در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۲۰۶۶۸
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۳
معرفی فیلم «سینما متروپل»
فیلم سینمایی «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر، داستانی نو و نمادین از روزهای محاصره آبادان را به تصویر می‌کشد. این فیلم که برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر شده، ماجرای گروهی از جوانان را دنبال می‌کند که در دل ویرانی جنگ، برای روشن کردن مجدد سالن متروکه سینما متروپل تلاش می‌کنند. «سینما متروپل» اثری است که فراتر از روایت نبرد نظامی، بر مقاومت فرهنگی و زنده نگه داشتن امید تأکید دارد.

به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه فرهنگ و هنر، محمدامین قاسمی پیربلوطی؛

 

نبردی دیگر در آبادان

با در اختیار داشتن اسلحه، پروژکتور، سنگر و سالنی پر از صندلی‌های کهنه چه می‌توان کرد؟ وقتی مقاومت نه در خط مقدم، که در پشت پرده‌ای سفید معنا پیدا می‌کند؟ سینمای دفاع مقدس بارها و بارها صحنه‌های رزم و ایثار را روایت کرده، اما «سینما متروپل» مسیری متفاوت را در پیش می‌گیرد. محمدعلی باشه‌آهنگر، کارگردانی که خود زاده آبادان است و خاطراتی شخصی از آن روزها دارد، در هفتمین فیلم سینمایی‌اش مخاطب را به قلب محاصره آبادان می‌برد، اما نه برای نشان دادن یک عملیات نظامی، بلکه برای دیدن عملیاتی فرهنگی: احیای یک سالن سینمای متروک.

 

مأموریتی به ظاهر غیرممکن

«سینما متروپل» قصه گروهی از جوانان آبادانی به سرپرستی «رضا کرامت» (با بازی مجتبی پیرزاده) و دوست صمیمی‌اش «سیاوش» را روایت می‌کند که در اوج بمباران‌ها و سختی‌های محاصره، تصمیم می‌گیرند سالن قدیمی و متروک سینما متروپل را دوباره راه‌اندازی کنند. انگیزه آن‌ها این است که به دشمن نشان دهند زندگی در آبادان جریان دارد. آن‌ها برای این کار، «نادر آپاراتچی» قدیمی سینما (هومن برق‌نورد) را از زندان آزاد می‌کنند و در این میان، با بازگشت «فرانک» (نوشین مسعودیان)، دختر نادر که حالا یک انیماتور شده، مواجه می‌شوند. عشق قدیمی رضا به فرانک و رابطه پیچیده عاطفی میان این سه نفر، بُعدی شخصی به ماجرا می‌افزاید. مسیر پرمانع آن‌ها شامل یافتن فیلم‌های قدیمی، عبور از سد ممیزی یک ناظر سخت‌گیر به نام آقای صرافت و مقابله با نقشه دشمن برای بمباران سینما در شب افتتاح است.

 

سینما به مثابه نماد پایداری

نقطه قوت اصلی «سینما متروپل»، انتخاب زاویه‌ای بدیع و نمادین برای پرداختن به مفهوم دفاع است. باشه‌آهنگر سینما را نه یک سرگرمی تجملاتی، که نماد هویت، فرهنگ و زندگی روزمره‌ای معرفی می‌کند که جنگ قصد نابودی آن را دارد. در این فیلم، روشن کردن پروژکتور، خود به اندازه نگه داشتن یک موضع نظامی اهمیت می‌یابد. فیلم با ارجاع به آثاری کلاسیک مانند «بربادرفته»، «پدرخوانده» و به ویژه «قیصر» و کنایه‌های طنزآمیز به فرایند سانسور آن بر نقش سینما به‌عنوان بخشی از حافظه جمعی تأکید می‌کند.

فیلم از نظر بصری، به‌ویژه در طراحی صحنه و فیلم‌برداری علیرضا زرین‌دست، توانسته است حال‌وهوای آبادان جنگ‌زده و شکوه فرسوده سالن سینما را به خوبی منتقل کند. بازی بازیگرانی چون مجتبی پیرزاده، نوشین مسعودیان و هومن برق‌نورد (در نقشی که بی‌شباهت به آلفردوِ «سینما پارادیزو» نیست) از جمله عوامل جذب مخاطب است.

با این حال، برخی نقدهای وارد به فیلم، طولانی بودن و کشدار شدن روایت در بخش‌هایی از آن، افزوده شدن برخی خطوط داستانی فرعی کم‌اثر (مانند ماجرای بوفه سینما) و شخصیت‌پردازی گاه نمادین و نه چندان عمیق برخی افراد به ویژه در مورد انگیزه‌های شخصیت فرانک است. تغییر لحن فیلم از کمدی و هجو به حماسی و تراژیک نیز ممکن است برای برخی مخاطبان، وحدت اثر را خدشه‌دار کند.

 

از روایت حماسه نظامی تا حماسه زندگی

آنچه «سینما متروپل» را از بسیاری آثار هم‌ژانر خود متمایز می‌سازد، تغییر کانون توجه از «جنگ» به «زندگی در حین جنگ» است. این فیلم نشان می‌دهد که مقاومت تنها با اسلحه نیست، بلکه با حفظ شأن انسانی، فرهنگ و آنچه زندگی را زیبا می‌کند نیز محقق می‌شود. فیلم بر کار جمعی، پشتکار و امید در تاریک‌ترین شرایط تأکید می‌کند و در نهایت، سینما را به جان‌پناهی امن برای مردم و نمادی زنده از جمله «آبادان زنده است» تبدیل می‌کند.

 

حرف آخر: تماشا کنیم یا نه؟

«سینما متروپل» فیلمی است که دیدن آن به علاقه‌مندان سینمای ایران، به ویژه کسانی که به روایت‌های تازه از تاریخ معاصر و ژانر دفاع مقدس علاقه دارند، توصیه می‌شود. این اثر با نگاهی انسانی و متکی بر نمادگرایی، فرصتی برای تأمل درباره ماهیت مقاومت و قدرت فرهنگ فراهم می‌آورد. با توجه به مدت زمان نسبتاً طولانی فیلم (حدود ۱۴۰ دقیقه) و پرداختن به یک مثلث عاشقانه، برای کودکان چندان مناسب نیست و مخاطب هدف آن عمدتاً نوجوانان و جوانان هویت‌جو و میان‌سالان خاطره‌باز است. «سینما متروپل» به ما یادآوری می‌کند که گاهی بزرگ‌ترین نبرد، نبرد برای زنده نگه داشتن نور است، آن هم در تاریک‌ترین لحظات.

ارسال نظر