فاطمه سادات زاهدی، کارشناس ارشد مشاوره، پایگاه خبری دانا، گروه سلامت و سبک زندگی، وقتی صفحه موبایل را روشن میکنیم، مغز در کسری از ثانیه در معرض نور آبی قرار میگیرد؛ نوری که ریتم خواب طبیعی را مختل میکند. این نور تولید ملاتونین را کاهش میدهد و مغز را متقاعد میکند که هنوز زمان بیداری است. همین موضوع باعث میشود خواب عمیق کاهش پیدا کند؛ خوابی که برای تثبیت حافظه، بازسازی سلولهای عصبی و تعادل هیجانی ضروری است. فردی که خواب باکیفیت ندارد، روز بعد نمیتواند خوب تمرکز کند، تصمیمهای دقیق بگیرد یا هیجاناتش را مدیریت کند. در نتیجه، یک استفاده ساده شبانه از موبایل میتواند چرخه بزرگی از اختلالات ذهنی و رفتاری ایجاد کند.
علاوه بر خواب، موبایل با سیستم پاداش مغز هم سر و کار دارد. هر بار که پیام جدید، لایک یا نوتیفیکیشن دریافت میکنیم، مغز مقدار کمی دوپامین ترشح میکند؛ همان مادهای که هنگام خوردن غذای خوشمزه یا موفقیت در یک هدف دشوار آزاد میشود. اما تفاوت موبایل با تجربههای طبیعی این است که دوپامین موبایل سریع، کوچک و پیدرپی ترشح میشود. ما به احساس کوتاهِ «حس خوبِ» موبایل عادت میکنیم و مغز کمکم انتظار دارد همیشه محرک تازهای وجود داشته باشد. این روند باعث کاهش آستانه تحمل مغز میشود؛ یعنی حوصله کم میشود، صبر پایین میآید و ذهن توانایی کمتری برای انجام کارهای طولانی و بدون پاداش سریع پیدا میکند.
تمرکز از دیگر بخشهایی است که به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. مغز انسان برای پردازش چند کار همزمان ساخته نشده؛ اما موبایل ما را مجبور میکند دائماً بین فعالیتها جابهجا شویم: یک نگاه به پیام، بعد باز کردن شبکه اجتماعی، بعد برگشتن به کار اصلی. هر بار که این جابهجایی اتفاق میافتد، مقداری انرژی شناختی از دست میرود و مغز باید دوباره مسیر توجه را تنظیم کند. این کار اگر چند بار تکرار شود، مغز خسته میشود و توانایی توجه عمیق کاهش مییابد. به همین دلیل است که بسیاری از افراد هنگام مطالعه، کار یا حتی گفتوگو نمیتوانند بیش از چند دقیقه روی یک موضوع بمانند.
از سوی دیگر، موبایل با حافظه بلندمدت مغز نیز وارد رقابت شده است. وقتی همه چیز در گوشی ذخیره میشود — شماره تلفنها، مسیرها، تاریخها، حتی سادهترین اطلاعات — مغز دیگر نیازی به ذخیرهسازی عمیق احساس نمیکند. این موضوع باعث میشود مسیرهای حافظه کمتر فعال شوند و یادگیری واقعی کاهش یابد. مغز برای تقویت حافظه به تکرار، بازخوانی و تمرین نیاز دارد، اما موبایل این فرآیند را دور میزند و همه چیز را آماده تحویل میدهد. همین دسترسی آسان به اطلاعات، در ظاهر یک مزیت است اما در واقع تمرینهای طبیعی مغز برای ذخیرهسازی را کمرنگ میکند.
تأثیر دیگر موبایل مربوط به پردازش هیجانی است. مغز برای احساس امنیت، نیاز به ارتباط واقعی و تعامل چهرهبهچهره دارد، اما موبایل ارتباطها را سطحی و سریع میکند. سیستم عصبی به جای دریافت نشانههای کاملِ چهره و صدا، پیامها و اموجیهای مختصر دریافت میکند. این تغییر باعث میشود بخشهایی از مغز که مسئول همدلی، درک احساسی و تحلیل روابط پیچیده هستند کمتر فعال شوند. در نتیجه، برخی افراد در مواجهه با روابط واقعی دچار اضطراب اجتماعی، سوءتفاهمهای هیجانی یا دشواری در مدیریت تعارضها میشوند.
مغز کودکان و نوجوانان حساستر از بزرگسالان است. چون هنوز در حال رشد هستند، موبایل میتواند سرعت تکامل بخشهایی از مغز را کم کند. کودک وقتی ساعتها با موبایل سرگرم میشود، کمتر بازی فیزیکی، اکتشاف محیط، حل مسئله واقعی و گفتوگوی چهرهبهچهره انجام میدهد؛ فعالیتهایی که برای رشد لوب پیشانی — مرکز تصمیمگیری و مدیریت احساسات — ضروری است. همین موضوع میتواند روی کنترل تکانه، یادگیری، خلاقیت و حتی هویتیابی تأثیر بگذارد.
در نهایت، موبایل به خودی خود دشمن مغز نیست؛ بلکه نحوه استفاده از آن تعیینکننده است. اگر آگاهانه و محدود استفاده شود، ابزار ارزشمندی است؛ اما اگر بیوقفه و بدون مدیریت باشد، مغز را از کارکرد طبیعیاش دور میکند. مغز به سکوت، توجه عمیق، خواب کافی، ارتباط انسانی و فعالیت جسمانی نیاز دارد؛ چیزهایی که اغلب قربانی استفاده افراطی از موبایل میشوند. مدیریت این ابزار، در واقع مدیریت سلامت ذهن است