در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۵۴۰۶
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۹
مراقب باشید که خودتان را در ارزیابی خودتان با افراد دیگر مقایسه نکنید. هر فرد تجربیات، مهارت‌ها و مسیر زندگی خود را دارد. هر کسی نیازمندی‌های منحصربه‌فردی دارد و انتظارات متفاوتی از دیگران دارد. بنابراین، تلاش برای تطبیق به اندازه کافی با گونه‌های مختلف، ضروری است.

یکی از مسائلی که بسیاری از ما با آن سروکار داریم، نیاز به رضایت دیگران است. این حس نیاز به قبولی در جامعه در همه انسان‌ها وجود دارد و همه ما می‌خواهیم در جامعه مورد احترام و تحسین قرار بگیریم. اما اگر کسی به طور ناسالم به این نیاز پاسخ دهد، انتظار دارد همه افراد از او راضی باشند. البته این اتفاق هرگز رخ نمی‌دهد. همانطور که معروف است: "حتی اگر شما خدا هم باشید، همچنان افرادی وجود دارند که شما را قبول نمی‌کنند."

شاید شما خودتان این موضوع را به این شکل درک نکنید. اما به مدت سال‌ها، زندگی خودتان را در خدمت برآورده کردن نیازهای دیگران گذاشته‌اید تا آنها ناراحت نشوند. این حس ناخوشایند قربانی بودن، که با خشم پنهان همراه است، متأسفانه در نهایت به شما و دیگران آسیب می‌زند. در نهایت، باعث ایجاد اضطراب و افسردگی مزمن می‌شود.

 به عنوان همسر، چه مقدار از خواسته‌ها و نیازهای خودتان گذشته‌اید؟ در محل کار، چطور؟ آیا همچنان مسئولیت‌های همکاران بر عهده شماست؟ آیا تا به این لحظه توانسته‌اید همه را راضی و خشنود نگه دارید؟ آیا دیگران می‌توانند همیشه شما را راضی نگه دارند؟

بنابراین، باید یاد بگیریم که چگونه با حس عدم پذیرش از سوی جامعه کنار بیاییم. در این مقاله با نه گام، یاد می‌گیریم که نیازی نیست همه راضی باشند و نیازی نیست همه را از خودمان راضی نگه داریم.

چرا دلمان میخواهد همه از ما راضی باشند؟

قبل از هرچیز بهتر است دلایل این موضوع را بررسی کنیم:

تأثیر رفتار خانوادگی در کودکی:

اگر در کودکی رفتارهای مثبت و خوب شما از سمت والدین نادیده گرفته می شد، طبیعی است که امروز تااین حد راضی نگه داشتن دیگران برایتان اهمیت داشته باشد. رفتار سلطه‌طلبانه برادران و خواهران بزرگتر، کودکان کوچک را ترسو و ضعیف می‌کند. زورگویی‌های برادران و خواهران بزرگتر باعث می‌شود که کودک کوچک به آن‌ها اطاعت کند و مجبور شود برای راضی نگه داشتن برادران و خواهران بزرگترش به آن‌ها تسلیم شود.

 

ترس از طرد شدن:

از سوی دیگر، ترس از تنهایی و نگرانی درباره طرد شدن از سوی دیگران، اضطرابی غیرطبیعی است که وابستگی شخصیت شما به اطرافیان را نشان می‌دهد. همه این موارد رفتارهای ناسالمی را شکل می‌دهند که گاهی اوقات متوجه آن‌ها می‌شوید و گاهی توجهی به آن‌ها نمی‌کنید. به عنوان مثال، پرداخت مستمر بهایی برای راضی نگه داشتن دیگران، باعث تضعیف و آسیب‌پذیر شدن شخصیت شما می‌شود به گونه‌ای که با از دست دادن، ترک شدن یا قهر دیگران، خودتان را از دست می‌دهید.

 

احساس گناه و شرم:

احساس گناه و خرده‌گیری ذهنی با تفسیری که "چه اشتباهی انجام دادم که مستحق رد شدن از سوی افراد اطرافم هستم؟" همه این تجربیات گذشته باعث می‌شوند در دوران بزرگسالی به این رفتارهای ناسالم دچار شوید. به طور خلاصه، رفتار همه، از پدر و مادر تا معلمان و مربیان کودک، در شکل گیری این تفکر مخرب که به هر قیمتی "باید همه را راچرا به این اندازه تمایل داریم که همه راضی باشند؟ نقش دارند. 

کمبود  اعتماد به نفس:

وقتی فردی اعتماد به نفس کمی دارد و از خودش و تصمیمات و باورهای خود مطمئن نیست، اغلب به دنبال تأیید از سوی دیگران می‌گردد. به طور خلاصه، این افراد به تأیید مثبت دیگران برای ارتقای اعتماد به نفس خود وابسته هستند. با این حال، این رویکرد در بلندمدت ممکن است اثر معکوس داشته باشد و اعتماد به نفس آنان را تضعیف کند. به عبارت دیگر، فرد سالم نیاز زیادی به تأیید بیرونی ندارد، زیرا تأیید درونی به اندازه کافی دارد.

 

ترس از انتقاد:

این نیز به حدی با اعتماد به نفس مرتبط است. اغلب انسان‌ها از اینکه مورد انتقاد قرار گیرند و شخصیت خود را در معرض نقد دیگران ببینند، ناراحتی می‌کشند. با این حال، افراد با اعتماد به نفس کمتر بیشتر تحت تأثیر این ترس قرار می‌گیرند

 

تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از رفتارهای انسان‌های اولیه هنوز در ما وجود دارند. این رفتارها در امروزه هیچ ارتباط و ضرورتی ندارند. به عنوان مثال، در گذشته، اگر فردی نتوانست قبیله خود را راضی کرده و بر طبق خواسته‌های آنان عمل نکند، از قبیله اخراج می‌شد. در آن زمان، اخراج از قبیله به معنای ریسک بیشتر برای بقا بود، زیرا در مواجهه با چالش‌های سخت زندگی، افراد به تنهایی نمی‌توانستند زنده بمانند. اما امروزه، این مشکل برای افراد وجود ندارد و اخراج از یک گروه به معنای ریسک بزرگتر برای بقا نیست. با این حال، به دلیل واکنش‌های مغز باستانی، هنوز احساس خطر می‌کنیم.

 

چند راهکار ساده برای ترک عادت مخرب راضی نگه داشتن دیگران:

 

ـ آگاه شدن از ریشه این حس:

از آنجا که در بچگی، خانواده ما با شرط و شروط دوست داشتن ما را تربیت کرده‌اند، ممکن است انتظار داشتنمان برای قبول و تأیید دیگران بیش از حد باشد. برای از بین بردن این طرز تفکر، مهم است که آگاه شویم که چرا این حس درون ما وجود دارد.

 

ـ ارزش‌های شخصی را مشخص کنید و آن‌ها را دفاع کنید:

اگر به مدت طولانی سعی کنید دیگران را راضی نگه دارید، ممکن است ارزش‌ها و باورهای شخصی خود را به هم بریزید و باورهای دیگران را پذیرفته و پیروی کنید. این ممکن است منجر به از دست دادن هویت شخصی و حس فقدان و پوچی در طولانی‌مدت شود. همچنین، پیروی از ارزش‌های متفاوت افراد می‌تواند شما را در نظر دیگران به عنوان فردی ریاکار نشان دهد.

 

برای جلوگیری از این اتفاق، بهتر است ارزش‌ها و علایق شخصی‌تان را مشخص کنید و برای آن‌ها دفاع کنید. می‌توانید لیستی از ارزش‌ها و علایق خود تهیه کنید تا بهتر بشناسید که کی هستید. همچنین، انجام فعالیت‌های مختلف و استفاده از تست‌های شخصیت شناسی و رفتارشناسی می‌تواند به شما در این زمینه کمک کند.

 

وقتی قصد دارید ازنظری یا جریانی پیروی کنید، از خود بپرسید که آیا این کار را به دلیل اراده و میل خودم انجام می‌دهم یا به خاطر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از دیگران.

 

ـ به اندازه کافی خودتان را دوست داشته باشید

 

یکی از دلایلی که باعث می‌شود بعضی افراد به‌صورت افراطی به‌دنبال جلب رضایت دیگران باشند، ارضای نیاز دوست داشته شدن است. آن‌ها فکر می‌کنند که می‌توانند با راضی نگه داشتن افراد، محبت و خشنودی همیشگی آن‌ها را به‌دست آورند. اما قربانی کردن خود برای دیگران لزوما باعث نمی‌شود آن‌ها شما را دوست بدارند. اگر هدفتان از راضی نگه داشتن دیگران ابراز علاقه به آن‌ها و دریافت متقابل آن است، این نکات را در نظر داشته باشید:

در گام اول خودتان را دوست داشته باشید. اگر علاقه به خود وجود نداشته باشد، هیچ ابراز محبتی از سوی دیگران آن را پر نمی‌کند. وقت و انرژی خود را صرف همه افراد نکنید. بر روی خانواده و افرادی که دوست دارید تمرکز کنید. جلب نظر افراد خودخواه یا قدرنشناس تنها انرژیتان را هدر می‌دهد. علاقه‌تان را با همدلی، صبوری و قدردانی نشان دهید و از کمک‌های افراطی و بی‌جا پرهیز کنید. به‌یاد داشته باشید افراد با اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس بالا از افرادی که همیشه نقش زیردست و قربانی را بازی می‌کنند، دوست داشتنی‌تر هستند.

 

ـ کمال‌گرایی را کنار بگذارید

ممکن است علت تلاش شما برای راضی نگه داشتن دیگران این باشد که می‌خواهید شرایط را در بهترین وضعیت نگه دارید. از نظر شما محیطی که در آن تعارض وجود نداشته باشد و همه راضی و خشنود باشند، یک محیط ایده‌آل است. اما همانطور که می‌دانید محیط ایده‌آل تحقق‌پذیر نیست. شما نمی‌توانید همه چیز را برای همه باشید. حتی اگر تمام تلاشتان را بکنید، باز هم نقص‌هایی وجود خواهند داشت؛ و از آنجایی که شما به‌دنبال یک محیط ایده‌آل هستید، تنها نقص‌ها تکافی است که خودتان را دوست داشته باشید. این به معنای قبول کردن خودتان به‌عنوان فردی کامل و منحصربه‌فرد است، با تمام نقاط قوت و ضعفتان. احترام به خود و اعتمادبه‌نفس، جذابیتی طبیعی را به شما می‌بخشد که به‌طور طبیعی دیگران را به‌سویتان جذب می‌کند.

مراقب باشید که خودتان را در ارزیابی خودتان با افراد دیگر مقایسه نکنید. هر فرد تجربیات، مهارت‌ها و مسیر زندگی خود را دارد. هر کسی نیازمندی‌های منحصربه‌فردی دارد و انتظارات متفاوتی از دیگران دارد. بنابراین، تلاش برای تطبیق به اندازه کافی با گونه‌های مختلف، ضروری است.

به‌عنوان جایگزین، تمرکز خود را بر روی رشد و بهبود شخصیتتان بگذارید. کار کردن بر روی مهارت‌ها و استعدادهایتان، افزایش دانش و تجربه، و بهبود روابط شخصیتی می‌تواند به شما اعتمادبه‌نفس و رضایت خود را بیشتر کند. با خودتان به‌عنوان یک پروژه نامحدود در حال تکامل کننده فکر کنید و به خودتان اجازه دهید بهترین نسخه از خودتان بشوید.

 

در نهایت، یادآوری کنید که رضایت همه افراد را نمی توانید به دست بیاورید. شما قادر به کنترل واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های دیگران نیستید. بنابراین، بهتر است تمرکز خود را بر روی چیزهایی که قابل کنترل شما هستند، مانند رفتار و نگرش خودتان، بگذارید. به جای هدفگذاری برای رضایت دیگران، به رضایت و خوشبینی شخصیتتان توجه کنید. با انجام این کار، شما در زندگی خود راضی‌تر خواهید بود و به طور طبیعی جذابیت و تأثیرگذاری بیشتری در برابر دیگران خواهید داشت.

 

ارسال نظر