کمی آن سوتر فلافل فروشی دارد فروش خوبی میکند. این فروش فقط متعلق به او نیست. اگر کمی در شهر چرخ بزنید رشد قارچ گونه این مغازهها در شهر را میبینید. فلافل هم اگرچه مثل همه غذاهای دیگر سرو شده در ساندویچفروشیها و فستفودیها (غذای فوری) یک غذای سریع است اما ویژگی ارزانی دارد. در این شرایط این سوال پیش میآید که آیا مردم به غذاها، کالاها و حتی خدمات ارزان روی آوردند یا این پدیدههای اجتماعی دلیل دیگری دارد؟
رییس اتحادیه اغذیهفروشیها: مساله ارزانی نیست؛ تنوع است
اسدالله احمدی شهریور، رییس اتحادیه اغذیهفروشیهای تهران است. از او میپرسم دلیل باز شدن این همه فلافل فروشی چیست؟ آیا میتوان گفت مردم دیگر پول همبرگر و ژامبون گران را ندارند و به سمت ساندویچ ارزان رفتند؟ احمدی شهریور میگوید علت باز شدن این فلافلفروشیها ارزانی نیست. او ماجرا را در تنوع میبیند و میگوید مردم دوست دارند مرتب مواد غذایی یا وعدههای غذایی خود را متنوع کنند و در این میان روی آوردن به فلافل که یک غذای ذاتا عربی است هم از این زاویه قابل تحلیل است. البته او گریزی به مساله مبتلا به اصناف هم میزند و میگوید بسیاری از این مغازهها مجوز ندارند کما اینکه از حدود 800 اغذیه فروشی فعلی تهران هم برخی مجوز کسب ندارند. او حتی میگوید برخی از این مغازهها توسط اتباع خارجی اداره میشود. از او در مورد آمار اضافه شدن اغذیه فروشی و به طور خاص فلافل فروشیها میپرسم که میگوید اطلاع دقیقی از این آمار ندارد.
یک فروشنده در پاساژ پروانه تهران / عکس یاشا توکلی - سایت عکاسی
یک جامعهشناس اقتصادی: مساله تشخصسازی از طریق مصرف است
همین سوالات را از دکتر علیاصغر سعیدی، استادیار و مدير گروه برنامهريزي و رفاه اجتماعي دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هم میپرسم. تخصص او جامعهشناسی اقتصادی است. او میگوید فقط نمیتوان دلیل این ماجرا را ارزانی این کالاها و کم شدن قدرت خرید مردم دانست. به گفته او چند دلیل برای این مساله میتوان برشمرد البته پیش از آن باید دانست مردم تحت هدایت ارزشها، هویت طبقاتی و گروهی خود و نیز خردهفرهنگها اقدام به رفتار اقتصادی منفعتطلبانه میزنند و آن رفتاری منفعتطلبانه است که میزان پرداخت کمتر بتواند نیاز فرد را برطرف کند.
به گفته این استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران مردم تلاش دارند تا با مصرف نوعی تشخص اجتماعی ایجاد کند. این موضوع خصوصا در شهرها که راه مهم شناخت دیگری، مصرف است صحت دارد. به این ترتیب فرد سعی دارد با یک رفتار منفعتطلبانه بتواند حداکثر تشخص اجتماعی را ایجاد کند.
سعیدی دلیل دیگر را هم در میل به تنوع میبیند. به گفته او
سرنوشت فلافل در نهایت همان چیزی خواهد بود که برای ذرت اتفاق افتاد. او میگوید
اینگونه کالاها سریع میآید و سریع هم در جامعه اوج میگیرد و بیش از همه میخواهند
تنوعطلبی مردم و تفاوت ذائقه آنان با گذشته را ارضا کنند. به گفته این استاد
دانشگاه تهران در غرب هم این اتفاقات برای برخی کالاها چون کیک و قهوه افتاده است.
آیا مساله ارزانی تاثیری ندارد؟
به این ترتیب دو کارشناس تنوعطلبی مردم را دلیل رویکرد مردم به این کالاها دانستند. به علاوه دکتر سعیدی مساله هویت بخشی با منفعتطلبی را هم به این ماجرا اضافه کرده است؛ اما وجه مشترک این کالاها که ارزانی است این فرضیه را همچنان قوی نگه میدارد که ارزان بودن کالاها در کنار کاهش قدرت خرید مردم هم عامل موثری است.
گزارش بانک مرکزی نشان میدهد که شاخص کل قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوار تنها در دو سال 1390 تا 1392، 76 درصد رشد داشته است. در این میان شاخص رستوران 93 درصد، شاخص تفریح 88 درصد و شاخص کالاهای متفرقه 122 درصد افزایش یافته است. از آن سو مرکز آمار میگوید متوسط هزینه یک سال خانوار شهری 940 هزار تومان و درآمد همان خانوار نزدیک به 890 هزار تومان است. این به معنای کسری بودجه 50 هزار تومانی هر خانوار در هر ماه است.
مرکز آمار در گزارش خود میگوید هر خانوار ایرانی در هر ماه
19 هزار تومان خرج غذای آماده و دخانیات میکنند و 5 هزار تومان هزینه لوازم
زینتی. این یعنی سهم کالاهایی چون فلافل یا تزیینات شخصی دستساز پاساژ (بازارچه)
پروانه در بازار نزدیک به 3 درصد است؛ اما اگر حضور مجدد لباسهای ارزان و دست دوم
تاناکورا در بازار را ببینیم و حجم بالای کالای چینی ارزان در بازار را در نظر
بگیریم آن وقت متوجه میشویم که بسیاری از کالاهای زندگی ما کالاهای ارزان شده
است. چرا اینگونه است؟ مساله تنوع است یا راز این مساله در عددهای اعلامی بانک
مرکزی و مرکز آمار است؟
عکس نمایه از خبرگزاری مهر