به گزارش پایگاه خبری دانا، لجبازی کودک، مثل آتشفشانی کوچک است که فوران میکند. بسیاری از ما به طور غریزی میخواهیم این آتشفشان را خاموش کنیم: با تهدید، داد زدن یا مجازات. اما نتیجه این جنگ چیست؟ یا کودک تسلیم میشود و روحیه اش آسیب میبیند، یا مقاومت او شدیدتر میشود و جنگ به درازا میکشد.
آنهایی که وقتی بچه لج میکند، با او وارد جنگ قدرت نمیشوند، این راز را فهمیدهاند: "لجبازی، اغلب یک تقاضای پنهان برای استقلال و دیده شدن است، نه یک حمله شخصی."
چرا جنگ قدرت، یک بازندهبازی است؟
- ما را در مقابل کودک قرار میدهد: جنگ قدرت، رابطه "والد-فرزند" را به "دو رقیب" تبدیل میکند که یکی باید برنده شود.
- به کودک میآموزد که قدرت، تنها راه حل است: وقتی ما با زور پاسخ میدهیم، به او یاد میدهیم که زورگویی روش مؤثری است.
- پیوند عاطفی را میسوزاند: جنگ مداوم، احساس امنیت و اعتماد را در کودک از بین میبرد.
راهبردهای والدین هوشمند: تبدیل میدان جنگ به فضای همکاری
این والدین، به جای افزودن آتش به آتش، از تاکتیکهای دیگری استفاده میکنند.
1. کنار آمدن، نه تسلیم شدن:
- تسلیم شدن یعنی: "باشه، هر کاری میخواهی بکن!" (کودک میآموزد که لجبازی جواب میدهد).
- کنار آمدن یعنی: "میبینم که واقعاً نمیخواهی کتت را بپوشی. هوا سرده. بیا با هم راه حلی پیدا کنیم؛ میتوانی آن را در دستت بگیری یا من برایت داخل کولهات بگذارم."
- این کار به کودک احساس اختیار میدهد، نه احساس تسلط.
2. همدلی، اولین قدم است:
- به جای: "الان بلند شو و اسباببازیهایت را جمع کن!"
- بگویید: "میدانم که جمع کردن اسباببازیها واقعاً کار کسلکنندهای است. دوست داری مثل ربات این کار را بکنی یا مثل یک سوپرمن؟"
- همدلی، دیوار دفاعی کودک را پایین میآورد. وقتی احساس کند درک شده، برای شنیدن آمادهتر است.
3. انتخاب ارائه دهید، نه دستور:
- به جای: "همین الان دندانهایت را مسواک بزن!"
- بگویید: "دوست داری اول مسواک بزنی یا اول پیژامهات را بپوشی؟"
- این کار، نیاز کودک به استقلال را در چارچوبی که شما تعیین کردهاید، ارضا میکند.
4. حواس او را پرت کنید (مخصوصاً برای کودکان کوچکتر):
- وقتی کودک بر سر یک چیز پیش پا افتاده لج میکند، گاهی مؤثرترین راه، تغییر صحنه است.
- "وای! نگاه کن! آن پرنده بیرون پنجره چه رنگهای قشنگی دارد!" این تکنیک، سیستم عصبی کودک را از حالت "جنگ" خارج میکند.
5. احساسات را نام ببرید:
- "به نظر میرسد واقعاً از این موضوع عصبانی هستی."
- "میبینم که ناامید شدهای."
- این کار به کودک کمک میکند احساساتش را بشناسد و به جای فریاد زدن، بتواند درباره آنها حرف بزند.
نتیجه این رویکرد چیست؟
کودکی که در میدان جنگ قدرت بزرگ نمیشود:
- میآموزد که مشکلات را از طریق گفتوگو حل کند.
- احساس ارزشمندی و احترام میکند.
- به جای ترس از والدین، به آنها اعتماد میکند.
- استقلال سالمی در او شکل میگیرد.
سخن پایانی:
والدین هوشمند، ژنرال نیستند که بخواهند هر جنگی را ببرند. آنها باغبانی هستند که میدانند برای رشد یک گل، نمیتوان آن را از زمین کشید. آنها قدرت را نه برای شکست دادن، که برای راهنمایی کردن به کار میگیرند. آنها میدانند که پیروزی واقعی، داشتن رابطهای است که در آن، هر دو طرف—هم والد و هم کودک—احساس برنده بودن کنند.