«اللهُمَّ غَشِّنی فیهِ بِالرَّحْمَةِ، وَارْزُقْنی فیهِ التَّوْفیقَ وَالْعِصْمَةَ، وَطَهِّرْ قَلْبی مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَةِ، یا رَحیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنینَ»
«خدایا در این ماه مرا به لطف و رحمتت داخل کن و توفیق عمل و دوری از گناه را روزیم گردان و دلم را از سیاهیهای تهمت پاک گردان، ای مهربان بر بندگان باایمان».
شرح دعای روز بیست ونهم ماه رمضان از منظر آیتالله مکارم شیرازی:
بیشک ماه رمضان ماه رحمت است؛ زیرا ماهی است که اعمال عادی انسان، همچون خواب و تنفّس، ثواب عبادت را دارد تا چه رسد به عبادات و طاعات و نیکیهای او، اینچنین است که به تعبیر حضرت علی (ع)؛ امید به رحمت خدا مؤمنان را به تشنگی روزه روزهای گرم واداشته است.
پیامبر اسلام (ص) نیز در خطبه معروف شعبانیه، ماه مبارک رمضان را ماه رحمت شمرده است و از سوی آن حضرت بر توبه و بهرهمندی از دریای رحمت الهی در ماه رمضان به شدت تأکید شده است. رسول اکرم (ص) در فرازی از خطبه (شعبانیه) درباره اهمیت ماه رمضان فرمود: «ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روی آورده...ماهی است که در آن مورد کرامت و احترام الهی قرار گرفتهاید؛ نفسهای شما در آن حکم تسبیح را دارد، خواب شما در آن عبادت، عمل شما مقبولِ (درگاه الهی) و دعای شما در آن مستجاب است! با نیّتهای صادق و قلبهای پاک از خدا بخواهید که شما را موفّق به روزه این ماه و تلاوت قرآن در آن کند؛ زیرا شقیّ و دور از سعادت کسی است که در این ماه (که دریای رحمت الهی موّاج است) از رحمت و مغفرت او محروم گردد ...».
همچنین خداوند در قرآن کریم در بیان علت اصلی نزول قرآن و ارسال پیامبر (ص) و مقدرات شب قدر میافزاید: همه اینها به خاطر رحمتی است از سوی پروردگارت «رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ»؛ آری رحمت بیکران او ایجاب میکند که بندگان را به حال خود رها نکند و برنامه و راهنما برای آنها بفرستد تا در مسیر پرپیچوخم تکامل و سیر الی الله آنها را رهنمون گرداند، اصولاً تمام عالم هستی از رحمت بیدریغش سرچشمه گرفته است و انسانها بیش از همه مشمول این رحمتاند، لذا فرشتگان در این شب مخصوص، با رحمت الهی فرود میآیند.
و یا در ماه مبارک رمضآنکه ماه رحمت و لطف الهی است و روح انسان آمادگی بیشتری دارد فرصت بسیار مناسبی برای دعا و تحصیل شرایط راز و نیاز با خدا وجود دارد، از این رو دعاهایی که در ماه مبارک رمضان زمزمه میشود و عطر آن تمام مساجد و مراکز عبادی مؤمنان را در سراسر جهان فراگرفته، نشانهای از رحمت و عطوفت اسلامی است؛ لذا دست به دعا برداشته و میگوییم: خدایا در ماه رحمت، همه ما را مشمول لطف و رحمت خاصت قرار ده.
رحمت فراگیر
خداوند، «رحمن»، «رحیم» و «ارحم الراحمین» است، لذا فیض و رحمت الهی عام و گسترده است، ولی به تناسب شایستگیها و لیاقتها در میان مردم تقسیم میشود، اگر از نعمتها استفاده صحیح کنند دائمی و جاودانی میشود و اگر وسیله طغیان، ظلم، بیدادگری، غرور و ناسپاسی شود، نعمتها جای خود را به بلاها میدهد.
خداوند هم به خواهش کننده و هم به غیر آن بخشش میکند. علاوه بر آن، کسی را که در تمام عمرش خدا را نشناخته، مشمول رحمت گسترده خود میگرداند. او خداوندی است که رحمتش فراگیر است و هیچ درخواست کنندهای را محروم نمیکند و به غیر درخواست کنندگان هم به مقتضای حال میبخشد.
لذا در حدیثی از امام صادق (ع) میخوانیم: «رحمت خداوند گسترده و کرمش بیپایان است» آری خداوند هیچگاه درهای توبه را به روی کسی نمیبندد و از رحمت گسترده خود کسی را نومید نمیسازد. این همان چیزی است که در دعای پرمحتوای افتتاح در ماه مبارک رمضان میخوانیم: «یا ربّ، إنّک تدعونی فأولّی عنک و تتحبّب الیّ فاتبغّض الیک و تتودّد الیّ فلا اقبل منک، کانّ لی التّطوّل علیک، فلم یمنعک ذلک من الرّحمة لی و الإحسان الیّ و التّفضّل علیّ بجودک و کرمک؛ پروردگارا! تو مرا فرا میخوانی ولی من از تو روی میگردانم، تو به من محبّت میکنی؛ ولی من با تو دشمنی میورزم، تو به من دوستی میکنی؛ ولی من پذیرا نمیشوم، گویا منّتی بر تو دارم؛ ولی این احوال تو را از رحمت و احسان و تفضّل به جود و کرمت نسبت به من باز نمیدارد».
اگر انسان چشمی بینا و قلبی دانا داشته باشد که خوان نعمت بیدریغ الهی را که همهجا گسترده است ببیند و باران رحمت بیحسابش را که همهجا رسیده است مشاهده کند، بیاختیار زبان به شکر و ثنای او میگشاید و خود را در مقابل اینهمه عظمت و رحمت کوچک و مدیون میبیند.
از آیات و اخبار اسلامی استفاده میشود که دریای رحمت الهی آنقدر وسیع و گسترده است که گروه عظیمی از خطاکاران را از طریق شفاعت، عفو و یا از طریق اعمال نیک کوچکی که انجام دادهاند پاداش میدهد و گروهی دیگر بعد از آنکه مدّتی در دوزخ مجازات شدند و در این بوته الهی تصفیه گشتند، به رحمت و مواهب الهی باز میگردند. تنها گروهی باقی میمانند که بر اثر لجاجت و دشمنی با حق، ظلم و فساد و نفاق بیش از حد، وجودشان را سر تا پا ظلمت کفر و بیایمانی فرا گرفته است.
از این جهت آن بهشت گسترده، با آن مواهب عظیمش چیزی نیست که انسان با این اعمال ناچیز به آن برسد و این تنها فضل، رحمت و لطف الهی است که در مقابل این قلیل قرار داده و از او نیز جز این انتظار نیست چرا که پاداشها همیشه به مقیاس اعمال نیست بلکه به مقیاس کرم پاداش دهنده است.
توفیق چیست؟
واژه «توفیق» در استعمالات روایات دو معنا دارد: یک معنای آن همان موفقیت در کارها است و معنای دیگر آن آماده شدن وسایل اعم از معنوی و مادی است و اینکه دعا میکنیم: خدایا! ما را برای کارهای خیر توفیق عنایت کن؛ یعنی وسایل آن را اعم از روحانی و جسمانی فراهم نما. بهیقین آنچه در اختیار ماست باید خودمان فراهم سازیم و آنها را که از اختیار ما بیرون است باید از خدا بخواهیم و این دو معنا به یک حقیقت باز میگردند؛ یعنی هر دو توفیقات الهی و حفظ تجربهها سبب موفقیت است.
از خدا خواهیم توفیق عمل
بیشک دنیا جای عمل است نه حساب و جزا، همچنین این جهان مادی به عنوان اقامتگاه همیشگی خلق نشده، بلکه به عنوان گذرگاه انسان آفریده شده است تا از آن زاد و توشه اعمال صالح برای سرای جاودانی برگیرد؛ لذا هرکسی ساعتی در این دنیا بیکار بماند (و عمل نیکی برای آخرت انجام ندهد) این ساعتِ فراغت و بیکاری موجب حسرت (و ندامت) او در قیامت خواهد شد.
از این رو باید به ناپایداری زندگی مادی دنیا و لزوم توجه به سرای آخرت و آمادگی برای آن از طریق ایمان و عمل صالح اهتمام ورزید.
لیکن باید دانست انجام اعمال نیکو و طاعت الهی، به توفیق و لطف خدا است، اینگونه است که در فرازهای متعدد قرآنی و روایی، هدایت انسانها به خدا نسبت داده شده است، چرا که اگر توفیق و امداد الهی نباشد کسی با نیروی خود نمیتواند به سر منزل مقصود برسد، ولی خداوند ضلالت را به خود آنها نسبت میدهد چرا که اثر اعمال خودشان بوده است.
بدین ترتیب اگر فضل الهی در دنیا شامل حالمان نباشد هرگز نمیتوانیم حسنات را بجا آوریم، زیرا توفیق هدایت و عمل در گرو قدرت پروردگار است؛ از این رو بهرهگیری از توفیقات بزرگ الهی در انجام اعمال خیر مقولهای مهم است که جز در سایه لطف او حاصل نمیشود.
اگر به این مقدمات فکر کنیم، حس شکر گذاری ما تحریک میشود و در مقام شکر بر میآییم و توفیق را از خدا میخواهیم ولی باید توجّه نمود که مقدمات توفیق به دست ماست.
توفیق ترک گناه
برترین افتخار انسان توفیق اطاعت و ترک معصیت است، با توجّه به اینکه انسان همیشه در معرض لغزشها و معصیت قرار دارد؛ باید پیوسته از خدا توفیق ترک گناهان و بازگشت به او را طلب کند.
منظور از توفیق در اینجا فراهم کردن اسباب اطاعت و ترک معصیت است، زیرا خداوند به ما عقل و هوش داده، وجدان بیدار مرحمت کرده، پیامبران الهی را فرستاده و کتب آسمانی را نازل کرده که تمام اینها ما را به طاعتش نزدیک و از معصیتش دور گرداند و اگر این اسباب وجود نداشت در گرداب گناه و ترک طاعت غوطهور میشدیم، بنابراین سزاوار است همواره خدا را بر این نعمتهای بزرگ سپاس گوییم.
در این زمینه باید با آب توبه، زنگارهای دل را شستشو دهد. البتّه توبه واقعی، با پشیمانی حقیقی، عزم بر ترک آن گناه، جبران آنچه را ترک کرده و ادای حقوق خدا و خلق محقق میشود؛ ولی به یقین دست عنایت الهی و امدادهای ویژه پروردگار، در این مسیر نقش مؤثری دارد و البتّه امداد و عنایتش شامل حال آنها که صداقت در توبه دارند، میشود.
ائمّه اطهار (ع) با آنکه پیراسته از هر گناهی بودهاند، ولی با توجّه به عظمت پروردگار و نگاه به جلال و جبروت حقتعالی، خود را در پیشگاه ذات ربوبی، مقصّر میدیدند و معتقد بودند، نمیتوانند آنگونه که شایسته خداوندی است، اطاعت و بندگی او را بجا آورند و لذا از درگاه خدای مهربان عذرخواهی میکردند و استغفار و توبه مینمودند.
علاوه بر آنکه اینگونه دعاها و طلب توبه و استغفار از سوی آن بزرگواران برای مردم جنبه سرمشق و آموزشی دارد؛ و راه بازگشت به خداوند و توبه و انابه به درگاه او را، به ما میآموزد و عظمت گناه و سنگینی نافرمانی حق را به درستی برای ما مجسّم میسازد. باشد که ما- انسانهای گناهکار- به خود آییم و هر چه بیشتر در مسیر تهذیب نفس و پاکی روح و جان بکوشیم و اگر به گناهی آلوده شدهایم، هر چه سریعتر توبه نموده و آن را جبران نماییم.
گناه قلب انسان را سیاه میکند
ارتکاب هرگناه، نقطه سیاهی است در قلب که اگر توبه کند پاک میشود و اگر گناه ادامه پیدا کند این نقطه وسیع میشود و تمام قلب را میپوشاند که قرآن میفرماید: «وَأَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ»؛ و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند.
لذا بدترین اثر گناه و ادامه آن، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است، گناهان از اعضاء و جوارح سرازیر قلب میشود و قلب را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل میسازد، اینجاست که انسان راه و چاه را تشخیص نمیدهد و مرتکب اشتباهات عجیبی میشود که همه را حیران میکند و با دست خود تیشه به ریشه سعادت خویش میزند و سرمایه خوشبختی خویش را به باد فنا میدهد.
همچنین نتیجه سیاهی قلب، کار را به جایی میرساند که اثر سوءِ اعمال خلاف او را دلسرد کرده و از سیر و سلوک بازمی دارد و در این وقت است که حال طلب هم از او سلب شده و دیگر رغبتی در او برای انجام دادن اعمال خیر و ثواب نیست.
حال آنکه نخستین شرط رستگاری درک حقایق است، آنکسی که قلب یعنی عقلش از کار افتاده است چگونه میتواند سعادتمند و رستگار شود؟
در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) آمده است که فرمود: هنگامی که انسان گناهی میکند نقطه سیاهی در قلب او ظاهر میگردد، اگر از آن گناه خودداری کرده و استغفار و توبه کند صیقل داده میشود، اما اگر مجدداً ادامه داده، گناه را تکرار کند، آن نقطه سیاه زیادتر میشود تا تمام قلبش را فراگیرد و این همان زنگاری است که خداوند در کتابش ذکر فرموده است: «کَلّا بَلْ رانَ عَلَی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ چنین نیست که آنها میپندارند، بلکه اعمالشان چون زنگاری بر دلهایشان نشسته است!»
رحمت خاص پرودگار
«رحیم» اشاره به «رحمت خاص» پروردگار است که ویژه مؤمنان است و تنها در اختیار نیکان و پاکان قرار میگیرد؛ زیرا آنها به حکم ایمان و عمل صالح، شایستگی این را یافتهاند که از رحمت و بخشش و احسان خاصی که آلودگان و تبهکاران از آن سهمی ندارند، بهرهمند گردند.