نام و تخصص | شرح اظهار نظر |
دکتر جعفر بوالهری، روانپزشک و رییس دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان انستیتو روانپزشکی تهران | - مطالعات نشان داده که خطوط بحران، مددکار اجتماعی و روانشناسان در برنامههای امحای خشونت موثرتر از پلیس و وکلا هستند و باید در جایگاهی باشند که پیش از این که کار به آنها برسد توسط این افراد بررسی شده باشد. پلیس در این زمینهها میتواند نقش کمکی داشته باشد و روحانیون هم میتوانند نقش آموزشهای معنوی را داشته باشند - ما در ایران فقر مددکاری داریم و در حوزه بهداشت هم غفلت بزرگی نسبت به خشونت وجود دارد و میبینیم که پرستاران و بهیاران دانش درستی نسبت به خشونت ندارند درحالیکه این موضوع بسیار مهم است و ما فهمیدیم که باید این آموزشها را به حوزه بهداشت و درمان بدهیم - ما در مراکز بهداشتی و درمانی کوشش کردیم به کارکنان آموزش بدهیم و درباره خشونتهای خانگی غربالگری داشته باشیم و رسیدیم به این که مهارتهای اولیه ارتباطی، کنترل خشم و پرخاشگری و مدیریت مساله مواردی است که ما آنها را از کودکی آموزش نمیدهیم و باعث ایجاد خشونت دیگر در بزرگسالی میشود - ما در دورهای سعی کردیم زنان خشونتدیده را در روستا و محله و شهرشان دعوت کنیم و به آنها آموزش مهارتهای زندگی بدهیم اما وزیر وقت بهداشت تمام مدارک ما را جمع کرد و گفت اصلا خشونت و همسرآزاری وجود ندارد! امیدواریم در شرایط فعلی جامعه بتوانیم گامهایی برای کاهش خشونت برداریم - در کنار خشونتهایی که علیه زنان صورت میگیرد، برخلاف تصوری که ممکن است وجود داشته باشد، مردان هم مورد پرخاشگری و خشونت واقع میشوند |
دکتر امیرحسین جلالی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران | - در خشونتهایی که علیه زنان یا حتی مردان و کودکان صورت میگیرد این فقط آنها نیستند که پیامدها و عواقب آن را متحمل میشوند بلکه حتی اگر قربانی یک شخص مشخص باشد، این آثار و پیامدها به بقیه اعضای خانواده و حتی سایر افراد جامعه هم میرسد - سازمان جهانی بهداشت اولویتهایی را برای تخصیص منابع در بخش سلامت اعلام کرده که مبارزه با خشونت خانگی یکی از مواردی است که در اولویتهای نخست قرار گرفته و باید یک استراتژی ملی برای آن در نظر گرفته شود - در تعریف جهانی خشونت علیه زنان، این موضوع تهدید، تمایل یا اقدام به استفاده از نیروی فیزیکی یا قدرت علیه دیگری برشمرده شده است یعنی این تعریف فراتر از خشونت فیزیکی است چون حتی تهدید به آن را هم شامل میشود - سازمان ملل هم خشونت علیه زنان را اینطور تعریف کرده که هر نوع اعمال خشونت بر اساس جنسیت که منجر به رنج شود یا تهدید به انجام آن یا محروم کردن آنها از آزادیشان - خشونت درباره مردان هم در حال گسترش است اما زنان همچنان قربانی اصلی خشونت هستند به طوی که بر اساس آمار سازمان ملل هنوز 90 درصد زنان و 10 درصد مردان قربانی این خشونتها هستند - نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که مدل فیزیکی خشونت در حال کاهش و مدلهای روانی آن در حال افزایش هستند - در طرح ملی که در سال 83 انجام دادیم و شامل بیش از 12 هزار زن در 28 مرکز استان بود، مشخص شد که میزان خشونت از ابتدای زندگی 66.3 درصد بود که 10.5درصد از آنها خشونت شدید و 28.5 درصد آنها خشونت جسمی بود. همچنین مشخص شد در یک سال پیش از آن 53 درصد زنان انواع خشونت را تجربه کرده بودند و 19.2 درصد آنها خشونت فیزیکی بوده است - خشونت در برهههای خاصی از زندگی است به عنوان مثال در سال اول ازدواج، در شرایط تنگنای مالی، دوران بارداری و پس از فرزنددار شدن - درمورد ایران نکته مهم این است که زنان نسبت به خشونت آگاهی ندارند و فقط خشونت فیزیک را به عنوان خشونت میشناسند در حالی که خشونت انواع مختلف فیزیکی، جنسی، روانی و ... دارد |
دکتر مریم رسولیان، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران | - این که زنان در بسیاری از موارد خشونتهایی که علیه آنها صورت میگیرد را پنهان میکنند صرفا به این دلیل نیست که آبروی همسرشان نرود بلکه به این دلیل است که مورد قضاوت قرار میگیرند به طور مثال این که به آنها گفته میشود بیعرضه هستند یا این که خودشان مقصرند - نکته مهم این است که خشونت باید افشا شود و افشاگری درباره خشونت میتواند از تکرار آن کم کند - ما تحقیقی داشتیم که از افراد پرسیده میشد مورد خشونت واقع شدهای یا نه و آنها جواب بله یا خیر میدادند، پس از آن پرسشنامه دیگری بود که به طور مصداقی از زنان پرسیده میشد این اتفاق برایت افتاده یا نه، نتایج این تحقیق نشان داد تنها 24 درصد خودشان را قربانی خشونت میدانند در حالی که بر اساس آنچه ما آنها را قربانی خشونت میدانیم 60 درصد شامل خشونت واقع میشدند. این یعنی آنها حتی نمیدانستند که رفتاری که با آنها میشود رفتار نادرست و خشونتآمیزی است پس باید آگاهیها را افزایش داد - این چالش هم وجود دارد که وقتی افراد را آگاه کنیم ممکن است افت بهداشت روان ایجاد شود چون فرد تا پیش از آن به آن شرایط عادت کرده بوده و حالا دیگر میداند که در شرایط مناسبی قرار ندارد پس همزمان با آگاهیبخشی به زنان باید به مردان و سایر بخشهای جامعه هم آموزش داده شود - زنان اگر خشونت فیزیکی را تجربه کنند خودشان را قربانی خشونت میدانند اما اگر خشونت جنسی و روانی یا سایر موارد باشد نمیدانند که قربانی خشونت هستند - باورهای غلطی که درباره خشونت خانگی وجود دارد عبارت از این موارد هستند: زنان زیادی درگیر این موضوع نیستند، کتک زدن ناشی از عصبانیت لحظهای است، این موضوع فقط در طبقات پایین اجتماعی رواج دارد، چنین موضوعی نباید افشا شود و به خارج از خانه برود، کسی که خشونت میورزد عادتی دارد که درمان نمیشود، این درگیری بین خودشان است و نباید دخالت کرد |
دکتر شبنم نوحهسرا، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران | - افرادی که در مواجهه با زنان خشونتدیده قرار دارند هم باید آموزش کافی را ببینند چرا که حالات روحی میتواند در آنها هم تاثیر متقابلی به جا بگذارد - در برخورد با فردی که مورد خشونت واقع شده باید در او احساس گناه، تقصیر یا شرم به وجود نیاوریم بلکه با او همدردی و همراهی کنیم - میزان همدردی با کسی که مورد خشونت واقع شده نه باید بیش از اندازه باشد که فرد احساس کند در شرایط فاجعهباری قرار گرفته و نه کمتر از میزان لازم باشد که گوینده احساس کند متوجه حرفهایش نمیشویم - نباید نقش مهم شنونده بودن را دستکم گرفت چون این کار برای فرد آزاردیده بسیار مهم است و این حس را در او به وجود میآورد که هنوز هم توانایی مکالمه با دیگران، بیان احساسات و پیدا کردن راه حل را دارد و به او اعتماد به نفس میدهد - مهم است که پاسخ ما به پرسشهای او طوری باشد که خود فرد مورد خشونت را به فکر انتخاب راه حل مشکلش وادارد و از این که برای او تصمیمگیری کنیم و بخواهیم او صرفا اجراکننده تصمیمات باشد اجتناب کنیم |
سید حسن موسویچلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران | - زخمی عمیق در حوزه خشونت خانگی وجود دارد چراکه افرادی که خشونت میکنند این کار را حق خودشان میدانند و کسانی هم که مورد خشونت واقع میشوند فکر میکنند این حق آنهاست که این رفتار را داشته باشند و فقط باید تحمل کنند - نظام حمایتی اجتماعی قوی در کشور وجود ندارد و اگر زنی بخواهد از شرایطی که در آن قرار دارد و مورد خشونت است خارج شود نمیداند باید به کجا پناه ببرد - نگاه مردسالارانه در قوانین کشور ما مانع این میشود که به سمتی برویم که این روز برای آن نامگذاری شده است یعنی امحای خشونت - در تمام دولتها مسائل اقتصادی، سیاسی و عمرانی اهمیت بیشتری از مسائل اجتماعی داشتهاند و در این دولت هم مسائل اجتماعی در درجه اهمیت پایینی قرار دارد در حالی که مهمتر از تمام مسائل بینالمللی و سیاسی و اقتصادی این است که افراد یک جامعه در شرایط مناسب روانی و ارتباطی با یکدیگر قرار داشته باشند - باید علاوه بر مداخلههایی که در سطح فرد و خانواده برای کاهش این آسیبها داریم، در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها هم موثر باشیم تا بتوانیم برای مقابله و پیشگیری کاری کرده باشیم - با تلاشهایی که انجام دادیم توانستیم اورژانس اجتماعی را در سطح کشور راهاندازی کنیم. اورژانس اجتماعی با شماره تلفن 123 برای آسیبهای اجتماعی راهاندازی شده است و مسائلی مانند فرار، طلاق، خشونتهای خانگی، کودکآزاری، سالمندآزاری و .... را میتوان به آن گزارش داد - در حوزه خشونتهای خانگی توصیه میکنیم پیش از این که اقدام حقوقی یا قضایی صورت بگیرد با 123 تماس گرفته شود و آن را به 110 و موارد اینچنینی ترجیح دهیم تا پیش از این که کار به دادگاه کشیده و سخت شود بتوان مشکل را کاهش داد یا رفع کرد - اورژانس اجتماعی الان در همه استانها فعال است و زنانی که مورد خشونت واقع شده باشند میتوانند حدود 20 روز در آنجا بمانند و تا 40 روز هم قابل تمدید است تا تکلیفشان مشخص شود و اگر هم به زمان بیشتری نیاز بود برای اسکان موقت یا سایر اقدامات به نهادهای مربوطه ارجاع داده میشوند |