به گزارش گروه ایرانشناسی خبرگزاری دانا(دانا خبر) به نقل از همشهری، روزگاری سفال لالجین به تمام اروپا صادر می شد اما اکنون اتحادیه اروپا دیگر اجازه ورود سفال لعاب دار لالجین به کشورهای عضو این اتحادیه را نمی دهد.
صادرات سفال لالجین به آلمان نیز که مهمترین خریدار سفال ایران بود، قطع شده است؛ نه به دلیل تحریم بلکه موضوع اصلی، کیفیت سفال ایرانی است. در سالهای اخیر در لعابکاری سفال ها از لعاب های آماده که برای ساخت کاشی و سرامیک ساختمانی استفاده می شود و دارای ترکیبات سرب است، استفاده شده است. لعاب های آماده سمی هستند و آسیب های جبران ناپذیری به استفاده کنندگان از ظروف سفالیای که با چنین لعاب هایی ساخته می شوند، می رسانند.
دیگر اینکه برای پخت سفال در کورهها حرارتی بیش از یک هزار درجه نیاز است تا ظروف سفالین سمزدایی شوند که بهعلت گرانشدن مواد سوختی و حامل های انرژی، تولیدکنندگان ناچارند در حرارتی کمتر از 700درجه سفال ها را بپزند. این اقدام کیفیت کالاها را پایین آورده و سلامت مصرف کنندگان را نیز تهدید میکند.تولید چنین کالاهایی در حالی انجام می شود که هیچ نهادی تا کنون بر این موضوع نظارت نداشته و به ویژه وقتی خطر استفاده از ظروف لعابدار سمی بیشتر می شود که برخی خریداران صنایعدستی سفالی از ظروف سفالی با هدف تهیه مواد غذایی و پختوپز استفاده میکنند.
مهدی کریمی، کارشناس سفال و مدرس دانشگاه درخصوص سفال های سمی تولیدشده در برخی کارگاه های صنایع دستی در لالجین می گوید: در ترکیب لعاب همیشه سرب وجود دارد اما در سال های اخیر از این ماده بیش از حد مجاز استفاده می شود که موجب خطرناک شدن لعاب ها شده است.
کریمی میگوید: سفالگران برای پایینآوردن دمای ذوب، ترکیب سرب را افزایش می دهند و متاسفانه دستگاه های نظارتی نیز در این خصوص سکوت کردهاند. البته اگر حمایت های بیشتری از تولیدکنندگان صنایعدستی در بخش سفال انجام می شد و یارانه صنعت و سوخت آنها حذف نمی شد سفالگران دست به این اقدام نمی زدند.
لالجین البته با بیش از 400 سال سابقه در صنعت سفال هنوز در جهت برند سازی گام برنداشته است؛ یعنی بهدلیل اینکه تولید سفال درخور نیازهای روز نیست و کیفیت فدای کمیت شده، نشان معتبری از صنعت سفال در این شهر کمتر دیده می شود.با آنکه لالجین را پایتخت سفال ایران نامیده اند اما این شهر و محصولاتش نقش کمرنگ تری در جشنواره ها و فستیوال ها به خصوص در دوسالانه سفال کشور دارند و هرگز دوسالانه سفال ایران در این شهر برگزار نشده است.
تا دهه60 بیش از 600 کارگاه ساخت سفال به شیوه سنتی در شهر لالجین فعالیت می کردند اما امروز بیشتر این کارگاه ها قربانی توسعه شهر شدهاند. پایتخت سفال ایران حتی در طراحی شهری لالجین نیز لحاظ نشده و شهرک صنعتی که به منظور سازماندهی این کارگاه ها ایجاد شده است، توانایی پاسخگویی به تمامی تولیدکنندگان را ندارد. سفالگران نیز توان خرید کارگاه در این شهرک را ندارند و از آنجا که کارگاه های سنتی در بافت قدیم و اصلی شهر قرار گرفته اند، شرایط مناسبی برای تولید سفال وجود ندارد. باوجود این مشارکت نهادهای مردمی در تصمیم سازیها بهمنظور حل مسایل این شهر ضعیف است. ایجاد پژوهشگاه و مراکز مطالعات سفال، استفاده از نخبگان و هنرمندان، مسئولیتدادن به شهروندان، تبلیغات صحیح، نظارت بر کیفیت توسط یک نهاد بیطرف و تخصصی، مدیریت پسماند و نوآوری و سرمایهگذاری در صنعت سفال کشور میتواند پایتخت سفال ایران را از مشکلات موجود در آن و ورشکستگی صنعت سفال (بهعنوان یکی از رشتههای صنایعدستی کشور) رها کند.
ابتدا اینکه نویسنده مقاله اظهار داشته اند: صادرات سفال لالجین به دیگر کشورها قطع شده است و این امر را به وجود سرب در لعاب سفال های تولید لالجین ربط می دهد. کاهش صادرات موضوعی است که همه بخش های تولیدی کشور دامنگیر آن هستند و توضیح علل آن، از جمله بحث تحریم های مالی و موانع انتقال پول خود، حکایتی طولانی دارد که از حوصله این نوشته خارج است. با این حال نویسنده محترم را به آمارهای منتشره از سوی اداره گمرک استان ارجاع می دهیم تا به عینه مقصد های صادراتی سفال لالجین را مشاهده کنند و از دیدن رتبه عالیه سفال در سبد صادرات استان مسرور گردند. (البته اگر مسرور گردند).
آن گونه که از مطالعه مقاله مذکور برمی آید، نویسنده محترم آشنایی اندکی با هنر لعابکاری دارند و اطلاعاتشان در این زمینه بسیار سطحی است؛ چرا که هر متخصص و آشنای کاری به خوبی می داند تکنیک لعابکاری سفال با کاشی و سرامیک از جهات مختلف، متفاوت است و نمی توان به همین راحتی جای این دو را عوض کرد.
نکته دیگر که در خصوص حرارت کوره های سفالگری لازم به ذکر است، این است که حرارت کوره های سفالینه های بدون لعاب در لالجین بیش از 800 درجه است؛ چه برسد به کوره های سفالینه های لعابدار که حرارتشان در حدود 950 و بالاتر است.
نویسنده مقاله از قول فردی به نام مهدی کریمی، کارشناس سفال و مدرس دانشگاه (؟) نوشته است: در ترکیب لعاب همیشه سرب وجود دارد! کارشناس بودن جناب آقای مهدی کریمی از همین تک جمله شاه بیت شان کاملاً عیان است و لزومی ندارد از استاد کجا و چه بودنشان بپرسیم. لیکن از نگارنده مقاله انتظار می رود در چنین مواردی که اعتبار و آبروی یک شهر را مورد هدف قرار داده و دستمایه شایعه می کند، اندکی زحمت به خود داده و از یکی دو تن از استادان و هنرمندان لعابکار لالجین در این بار می پرسیدند تا هزینه چنین گافی را متحمل نشوند. اینکه همیشه در ترکیب لعابها سرب وجود دارد، مطلبی نادرست است و اتفاقاً سرب دار بودن یا نبودن لعاب یکی از تقسیمات موجود در دسته بندی انواع لعاب هاست. همچنین استفاده از اکسید سرب در ترکیب بعضی لعابها (که نمی توان منکر مضر بودن آن در ظروف غذاخوری شد)، تازگی ندارد و قرنهاست که در بیشتر کشورهای جهان مورد استفاده اکثر تولیدکنندگان سفال و سرامیک است.
در ضمن نگارنده بدون توجه به تبعات مطلبی که به قلم می آورد و منتشر می سازد، قدمت سفالگری در لالجین را مربوط به 400 سال عنوان می کند، در حالی که طبق شواهد موجود سفالگری در لالجین قدمتی بیش از هزار سال دارد. چنانچه آقای زندی قدم به شهر ما رنجه فرمایند، با حفاری سطحی در نقاطی از غرب و جنوب شهر، سفال شکسته های متعلق به بیش از هزار سال را مشاهده خواهندکرد.
در روزهایی که دوست و دشمن دانسته یا نادانسته کمر به نابودی شهرت و هنر لالجین بسته است، ضروری است که نهادهایی از جمله سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی، شورای شهر، اتحادیه سفالسازان، انجمن سفال و استادکاران برجسته شهر به سکوت خود پایان دهند و واکنش مناسبی در جهت مقابله با اقدامات و ادعاهای نادرست اینچنینی نشان دهند.
نیک میدانیم که این اولین باری نیست که لالجین چنین مورد هجمه قرار گرفته است، به هر حال رشد و شکوفایی اقتصادی لالجین مورد پسند خیلی ها نیست و از این رو به هر ترفندی توسل می گردد تا جلوی رونق خیره کننده لالجین گرفته شود. مقالات پیشین این نویسنده از جمله مطلب " لالجین دیگر پایتخت سفال ایران نیست" (http://zandi90.blogsky.com/1390/03/06/post-3/) در کنار پازل های دیگر نشان می دهد که حدسمان آنچنان هم بیراه نیست و متاسفانه بسیاری از این مطالب از جمله مقالات فوق با نیت سوء به قلم درآمده و در باز انتشار های آن هم با تلاش های عامدانه ای صورت گرفته است.
از این رو از تمامی مسئولین لالجین در کلیه نهادی های نامبرده انتظار می رود به منظور جلوگیری از اشغال فضای مجازی و رسوب ادعاهای نادرست غرض ورزانه در افکار عمومی کشور نسبت به سفال لالجین، در مقام پاسخگویی ظاهر شده و جوابیه های مناسب و تخصصی در این خصوص تهیه و به سایت های خبری ( که مقالات مذکور را انتشار داده اند) مخابره گردد.
همچنین به نوشته های این نویسنده قلم به مزد به نشانی های ذبل مراجعه فرمایید:
http://hamadanblog.mihanblog.com/post/129
http://hamadanblog.mihanblog.com/post/131
http://www.zandi90.blogsky.com/1392/05/07/post-108/