ در لحظه های تاریخ ساز، در اتّصال امّت به امام یا انفصال و جدایی آنان، نقش اساسی ایفا می کنند. ایشان با اشاره به روایتی از پیامبر اکرم(ص) که می فرماید؛ «عموم افراد جامعه اصلاح نمی شوند مگر با اصلاح خواصّ آن»[۵] اشاره می کنند که «ایجاد یک فکر، یک گفتمان، یک جریان فکری در جامعه، به دست خواص جوامع است... آنها هستند که می توانند فکر ملت ها را به یک سمتی هدایت کنند که مایهی نجات ملت ها شود؛ همچنان که خدای نخواسته می توانند به سمتی ببرند که مایهی بدبختی و اسارت و تیرهروزی ملت ها شود»[۶].
در طول تاریخ هموار اولیاء الهی وجود داشته اند و برای هدایت جوامع تلاش کرده اند، امّا تنها زمانی که خواصّ جامعه به تبعیّت از آنان پرداخته و واسطه امام و امّت شده اند، جامعه حقیقی شکل گرفته و جامعه سازی محقّق شده است. چرا که «حرکت خواص، به دنبال خود، حرکت عوام را می آورد... تصمیمگیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظهی لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظهی لازم، اینها است که تاریخ و ارزش ها را نجات می دهد و حفظ می کند!»[۷].
شهادت؛ تاریخ ساز ترین نقش خواصّ جبهه حق:
در این میان در سنّت الهی، قهرمانان جبهه حق علاوه بر این ایفای نقش در «جامعه پردازی» در حیات ظاهری خویش، با شهادت در مسیر نبرد حق و باطل، به فوز عظیم و حیات طیّیه الهی می رسند ولی با این کار نقش آفرینی آنها در مسیر نبرد حق و باطل و تحقّق تمدّن توحیدی تمام نمی شود و آنان علاوه بر رسیدن به حیات طیّبه اخروی به نقش آفرینی در همین عالم ظاهری ادامه می دهند. خداوند متعال، خطاب به پیامبر خویش(ص) می فرماید که «ای پیامبر مپندار که کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند، بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگار خویش روزی می خورند.»[۸] روشن است که این زنده بودن و حیات، صرفاً در عالم آخرت نیست چرا که پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان همراه او در باور به معاد و حیات اخروی شهدا تردیدی نداشتهاند و چنین تأکیدی آن هم خطاب به شخص پیامبر(ص) صرفاً در مورد حیات آخرت، ضرورتی ندارد. لذا بلافاصله خداوند در آیه شریفه بعد در مقام استشهاد زنده بودن کسانی که در راه خدا کشته شده اند، بیان می فرماید که شهیدان «از آنچه خداوند از فضل خویش به ایشان می دهد شادمان اند، و به کسانی که به ایشان ملحق نشده اند، بشارت می دهند که[در پرتو ولایت الهی]، خوف و حزنی ندارند»[۹].
این حیات و زنده بودن و بشارت قرار است قوّت قلبی به پیامبر(ص) در میدان مبارزه باشد. این تنبّه به زنده بودن شهدا، در ارتباط با کسانی است که هنوز در میدان جهاد و نبرد حق علیه باطل هستند و بشارتی است به پیامبر(ص) که شهدا پس از شهادت خویش هنوز در میدان کارزار حیات دارند و نمرده اند و در مرتبه عالی تری به بشارت و امداد مجاهدانی که هنوز در مبارزه اند، می پردازند. در واقع نیروی جبهه اسلام با شهادت شهیدان کاهش نیافته بلکه مضاعف می شود.
شهید واسطه میان امام و امّت است برای امداد امام امّت در ایجاد حیات طیّبه الهی در جامعه. آری شهدا در همین عالم ما زنده اند، حامی مجاهدان حق هستند و در مرتبه عالیتری به نقش تاریخ ساز خود در وساطت میان امام و امّت ایفای نقش می کنند.
ایشان با رسیدن به حیات طیّبه و روح الهی و ارتباط با جامعه خود، این حیات طیّبه را به جامعه خویش القا می کنند و مسیر هدایت جامعه را فراهم می کنند و باطن این هدایت، شفاعت ایشان در عالم آخرت است. شهید با از خود گذشتگی و تبعیّت ولی خویش(امام معصوم(ع) یا نائب امام) در مرتبه عمل، خود را در ولایت امام فانی می سازد و با رسیدن به شهادت به مقام عند اللهی و فنای ذاتی می رسد و از این طریق جامعه را به این از خود گذشتگی و فنای در ولایت و توحید دعوت می کند و این نقش تعیین کننده شهید در اتّصال امّت به امام در نقاط عطف تاریخ است.
نقطه عطف تاریخ انقلاب در آستانه گام دوّم و نقش سردار سلیمانی در آن:
سردار حاج قاسم سلیمانی، با ثبات قدم، اخلاص و مجاهدت توانست از خواصّ تاریخ ساز نسل اوّل انقلاب باشد که در آستانه گام دوّم نقش آفرینی کند و با شناخت صحیح تحوّل و تکامل تاریخی انقلاب در آستانه چهل سالگی آن، آنچه بعنوان غرض بیانیه گام دوّم انقلاب مطرح گردیده است را در عمل دنبال کند. ایشان با تقویت جبهه مقاومت به خصوص در جریان قریب به یک دهه مبارزه با داعش؛ اوّلاً در انتقال الگو و ارزش های انقلاب اسلامی به جهان اسلام که لازمه جدّی ورود به مرحله الگوسازی انقلاب اسلامی در جهان اسلام است، نقش جدّی ایفا نمود.
ثانیاً با تربیت نسل دوّم انقلاب در میدان عملی جهاد و مبارزه و شکل دهی جریان مدافعان حرم، وظیفه انتقال آرمان های انقلاب از نسل اوّل انقلاب به نسل دوّم را به عهده گرفت و این تربیت نسل را نه تنها در میان مردم ایران بلکه در جوانان امّت اسلامی و جبهه مقاومت تربیت کرد. نسل دوّمی که مخاطب بیانیه گام دوّم انقلاب هستند، و هنوز توسط بسیاری از مسئولان کشور، به آنها اعتماد نمی شود و وارد میدان های مسئولیت های خطیر انقلاب نمی شوند، وارد عرصه مبارزه شدند و در جریان جهاد علیه داعش توانمندی خود را در یکی از حیاتی ترین عرصه های مبارزه انقلاب نشان دادند و با تقدیم جان خود، شهید حججی ها را بعنوان اسوه ها و اسطوره های نسل دوّم انقلاب همانند همّت ها و باکری های نسل اوّل انقلاب ارائه کردند. تا به این وسیله در انتقال ارزش ها و آرمان ها و روح حقیقی انقلاب به نسل دوّم در این نقطه عطف تاریخی نقش بی بدیل و مثال زدنی ایفا نمایند. امّا سردار سلیمانی در تمهید گام دوّم انقلاب نقش سوّمی هم داشت. نقش و رسالتی تاریخی که با شهادت ایشان میسّر گردید.
تاریخ سازی شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی در گام دوّم انقلاب:
شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، در آستانه سالروز قیام ۱۹ دیماه و چهلم این شهید گرانقدر که مصادف بود با ۲۲ بهمن ماه، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و سالروز صدور بیانیه آغاز گام دوّم انقلاب، زنجیره آخر و حلقه جاویدان تلاش ایشان برای ورود انقلاب اسلامی به گام دوّم خویش است.
شهادت ایشان تداعی کننده شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در تحقّق گام اوّل انقلاب، و حقیقتاً همانند آن «از الطاف خفیّه الهی» بود که در آغاز گام دوّم انقلاب به ملّت ایران عنایت گردید.
سردار شهید، الگوی مجسّم ارزشهای انقلاب اسلامی بود. از ایمان و اخلاص تا مجاهدت و انقلابی گری، از یاری مظلومان و مستضعفان تا استکبار ستیزی، از اشداء علی الکفّار تا رحماء بینهم و از دغدغه منافع ملّی تا مصالح امّت اسلامی و مهمتر از همه، از ولایت پذیری و تبعیّت محض از ولی فقیه زمان تا ولایت و محبّت اهل بیت(ع) و آن چیزی بود که باید حیات طیّبه انقلاب اسلامی برای گام دوّم انقلاب را مانند روحی تازه بر پیکره امّت انقلاب اسلامی می دمید. شهید، با شهادت خویش از یک سو با فانی نمودن خویش، به حیات طیّبه الهی نائل می شود و به مقام «عند ربّهم یُرزقون» می رسد.
از سوی دیگر با این حیات طیّبه در همین عالم زنده می ماند تا دیگران را دستگیری کند و به این حیات متعالی دعوت نماید. و از سوی دیگر با داغ خویش، آنان که به او ملحق نشده اند را در آرمان و باورهای خویش و در حیات طیّبه خویش فانی می کند و از این طریق روح الهی خویش را در وجود آنها جاری می سازد. و این عمیق ترین اثر شهید در تاریخ سازی و تمدّن سازی است.
معجزه حضور ده ها ملیونی در تشیع سردار سپهبد، شهید حاج قاسم سلیمانی در یک هفته به صورت مستمر و پیاپی در سراسر ایران، ثمره روح عظیم و زنده ایشان بود و جز این که روح عظیم او قلوب هشتاد ملیون ایرانی را فتح کرد و همه در فراق او سوختند و با آرمان او در آمیختند، هیچ تحلیل دیگری در فهم این عظمت نمی توان داشت.
این حضور و وحدت، نمونه ای از القاء روح جمعی و حیات طیّبه و تحقّق امّت حقیقی بود که در سایه اخلاص توحیدی و ولایتمداری سردار شهید محقّق گردید. و در این ارتباط روحانی شهید با مردم ایران، این ارزش های انقلاب بود که در جامعه بروز و ظهور متعالی تری یافت. استکبار ستیزی امّت، در سایه عشق به سردار استکبار ستیز انقلاب، به اوج رسید، دو دلیها و ترس ها از قدرت موهوم و پوشالی آمریکا به شجاعت بدیل شد، رخوت ها و یأس ها به نشاط و مجاهدت و امید بدیل گشت و این همه چیزی نیست جز تجلّی روحانی و جلوه حیات حاج قاسم سلیمانی در جامعه خویش.
و اینها همه در سایه جاری شدن حیات انقلاب اسلامی از طریق تبعیّت و ولایتمداری ایشان از امام راحل و مقام معظّم رهبری و القاء روح انقلاب و آرمان ها و ارزش های انقلاب در وجود ایشان بود و ایشان واسطه ای شد که دیگرانی که در این سطح از فهم آرمان ها و ارزش های انقلاب و در این افق از ولایتمداری نیستند، به واسطه ایشان به این مقام راه یابند. واسطه گری که نقش تاریخ ساز این شهید در تحقّق رابطه امام و امّت در گام دوّم انقلاب اسلامی و راه یابی به سطح عالی تری از حیات طیّبه در گام دوّم انقلاب برای جامعه سازی و تمدّن سازی در این گام خواهد بود.
به تعبیر رهبر معظّم انقلاب؛ «یک فصل دیگر در مورد شهید سلیمانی، برکات این شهادت عظیم است. امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد...کار بزرگی انجام شد، قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این جور برجسته کرد؛ این بدرقههای ایرانی و آن بدرقههای عراقی؛ در کاظمین، در بغداد، در نجف، در کربلا چه کردند با این پیکر اِرباًاِربا! از روح مطهّر او، از اعماق دل تشکّر می کنیم. شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همهی دنیا کشید. عدّهای می خواستند وانمود کنند که انقلاب در ایران از بین رفته است، مرده است، تمام شده -البتّه عدّهای هم سعی میکنند که این اتّفاق بیفتد- [امّا] شهادت او نشان داد که انقلاب زنده است؛ دیدید چه خبر شد در تهران؟ دیدید چه خبر شد در شهرهای دیگر؟ ... شهید سلیمانی چشمهای غبارگرفته را باز کرد با این شهادت. دشمنان در مقابل عظمت ملّت ایران احساس خضوع کردند؛ ممکن است به رو نیاوردند امّا چارهای ندارند.»[۱۰].
پینوشتها:
یادداشت پیش رو بخشی از یادداشت «انقلاب اسلامی حقیقتی زنده و بالنده» در تحلیل بیانیه گام دوّم انقلاب اسلامی، با ضمیمه ای در باره شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی است که در شماره چهارم نشریه تأملات رشد مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) منتشر شده است. علاقهمندان می توانند این ویژهنامه را از طریق فروشگاه اینترنتی رشدا به نشانی rushda.ir خریداری نمایند.
رهبر معظم انقلاب، بیانیه گام دوّم انقلاب اسلامی.
شهید مرتضی مطهری، فلسفه تاریخ، ج ۱.
لا تصلح عوامّ أمّتی إلاّ بخواصّها.
رهبر معظّم انقلاب، بیانات در اجلاس اساتید جهان اسلام و بیداری اسلامی، ۲۱/۹/۱۳۹۱
رهبر معظّم انقلاب، بیانات در اجلاس اساتید جهان اسلام و بیداری اسلامی، ۲۱/۹/۱۳۹۱
رهبر معظّم انقلاب، بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در مورد خواص و عوام، ۲۰/۳/۱۳۷۵.
سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۶۹.
سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۷۰.
رهبر معظّم انقلاب، بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت قیام ۱۹ دی ماه و شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸.