به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) و به نقل از خبرآنلاین، رسول جعفريان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام، در باره اين اثر توضيحاتی داده است که بخش هایی از آن در زیر می آید:
ترجمه حاضر، یک کار جدی و متفاوت از شیخ نورالدین کاشانی است که در سال 1120 هجری به انجام رسیده است.
این ترجمه همراه با تفسیر بسیار مختصری از قرآن در دل ترجمه انجام شده است. ویژگی دیگر این اثر آن است که آیات را بر اساس معنا، تقطیع و بخش بخش ترجمه است یعنی بخشی از آیه آمده، ترجمه - تفسیر شده و باز بخش دیگر آمده است.
وی هدف خود را خواندن همزمان قرآن با ترجمه و آگاهی از ترجمه عنوان کرده است.
نورالدین در مقدمه کوتاه، اما بسیار رسای خود می گوید که تفاسیر عربی و فارسی فراوانی برای قرآن نوشته شده که هدف آنها، آشکار کردن معانی کلام الهی بوده است؛ هدفی که در وقت خواندن قرآن با تدبّر در آن بدست می آید.
از نظر وی اشکال عمده این تفاسیر این است که به سبب «ایجاز الفاظ یا اطناب مؤدی به اشمئزاز» چنان است که در وقت خواندن، امر تدبر در قرآن را ناممکن می کند.
این ترجمه، با قرآن های مترجمی که امروزه در اختیار ماست، متفاوت است؛ چرا که در تمامی آنها، ترجمه، یا در صفحه مقابل و برابر آیات نوشته شده، و یا آن که زیر سطور نوشته شده است، اما آنچه در این اثر انجام شده، تقطیع بخش های مختلف آیه به صورت منطقی و بر اساس اصول قرائت و ترجمه آنها در لابلای کلمات است.
مترجم، کارش، نه ترجمه تحت اللفظی است نه تفسیر به معنای رایج آن، بلکه تلاش میکند با یک جمله، معنای مورد نظرش از یک آیه یا حتی لغت را توضیح دهد.
بنابراین اصلا تقیدی به این که تحت اللفظی باشد ندارد، بلکه هدف، ارایه درک معنا و مفهوم آیه است.
این نمونه مناسب است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِانْفُسِهِمْ به درستی كه خدای عزّوجل تغییر نمیدهد نعمتی را كه به قومی داده تا وقتی كه ایشان تبدیل كنند اعمال پسندیده را به اعمال ناپسند».
یا در باره آیه مهم دیگر که شاهد حفظ قرآن برای همیشه است، چنین نویسد: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ و به درستی كه ما به تنهایی قرآن را فرستادهایم و ما محافظت میكنیم آن را از تحریف و تغییر و زیاده و نقصان» و این مورد «الَا تُحِبُّونَ انْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ آیا اگر شما گناهی در درگاه خدا كردید، نمیخواهید كه خدا شما را بیامرزد؟ پس شما نیز از تقصیر مردم درگذرید».
جدای از روش ترجمه-تفسیر در آمیخته بهم، گاه توضیحی افزوده شدهاست که موارد آن هم فراوان است.
در این موارد نیز رعایت اختصار شده و مترجم، به عهد خود پایدار مانده است که باید ترجمه-تفسیر بگونهای باشد که قاری در وقت تلاوت به سرعت بتواند آن را بخواند و جریان قرائت قرآن وی هم تعطیل نشود.
مترجم، به کار ترجمه-تفسیر در همان حد تعریف خود وفادار مانده و هیچ گونه بحث و توضیح اضافی در این ترجمه نیاورده است؛ البته به طور استثنا، برخی از موارد، وقتی روایتی نقل کرده، قدری مفصل آن را آورده، اما در اکثر قریب به اتفاق، همان توضیحات نیز بسیار کوتاه و روایات نیز به اشاره آمده است، نه عین آنها.
یک ترجمه می تواند برخی از آیات خاص را به گونه ای ترجمه کند که گرایش شیعی مترجم معلوم شود، اما به طور کلی، این امکان هم هست که ترجمه ای فراهم آورد که چنین گرایشی در آن نباشد.
اما در متن ما که اساس آن بر ترجمه تفسیر است، ملاحظات شیعی در جای جای، خود را نشان داده است، هرچند به دلیل آن که اساس روی اختصار بوده، در این باره زیاده روی نشده و در حد اشاره باقی مانده است.
در بسیاری از آیاتی که در تفاسیر خبری و حدیثی شیعی، به گونه ای مرتبط با اهل بیت بوده، حداقل اشاره در آنها در این باره صورت گرفته استت.
برای مثال در تفسیر آیه «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ» آمده است: «آن فاسقانی که می شکنند پیمان خدا را که از ایشان از برای خود به وحدانیت، و از برای محمّد به نبّوت، و از برای علی به امامت، و از برای شیعیان او به محبّت و کرامت گرفته است».
هدف نویسنده برای نگارش و ترجمه قرآن برای عامه مردم، بر اساس آن چه در مقدمه کوتاهش گفته، نوع خاصی از سلاست و روانی را در اثر حاضر غالباً حفظ کرده و موارد نادری وجود دارد که ممکن است به خاطر استفاده از لغت خاصی، فهمش دشوار شده باشد؛ اما این که خود نویسنده ترکیب و لغت تازه ای ابداع کرده باشد، شاید انگشت شمار مواردی هست که باید اهل لغت درباره درستی و نادرستی آن نظر دهند.
ترجمه حاضر، یک کار جدی و متفاوت از شیخ نورالدین کاشانی است که در سال 1120 هجری به انجام رسیده است.
این ترجمه همراه با تفسیر بسیار مختصری از قرآن در دل ترجمه انجام شده است. ویژگی دیگر این اثر آن است که آیات را بر اساس معنا، تقطیع و بخش بخش ترجمه است یعنی بخشی از آیه آمده، ترجمه - تفسیر شده و باز بخش دیگر آمده است.
وی هدف خود را خواندن همزمان قرآن با ترجمه و آگاهی از ترجمه عنوان کرده است.
نورالدین در مقدمه کوتاه، اما بسیار رسای خود می گوید که تفاسیر عربی و فارسی فراوانی برای قرآن نوشته شده که هدف آنها، آشکار کردن معانی کلام الهی بوده است؛ هدفی که در وقت خواندن قرآن با تدبّر در آن بدست می آید.
از نظر وی اشکال عمده این تفاسیر این است که به سبب «ایجاز الفاظ یا اطناب مؤدی به اشمئزاز» چنان است که در وقت خواندن، امر تدبر در قرآن را ناممکن می کند.
این ترجمه، با قرآن های مترجمی که امروزه در اختیار ماست، متفاوت است؛ چرا که در تمامی آنها، ترجمه، یا در صفحه مقابل و برابر آیات نوشته شده، و یا آن که زیر سطور نوشته شده است، اما آنچه در این اثر انجام شده، تقطیع بخش های مختلف آیه به صورت منطقی و بر اساس اصول قرائت و ترجمه آنها در لابلای کلمات است.
مترجم، کارش، نه ترجمه تحت اللفظی است نه تفسیر به معنای رایج آن، بلکه تلاش میکند با یک جمله، معنای مورد نظرش از یک آیه یا حتی لغت را توضیح دهد.
بنابراین اصلا تقیدی به این که تحت اللفظی باشد ندارد، بلکه هدف، ارایه درک معنا و مفهوم آیه است.
این نمونه مناسب است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِانْفُسِهِمْ به درستی كه خدای عزّوجل تغییر نمیدهد نعمتی را كه به قومی داده تا وقتی كه ایشان تبدیل كنند اعمال پسندیده را به اعمال ناپسند».
یا در باره آیه مهم دیگر که شاهد حفظ قرآن برای همیشه است، چنین نویسد: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ و به درستی كه ما به تنهایی قرآن را فرستادهایم و ما محافظت میكنیم آن را از تحریف و تغییر و زیاده و نقصان» و این مورد «الَا تُحِبُّونَ انْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ آیا اگر شما گناهی در درگاه خدا كردید، نمیخواهید كه خدا شما را بیامرزد؟ پس شما نیز از تقصیر مردم درگذرید».
جدای از روش ترجمه-تفسیر در آمیخته بهم، گاه توضیحی افزوده شدهاست که موارد آن هم فراوان است.
در این موارد نیز رعایت اختصار شده و مترجم، به عهد خود پایدار مانده است که باید ترجمه-تفسیر بگونهای باشد که قاری در وقت تلاوت به سرعت بتواند آن را بخواند و جریان قرائت قرآن وی هم تعطیل نشود.
مترجم، به کار ترجمه-تفسیر در همان حد تعریف خود وفادار مانده و هیچ گونه بحث و توضیح اضافی در این ترجمه نیاورده است؛ البته به طور استثنا، برخی از موارد، وقتی روایتی نقل کرده، قدری مفصل آن را آورده، اما در اکثر قریب به اتفاق، همان توضیحات نیز بسیار کوتاه و روایات نیز به اشاره آمده است، نه عین آنها.
یک ترجمه می تواند برخی از آیات خاص را به گونه ای ترجمه کند که گرایش شیعی مترجم معلوم شود، اما به طور کلی، این امکان هم هست که ترجمه ای فراهم آورد که چنین گرایشی در آن نباشد.
اما در متن ما که اساس آن بر ترجمه تفسیر است، ملاحظات شیعی در جای جای، خود را نشان داده است، هرچند به دلیل آن که اساس روی اختصار بوده، در این باره زیاده روی نشده و در حد اشاره باقی مانده است.
در بسیاری از آیاتی که در تفاسیر خبری و حدیثی شیعی، به گونه ای مرتبط با اهل بیت بوده، حداقل اشاره در آنها در این باره صورت گرفته استت.
برای مثال در تفسیر آیه «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ» آمده است: «آن فاسقانی که می شکنند پیمان خدا را که از ایشان از برای خود به وحدانیت، و از برای محمّد به نبّوت، و از برای علی به امامت، و از برای شیعیان او به محبّت و کرامت گرفته است».
هدف نویسنده برای نگارش و ترجمه قرآن برای عامه مردم، بر اساس آن چه در مقدمه کوتاهش گفته، نوع خاصی از سلاست و روانی را در اثر حاضر غالباً حفظ کرده و موارد نادری وجود دارد که ممکن است به خاطر استفاده از لغت خاصی، فهمش دشوار شده باشد؛ اما این که خود نویسنده ترکیب و لغت تازه ای ابداع کرده باشد، شاید انگشت شمار مواردی هست که باید اهل لغت درباره درستی و نادرستی آن نظر دهند.