در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۶۳۲۴۳
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۳
نویسنده: فاطمه سادات زاهدی
همه ما خواه ناخواه در کودکی بابت موضوعاتی احساس گناه را تجربه کرده ایم . ممکن است بابت موضوعی دروغ گفته باشیم و یا والدینمان را با رفتاری اذیت کرده باشیم ، اما بعضی احساس های گناه به قدری عمیقند که ردشان در زندگی فرزندمان تا بزرگسالی جا می اندازد .

فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ، خبرگزاری دانا ؛همه ما خواه ناخواه در کودکی بابت موضوعاتی احساس  گناه را تجربه کرده ایم . ممکن است بابت موضوعی دروغ گفته باشیم و یا والدینمان را با رفتاری اذیت کرده باشیم ، اما بعضی احساس های گناه به قدری عمیقند که ردشان در زندگی فرزندمان تا بزرگسالی جا می اندازد .

احساس گناه و عذاب وجدان یکی از بدترین احساسات دنیاست . حالا تصور کنید تجربه چنین احساسی چقدر می تواند احساس سنگینی ، سیاهی و نگرانی و غم را به دنیای کودک اضافه کند !!

در این یادداشت قصد داریم از 4 عامل مهم صحبت کنیم .

1-رو به رو شدن زود هنگام با مسائل جنسی

دیدن فیلم های جنسی به صورت اتفاقی ، مشاهده رابطه ی جنسی پدر و مادر یا شخص ، شنیدن جزئیات رابطه ی جنسی و به طور کلی ورود ناگهانی به موقعیت های ناشناخته ی جنسی ، برای بچه ها اضطراب شدیدی ایجاد می کند . بچه ها ممکن است دقیقاً ندانند رابطه ی جنسی چیست ولی بعد از مواجهه با این تجربه فکر می کنند دانستن یا دیدن این موضوع به این معنا است که آنها بچه های گناهکاری هستند و عذاب وجدان می‌گیرند .

پس لطفاً تربیت جنسی را خیلی جدی بگیرید

2-نگه داشتن رازهای بزرگ

هیچ وقت از فرزندتان  نخواهید که مسأله ی بزرگی را از شخص نزدیکی پنهان کند . می‌توانید به او بگویید بعضی چیزها که در خانه اتفاق می افتد را بهتر است بدون مشورت با مامان و بابا جایی نگوییم ، اما هرگز مسئولیت مخفی نگهداشتن موضوعات جدی را به آنها محول نکنید .

هرگز این جملات را به کودک نگویید

به مامان نگی بابا سیگار میکشه ، رازدار باشی برات جایزه میخرم .

یه وقت به بابا نگی امروز من چی خریدم ، عصبانی میشه با من دعوا می‌کنه .

اما ، نگه داشتن رازهای کوچک خوشحال کننده مثل موقعیت هایی که می خواهیم فردی را غافلگیر کنیم ، برای بچه ها مشکلی ایجاد نمی کند .

درد و دل کردن با بچه ها مثل تجاوز به روح کودک می ماند . این عمل به قدری آسیب زننده و مخرب است که  از چنین تعبیری برای توصیفش استفاده می‌شود .

وقتی شما مشکلات شخصی زندگی خود را با فرزندتان درمیان می‌گذارید ، کودک در ناخودآگاه دائماً حس می کند که اتفاق بدی در جریان است ،ترس از دست دادن شما را پیدا می کند ، احساس گناه می کند و حتی احساس تقصیر و خشم از اینکه چرا نمی ‌تواند کاری انجام دهد .

برای مثال مامان با گریه می گه : " بابات پدر منو درآورده ، خانواده اش آسایش برام نذاشتن ،  خیلی با حرفاشون اذیتم می کنند "

پیامی که کودک از این درد و دل مادر دریافت می کند این است که " مامان حالش خیلی خیلی بده ، دیگه نمی تونه از من مراقبت کنه ، ممکنه همه چیز خراب بشه . شاید بخوان جدا بشن . بابا و خانواده اش آدم های بدی هستن که مامانمو اذیت می کنن "

3- اگر تو نبودی

بله اگر گاهی بچه ها نبودند خیلی چیزها در زندگی ما فرق می کرد چون در تصمیمات ما، مسئولیت شخص دیگری بر عهده ما نبود . اما والدین با انتخاب شخصی خودشان ، کودکی را به دنیا آوردند و بیان سناریوهایی که در آن  فرزندشان وجود نداشته ، باعث می‌شود بچه ها حس کنند اضافی هستند و باعث ناراحتی والدینشان می‌شوند و در نتیجه احساس گناه پیدا می کنند .

این جملات چقدر برای شما آشنا هستند ؟

حالا که بچه دارم وقت نمی کنم درسم را ادامه دهم

از وقتی این بچه اومده ، من شب ها خواب ندارم

فکر کن چقدر درس خوندم آخر نتونستم برم سرکار خوب به خاطر این بچه

ارسال نظر