به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا (داناخبر) به
نقل از دیده بان طبیعت بختیاری منطقه چهارمحال و بختیاری با میانگین بارش
حدود ۷۰۰ میلیمتر – که نزدیک به میانگین جهانی است – در شمار یکی از
قطبهای اصلی تولید آب در زاگرس مرکزی و کشور قرار داشته و بهعنوان
سرچمشههای اصلی رودخانههای پراهمیتی چون زایندهرود و کارون بزرگ، حیات و
شادابی دو استان بزرگ اصفهان و خوزستان را مدیون این موهبتهای بیمنت خود
ساخته است. بدون شک همین شناسههای کمهمتا هستند که حیرت و نگرانیهای
کارشناسان و متخصصان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست را از خبرهای مشاهده
نشانههای فرونشست زمین و آغاز پدیده فاجعهبار بیابانزایی در دشتهای
حاصلخیزش دو چندان میکند!
علت افزایش برداشت آب های زیر زمینی
نبود
مدیریت مناسب در بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و در زمینههای الگوی کشت
و روشهای آبیاری و اصلاح فرهنگ مصرف آب در بخش کشاورزی و گسترش بیرویه و
چشمگیر زمینهای کشاورزی که عموما در اثر تغییر کاربریهای غیرقانونی و
فرصتطلبانه مرغزارها و عرصههای مرتعی صورت گرفته است، علت اصلی افزایش
برداشتهای مضاعف و بیرویه از منابع آبی زیرزمینی این آبخوانها شده تا
جاییکه در برخی از آنها مانند دشت خانمیزرای لردگان صدای پای پدیده
دهشتناک بیابانزایی شنیده شود. آبخوان آبرفتی دشت خانمیرزا نمونه منحصربه
فردی از دشتهای حاصلخیز چهارمحال و بختیاری است که در گذشته در بخش مرکزی
آن یک تالاب طبیعی وجود داشته و بین تغذیه و تخلیه آب آن تعادل طبیعی
برقرار بوده است اما با افزایش بهرهبرداری بیرویه از ذخیره آب زیرزمینی
بهعنوان تنها منبع تأمین کننده آب مورد نیاز بخش کشاورزی منطقه، روند
نابودی و کوچک شدن این تالاب شدت یافته تا جاییکه در حال حاضر مرغزاری
تخریب شده و محدود برجای مانده است.
احساس کم آبی در دشت های 11گانه
تقریبا در تمامیدشتهای ۱۱
گانه منطقه؛ در سالهای اخیر چاههای کمعمق در فصول کشت با کمآبی و حتی
خشکیدگی مواجه بوده که در برخی موارد مشاجرات محلی و اجتماعی را بهدنبال
داشته است. مقایسه آماری منابع آبی این دشتها در سالهای مختلف بیانگر این
حقیقت است که به بهانه افزایش تولید محصولات کشاورزی، اضافهبر افزایش
غیراصولی حدود ۵ برابری شمار چاههای کشاورزی، تعداد چاههای عمیق نسبت به
چاههای کمعمق به علت کاهش شدید سطح آب زیرزمینی و کفشکنیهای مجاز و
غیرمجاز جهت دستیابی به آب بیشتر، افزایش چشمگیری یافته است که این امر
روند تخلیه غیرمجاز ذخیره این آبخوانها را شتابی نگران کننده و فاجعهبار
بخشیده که در سالهای اخیر بهعنوان دشتهای ممنوعه و برخی نیز بحرانی
اعلام شدهاند.
با توجه بهاینکه منابع آبی اکثر دشتها تنها به
بارشهای سالانه وابسته است، مدیریت هوشمندانه بهرهبرداری از آبهای
زیرزمینی که منطبق بر برنامههای کارشناسی مدون باشد، از اهمیت بیشتری
برخوردار میشود. رهاسازی اراضی ملی تصرفی و کاهش سطح زیر کشت محصولات
کشاورزی، کنترل بهرهبرداری با نصب کنتور، تخریب چاههای غیرمجاز و حتی
خاموش کردن برخی از چاههای فعال واقع در حریم یکدیگر در شمار اقدامات
کوتاه مدت این مدیریت خردمندانه قرار دارند. یکی از لکنتهای مدیریتی موجود
که میتوان از آن بهعنوان خسارت خودخواسته نام برد صدور مجوزهای قانونی
حفر چاه و میزان برداشت آب است که بر اساس نیازهای آبی و گاها” فشارهای
اجتماعی کشاورزان صادر شده و ناباورانه توجه چندانی به ظرفیتهای آبی
آبخوانها نشده است. اجرای طرحهایهای آبخیزداری و تغذیه مصنوعی، اجرای
سیستمهای نوین آبیاری، افزایش راندمان آبیاری، اصلاح الگوی کشت و انتخاب
گونههای با نیاز آبی کم نیز در شمار کمهزینهترین گزینههای عملیاتی در
برنامههای میانمدت و بلندمدت مقابله با پدیده بیابانزایی در دشتهای این
دیار دارد.