به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا، فهمی هویدی نویسنده و اندیشمند اسلامــی مصـری کــه جــزوبرجستــهترین متفکرین اسلامی معاصر محسوب میشود. هویدی بیشتر تلاش هایش را به بررسی مسایل اندیشه اسلامی و عربی در دوران معاصر اختصاص داده و سعی داشته است این اندیشهها را با شرایط معاصر سازگار کند. وی اندیشمندان را به توسعه و پیشرفت گفتمان دینی و همگامسازی اندیشه دینی با شرایط جهان معاصر فرا میخواند. هویدی طی دورهای طولانی برای الاهرام مینوشت و اکنون جزو نویسندگان ثابت الشروق است. وی همچنین مقالاتش را در روزنامههای عربی متعددی همچون الشرقالاوسط منتشر میسازد. وی طی یادداشتی که در هفته نامه پنجره ترجمه و منتشر شده است، به واکاوی نگاه ژنرال سیسی، نامزد انتخابات مصر به اسلام سیاسی پرداخته است:
(1)
در یک گفتوگوی تلویزیونی در پنجم می، لمیس الحدیدی بــهعنــوان روزنامه نگار از عبدالفتاح السیسی پرسید: «آیا جماعت اخوانالمسلمین به پایان کار خود رسیده است؟» و سیسی پاسخ داد: «این من نبودم که کار اخوان را ساختم بلکه شما مصریها بودید که در تاریخ 30/6/2014 به اخوانیها نه! گفتید و پرونده این سازمان را بستید». ابراهیم عیسی، گفتوگوکننده دوم از سیسی پرسید: «اگر شهروندان مصری تصمیم گرفتند شما را به ریاستجمهوری انتخاب کنند آیا اطمینان میدهید که کار اخوانالمسلمین را تمام کنید و اینکه در دوره ریاست شما دیگر چیزی به نام اخوانالمسلمین وجود نخواهد داشت؟» و سیسی در یک کلمه پاسخ داد: «بله.»
اما ژنرال سیسی در گفتوگو با سردبیران روزنامهها (طبق گزارش روزنامه الشروق در تاریخ هشتم می) گفت:
«حذف کردن با دموکراسی تعارض دارد اما سوال اینجاست که آیا حذف کردن در نظر عموم مردم مصر پذیرفتنی است یا نه؟ آیا ساختار جامعه مناسب این امر است یا نه؟ اینها سوالاتی است که باید مورد بحث و گفتوگو قرار بگیرند.
همچنین باید تاثیرات اسلام سیاسی را مورد بحث قرار داد. اروپاییها چهار قرن پیش آثار دین را از دولتهایشان پاک کردند و بخش بزرگی از جامعه ما هم در حال حاضر اسلام سیاسی را نمیپذیرد چرا که نگران الان و آیندهاش است. پس سوال این است که چگونه باید با این شرایط برخورد کرد؟
کسانی که از صلح و آشتی حرف میزنند باید این مساله را با مصریها حل کنند نه با حکومت. زیرا برای اولینبار در مصر هیچ همدلی و همراهی مردمی با این جریان وجود ندارد. لذا در درجه اول باید از مردم مصر عذرخواهی و سعی در جلب رضایتشان شود.»
(2)
صحبت از حذف اخوان از صحنه سیاسی مصر حداقل در دوره ریاست احتمالی ارتشبد سیسی تبدیل به خبری شده که دهان به دهان بین خبرگزاریها میچرخد و در کشورهای دیگر هم بازتاب داشته است. برخی تلاش کردند پیامدهای این سخنان را کاهش دهند؛ از جمله نبیل فهمی وزیر خارجه مصر و عمرو موسی که هردو در زمان ایراد این سخنان در واشنگتن بودند. یکی گفت منظور ارتشبد سیسی برخورد با خشونتهای منتسب به جماعت اخوانالمسلمین بوده و دیگری چنین توجیه کرد که حرفهای سیسی معطوف به سازمان اخوانالمسلمین بوده، نه حزب آزادی و عدالت که برآمده از آن است. در داخل مصر برخی تلاش کردند سخنان سیسی را به لزوم دست شستن اخوان از برخی افکار و عقاید ربط دهند (دکتر یاسر البرهامی و اندیشه تکفیر) و مدعی شدند ریشهکن کردن اخوان بهطور کامل قابل تصور نیست.
برجستهترین اظهار نظر در بین روزنامههای مصری متعلق به روزنامه المصریالیوم در تاریخ هفتم می است که با امضای نویسندهای خود را «نیوتن» نامیده. وی به صراحت گفته اخوانالمسلمین را قبول نداشته و به این سازمان بدبین است اما از سوی دیگر حرفهای سیسی درباره اخوان را بسیار خطرناک میداند. این نویسنده برخلاف بقیه سعی در توجیه و تفسیر یا کاستن شدت و حدت آن ندارد و فقط میگوید ارتشبد سیسی با آنچه گفت وضعیت را کاملا روشن کرد و پاسخ وی از قبل آماده بود. یعنی حرفی ناگهانی و فی البداهه نبود. نویسنده در ادامه میپرسد: «آیا آنچه سیسی گفت امکانپذیر است؟ آیا او قادر به انجام آن است؟ آیا منظورش پایان دادن به ایدئولوژی اخوان بوده؟ و چطور میتواند اندیشهای را که یک قرن عمر کرده از ریشه نابود کند؟ آیا جوانان دست از سازمانشان خواهند شست و آیا ممکن است اعضای اخوان این سازمان را رها کنند؟ سیسی چگونه میخواهد ایشان را به این کار وادار کند... با فشار و بایکوت بیشتر؟ اگر اخوانیها به فعالیت مخفیانه و حرکت زیرزمینی روی بیاورند، در برابر پیامدهای منفی این تصمیم چه خواهد کرد؟»
دو خبرنگار خارجی نظر مرا درباره حرفهای سیسی جویا شدند و من گفتم این سخنان چنان مبهم است که تفسیرهای مختلفی از آن میتوان به دست داد و همچنین در پی خود سوالات زیادی هم درباره حقیقت قصد و غرض سیسی ایجاد میکند. به هرحال باید منتظر ماند و دید در صحنه عمل چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
(3)
پرسشهایی که نویسنده ضداخوانی المصری الیوم مطرح کرده بجا و مهم است. لازم نیست طرفدار اخوان باشیم تا بفهمیم حماقت اقدام به حذف اخوانالمسلمین هیچ نتیجه و سودی ندارد. این پرسشها برای هر انسانی که کمی عقل سیاسی داشته باشد پیش میآید، نه بهخاطر علاقه به اخوانالمسلمین، بلکه بهدلیل نگرانی از آینده وطن و آرامش و ثبات کشور. در این راستا بهنظرم چند سوال دیگر هم میتوان طرح کرد: آیا کسانی که در خیابانها و دانشگاهها تظاهرات میکنند همه اخوانی هستند یا گروهها و افراد دیگری هم حضور دارند که آنها هم دلایل خاص خودشان را دارند؟ آیا اسلام سیاسیای که ارتشبد سیسی از آن انتقاد میکند محدود به اخوانالمسلمین است یا جماعتها و احزاب دیگری هم ممکن است در این دایره بگنجند؟ آیا اسلام سیاسی موضع واحدی درباره حوادث جاری مصر دارد یا براساس جریانهای مختلفی که درونش هست، مواضع متفاوتی اتخاذ میکند؟ براساس چه سازوکاری ارتشبد سیسی میزان پذیرش یا رد اسلام سیاسی را تعیین میکند؟ آیا براساس نظر دستگاههای امنیتی، رسانههای جمعی یا جمعیتی که به خیابانها میریزند یا براساس تصمیم دولت منتخب و طبق قانون اساسی؟ آیا این اختیاری که به ارتشبد سیسی اعطا شده این حق را به وی میدهد که نیروها و جریانهای فکری موجود در مصر را حذف کند یا به آنها اجازه فعالیت بدهد؟ آیا نظر عمومی مردم که طبق ادعای سیسی اسلام سیاسی را نمیپذیرد، پذیرای سکولاریسم افراطی حاضر در مصر و گروههای کمونیستی خواهد بود که در عرصه عمومی مصر مشغول فعالیتند یا فراخوانهای جنبش فمینیسم، همجنسبازها و بهاییها را خواهد پذیرفت؟ درباره خشونتهایی که تبدیل به بهانه حذف اسلام سیاسی و اخوانالمسلمین شده است، باید پرسید چرا دولت مصر انجام تحقیقات بیطرفانه زیر نظر دفتر حقوق بشر مستقر در ژنو را درباره حوادثی چون آتش زدن کلیساها، قتل سربازان ارتش و تظاهرکنندگان و فجایعی را که در میدان رابعه العدویه، النهضه و مقابل گارد ریاستجمهوری اتفاق افتاد نمیپذیرد؟ اگر اینقدر مشتاق نظارت بینالمللی بر انتخابات ریاستجمهوری آینده هستیم، چرا یک تحقیق بینالمللی درباره جنایتها و خشونتهای رخ داده را نمیپذیریم تا خاطر مردم آسوده شود و شک و شبههها برطرف شوند؟ آیا قتل بیش از 50 هزار نفر (بر حسب برآورد سایت مستقل ویکی ثوره) از زمان انقلاب، بدون پیگرد عوامل آن موضوع سادهای است که با گذشت زمان به است فراموشی سپرده شود؟
(4)
درباره آینده سخنان سیسی نگران هستم. در حرفهای او حضور یک ژنرال ارتشی بسیار پررنگتر از یک کاندیدای ریاستجمهوری بود. آرزو داشتم سیسی با همان آرامشی که در برابر خارجیها دارد، در داخل هم در صحبت هایش همه را به صلح و آشتی دعوت کند و اگر صحبت هایش قبل از ضبط برنامه آماده شده، حداقل معطوف به جلب آرای همگانی مردم و آغاز کمپین انتخاباتیاش باشد. با این حال وی با زبان و منطق یک ژنرال نظامی سخن گفت.
امیدوار بودم سیسی با گفته هایش راه حلهای جدیدی در عرصه سیاست مطرح کند اما دیدم بهجای این کار بن بستهای جدیدی ایجاد کرد. انتظار داشتم ژنرال همه را از عجله در موضعگیری و قضاوت نهی کند و بگوید پرونده همه موضوعات در آینده باز و قابل بررسی خواهد بود و به محکوم کردن و تخریب اسلام سیاسی نپردازد و طرفدارانش را «میانه رو» ننامد و بین طرفدارانش و بهاصطلاح کسانی که «تندرو» میخواند تبعیض قایل نشود. البته اگرچه او گفت شرایط کشور هنوز آماده آشتی ملی نیست، بهتر بود در پاسخ به سوال در مورد بقای اخوان و آیندهشان میگفت: «کشور مصر قانون دارد و هرکس به قانون احترام بگذارد محترم است و هرکس با قانون مخالفت کند با او مبارزه میکنیم.»
الشروقـ13 می2014
فهمی هویدی