داستان فیلم این گونه آغاز میشود که سیدحسین مرادی که از کارکنان بازنشستهی کشتیسازی در آبادان است، بهدستور کارفرما جهت تعدیل نیرو باید ده نفر از کارکنان را با قرعهکشی اخراج کند. این مسئله منجر به نارضایتی و درگیری میشود و در نهایت خود سیدحسین از کار کنارهگیری میکند. با بازنشستگی مجدد سیدحسین و ارتباط بیشتر او با اعضای خانوادهاش بهنظر میرسد که یک زندگی خانوادگی آرام، صمیمانه و کمتنش در پیش خواهد بود تا اینکه یک شب دو دزد ناشناس به خانوادهی مرادی حملهور میشوند و آن آرامش دلنشین به طوفانی از شک، وجدان، مسئولیت و احساس گناه تبدیل میشود.
در روزگاری که جریان اصلی سینمای ایران را کمدیهای سطحی و مبتذل و فیلمهای بهاصطلاح اجتماعی بیسروته و کلیشهای پرکردهاند، جای خالی آثاری که واقعاً از دل جامعه برخیزند و بر دل مردم بنشینند، بهشدت احساس میشود. در این آشفتهبازار سلبریتیهای میلیاردی، سرمایهگزاران رانتی و فیلمسازان برج عاج نشین، «تاج محل» را میتوان اثری دانست که بدون اینکه کار خارقالعاده و عجیب و غریبی برای جذب مخاطب انجام دهد، میتواند در بیشتر لحظات خود مخاطب را با روایتاش همراه ساخته و نقش و نگار دلنوازی بر دل او حک کند. شاید دلیل زلالی و زیباییِ بیرنگ و لعاب «تاج محل» این باشد که نخستین فیلم اقباشاوی بهجای آنکه برای همرنگ شدن با آثار سینمایی روز ایران و فریبدادن مخاطب بهشیوههای گوناگون دست و پا بزند، در تلاش است تا با بردن دوربین به میان تاروپود زندگی مردمانی که تنها خواسته و توقعشان از دنیا، داشتن یک زندگی ساده و آرام و بدون رنج و مشقت است، تصویری واقعی از شادیها و غمهای زنان و مردانی که همهی ما میشناسیم و حداقل یکبار با آنان دمخور شدهایم، ارائه دهد.
البته این اثر جمع و جور و کمادعا خالی از نقص و ایراد و اشکال هم نیست و شاید اندکی در انتقال پیام اصلی خود با لکنت مواجه شده باشد، اما همچنان بهخاطر روایت صمیمانه، بازیهای استاندارد و بیاغراق و بهتصویر کشیدن زیستبوم جذاب و سرشار از غم و شادی آبادان، آنقدر ارزشمند هست که بههمراه اعضای خانوادهتان و بهمدت 85 دقیقه از قاب تصویر دانش اقباشاوی مهمان خانهی مرادی شوید.