پاسخ گودرزی به ادعای کمتوجهی وزیر به ورزش پرطرفدار
به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا(داناخبر)، بهطور حتم ارکانی که متصل به این دولت هستند از مقبولیت و مشروعیت برخوردارند پس ما نگرانی را باید کنار بگذاریم. این مشکلی است که معمولا حامیان دولت در آن درمیغلتند که فضا فضای مناسبی نیست، اما ما حس میکنیم دولت حق است و باید از این حق دفاع کنیم. اینها بخشی از صحبتهای محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان بود که در بازدید از روزنامه ایران بیان داشت. 6 ماه قبل بود که آخرین عضو کابینه دولت یازدهم بر مسند ریاست وزارت ورزش و جوانان نشست و بیشک این مدت زمان برای بررسی عملکرد وزارتی که مهمترین قشر جامعه را دربرمی گیرد بسیار کوتاه است، اما نگاه به کارنامه مختصر آن نوید حرکتی روبه جلو را میدهد حرکتی که شاید تا پایان سال بتوان برآیندی از آن به دست آورد و قضاوت کرد. گودرزی رسالتی را به عهده دولت میداند و آن هم استیفای حقوق مردمی است که این دولت را برگزیدند. گفتوگو با آقای وزیر که با خنده میگوید: «من اهل بیپرده سخن گفتن هستم و دیپلماسیهای پیچیده را نمیپسندم» خواندنی است.
6 ماه است که حکم گرفتهاید، این مدت برای شما چطور گذشت؟
از نظر زندگی شخصی خوش نگذشته است، چون من معلم بودم و به راحتی سرکلاس میرفتم و درس میدادم. در یک بهشت زندگی میکردم خلفی دانه گندمی در دهانم گذاشت و به این نقطه هبوط کردم. اما از نظر حرفهای و صنفی مثبت بوده چون با ارزیابی که بازخوردی که در جامعه میبینم، مفید بوده است حتی کسانی که مخالفت میکنند با تحلیل این بازخورد به نتیجه مثبت میرسند. این موضوع به چند دلیل قابل بررسی است اول از نظر نوع نگاه من به آن چه در وزارت ورزش و جوانان جاری و ساری بوده که خیلی از آنها منطقی نبوده است به عنوان نمونه اداره فدراسیونها یکی از این مسائل بود، شاید 50 درصد فدراسیونها با سرپرست اداره میشدند چیزی حدود 19 یا 20 فدراسیون این شرایط را داشتند. متأسفانه ریاست آنها از مدت زمانی که اجازه داده میشد و قانونی بود مدتها گذشته بود حتی فدراسیونی داشتیم که بیش از 2 سال و نیم بدین نحو اداره میشد که غیرقانونی بود. نخستین کار ما بود که همه را در قالب انتخابات بیاوریم، پیش از این احتمالاً به این دلیل که فرد مورد نظر انتخاب نمیشده است انتخابات هم برگزار نمیشد که البته باید فرد مورد نظر تحلیل شود. دومین علت این بوده که مسئولان نگران بودند از این که ممکن است اتفاقی بیفتد. ما هرجا در مجموعهای به شماری از مردم که آن جا بودند اعتماد کردیم تقریباً گزینههای بهتر و صحیح تری انتخاب شدند. من بنا ندارم هیچ باند و حزب و دستهای درست کنم به این معتقدم کسانی که انتخاب میشوند مقبولتر هستند و بهطورحتم جامعه بیشتر به آنها عنایت دارد و این افراد برای تحقق اهداف کمک بیشتری میکنند.
تعویق در برگزاری انتخابات شامل حال کمیته ملی المپیک هم میشد؟
انتخابات کمیته ملی المپیک هم 4 ماه به تعویق افتاده بود، چرا باید اینگونه میشد باز هم همان مسأله بود که مدیران دنبال این بودند که چه کسانی بیایند تا با آنها هماهنگ باشند. یک سازمان، یک ساختار و دستورالعملی دارد که این فرد باید دموکراتیک وارد و انتخاب شود این هم بدون کمترین تنشی اتفاق افتاد. ضمن این که کسانی منتظر بودند دولت دخالت ظاهری کند و از این جریان سوءاستفاده کرده و کمیته ملی المپیک را تحریم کنند تا کشور دچار مشکل شود. اگر تعلیق میشدیم نمیتوانستیم به جام جهانی و مسابقات اینچئون برویم، باید دنبال رفع تعلیقها میدویدیم و مشکلاتی که برای دولت تازه کار و نوپا اتفاق میافتاد که خوشبختانه نیفتاد و این جنبه مثبت است.
اقدامهای دیگری که در این مدت انجام دادید، چه بود؟
بی انضباطیهای مالی وجود داشت که همه سامان پیدا کرد، مهمتر از همه شروع کار من توأم بود با بسته شدن و پیشبینی بودجه و اتفاقات این چنینی که بسیار سخت و طاقت فرسا بود. اعزامهای متنوع و اقدامهای خوبی هم در ورزش بانوان انجام شده، 5، 4 جلسه به صورت سراسری با مسئولان ورزش بانوان جلسه داشتیم که درطول دورانهای گذشته چنین اتفاقی نیفتاده بود، سعی شده جایگاه ورزش بانوان ارتقا پیدا کند البته به دنبال قانونی شدن آن هستیم تا هماکنون فقط با مصوبه وزیر این جایگاه ارتقا پیدا کرده و همه این اقدامها اسباب خشنودی بانوان است. معاونت ورزش همگانی هم شکل گرفته، هماکنون ورزشهای همگانی خیلی عمیق و وسیع در حال انجام شدن در سطح کشور است که امیدواریم این انعکاس پیدا کند. هفته گذشته در اصفهان فعالیت عمومی دوچرخهسواری در تغییر فرهنگ ترافیکی و تغییر الگوی استفاده از خودرو اتفاق افتاد که تقریباً هیچ جا منعکس نشد. موضوع مهمتر این است که مردم نسبت به مجموعهای رفتارهای ناپسند ورزشی اعتراض دارند. جنگهایی که در ورزش به وجود میآید که بیهویتی و اباحه را دامن میزنند و مشکلات عظیم تعلیم و تربیتی را برای جوانان کل کشور ایجاد میکنند. این جنگهای مجازی غیرواقعی و ناشایست هستند، تلاش شده تا این مشکلات حل شود و فکر میکنم تا حدود زیادی در این زمینه موفق بوده ام. با رایزنی، تذکر به صورت اشاره و صحبت کردن سعی در رفع آن داشتیم. در زمینه ورزش همگانی و قهرمانی اولویتها به همین ترتیب است؛ چراکه همه اینها متمرکز شده در یک ورزش به نام ورزش حرفهای آن هم در یک سطح و یک مقطع کوتاه، مجموعه عظیمی از بیتالمال آن جا مصرف میشود در حالی که بخشهای دیگر کم توان و کم تجربه هستند. بالاخره پای منافعی در میان است یا مادی یا معنوی که انشاالله معنوی است و باعث میشود که افراد موضع داشته باشند. من حرکتم را تا هماکنون مثبت میبینم ممکن است این جایگاه برای خود فرد اشتهار ایجاد کند، اشتهار هم باعث آزار آدمها میشود چون هرجایی اجازه نداری بروی هرکاری اجازه نداری انجام دهی و مجبور هستی با چند نفر با ماشین به جاهای مختلف بروی که بیشک خطراتی هم در این راه ایجاد میشود. (باخنده) من از این مسأله رنج میبرم، هر حرف ساده ما طور دیگری برداشت میشود مانند اثر نقاشی که همه نگاه میکنند و میگویند حتماً برداشت خاصی داشته، اما خود نقاش معتقد است که چنین دیدگاهی نداشته است.
سوابق اجرایی شما را که مرور میکنیم، در حوزه تربیت بدنی دانشگاه است. درواقع بیشتر مسئولیتهای شما در ارتباط با قشر خاصی بوده که میتوان آنها را از بقیه افراد جامعه تمیز داد و حال در حوزهای هستید که همه مردم جامعه را در برمیگیرد، با این 2 مقوله چطور کنار آمدید؟ منظور تفاوت این دو سطح است.
دانشجویانی که وارد دانشگاه میشوند همه آکادمیسین نیستند آنها هم از کف این جامعه بلند میشوند و به عبارتی ما با مشکلات آنها آشنا شدهایم ضمن این که من دهها سال کار رسانهای کردم و با همه ارکان جامعه مرتبط بودم، هراز گاهی به عنوان سرمربی یا مربی یکی از تیمهای ملی با ورزشکارها کار میکردم پس با این قشر مأنوس هستم. خیلی از صاحبنامها از شاگردان من بودند حتی بعضی از آنها زمانی که میخواستند راهی مسابقات المپیک شوند میآمدند و با من تمرین میکردند که از نظر تکنیکی و فنی آمادهتر شوند. در گذشته هم در یک دورهای من معاون فنی سازمان ورزش بودم و با این مفهوم آشنا هستم منتهی هماکنون جو آکادمیک بیشتر شده، اما در سطح کلان نوع دیگری است به هرحال این قسمت استراتژیک است که طبیعتاً شما باید مطالعات استراتژیک داشته باشید البته گرفتن بازخورد از آن جامعه هدف ضروری است، طبیعتا مجریانی هم هستند که اینها را اجرا میکنند، به هرحال در آن سطح یک دانش آکادمیک در حوزه طراحی استراتژی است کجا هستیم و به کجا میخواهیم برویم ضرورتی ندارد حتما در صف کار کرده باشید ضمن این که من در صف بودم و کار کردم.
کشتی، ورزش اول کشور ما است و خیلیها برایش ارزش قایل هستند، حساسیتها به این رشته بالاست ولی به واقع فوتبال پرطرفدارترین ورزش است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد، یکسری اتفاقات شائبههایی به وجود آورده مبنی براین که وزیر تمایلی به فوتبال ندارد و بیشتر به کشتی گرایش دارد، واقعاً این طور است؟
نه این طور نیست من از دیدن فوتبال لذت میبرم. فوتبال هم بازی کردهام و علاقه دارم. از دیدن بازیهای تیم ملی لذت میبرم، نتیجه هم بگیریم مانند همه خوشحال میشوم از هماکنون هم لحظه شماری میکنم تا بازیهای جام جهانی شروع شود و پای تلویزیون بنشینم و بازیها را تماشا کنم. اما یک نکتهای همیشه من را رنج داده این است که فوتبال ما با این خیل مشتاقان نباید پیرایه داشته باشد، پاکیزه کردن آنها ممکن است اتفاقاتی را به همراه داشته باشد که درد دارد. اینها بدین معنی نیست که با فوتبال دشمنی داشته باشیم. کسانی از درمان، دردشان میآید که درحال کنده شدن از جسمی هستند که اصلاً متعلق به آنها نیست. یک عده به نحوی انگلی از این پدیده زیبا ارتزاق میکنند. به نظرم فوتبال پدیدهای زیباست که در این 2 قرن اخیر بشر با آن دست به گریبان است، من از فوتبال به عنوان معجزه بشر اسم میبرم نمیدانم شاید بعداً این کلمه برای من مشکلاتی را به وجود بیاورد، اما بشر ورزشی را ساخته که مبهوتکننده است.
انگلیسیها این رشته را ابداع کردند؟
مبدع این ورزش ایتالیاییها بودند بعدها به نام انگلیسها ثبت شد اگر تاریخ ورزش را بخوانید و مطالعه کنید متوجه میشوید. قرن 16 یا 17 بوده که ایتالیاییها برای پیروزی در جنگ استقلال ایتالیا در یک میدانی جمع میشوند و اسرای جنگ را گردن میزنند و برای تحقیر دشمن با پا به سر اسرا لگد میزنند، از سالهای بعد از آن جسم گردی درست میکنند و کم کم این حرکت به یک بازی تبدیل میشود. انگلیسیها پس از آن برای این بازی چارچوبی تعریف میکنند. این زمینه تاریخی این رشته است البته چینیها هم شواهدی ارائه دادهاند دال براین که ابداع این بازی از طرف آنها بوده. مدارکی نشان دادهاند مربوط به هزار سال قبل از میلاد مسیح که فوتبال بازی میکردهاند. اما آن چه مسلم است مجموعهای از عوامل جامعه شناختی، انسان شناختی و روانشناختی و مسائل تاریخی دست به دست هم دادهاند و بازی درست کردهاند به نام فوتبال. به نظرم هرکس فوتبال را رد میکند دچار بیماری است البته خیلیها به خاطر پیرایههای موجود برابر این رشته موضع دارند و فکر نمیکنم کسی نفس فوتبال را نفی کند. من به عنوان یک معلم ورزش از تمام رشتهها خوشم میآید من هفتهای یک جلسه والیبال بازی میکنم. در گذشته هم هفتهای یک جلسه فوتبال بازی میکردم، این که میگویند وزیر مخالف فوتبال است چنین چیزی نیست اگر کسی سعی در اصلاح کاری دارد، دلیل بر مخالفتش نیست، من طرفدار پروپا قرص فوتبال هستم منتهی فوتبال سالم. برخی یک اشتباه را مبنا میگذارند و همان را تحلیل میکنند، به عنوان مثال همین که فوتبال متعلق به انگلیس است یک اشتباهی است که از یک نشریه به نشریه دیگر رفته و این که موضوع غلط را تحلیل کنیم زیبنده نیست.
موضع شما در برابر رفتن محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی چیست؟
در ابتدا که در وزارت شروع به کار کردم آقای خادم از آقای بنا برای سرمربیگری تیم ملی دعوت نکرده بود من از او خواهش کردم که حتماً بنا را دعوت کند که این کار را انجام داد، بنا پس از آمدنش قول داد که پای تیم ملی بایستد و تیم را حداقل تا بازیهای آسیایی اینچئون همراهی کند، وی بار اول به سفر رفت و به تیم برگشت اما بار دوم به سفر رفت و به تیم برنگشت، در واقع خواهش من را به نحوی زمین زد و به عبارتی دیگر صحه گذاشت بر نظر کسانی که مایل نبودند با بنا کار کنند و در واقع حرف آنها برای ما ثبت شد. حداقل بنا باید با من تماس میگرفت و مشورت میکرد، مشکلش را میگفت تا ببینیم چیست و بعد با رایزنی رفع میکردیم اما او بدون اطلاع من و دیگران تیم را رها کرد و رفت، حالا شما به عنوان یک تصمیم گیرنده چه کار میکنید. من علاقهمند هستم که بنا برگردد و برای کمک به تیم ملی اظهار تمایل کند، تیم ملی، تیم من و کس دیگری نیست برای کشور است و هرکس باید در حد توان و استطاعت برای توفیق آن مایه بگذارد، طبیعتاً اگر بنا هم عرق داشته باشد و با شناختی که از او دارم مطمئنم که دارد، میآید و کمک میکند و من به شخصه از این امر استقبال میکنم، البته باید ملاحظات فدراسیون و مجموعههای کارشناسی را هم در نظر بگیریم و آنها هم باید نظر دهند.
فکر نمیکنید که شاید بنا هم درخواستهایی داشته که اجابت نشده و این باعث رفتنش شده است؟
با من حرفی مطرح نکرده و حتی میدانم به فدراسیون هم چیزی نگفته، اگر میگفت رسانهها هم درخواستهایش را انعکاس میدادند. باید مطرح میکرد و میفهمیدیم چه مشکلی دارد، اگر منطقی بود میپذیرفتیم و زیربار میرفتیم و اگر نه او باید میپذیرفت و این طور زیبندهتر بود.
این که تمایلی به برگزاری مسابقات انتخابی نداشت، منطقی نبود؟
هر روشی باید مباحثه شود و اگر منطقی بود مطرح شود. انتخاب اعضای تیم ملی روش خاص خودش را دارد و انتخاب کمیته فنی هم روش خودش را، این روشها را باید تدوین کنیم اگر در مورد آنها بحث نکنیم و رها کنیم چیزی تغییر نمیکند.
چه اتفاق ویژهای در جام جهانی فوتبال بیفتد، پاداش ویژهای به ملی پوشان میدهید؟
من با این گونه پاداش دادنها مخالفم، پاداش دادنهایی که سکه در جیبمان بریزیم و پای تشک و تاتامی و زمین برویم و بایستیم و هرکس گل زد بلافاصله سکه بارانش کنیم این روند را در شأن ورزشکار نمیدانم و به لحاظ مدیریتی هم منطقی و اصولی نمیدانم. ورزشکارهای ما باید در یک چارچوب کلان اشتغال برایشان درنظر گرفته شود، باید امکان ادامه تحصیل برایشان فراهم شود و شرایط آینده به لحاظ بیمههای مختلف اجتماعی برای آنها فراهم شود. این بهترین جایزه برای بازیکنان است اما روندی را باب کردهاند و در واقع میراث مجموعهای از تصمیمات گذشته است که بهطورحتم ما هم لحاظ خواهیم کرد، اگر این مسائل را اجرا نکنیم بیاعتنایی است به خواستههای عمومی که در جامعه حاکم شده است. آن چه تصمیم گرفته شده این است که اگر بازی را ببریم جوایزی بدهیم و اگر صعود کنیم بازهم جوایز دیگری درنظر داریم. مقدار آن قطعی نیست شورایی درحال کار روی این موضوع است و با قطعی شدن آن اعلام عمومی خواهد شد تا همه در جریان قرار بگیرند.
<کوزه گری> رییس فدراسیون هندبال استعفا داده، آیا شما برابر این فدراسیون موضعگیری خاصی دارید؟
کوزهگری مدتها مستعفی بود و در واقع خود او پذیرفته بود که جایش را به کسی بدهد منتهی به محض این که ما خواستیم این تصمیم را عملیاتی کنیم شماری ورزشکار شروع به اعتراض و نامه نگاری کردند و خواستار برکناری او شدند. حالا اگر بگوییم استعفا داده میگویند فشار ما باعث برکناری او شده و این فشار هم عادت میشود برای دیگر رشتهها که اگر با مربی، سرمربی و رییس فدراسیون کوچکترین مشکلی پیدا کنند شروع به این کارها و درخواستهای این چنینی میکنند، ورزشکارها باید ورزش کنند و مدیران هم کار مدیریتی و نباید در حوزه یکدیگر دخالت کنند. قانون بازنشستگی هم شامل حال کوزهگری شده و در هر صورت به جهت همین قانون مستعفی است، از این رو خسرو نصیری را به عنوان سرپرست انتخاب کردیم.
میراث بدهی 30 میلیاردی
به ورزشکاران از زمان عباسی
در مورد جوایز گذشته هم از سال 90 تا نیمه دوم سال 92 که وزارت را تحویل گرفتم قولهای زیادی به ورزشکاران داده شده که هنوز چیزی به آنها تعلق نگرفته است؛ قولهایی داده بودند که خودشان عمل نکرده اما ما خودمان را مقید دانستیم که این تصمیمها را عملی کنیم. بیش از 30 میلیارد تومان به ورزشکاران بدهی وجود دارد که مربوط به دوران قبل است، دورانی که شرایط مالی هم به نسبت بهتر بوده با این حال من از دکتر روحانی قول گرفتم که کمک کنند. در جلسهای هم که با دکتر جهانگیری داشتم قول داد که قبل از بازیهای آسیایی اینچئون مطالبات ورزشکاران را پرداخت کند. آخرین دیدارمان هم دراین باره با دکتر نهاوندیان بود که قرار شد کمک کند، دکتر نوبخت هم دستوراتی داده که امیدواریم از حوزه او که معاونت حوزه راهبردی است تحقق یابد. با این شرایط ما بلافاصله در تیر ماه جشنی برگزار و مطالبات ورزشکاران را پرداخت میکنیم.
راه حل وزیر برای از بین رفتن اختلاف بنا و خادم
رییس فدراسیون هرکسی باشد دنبال این است بهترین نتیجه را بگیرد، رسول خادم هم دنبال این نیست که زمین بخورد، یعنی هیچ مدیری نمیخواهد تیمش تضعیف شود. ممکن است اختلاف نظر و سلیقه هم وجود داشته باشد اما در هر صورت جایگاه رئیس فدراسیون جایگاه خاصی است و نوع کار سرمربی هم متفاوت است، اختلافهای این 2 با مذاکره قابل حل است و هرکس دیدگاه خاص خودش را دارد. من به عنوان کسی که تخصص کمی دارد مسابقه را برای انتخاب اعضای تیم ملی ارجح میدانم البته به نظر کارشناسی و خبره هم اعتقاد دارم، گاهی یک نفر در مسابقات داخلی همه را زمین میزند و در مسابقات بینالمللی نتیجه نمیگیرد چنین موقعی نظر کارشناسی و خبره اولیاست؛ پس در هر شرایط خاصی یک روش تجویز میشود، نه روش خبره اتخاذ میشود و نه فقط انتخاب از طریق مسابقات. ممکن است هر فردی با ویژگیهای خاص فنی انتخاب شود این که فردی بگوید فقط من باید نظر دهم، غلط است.
مهدی ملکی- الهام محمدی مجد