حجت الاسلام حامد تقدیری فعال تربیتی و مدیر سازمان مدارس صدرا نوشت: برای روشن تر شدن این مسئله بگذارید با چند سوال شروع کنم. آیا شما تا به حال بررسی کرده اید که ما چند سفارتخانه خارجی و حافظ منافع در کشور داریم؟ می دانید اینها در بخش فرهنگی و آموزشی در کشور ما چه می کنند؟ می دانید کشور ما در چند کشور سفارتخانه دارد؟ می دانید چه کشور ها و فرهنگ ها و زبان هایی میخواهند با ما ارتباط داشته باشند و چرا؟ می دانید چه ظرفیت ها و نمایشگاه های بین المللی در جهان وجود دارد؟ و ده ها سوال دیگر.
رسیدن به پاسخ اینها یکی از گام های شروع دیپلماسی تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی است..وقتی ما میگوییم انقلاب اسلامی محدود به مرز ایران نیست و جهانی است باید در عمل هم آن را ثابت کنیم.
یعنی باید برای این ۹۰ سفارتخانه داخل کشورمان فکر کنیم که چطور می خواهیم گفتمان تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی را به آنها منتقل کنیم . آن موقع شاید بیشتر حواس مان به روزنامه تهران تایمز که وارد سفارتخانه ها میشود، باشد.
ما باید به کشورهای اسلامی فکر کنیم و بدانیم که بیشتر مسلمانان جهان با زبان اندونزیایی صحبت میکنند و بعد از آن به زبان عربی. باید به کشورهای مقاومت، کشورهای همراه و همفکر ، کشور های مستضعف و.. فکر کنیم.
بعد نمایشگاه های مختلف بین المللی شامل کتاب و .. رها نمی کنیم و بی هدف هم شرکت نمی کنیم. آن موقع برای آیسسکو و وزاری آموزش و پرورش کشورهای اسلامی هم طرح داریم و با آنها دوره ها و برنامه های مشترک برگزار میکنیم.
بزرگ ترین اجلاس وزاری آموزش و پرورش را ما رقم می زنیم و از سند تحول آموزش و پرورش مان به عنوان یک سند اسلامی و تربیتی به جای ۲۰۳۰ حرف میزنیم و نوآوری ها و دستاوردهای مان را نشان شان می دهیم و برای رشد و تعالی انسان ها طرح ارائه می دهیم و انقلاب اسلامی را که انقلاب انسان ساز است را در میدان عمل نشان می دهیم.
دیپلماسی تعلیم و تربیت رسانه و انیمیشن ها را میشناسد ، کتابها و اسباب بازی ها را میشناسد ، خوراک و پوشاک و هر آنچه به کودک و نوجوان مربوط میشود را می شناسد . در نگاه من این بخش باید ارتباط خوبی با وزیر امور خارجه کشور مان داشته باشد و سالی چند ساعت در اجلاس سفرای ایران در خارج از کشور فرصت طرح برنامه های خود را پیدا کند.
با رایزنیهای فرهنگی و مراکز اسلامی و نمایندگی های مقام معظم رهبری و دیگر مراجع ارتباط موثری داشته و برای صحنه بین المللی تعلیم و تربیت نقشه و طرح داشته باشد.
دیپلماسی تعلیم و تربیت میتواند آنقدر وسعت پیدا کند که تنها با مسئله آموزش و پرورش و مدرسه کار نداشته باشد. میتواند اهداف انقلاب اسلامی، گفتمان، رشد ها و دستاوردها ، فکر ها و ایده ها را به قلب کشورها ببرد.
بگذارید یک مثال ساده برایتان بزنم. کشور چین میخواهد در جهان خودش را به عنوان یک کشور فضایی نشان دهد و علاوه بر معرفی این دستاوردش، جایگاه علمی و توانمندی خودش را در ذهن و قلب نسل آینده کشور ها بکارد.
حالا فکر میکنید در ایران چه کرده است؟ .در خبر ها آمد سفارت چین در ایران با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نشست فضانوردی کودکان و نوجوانان را برگزار خواهد کرد و در این نشست کودکان و نوجوانان می توانند با دستاوردهای فضایی چین آشنا شده و با فضانوردان این کشور در فضا ارتباط برقرار کرده و سوال خود را بپرسند.
در آموزش و پرورش انقلاب اسلامی ، وزیرش اهمیت دیپلماسی تعلیم و تربیت را خوب میشناسد و برای آن برنامه دارد. آن وقت جهتگیری های مرتبط با عرصه بین الملل مانند آموزش زبان ها در مدارس و در کانون زبان ها بی هدف نیست.
آن موقع نمی گوییم چون فقط معلم زبان انگلیسی داریم و تعداد معلمان دیگر زبان ها کم است نمی توان زبان های دیگر را آموزش داد. آن وقت کانون زبان ها مرکز درآمد زایی نمی شوند بلکه همه اش تابع یک نظام فکری و سیاستگذاری و هدفمند است.
انقلاب اسلامی برای دیپلماسی تعلیم و تربیت و حتی فرهنگ حرف دارد. البته آن گونه که باید اجرا نمیشود.