نرگس درودیان، خبرگزاری دانا، سرویس سلامت؛ علیرغم این حقیقت هشدار دهنده،، تغییرات ناشی از شیوع بیماری و شرایط قرنطینه موجبات افزایش احتمال بروز اضافه وزن و چاقی را در پی داشته است. به یاد داشته باشیم که خود چاقی و اضافه وزن در افراد دیابتی باعث برهم خوردن تعدل قند خون میشود و خود این مولفه احتمال بروز علائم وخیم این بیماری را افزایش میدهد.
این اتفاق عمدتا از سه مسیر به وقوع پیوسته است: اول اینکه بواسطه اقامت در منزل، داشتن وقت اضافه تر به کمک وسوسه آمده و موجب میگردد تا افراد تمایل زیادتری برای مصرف خوراکیهای بیشتر و متنوع تر داشته باشند. در کنار آن بیشتر شدن انجام پخت و پزهای خانگی به جهت فراهم آوری مایحتاج روزانه و پرهیز از خرید از بیرون، که دامنه آن به پخت نان و انواع شیرینی هم رسیده، نیز موجب تشدید وسوسه ها و مصرف افزون تر مواد غذایی داخل منزل شده است. به همه این تغییرات قرنطینه ای، تغییر الگوی خواب را هم اضافه کنید که منجر به دیرتر بیدار شدن و دیرتر خوابیدن شده است. این امر عمدتا باعث حذف وعده اصلی صبحانه و ریزه خواریهای ساعات پایانی شب میشود که خود زمینه را برای افزایش وزن مهیا کرده است.
عامل دیگری که در این ایام به افزایش بروز اضافه وزن کمک کرده باورهای غلط و توصیه های نادرست تغذیه ای است که در طی این دوره به سرعت از منابع غیرمعتبر علمی منتشر و دهان به دهان گشته و تبدیل به باورهای عمومی نادرست شده است. ضرورت مصرف کالری بیشتر جهت تقویت سیستم ایمنی و یا خوردن خوراکیهای به اصطلاح با طبع گرم با هدف پیشگیری از ابتلا به کرونا از جمله توصیه های نادرستی است که پیروی از آنها به افزایش اضافه وزن و چاقی دامن زده است. نقصان سواد سلامت عمومی نیز در این میان به کمک این باورها آمده و با تغییر در سبد مصرفی افراد و خانواده ها زمینه ساز دریافت بیشتر کالری را فراهم آورده است. مثال بارز این نمونه مصرف بیشتر آب میوه های صنعتی است که افراد به منظور دریافت ویتامین و پیشگیری از ابتلا به کرونا مصرف میکنند درحالیکه این خوراکیها به دلیل شکر اضافه تر نه تنها تامین کننده میزان ویتامین مورد نطر نیستند بلکه خود عاملی برای اضافه وزن و چاقی محسوب میشوند.
عامل سوم که بعنوان برهم زننده این توازن بایستی از آن یاد کرد، کاهش فعالیت فیزیکی به دلیل در خانه ماندن افراد است. رعایت فاصله اجتماعی، تعطیلی اماکن ورزشی و لزوم اقامت در قرنطینه موجب شده که میزان فعالیت بدنی روزمره افراد هم به شدت کاهش پیدا کند که خود این عامل منجر موازنه مثبت انرژی و نهایتا اضافه وزن گردیده است.
دانش آموزان در ردیف اول اضافه وزن
بررسی های میدانی نشان می دهد که دانش آموزان قبل از شیوع ویروس کرونا جزو اقشار کم تحرک جامعه بوده که در شرایط جدید بر میزان کم تحرکی آنان افزوده شد.
ویروس کرونا و مجازی شدن فعالیت های آموزشی و خدماتی امروزه زندگی افراد مختلف جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده ضمن آنکه جنب و جوش بدنی را از کودکان و نوجوانان سلب کرده است.
دانش آموزان به دلیل وضعیت خاص زندگی شهری قبل ازشیوع ویروس کرونا درگروه سنی کم تحرک های بدنی و در معرض آسیب های جسمی و روانی بودند که با آمدن این ویروس روزهای سختی پیش روی آنان قرار گرفته است.
تا قبل از شیوع کرونا، در خانه و مدرسه همواره به دانش آموزان توصیه می شد که از فضای مجازی یا بازی های رایانه ای برای جلوگیری از کم تحرکی و سایرآسیب ها فاصله بگیرند اما اکنون آموزش آنان سوار بر موج فضای مجازی و الکترونیکی است و این قشر پای ثابت کلاس ها و بازی های مجازی هستند.
از دیگر سو ، فضای مجازی نه تنها آسیب های جسمی و روانی در پی دارد بلکه روی دیگر سکه افتادن در دام آسیب های اجتماعی و اخلاقی است که کودکان و نوجوانان در صورت عدم نظارت والدین به انحطاط خواهند رفت.
امروز یکی از دغدغه های مهم والدین تاثیر منفی آسیب های ناشی از شیوع ویروس کرونا بر سلامت جسم و روان فرزندانشان است که نیاز به ارائه راهکارهای مناسب از سوی کارشناسان فعال دراین حوزه دارد.
چالش رو به رشد چاقی و آسیبپذیری در برابر کووید-19
چاقی در سرتاسر جهان از سال 1975 تا به حال سهبرابر شده است. در سال 2016 بیش از 9/1 میلیارد بزرگسال دارای اضافهوزن بودند که از این میان 650 میلیون نفر مبتلا به چاقی بودند. چاقی در ایران نیز آمار بسیار بالایی دارد و مانند اقصی نقاط دنیا صعود شگفتانگیز سهبرابری را تجربه کرده است و طبق آمارهای رسمی کشور تا به امروز به 15 میلیون بزرگسال مبتلا به چاقی رسیده است.
دلایل چاقی پیچیده است و خسارات آن از نظر فیزیکی، روانشناسی، احساسی، فردی و اجتماعی، متنوع و گسترده. چاقی امید به زندگی را کاهش میدهد و حدوداً با 200 بیماری و عارضه در ارتباط است. افرادی که با این عارضه زندگی میکنند اغلب برچسبهایی را درباره شرایط خود تحمل میکنند و ثابت شده که بیشتر به افسردگی مبتلا میشوند. با توجه به دلایل فوق و موارد دیگر، بسیاری از سازمانهای بینالمللی در حال حاضر چاقی را یک بیماری مزمن چندفاکتوری نیازمند به مدیریت پزشکی اعلام کردهاند.
در سیستمهای بهداشت و درمان یا حتی از نظر متخصصان بهداشت و درمان بسیاری از نقاط جهان، چاقی بهعنوان یک بیماری درنظر گرفته نمیشود و این بخش بهطرز نامساعدی فاقد استراتژیهای مدیریتی و مفاد قانونی مربوط به مراقبتهای درمانی است. نتیجه اینکه بسیاری از افراد مبتلا به چاقی از پشتیبانی و مراقبتهای درمانی تخصصی مورد نیاز برای مدیریت بیماری خود برخوردار نیستند و اغلب احساس میکنند که در مدیریت بیماری خود تنها هستند.
در شرایطی که جوامع، ناگزیر به واکنش سریع و جامع در برابر کووید-19هستند نیاز به رفع چالشهای مهم پیش روی یکی از آسیبپذیرترین جمعیتهای بیمار در برابر این ویروس، هرگز تا به این اندازه مهم نبوده است. از این رو رعایت و توجه به یکسری ملاحظات ضرورت مییابد.
یکی از این موارد سبک زندگی در دوران قرنطینه است. دریافت و مصرف انرژی تحت تأثیر عوامل فیزیکی، اجتماعی، احساسی و زیست محیطی قرار دارند. وقتی این عوامل تغییر میکنند، نتایج هم تغییر خواهند کرد. یکی از اثرات کووید-19 که کمتر گزارش شده است، اما از اهمیت بالایی برخوردار است، اثر قرنطینه بهویژه بر افراد مبتلا به چاقی است. انزوای اجتماعی میتواند باعث ایجاد یا تشدید مسائل سلامت ذهنی در هر فردی شود؛ خرید عصبی و از روی وحشت و فشارهای ناشی از آن بر زنجیرههای تأمین غذا بدان معنی است که بسیاری از انسانها بهجای محصولات تازه، بیشتر به کالاهای فراوری شده وابسته هستند؛ بهعلاوه محدودیتها برای تحرک و ورزش باعث ترویج کمتحرکی در مقیاس جهانی میشود. البته این مسائل تنها مختص افرد مبتلا به چاقی نیست و اولویت باید بر محدود کردن شیوع کووید-19 باشد. اما استراتژیهای دولتی باید کلیتر بوده و بتوانند موضوعات بهداشت و درمان را به نحو بهتری تحت پوشش قرار دهند، چراکه درنتیجه آن، اثرات منفی اجتنابپذیر به حداقل میرسند.
موضوع دیگر ایجاد یک جامعه حمایتی است. اگر چاقی را بهعنوان یک بیماری بپذیریم، درنتیجه باید پذیرفت که افراد مبتلا به چاقی در این مسئله مقصر نیستند. کاهش وزن تنها با «کمخوری و تحرک بیشتر» حاصل نمیشود. هنوز هم با وجود ماهیت چندوجهی چاقی، استراتژیهای کنونی برای مراقبت از این افراد صرفا بر فرایندهای مراقبتی مربوط به سبک زندگی شامل رژیم غذایی و ورزش متمرکز هستند. این مسئله به این معناست که بخش عمده مسئولیت کاهش وزن برعهده خود فرد است و اغلب جوامع آزادانه انگشت اتهام خود را به سمت افرادی نشانه میروند که نیازهایشان بسیار بیشتر از تغییر سبک زندگی است. در حال حاضر با توجه به اینکه کل جهان بر روی کووید-19 متمرکز شده است و افراد مبتلا به چاقی صدمات بیشتری از این ویروس متحمل میشوند، حذف تفاسیر قدیمی درباره کاهش و اضافه وزن بیش از هر زمان دیگری از اهمیت برخوردار است تا این جمعیت آسیبپذیر از این پس با برچسبها و انگهای اجتماع مواجه نشوند.
ضرورت دیگر، اولویت دادن به چاقی در دستور کارهای بخش بهداشت و درمان است. بدیهی است که اگر از تحمیل بار مسئولیت بیشتر بر افراد مبتلا به چاقی اجتناب شود، سیستمهای بهداشت و درمان و جامعه باید با همکاری یکدیگر مراقبتهای مناسب و قابل دسترس را فراهم آورند و از این گروه از افراد چه در زمان حال و چه پس از رفع قرنطینه حمایت کنند. در صورتی که به افراد آموزش داده شود و درک و آگاهی افزایش یابد و برچسب زدن به افراد متوقف شود و در صورتی که افراد حاضر در مراجع تصمیمگیرنده از استراتژیهای بهداشت و درمان به نفع بیماریهای مزمن استفاده کنند میتوان روند افزایشی چاقی را در جهان، متوقف و یا دستکم معکوس کرد.