به گزارش گروه ایرانشناسی خبرگزاری دانا (داناخبر) و به نقل از ایران، بیماری «زوال بلوط» كه رعشه بر اندام تمام زاگرس انداخته، به جان بلوطزارهای لرستان هم افتاده اما این بیماری تنها درد جنگلهای استان نیست. براساس امار انجمنهای فعال محیط زیستی در استان از یك میلیون و 200 هزار هكتار جنگل لرستان در سال 83، تنها 600 تا 700 هزار هكتار ان باقی مانده كه ان هم یا در تنور روستاییان میسوزد یا در مسیر طرحها ریشهكن میشود. افكارعمومی بیش از هرچیزی هدفمندی یارانهها را باعث تخریب جنگلهای بلوط استان میدانند. امارها نشان میدهد تنها در یك روستا و پس از اجرای طرح هدفمندییارانه ها، 70 درصد جمعیت ان بخاریهای گازی را كنار گذاشتند، بلوطها را قطع كردند تا اجاقهای زغالی را روشن كنند، چون از پس پرداخت قیمت یك بشكه نفت به مبلغ 50 هزار تومان برنمیایند. مردمی كه براساس امارهای موجود، شرایط، بالاترین نرخ بیكاری را به نام شان سند زده است. روستاییانی كه علاوه بر اجاقهای خود، درختهای بلوط چند هزارساله را زغال میكنند تا با فروختن ان كمی از رنج نداری بكاهند.
كمبود جنگلبان
سید محمد قاسمی، فعال جنگلهای لرستان در گفتوگو با ایران یكی از مهمترین دلایل تخریب جنگلهای بلوط لرستان را كافی نبودن جنگلبانها میداند. به گفته او براساس استانداردهای بینالمللی هر هزار هكتار یك جنگلبان میخواهد. پایینترین استانداردهای بینالمللی میگوید هر 5 هزار هكتار یك
محیط بان میخواهد اما در لرستان هر جنگلبان وظیفه حراست از 70هزار هكتار را دارد. به گفته قاسمی تمام جنگلهای بلوط لرستان كه بعد از فارس و خراسانجنوبی بیشترین وسعت را دارد، توسط 17 تا 20جنگلبان حفاظت میشود درحالی كه حداقل باید 240 جنگلبان داشته باشد. كمبود جنگلبان در بلوطزارهای لرستان زمانی خود را نشان میدهد كه امار اتشسوزیهای عمدی در استان افزایش مییابد. امارهایی كه به گفته «مظفر افشار» فعال محیطزیست به تخریب 12هزار هكتار از جنگلهای استان تنها در سال 91 منجر شدهاست. افشار به ایران میگوید: «90 درصد اتش سوزیها در جنگلهای لرستان عمدی است.»
به گفته قاسمی بخش پاپی لرستان 105 هكتار جنگل دارد و براساس استانداردها حداقل باید 21 جنگلبان داشته باشد اما تمام كاركنان اداره منابع طبیعی شهر «سپیدشت» 4 نفر هستند. یك نفر رییس و سه كارمند كه دو نفر ان جنگلبان است و به حفاظت از این وسعت نمیرسند. او میگوید: همین است كه روستاییان شبانه به جنگل میروند و 400 درخت را قطع میكنند اما قطع درختان پایان این ماجرای تلخ نیست. به گفته او، محلیها وقتی درختان را قطع میكنند زمین تسطیح شده را هم تصاحب میكنند. زمینی كه اموال ملی است. براساس مطالعات بانك جهانی هر سال 54 هزار هكتار جنگلدرایران از بین میرود.
قاسمی می گوید كه پیمانكار طرح ابرسانی به خرماباد در استانداری اعتراض كرده است كه چند بار با منابع طبیعی استان تماس گرفته تا ناظر طرح باشند. به گفته پیمانكار مسیر ابرسانی به خرم اباد 25 كیلومتر است و در این مسیر ناچار است درختان زیادی را قطع كند اما ان طور كه قاسمی از او نقل میكند، مسیولان منابع طبیعی استان حتی یك بار هم به طرح سر نزدهاند. طرحی كه به گفته قاسمی انتقال اب سد كاكارضا به خرم اباد را در برنامه دارد و به موازات جاده اصلی در حال وقوع است. او عدم نظارت بر طرحها را از دیگر مشكلات جنگلهای استان میداند.
به گفته قاسمی زمانی هم كه بزرگراه خرماباد به پل زال را ساختند قرار شد طبق قانون پیمانكار در جای دیگری كه منابع طبیعی مشخص میكند، درخت بكارد تا جبران مافات شود اما این اتفاق هم نیفتاد. انطور كه قاسمی خبر میدهد تعریض جاده «سراب دور» و خرم اباد «نوژیان» هم به قطع درختان زیادی منجر شد. افشار هم میگوید با همكاری فعالان حوزه محیطزیست در حاشیه شهر خرم اباد بیش از هشت هكتار از درختهای بومی را كاشتهاند، درختهایی چون بلوط، گلابی، بادامكوهی، انجیر، زالزالك و گلابی وحشی. برخی از درختان هماكنون 12 تا 15 سال سن دارند. به گفته او بلوط تا هزار سال زندگی میكند. از سوی دیگر تنها در دو سال اول احتیاج به ابیاری دارد و بعد خود با طبیعت دست به كار میشود. با این وجود به گفته او مسیولان استانی هرجایی كه به كاشت درخت پرداختهاند سراغ درختان سوزنی برگ رفتهاند كه زودتر جواب میدهد و بومی استان هم نیستند.
زخم یارانهها
به گفته افشار نظارتی كه باید روی جنگلهای استان انجام گیرد وجود ندارد. او می گوید بارها شاهد بوده كه چوپانها و دامدارها شاخههای تنومند بلوط و درختان دیگر را بریدهاند و گوسفندان را در فصل بذر به چرا بردهاند. گوسفندهایی كه در دستههای صدتایی از شاخههای بریده بلوطها اویزان میشوند و برگهای ان را میخورند. بلوطهایی كه بیش از 200 سال عمر دارند و سایه انها میتواند تا هزار سال بر سر صحرا گسترده شود.
افشار میگوید در این زمینه با فرمانداری و استانداری و مسیولان دیگر استان حرف زده اما به نقطه امیدواركنندهای نرسیده است. افشار اعتقاد دارد زخمی كه اجرای هدفمندی یارانهها به جنگلهای بلوط زد، غیرقابل جبران است. مشاهدات عینی او و همكارانش در بخش چگینی خرم اباد انها را به روستایی میرساندكه 75 خانوار ان تا قبل از اجرای طرح یارانهها از وسایل گرمایشی با سوخت نفت و گاز استفاده میكردند اما با اجرای هدفمندی یارانهها همه چیز برعكس شد. حالا این خانوارها بخاریهای گاز سوز و نفت سوز خود را كنار گذاشتهاند و بلوطها را زغال میكنند تا زمستانهای سخت را از سر بگذرانند. مسالهای كه البته تنها به جنگلهای لرستان محدود نمیشود و جنگلهای كرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری و كهگیلویه و بویراحمد را هم به خاك سیاه نشانده است. وی میگوید: «با انها درباره ارزش درختهای 300 -200 ساله صحبت كردیم اما در نهایت محلیها به انها گفتهاند كه اگر با صد مامور هم بیایند انها همچنان از چوبهای جنگل برداشت میكنند.» افشار به انها حق میدهد. به گفته او این روستاییان تا قبل از اجرای طرح هدفمندی هر بشكه نفت را 12 هزار تومان میخریدند اما هماكنون هر بشكه نفت برای انها 50 هزار تومان درمیاید. به عبارت دیگر به انها 45 هزارتومان داده میشود تا انها فقط برای تامین سوخت خود هر بار 50 هزار تومان بدهند؛ در استانی كه بالاترین امار بیكاری را دارد. بسیاری از این روستاییان برای گذران زندگی خود درختان بلوط را اتش میزنند تا زغال انها را بفروشند زغالی كه در نهایت هر كیسهاش برای انها 8 هزار تومان درامد دارد. از درختی كه به گفته افشار نرخ جهانی ان برای یك بلوط 50 ساله 169 میلیون تومان است.
افشار میگوید: به مسیولان در همان ابتدای اجرای طرح هدفمندی پیشنهاد دادیم كه به جای 45 هزار تومان یارانه، 35 هزار تومان به هر فرد روستایی بدهید و در ازای 10 هزار تومان مابقی، به روستاییان سوخت برسانید. پیشنهادی كه البته پذیرفته نمیشود. افشار میگوید منابع طبیعی به برخی از روستاهای دور دست كپسول گاز میرساند اگر این طرح را در تمام روستاها دنبال كند، بخش بسیار زیادی از جنگلهای باقیمانده از دم تبر محلیها نجات پیدا میكنند.
البته زیر اشكوب جنگلها به دلیل فشار روزافزون فعالیتهای انسانی اعم از كشاورزی و دامپروری هم بستر زاداوری و بقای این زیست بومهای ارزشمند را تهدید و تخریب میكند. محلیها هم میگویند كه حق ارتزاق ما از منطقه چه میشود؟ سوالی كه نباید از كنار ان گذشت. همچنین افكارعمومی قرق كردن و بیرون راندن مردم از جنگل را راهحل منطقی برای نجات جنگلهای بلوط نمیداند بلكه اعتقاد دارد باید طرحهایی را اجرا كرد كه به همزیستی مسالمتامیز جنگل و جوامع محلی ساكن در ان منتهی شود.
270 هزارهکتار بلوط لرستان خشك شدند
مهرداد بهاروند، مدیركل منابع طبیعی و ابخیزداری استان لرستان هم از خطر خشك شدن ۲۷۰ هزار هكتار جنگل بلوط در این استان خبر میدهد كه به صورت نقطهای خشك شدهاند. دردی كه باعث شده تا 800 متر مكعب از جنگلهای منطقه شوراب با نظارت این سازمان قطع شود. درختهایی كه در اختیار هیاتهای عزاداری ماه محرم قرار گرفت تا از انها استفاده شود. امارها هم میگوید كه تا پایان امسال وسعت درختان خشک شده به 300 هزار هكتار می رسد و بیش از 15 میلیون اصله درخت بزرگ با قدمت بیش از 50 تا صد سال بخصوص درختان دانه زاد درگیر این بیماری می شوند.
البته زخم بلوطستانهای لرستان به همین جا ختم نمیشود. حضور پر رنگ معادن در دل مناطق حساس جنگلی، افت و خشكسالیهای پی در پی و از سوی دیگر نبود نظارت كافی، عدم برنامهریزی صحیح در برخورد با مشكلات جاری و سوءاستفاده شماری كه تنها به سودهای اقتصادی كوتاه مدت فكر میكنند جنگلهای تاثیرگذار لرستان را به بحرانی عمیق كشانده است، بحرانی كه پیامد ان تنها به استان لرستان و استانهای زاگرسنشین محدود نخواهد شد.
از سوی دیگر یكی از چالشهای پیش روی منابع طبیعی استان موضوع زغالگیری در ابعاد وسیع از سوی شماری سودجو بوده كه خسارتهای جدی به چرخه زیستی استان وارد ساختهاند؛ هر چند در این سالها نوع و شدت برخورد با متخلفان افزایش یافته اما شواهد نشان میدهد موضوع حساس زغالگیری به صورت غیر قانونی و چراغ خاموش در حال انجام است و به صورت خانگی و پنهانی دست به دست میشود. از سوی دیگر نبود نظارت كافی، عدم برنامهریزی صحیح در برخورد با مشكلات جاری و سو استفاده شماری كه تنها به سودهای اقتصادی كوتاه مدت فكر میكنند جنگلهای تاثیرگذار لرستان را به بحرانی عمیق كشانده است! شوربختانه میزان تخریب و بهرهكشی از منابع طبیعی استان به گونهای است كه تداوم این شرایط اینده زیستی این سرزمین را با چالشی جدی روبهرو ساخته كه باید متولیان امر برای حل مشكلات اقتصادی جوامع محلی كه قامت زندگیشان وابسته به طبیعت شده اقدامهای راهبردی و موثرتری را در دستور كار خود قرار دهند.40 درصد منابع ابی كشور را همین درختان در دل زمین نگاه داشتهاند. زمینهایی كه با قطع هر درخت سست میشوند تا باران به زمین نرسیده، سیلاب شود و به جان خاك بیفتد. خاكها با سیلاب شسته و رفته میشوند و رانش زمین و زلزله را به جان منطقه میاندازد. درختانی كه علاوه برنگهداشت اب، سدی در مقابل گرد و غبارهای عراقی بودند.
گزارش از: زهرا کشوری