به گزارش گروه دانش خبرگزاری دانا (دانا خبر)، منوچهر منطقی مدیرعامل سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع در گفتگو با خبرآنلاین با اعلام این مطلب، افزود: همچنین هواپیمای 52 نفره هم در حال حاضر ساخته میشود و یک مدل جدید طراحی شده است که قابلیت عرضه در بسیاری از بازار های بینالملل را خواهد داشت و اکنون با هفت کمپانی بینالمللی این محصول را به اشتراک گذاشتهایم.
همچنین پس از بررسی در بازارهای منطقه و کشور به این نتیجه رسیدیم که بیشترین تقاضا برای هواپیماهای 150 نفره است بنابراین در یک طرح ملی این موضوع را در شبکهای از دانشگاهها و در یک زنجیره ملی شروع به طراحی کرده ایم. از آغاز این طرح حدود یک سال گذشته است و امیدواریم که با یک سری از حمایتهای حداقلی این محصول در 5 سال آینده، به تولید برسد و در آن هنگام ما محصولی باکلاس جهانی خواهیم داشت.
در خصوص زیرسیستمهای اصل هواپیما مانند موتور و قسمت الکترونیک هواپیما وضع بسیار خوبی داریم و میتوان ادعا کرد که تا سه تا چهار سال آینده یکی از قطبهای دنیا در خصوص صنایع هوایی خواهیم بود.
منطقی در پاسخ به این سوال که وضعیت کل صنعت کشور را چگونه می بیند، گفت: به نظر میآید که در اثر تحریمها یکسری از صنایع کشور دچار مشکل شدهاند و برای رفع مشکل باید به این مجموعهها پول یا ارز داده شود تا مشکلشان حل شود ولی در واقع مشکل صنعت ما این موضوع نبوده و فراتر از تزریق پول به آنها است.
میتوان صنایع کشور را به سه گروه تقسیم کرد. دسته اول صنایعی هستند که منابع و یا به عبارتی زنجیره ارزش آنها در داخل کشور است، این دسته حدود 60 تا 70 درصد از صنعت کشور را شامل میشود. این دسته زیاد از تحریمها متأثر نمیشوند چراکه وابستگی شدید و جدی به خارج از کشور ندارند و از منابع طبیعی و یا کشاورزی استفاده میکنند که در کشور موجود است. اگر چه بعضی از این صنایع هم نیاز به تجهیزات پیشرفته دارند و ممکن است در تامین قطعات یدکی خود دچار مشکل شوند؛ مانند صنایع غذایی یا صنایع نساجی که بیشتر نیاز آنها در داخل کشور تامین میشود و در بعضی موارد نیاز محدودی به ارز برای تامین برخی قطعات یدکی و یا مواد اولیه محدودی دارند. گروه دوم صنایع واسطهای هستند که خودرو، پتروشیمی، صنایع پایه مانند گروه فلزات اصلی در این گروه قرار میگیرند. این صنایع خود به دو گروه تقسیم میشوند؛ دسته اول صنایعی هستند که زنجیره ارزش آنها در داخل کشور است مانند فولاد که این گروه هم تحتتأثیر زیاد تحریمها نیستند و دسته دیگر که بخشی از زنجیره ارزش آنها به خارج از کشور مربوط است که طبیعتا بیشتر تحتتأثیر تحریمها قرار میگیرند. صنایع واسطهای حدود 30 درصد از صنایع را شامل میشود. پس در شرایط فعلی به نظر می رسد در کل صنایع کشور شاید حدود 30 درصد از صنایع با مشکل ارز و تحریمها مواجه باشند. دسته سوم صنایعی است که ما خودمان خلق محصول کرده ایم و به عبارتی زنجیره ارزش آن در دست خودمان است و ما می توانیم هر کاری با حذف و ارتقا آن انجام دهیم. واگر برایمان سود آور و مفید است آنرا توسعه دهیم ودر غیر اینصورت آنرا حذف و جایگزین مناسب تری برایش داشته باشیم. این صنایع تقریبا از تحریم مصون هستند زیرا با هر تهدیدی قدرت جایگزین برای آن را داریم.
مدیرعامل پیشین ایران خودرو در عین حال مشکل اصلی صنعت ایران را رقابت پذیر نبودن آن دانست و افزود: در اینجا عوامل مفقوده وجود دارد که باید بیشترین تمرکز بر روی آنها باشد از جمله اینکه چرا صنایع ما درتحولات کشور و یا جهانی دچار بحران میشوند؟ در واقع مسئله تحریمها یکباره اتفاق نیفتادهاند بلکه طی پروسه زمانی روی داده است ولی تدبیر جامعی از زمانهای گذشته برای مقابله با تحریمها در بخش صنایع ما اتخاذ نشد تا بتواند برای مقابله با این شرایط آماده باشند و راهکاری برای این وضعیت داشته باشند. در واقع بهرهوری این نیست که مقدار ورودی مشخص، مقدار خروجی مشخصی را نتیجه دهد بلکه بهرهوری در این است که در هر شرایطی بتوان صنعت را سرپا نگه داشت.
بنابراین تنها راهحل ما این است که به نوعی فکر، اندیشه و نوآوری را وارد صنعت کنیم. متأسفانه صنایع ما به نوعی وابستگی به خارج دارند. اگر ما نوآوری را در صنعت، فضای کسب و کار، فرآیند، خدمات و سایر موارد وارد کنیم بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.
منطقی در ادامه گفت: در همه کشورها برای اینکه صنعت مسیر تعالی خود را طی کند یکسری امتیازاتی را به صنعت میدهند ولی انتظار این است که مسیر تعالی را طی بکند. بهعنوان مثال برای اینکه مثلا صنعتی رقابتی شود فلان تعرفه را برایش در نظر میگیرند به شرطی که محصول تولیدی بیش از پنج سال نباید در بازار باشد و آن صنعت باید برای محصول جایگزین پس از مدت مذکور فکر کرده باشد اگر این صنعت این کار را انجام داد همچنان حمایت میشود ولی اگر نتواند و یا نکند حمایت از آن قطع میشود. بنابراین باید یک تفاهم متقابل بین امتیازدهنده و امتیازگیرنده بر قرار باشد. کسی که امتیاز میدهد، در واقع امتیاز میدهد که سطح توانمندی و فناوری امتیازگیرنده را بالا ببرد و امتیازگیرنده هم میگوید برای بالا بردن سطح به یک سری هزینهها نیاز است که امتیازدهنده از طریقی آنها را تأمین میکند. هنگامی که امتیازگیرنده رشد کرد به نقطه مطلوب رسید چنانچه رها شود میتواند همچنان بر روی پای خود بایستد و خود را در اداره کند. البته هیچگاه به طور کامل رها نمیشوند و حمایتها به شکل دیگری ادامه پیدا میکند.
مدیرعامل سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع وظیفه دولت یازدهم برای مدیریت بحران را برنامه ریزی بلندمدت ارزیابی کرد و یادآور شد: این مسئله تا حدودی زیادی برعهده وزارتخانههاست. همچنین وزارتخانه علاوه بر اینکه همه صنایع را به سمت برنامهریزی بلندمدت هدایت میکند، در جبران بخشی از هزینههای آینده هم کمک کند که بخشی از آن را میتواند بودجههای 1 تا 3 درصدی که معمولا برای تحقیقات درنظر گرفته میشود برای آینده تأمین کند، از طرف دیگر باید در کنار هر بنگاه یک مجموعه فکری درنظر گرفته شود که بتواند در رویارویی با مشکلات آتی کمک کننده باشد
منطقی ادامه داد: در دنیای امروز صنایع را به دو بخش تقسیم کردهاند که عبارتند از خدمات و محصول که عمده حرکت دنیا به سمت خدمات است. خدمات یعنی اینکه فکر و خلاقیت خود را به صورت یک بستر در آورده و آن را عرضه کنید. منظور از خدمات این است که مثلا فکر کنیم که برای بسترهای صنعتی که داریم باید چه چیزهایی در نظر بگیریم تا برای مشتری جذابتر شود و هم سودآوری داشته باشد که این اقدامات در بحث فناوری نرم جای میگیرد . اگر فناوری نرم را رشد دهیم می توانیم به فرض از دو واحد پول چهار واحد اشتغال درآوریم. در حال حاضر هم ما باید به دنبال اشتغالهای نوین باشیم. اشتغالهای نوین هم هزینه زیادی را نمیخواهد بلکه باید شرایطی فراهم شود تا فکرهای نو و خلاقیتها بتواند بر حد بلوغ برسند و تبدیل به محصول شوند. اکنون حدود 84 درصد از درآمد کشور آمریکا از خدمات است. اگرچه حدود 50 درصد از درآمد کشور ما هم از خدمات است ولی این خدمات با استفاده از رانتها و نه با استفاده از خلاقیت ها حاصل شدهاند که در حال حاضر با از بین فتن رانتها میتوانیم امیدوار باشیم که اشتغالهای زیادی با هزینههای کم بهوجود بیایند.