به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا (داناخبر) به نقل از روزنامه خراسان، روزگاران گذشته برایمان خاطراتی به یادگار گذاشته است. خاطرات خوش ۵ سالگی و ۶ سالگی، آن وقتها که تابلوهای رنگارنگ و پرزرق و برق مهدهای کودک این قدر در دل کوچهها، جا خوش نکرده بود. حالا با کاغذ و قلمی در کوچههای کم درخت شهر از جلوی در مهدهای کودک رد میشوم، دیوارهای نقاشی شده را نگاه میکنم و چند سرسره و تابی را که در حیاطهای چند متری کنار هم تعبیه شدهاند و فضای آرام، بی آنکه فریاد کودکی به گوشم برسد.
مهدکودک یک نیاز یا یک فرآورده تحمیلشده؟
به سراغ یکی از کارشناسان حوزه روانشناسی و تربیتی میرویم تا از نظرات وی نیز دراینباره مطلع شویم. دکتر سید محسن اصغری نکاح از وجود دیدگاههای سیاه و سفید زیادی درباره فلسفه وجودی مهدهای کودک یاد میکند و میگوید: برخی از افراد، مهدهای کودک را فرآوردههای هدفمندی میدانند که به جوامع تحمیل شده است و عدهای نیز وجود آنها را ضروری میدانند. آن چه مسلم است با توجه به صنعتی شدن جوامع و تغییرات زیادی که در ساختار خانوادهها به وجود آمده است و فضاهای کوچک آپارتمان خانوادهها مجبور میشوند فرزندانشان را برای ساعاتی به مراکزی بسپارند تا از آنها نگهداری کنند و در واقع مهدهای کودک به جامعه تحمیل شده است.
این روانشناس کودک با بیان این مطلب که پاسخ دادن به نیاز خانواده و فرزندان ضروری است، اما مهدهای کودک پاسخ جامعی به این نیازها نیستند، میافزاید: در یک بیان کلی، مهدهای کودک نقش اورژانس را ایفا میکنند، یعنی گاهی شرایط پیچیده میشود و فعالیتها و برنامههای خانواده به گونهای شکل میگیرد که به خدمات اورژانسی مهدها نیاز پیدا میکند.
در ادامه این گزارش به بیان آسیبهای مهدکودک از زبان دو کارشناس امور تربیتی میپردازیم:
1. مهدهایی که فضا ندارند
مهدهای امروز شکل و گونهای دیگر از خانههای کوچکی است که به ضمیمه محوطهای چند متری به نام حیاط، نام مهد به خود گرفتهاند و هر روز تعداد قابلتوجهی از کودکان من و شما را در خود نگاه میدارند، در اتاقهایی که گاه به ۱۲ متر هم نمیرسند، اتاقهایی که در بعضی مهدهای کودک نوری به خود نمیبینند و کودکان را از معرض آفتاب دور نگاه میدارند.
دکتر امیر شریف، کارشناس تربیتی که سالهاست در موضوعات تربیت فرزند فعالیت میکند، مساله بسیار مهم را گسترده بودن و داشتن فضای فیزیکی مناسب در مهدهای کودک میداند و تصریح میکند: «در حال حاضر مهدها به گونه اي است که افراد تلاش مي کنند هر طور شده است بچه ها را نگه دارند، در حالي که وقتي کودکان هر روز در مهد به سر مي برند، بسيار مهم است که هم حياط به اندازه کافي بزرگ باشد و هم محيط داخلي تا بچه ها به راحتي بدوند و بازي هاي خود را با شور و نشاط انجام دهند.»
2. آموزش رسمی در مهدکودک
بدیهی است سنینی که کودکان به مهدها سپرده میشوند، سن آموزش، کلاس و ساختارهای تعریفشده رسمی نیست ولی سری به یکی از مهدهای کودک نزدیک خانه خود بزنید، چه خواهید دید؟ وارد حیاط مهد میشوم، از داخل ساختمان صدایی به گوش نمیرسد. وارد سالن میشوم. بیشتر از ۲۰ کودک دور تا دور نشستهاند و مربی ژیمناستیک حرکاتی را به آنها میآموزد و از آنها میخواهد که انجام دهند. بچهها ساکتاند، گاهی با اعلام مربی یکدیگر را تشویق میکنند، یکی از پسرها وقتی تشویق میکند، «هورا» هم میکشد، به او تذکر میدهند که فقط دست بزند. علی هم اطاعت میکند و بعد از چند دقیقه دوباره فراموش میکند ولی تذکرها کار خود را میکند و او به خاطر میسپارد که هیجانش را بروز ندهد. بچهها لباسهای فرم که طراحی آن را مدیر هنرمند مهد انجام داده است، پوشیدهاند، با رنگهای مشکی، قرمز و آبی؛ دست به سینه، کنار هم. در این مهد حدود ۹۰ کودک از ۶ ماهه تا ۶ سال نگهداری میشوند و البته آموزش هم میبینند. همراه مدیر مهد از ۱۵ پله باریک بالا میرویم، وارد کلاس میشویم که ۶ نیمکت دارد و کودکان پشت آنها نشستهاند، گوشه این کلاس در طبقات مختلف کیف بچهها، وسایل بازی و کتابهای آموزشی چیده شده است. ظاهر آموزشی بسیار هم خوب است! همه چیز در کادر و مرتب و سر جایش قرار دارد، گزارش مدیر و مربی حکایت از آموزشهای خوب بچهها و کارهای متنوع دارد ولی انگار چیزی سرجای خودش نیست. به گفته مدیر مهد تعامل خانوادهها با مهد بسیار خوب است، بچهها هم قرآن، ژیمناستیک، ورزش و موسیقی میآموزند، کاردستیهایشان را هم که با کمک مربی درست کردهاند و حتما بسیار مایه خوشحالی والدین آنهاست.
دکتر شریف درباره آسیبهای مهدهای کودک به خراسان میگوید: یکی از آسیبهای رایج در مهدها به آموزشهای متعدد معمول و نامعمولی مربوط میشود که روز به روز شاهد افزایش آن در مهدها هستیم که بسیاری از آنها با ماهیت مناسبی که از آن یاد کردیم یعنی فضای کافی، طبیعت و بازی فاصله دارد؛ برای مثال ۳۰ یا ۴۰ بچه با هم بنشینند و سرود بخوانند و حرکت و دوندگی نداشته باشند، اینگونه آموزشها اجازه نمیدهد تخلیه هیجانی و ارتباط و تعامل طبیعی بین خودشان اتفاق بیفتد. وی میگوید: مباحث مهدهای کودک در دو ماهیت قابل ارزیابی است یکی ماهیت نگهدارنده و دیگری ماهیت آموزشی که در بحث نگهدارنده کودکان از حدود سنین 2.5 یا ۳سالگی در نظر گرفته میشوند.
این فعال فرهنگی و تربیتی با اشاره به این امر که مهمترین موضوع در مهدهای کودک این است که این مراکز خانه دوم بچهها محسوب میشود، ادامه میدهد: با این نگاه باید به چند مقوله توجه کرد که همه آنها از اهمیت فوقالعاده ای برخوردار است و تقدم و تأخری نمیتوان برای آن تعیین کرد. وی ادامه میدهد: وقتی صحبت از خانه دوم کودکان میکنیم، بچهها باید در آن به اندازه خانه خود احساس راحتی و آرامش کنند.
3. تعامل ضعیف خانوادهها با مهدها
کارشناس تربیتی در ادامه سخنان خود به آسیبهایی که هم اکنون دامنگیر مهدهای کودک شده است، اشاره میکند و میگوید: تا آن جا که میدانیم تعامل بین مهدهای کودک و خانوادهها یعنی ارتباط خانه اول و دوم به دلایل مختلفی ضعیف است.
4. سلب اختیار از کودکان
شریف آسیب دیگر مهدهای کودک را سلب اختیار کودکان از انجام بازیهای طبیعی خود و بازیسازی و بازیگردانی از سوی مربیان معرفی میکند و میگوید: وقتی بچهها باهم هستند خودشان بازیسازی میکنند که این کار بسیار ارزشمند است، بازی ضعیف آنها بسیار بهتر از بازی قوی ماست، البته ارایه الگو بد نیست ولی نباید جلوی خلاقیت آنها را بگیریم.
5. یکسان بودن آموزش در مهدها
شریف، کارشناس خانواده و مسایل کودکان از یکسان بودن آموزشها در مهدها نیز به عنوان آسیب دیگری یاد میکند: متأسفانه در مهدها همه یکسان آموزش میبینند و به استعدادهای خاص کودک توجهی نمیشود. شریف این آسیبها را در بخش ماهیت نگه دارندگی مهدها بر میشمارد.
6. کنار هم بودن دختر و پسر آسیب نیست؟
شریف در پاسخ به این سوال که حضور دختربچهها و پسربچهها در کنار هم در مهدهای کودک چه نقشی دارد، میگوید: معمولا ۳ تا ۶سالگی بهترین سنی است که بچهها میتوانند در کنار هم بودن را بدون جاذبهها و هیجانات کاذبی که در دوره نوجوانی به اوج میرسد، تجربه کنند. وی تصریح میکند: این تجربه در صورتی میتواند کارآمد و موثر باشد که بتوانیم آسیبهایی را که برشمردیم رفع کنیم. البته دکتر سید محسن اصغری نکاح، استاد دانشگاه فردوسی، درباره برخی اظهارنظرها درباره جدا کردن دختران و پسران در مهدها اینگونه میگوید: با توجه به سبکهای تربیتی متفاوت خیلی نمیتوان در این زمینه شفاف صحبت کرد. کنار هم قرار داشتن بچهها در شرایط طبیعی و تحت نظر خانواده مثبت است اما این کنار هم قرار گرفتن را با توجه به شرایطی که مهدهای کودک دارند نمیپسندم و نسبت به آن خوشبین نیستم و آن را مطلوب نمیدانم.
7. تجاری شدن مهدهای کودک
اصغری نکاح، استاد دانشگاه هم از برخی آسیبهای مهد یاد میکند و یکسانسازی، توجه نکردن به تفاوتهای فردی کودکان و آموزشهای رسمی و یک جانبه را از جمله مسایلی میداند که گریبان مهدهای کودک را گرفته است. وی ادامه میدهد: متأسفانه در مهدها رویکرد و هدف تربیتی معینی وجود ندارد و تعداد زیادی از آنها بیشتر نقش یک واحد تجاری و بازرگانی را ایفا میکنند که در ویترین خود انواع خدمات مثل آموزش زبان، یوگا، ژیمناستیک، موسیقی و... را معرفی میکنند. باید مشخص شود که رویکرد این برنامهها چیست و میزان همخوانی آنها با یکدیگر و با بچهها تا چه اندازه است، که به نظر میرسد رویکرد، جلب مشتری است نه رویکرد رفتاری و تربیتی. اصغری نکاح به شرایط مسوولان مهدها نیز اشاره و تصریح میکند: در این بین باید به برخی مدیران و مسوولان مهدها نیز حق داد که با وجود اجارههای سنگین و هزینههای بالا مجبور میشوند از مربیانی ناکارآمد و سطح پایین استفاده کنند. وی با ابراز ناخرسندی از وضعیت مهدهای کودک میگوید: به وضعیت موجود خوشبین نیستم و باید تحولی بنیادی در آنها رخ دهد تا از حالت ثابت و چند ساعته به مراکز ارایه خدمات تربیتی و نگهداری فرزندان در خانه، محله و به صورت شناور تبدیل شود.
سه راهکار برای نسپردن کودکان به مهدکودک
اصغری نکاح، معتقد است حتیالمقدور نباید کودکان را به مهدکودک سپرد و از این رو سه راهکار برای نگهداری از کودکان پیشنهاد میکند.
1. والدین وقت بگذارند
توصیه اول به والدین این است که تا حد امکان تا زمان فرا رسیدن آموزشهای رسمی آموزش و پرورش فرزندانشان را در خانه نگهداری کنند و از بزرگترین سرمایه خودشان یعنی «وقت» برای تربیت آنها مایه بگذارند. متاسفانه بسیاری از والدین میخواهند با کار کردن به خوشبختی فرزندانشان کمک و آینده او را تامین کنند در صورتی که میتوانند در همین زمان، «خوشبختي» را به آنها هدیه بدهند و قوانین هم باید از والدین حمایت کند.
2. مربی در منزل بگیرید
اصغری نکاح با اشاره به این که به جای سپردن کودکان به مهدها و قرار دادن آنها در شرایط تربیت گلخانهای و مصنوعی شرایطی ایجاد شود تا مربی به خانهها وارد شود افزود: برای این کار ضروری است سازمانهایی مثل بهزیستی با کمک دانشگاهها کانون مربیان منازل را احیا کنند. یعنی احیای همان سنت قدیمی که مربی در خانه از کودک نگهداری میکرد مخصوصاً برای کودکانی که ماهها و دو سال اول زندگیشان را سپری میکنند. اگر چه این برنامهها در نگاه اول به نظر میرسد که برای خانواده هزینه زیادی به همراه دارد ولی قطعا ارزش خواهد داشت. زیرا در حال حاضر خانوادهها گاهی بخش قابلتوجه حقوقشان را برای بچهها و مهد خرج میکنند. این در حالی است که کودکانی که از محیط خانه دور و از امنیت روانی و هیجانی آن بیبهره بودهاند در آینده ممکن است به آسیبهایی دچار شوند که با هزینه کردن هزاران برابر هم نمیتوان، آنها را جبران کرد.
3. اجتماعی شدن را در فضاهای دیگری دنبال کنید
درعینحال عضو هیاتعلمی دانشگاه فردوسی میگوید برخی از خانوادهها چون تنها
یک فرزند دارند با این دغدغه که میخواهیم او اجتماعی باربیاید کودکشان را به مهد میسپارند
درحالیکه برای تحقق این هدف میتوانند بچهها را به پارک ببرند یا در نشستهای کوتاه
مدت مثل سپری کردن ساعاتی با همسایگانی که دارای کودکان هم سن و سال فرزندشان هستند،
شرکت کنند یا در کنار این برنامهها از خدمات خانههای بازی که از سوی برخی شهرداریها
در برخی محلات فعال شده است، استفاده کنند و البته با این حساسیت که این خانههای بازی
هم باید به شیوهای مناسب طراحی و نظارت شوند.
عکس از ایرنا
اماگاه بنا به شرایط اگرجایی پیدا کنم که کودکم وخودم احساس امنیت روانی داشته باشیم وبازی در درجه اول برنامه های مهدباشد حتماتجربه اش خواهیم نمود