به گزارش پایگاه خبری دانا، در مسیر پرچالش فرزندپروری، گاهی صدای ما بلندتر از کلماتمان سخن میگوید. بسیاری از والدین در لحظات خستگی و درماندگی، تنها سلاحی که به نظر میرسد در دسترس دارند، بلند کردن صداست. اما غافل از اینکه این داد و فریاد، همچون آفتی مخرب، ریشههای رابطه والد-فرزندی را میسوزاند و ثمره ماهها و سالها تلاش تربیتی را نابود میکند.
چرا فریاد میکشیم؟
پیش از بررسی پیامدهای منفی داد و فریاد، باید ریشههای این رفتار را بشناسیم. اغلب والدین نه از روی قصد، که از روی درماندگی فریاد میزنند. خستگی، استرس روزمره، فشارهای کاری و اقتصادی، و انتظارات غیرواقعی از خودمان، همگی موجب میشوند ظرفیت تحملمان کاهش یابد. در چنین شرایطی، یک رفتار ساده کودک میتواند مانند جرقه ای در انبار باروت عمل کند.
اثرات مخرب داد و فریاد بر روان کودک
وقتی فریاد میزنیم، در حافظه عاطفی کودک ثبت میشویم. کودک میآموزد که در مواجهه با مشکلات، باید صدایش را بلند کند. او خشونت کلامی را به عنوان راه حلی برای تعارضات درونی میپذیرد. تحقیقات نشان میدهد کودکانی که در معرض فریاد دائمی والدین قرار دارند، در آینده یا به فردی منزوی و کمرو تبدیل میشوند، یا خشم خود را به شکلهای دیگر بروز میدهند.
از سوی دیگر، هر بار که فریاد میزنیم، پلی از اعتماد بین خود و کودکمان را خراب میکنیم. کودک در ترس دائمی از واکنشهای ما زندگی میکند و فضای امن خانه به محیطی ناامن تبدیل میشود. شاید از نظر ما فریاد زدن راهی برای تربیت باشد، اما در واقع این کار توجه کودک را از "محتوای پیام" به "خشونت لحن" معطوف میکند و ارزشهای اخلاقی در سایه این خشونت کلامی رنگ میبازد.
راهکارهای عملی برای جایگزینی فریاد
خبر امیدوارکننده این است که میتوانیم روشهای بهتری را جایگزین کنیم. اولین قدم، "شناخت محرکها"ست. از خود بپرسید: چه رفتارهایی از کودک شما را بیشتر برآشفته میکند؟ آیا این واکنش واقعاً به رفتار کودک مربوط است یا ریشه در فشارهای دیگر زندگی دارد؟
تکنیک "توقف آگاهانه" یکی از مؤثرترین روشهاست. وقتی احساس میکنید خشمگین شدهاید، پیش از هر کاری سکوت کنید. چند نفس عمیق بکشید و از خود بپرسید: "آیا این واکنش به بهبود وضعیت کمک میکند؟" اگر لازم است، میتوانید با گفتن جملهای مانند "الان نمیتوانم درست صحبت کنم، چند دقیقه دیگر با هم حرف میزنیم" محل را ترک کنید تا آرام شوید.
ارتباط شفاف و صادقانه
به جای فریاد زدن، احساس خود را به روشنی بیان کنید. به کودک بگویید: "احساس خستگی میکنم و به سکوت نیاز داریم" یا "رفتار تو باعث ناراحتی من شد". این گونه جملات نه تنها اثر تربیتی بهتری دارند، بلکه به کودک میآموزند چگونه احساساتش را به شیوهای سالم بیان کند.
یکی از مهمترین نکات، تمرین "والدین به اندازه کافی خوب" بودن است. به جای تعقیب کمال غیرممکن، بر "به اندازه کافی خوب" بودن تمرکز کنید. بپذیرید که اشتباه کردن بخشی از فرآیند والد بودن است و پس از هر بار فریاد زدن، از کودک عذرخواهی کنید. این کار نه تنها از احترام شما نزد کودک کم نمیکند، بلکه الگوی ارزشمندی از مسئولیتپذیری برای او میسازد.
راهکارهای پیشگیرانه
برای پیشگیری از رسیدن به نقطه فریاد، از خود مراقبت کنید. استراحت کافی داشته باشید، زمانهای مشخصی برای استراحت در نظر بگیرید و از شبکه حمایتی کمک بگیرید. برنامهریزی واقعبینانه نیز بسیار مهم است. از خود توقعات غیرواقعی نداشته باشید، برخی کارها را حذف یا محول کنید و "به اندازه کافی" بودن را بپذیرید.
ایجاد قوانین شفاف در خانه نیز به کاهش تنش کمک میکند. وقتی قوانین واضح و ثابت باشند و پیامدهای طبیعی رفتارها از پیش مشخص باشد، هم والدین و هم کودکان میدانند چه انتظاری باید داشته باشند.
در لحظه بحران چه کنیم؟
اگر احساس کردید در آستانه فریاد زدن هستید، این راهکارهای فوری را امتحان کنید: ده ثانیه سکوت کنید و نفس عمیق بکشید، یک لیوان آب بنوشید، صورت خود را با آب خنک بشویید، یا جمله "این هم میگذرد" را تکرار کنید.
به یاد داشته باشید که کودکان به والدین کامل نیاز ندارند، بلکه به والدینی نیاز دارند که مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرند، از خطاهای خود درس بگیرند و در مسیر رشد، الگوی راستینی باشند. پدر و مادر بودن، مسابقه کامل بودن نیست؛ سفر رشد کردن است. هر روز فرصتی تازه برای شروع کردن است، حتی اگر دیروز فریاد زده باشید. امروز روز جدیدی است که میتوانید با آرامش بیشتر و صدایی ملایمتر، باغ تربیت را آبیاری کنید.