در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۶۱۹۵۳
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۳
نویسنده: مجید یوسفی
در میان آمارهای عجیب و غریبی که این روزها از بازار نشر منتشر می‌شود، افزایش شمار آثار ترجمه در بازار کتاب کودک و نوجوان، به یکی از دغدغه‌های اصلی فعالان این حوزه تبدیل شده است. در کنار تأثیر غیر قابل انکار آثار ترجمه بر ذهن مخاطب کودک و نوجوان، افزایش بی‌سابقه انتشار این دست از آثار بر معیشت پدیدآورندگان این حوزه تأثیر گذاشته است. اما آنچه در این میان اهمیت دارد، رکود ادبیات ایرانی در چنین شرایطی است.

هرچند توجه به آثار ترجمه‌ای در حوزه کتاب کودک و نوجوان پدیده جدیدی نیست و مسبوق به سابقه است، اما تأثیر شرایط اقتصادی بر نشر و بحرانی‌ شدن اوضاع اقتصاد فرهنگ، ناشران را مجاب کرده که به جای سرمایه‌گذاری در حوزه تألیف و تمرکز بر آثار ایرانی، اقبال بیشتری به سمت چاپ آثار ترجمه شده نشان دهد؛ چرا که آثار ترجمه شده هم هزینه کمتری را متوجه ناشر می‌کنند و هم انتشارشان قبلاً در بازار کتاب دیگر کشورها،‌ جواب داده و ریسک کمتری دارند. از سوی دیگر، بخشی از این کتاب‌ها پیش‌تر به واسطه ناشران خارجی، تبلیغ شده‌اند و این امر کار را برای ناشر ایرانی که توان کمتری در سال‌های اخیر برای ادامه کار دارد، سهل کرده است.

 

در آن سوی میدان بازار کتاب کودک و نوجوان، نویسندگان و مخاطبان ایستاده‌اند؛ کسانی که کفه ترازوی ترجمه برای آنها مانند ناشر پربار و سنگین نیست. برخی از نویسندگان در چند سال اخیر از عدم انتشار آثارشان توسط ناشران ایرانی گلایه دارند و معیشت خود را در خطر می‌بینند؛ این در حالی است که برای بسیاری از نویسندگان، نویسندگی شغل نیست و آنها مجبورند برای تأمین مخارج زندگی خود، به کار دومی نیز پناه ببرند.

 

اما یکی از مهمترین تأثیرات افزایش آثار ترجمه، متوجه مخاطبان این کتاب‌ها است؛ مخاطبانی که تازه ذهنشان دارد شکل می‌گیرد. کم نیستند عناوینی که حرفی برای گفتن ندارند و یا حتی محتوایی را به مخاطب کودک و نوجوان ایرانی ارائه می‌دهند که خالی از آسیب نیست. هادی حکیمیان، نویسنده آثاری چون «برج قحطی» و «باغ خرمالو»، در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم، دلیل اصلی تمایل ناشران به چاپ آثار ترجمه‌ای را ارزان‌تر تمام شدن چاپ این آثار برای ناشر دانست و گفت: توجه به آثار ترجمه همیشه بوده است و مربوط به امروز و دیروز نیست. یکی از دلایل رغبت به انتشار آثار ترجمه در ایران، عدم پیوستن ایران به قانون کپی‌رایت است؛ به همین دلیل انتشار این دست از آثار در ایران ارزان‌تر از انتشار کتاب تألیفی برای ناشر تمام می‌شود. ناشر مجبور است برای کتاب تألیفی هزینه کند، اما برای کتاب‌های ترجمه شرایط این‌گونه نیست. مبلغی که برای کتاب تألیفی باید بپردازند، بیشتر از حق‌الترجمه مترجمان است. از سوی دیگر، نوشتن یک رمان نوجوان چند ماه زمان می‌خواهد، اما کتاب ترجمه‌ای حاضر و آماده است؛ کتابی است که قبلاً در کشورهای دیگر منتشر شده‌ و مخاطب خود را پیدا کرده است؛ در نتیجه ریسک انتشار آن نیز کمتر است.

 

پیش از انقلاب تأکید بر انتشار آثار ترجمه‌ای بود

 

او با بیان اینکه یکی از نکاتی که در این زمینه باید به آن توجه داشت، این است که ما برای حوزه ادبیات کودک و نوجوان کار خاصی انجام نداده‌ایم، ادامه داد: پیش از انقلاب عمده تمرکز بر ترجمه آثار خارجی بود. حتی این رویکرد در مراکزی مانند کانون پرورش فکری کودکان نیز وجود داشت. بعد از انقلاب، این رویه تغییر کرد و در مراکزی مانند کانون پرورش فکری طرح‌هایی مانند طرح رمان نوجوان با مدیریت شاه‌آبادی راه افتاد که تلاش داشت به تقویت آثار ایرانی بپردازد که متأسفانه ادامه پیدا نکرد. یا حوزه هنری نیز در دوره‌ای کارهایی در این زمینه انجام داد، اما هیچ‌کدام از این طرح‌ها ادامه پیدا نکرد و همه میدان را به نفع جریان ترجمه خالی کردند. آثار ترجمه نیز به لحاظ تبلیغات و قیمت بر آثار تألیفی برتری دارد. ناشر نیز سرمایه‌ای دارد و ما نمی‌توانیم او را مجبور کنیم که در این مسیر حرکت کن. از این جهت است که می‌گویم مراکز دولتی مانند آموزش و پروش، صدا و سیما، حوزه هنری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ... در این زمینه وظیفه بیشتری دارند و باید از آثار تألیفی حمایت کنند. نمی‌گویم جریان انتشار ترجمه در کشور را متوقف کنند، می‌توانند با در نظر گرفتن حمایت‌های مادی و معنوی، جریان تألیف را تقویت کنند. مثلاً بگویند برای خرید کتاب در کتابخانه‌ها، 80 درصد را به آثار تألیفی اختصاص می‌دهیم.

 

تأثیر افزایش انتشار آثار ترجمه‌ای بر زندگی نویسندگان ایرانی؛ برخی از نویسندگان به ترجمه کتاب‌های خارجی روی آورده‌اند

 

حکیمیان با تأکید بر اینکه اقبال ناشران به چاپ آثار ترجمه سبب شده است برخی از نویسندگان نیز دست از نوشتن بکشند، یادآور شد: ادبیات داستانی ما هنوز هم نسبت به شعر و سینما ضعیف‌تر است. سینمای ما در دنیا خود را مطرح کرده است، اما ادبیات داستانی ما این اقبال را نداشته است. در سال‌های اخیر عده زیادی از نویسندگان که حوزه کاری‌شان داستان کوتاه و رمان بود،‌ به سمت نگارش کتاب خاطره و ترجمه پیش رفته‌اند. عدم علاقه به ادبیات داستانی از سوی برخی از مراکز، سبب شده که نویسندگان برای تأمین معاش خود به سمت کارهایی مانند ترجمه سوق داده شوند. کسی که می‌تواند رمان بنویسد، چرا باید در حوزه دیگری کار کند؟ چون مجبور است.

 

نویسنده «باغ خرمالو» با بیان اینکه بازار ترجمه نیز مشکلات خاص خود را دارد، تصریح کرد: گاه از یک کتاب پرفروش، 20 ترجمه با اسامی مختلف در بازار وجود دارد. وقتی این ترجمه‌ها را با هم مقایسه می‌کنید، متوجه می‌شوید که ظاهراً تنها دو نفر کار ترجمه را انجام داده‌اند و مابقی، از روی این ترجمه‌ها نوشته‌اند و از فارسی‌ به فارسی ترجمه کرده‌اند. اگر ما این تعداد مترجم ماهر و زبردست در کشور داشتیم، باز خوب بود. تعدادی می‌روند کتاب‌های معروفی را که پرفروش‌ شده‌ و افراد مشهوری آنها را ترجمه کرده‌اند، پیدا می‌کنند و زبان آن را تغییر می‌دهند. در حوزه ترجمه ما آنچنان کار نکرده و ضعیف هستیم. اگر این تعداد مترجم داشتیم، وضع‌مان بهتر از الآن بود.

 

ترجمه‌هایی که از فارسی به فارسی‌اند

 

بازار کتاب کودک در چند سال اخیر رفته رفته رونق گذشته خود را از دست داده است. حکیمیان این مسئله را یکی از موضوعات اصلی حوزه نشر کودک و نوجوان دانست و گفت: بخشی از افت بازار کتاب کودک مربوط به گرانی کاغذ و مشکلات تأمین مواد اولیه برای چاپ کتاب‌ها است. افزایش قیمت کاغذ بر قیمت کتاب نیز مسلماً تأثیر گذاشته و ما شاهد افزایش چندبرابری قیمت کتاب‌ها طی یکی دو سال اخیر بوده‌ایم. مثلاً یک رمان نوجوان که قبلاً 15 هزار تومان قیمت خورده بود،‌ الآن با قیمت 80 هزار تومان به دست مخاطب می‌رسد. طبیعتاً پرداخت این مبالغ برای خانواده‌ها دشوار است.

 

وی ادامه داد: قیمت کتاب در مقایسه با اجناس دیگر چندان گران نیست. برخی از اقلام نوشت افزار که معمولاً کم‌کاربرد هستند، با قیمت‌های آنچنانی عرضه می‌شوند و از کتاب هم گران‌تر هستند، خانواده‌ها این اقلام را تهیه می‌کنند، اما برای کتاب هزینه نمی‌کنند. هنوز هم کتاب از پیتزا ارزان‌تر است،‌ اما مردم نمی‌خرند. با این همه گرانی و کمبود کاغذ، هنوز هم کتاب نسبت به دو کیلو میوه ارزان‌تر است؛ این در حالی است که کتاب می‌ماند اما دیگر اقلام مصرفی است و از بین می‌رود.

 

قیمت کتاب از پیتزا کمتر است

 

حکیمیان تأکید کرد: مسئولان برای هدایت خانواده‌ها و بچه‌ها برای خرید کتاب، باید برنامه‌ریزی کنند. آموزش‌ و پرورش در این میان نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. در حال حاضر در میان کتاب‌های مقطع دبستان چقدر داستان گنجانده شده است؟ چقدر بچه‌ها با فضای داستان آشنا می‌شوند؟ خانواده‌ها برای بچه‌ها تبلت می‌خرند، اما کتاب می‌خرند. به همین دلیل معتقدم که علت اصلی کتاب نخواندن بچه‌ها و رکود در خرید کتاب کودک، گرانی نیست، بلکه این فرهنگ در میان خانواده‌ها جا نیفتاده است که برای فرزندان خود کتاب تهیه کنند. این در حالی است که کتاب در دسترس خانواده‌ها هست؛ اگر تمایلی به خرید کتاب ندارند می‌توانند از کتابخانه‌های عمومی این منابع را برای فرزندان خود تهیه کنند، اما همین گام را نیز برای آنها برنمی‌دارند.

 

این نویسنده با بیان اینکه خلوت‌ترین مکان‌ها همیشه کتابخانه‌ها هستند، افزود: جامعه ما میل و رغبتی به سمت کتاب خواندن ندارد. مراکزی مانند آموزش و پرورش و آموزش عالی باید در این زمینه فرهنگ‌سازی کنند. بچه‌ها بیش از یک دهه از عمر خود را در مدارس صرف می‌کنند؛ به همین دلیل بخش عمده‌ای از بحث فرهنگ‌سازی در این زمینه و ترغیب بچه‌ها به خواندن کتاب، برعهده این مراکز است. با وجود این، در مدارس و دانشگاه‌ها کاری برای کتاب‌خوان شدن بچه‌ها دیده نمی‌شود. در دانشگاه‌ها به جای اینکه تمرکز بر کتاب باشد، بر جزوه است. نتیجه این سیستم آموزشی این می‌شود که دانشجوی فارغ‌التحصیل مقطع دکتری، نویسندگان حوزه ادبیات را نمی‌شناسد و شناخت او در دایره کوچکی از نویسندگان سرشناس محدود می‌شود.

 

برچسب ها: کتاب کودک
ارسال نظر